eitaa logo
معادشناسی
2.2هزار دنبال‌کننده
796 عکس
202 ویدیو
28 فایل
شرح مختصر بر کتاب شریف معادشناسی مرحوم علامه آیت الله حسینی طهرانی قدس سره ✍صوت جلسات معادشناسی به مرور در کانال بارگزاری میشود.(حدود۱۰۰جلسه)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این داستان رو دوباره به عشق آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام بخوانید 👇👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از معادشناسی
"چرا نزاشتی برم؟؟" علامه حسینی طهرانی قدّس سره مینویسند: 🔹يكى از اقوام شايستۀ ما كه از اهل علم سامرّاء بوده و فعلاً در طهران سكونت دارد براى من نقل كرد كه: در ايّامى كه در سامرّاء بودم مبتلى شدم به مرض حصبۀ سخت و هر چه در آنجا مداوا نمودند مفيد واقع نشد. 🔸مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به كاظمين براى معالجه آوردند،و در كاظمين نزديك به صحن مطهّر يك اطاق در مسافرخانه تهيّه و در آنجا به معالجۀ من پرداختند؛ مؤثّر واقع نشد و من بيهوش افتاده بودم. 🔺از معالجۀ اطبّاى كاظمين كه مأيوس شدند يك روز به بغداد رفته و يك طبيب سنّى مذهب را براى من به كاظمين آوردند. همين كه نزديك بستر من آمد و مى‌خواست مشغول معاينه گردد، من در اطاق احساس سنگينى كردم، و بى اختيار چشم خود را باز كردم ديدم خوكى بر سر من آمده است؛ بى اختيار آب دهان خود را به صورتش پرتاب كردم. ⁉️گفت:چه مى‌كنى، چه مى‌كنى‌؟من دكترم،من دكترم ! من صورت خود را به ديوار كردم و او مشغول معاينه شد و دستوراتى داد و نسخه‌اى نوشته و رفت. نسخه را تهيّه كرده و به تمام دستورات او عمل كردند ابداً مؤثّر واقع نشد؛ و من لحظات آخر عمر خود را مى‌گذراندم. تا آنكه ديدم حضرت عزرائيل وارد شد با لباس سفيد و بسيار زيبا و خوشرو و خوش منظره و خوش قيافه. 🌹پس از آن پنج تن: حضرت رسول أكرم و حضرت أمير المؤمنين و حضرت فاطمۀ زهراء و حضرت امام حسن و حضرت امام حسين عليهم السّلام بترتيب وارد شدند و همه نشستند و به من تسكين دادند، و من مشغول صحبت كردن با آنها شدم و آنها نيز با هم مشغول گفتگو بودند. ادامه داستان👇👇
هدایت شده از معادشناسی
در اين حال كه من به صورتِ ظاهر بيهوش افتاده بودم، ديدم مادرم پريشان شده و از پلّه‌هاى مسافرخانه بالا رفت روى بام، و رو كرد به گنبد مطهّر حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام و عرض كرد: 🤲يا موسى بن جعفر! من بخاطر شما بچّه‌ام را اينجا آوردم،شما راضى هستيد بچّه‌ام را اينجا دفن كنند و من تنها برگردم‌؟حاشا و كلاّ! حاشا و كلاّ! (البتّه اين مناظر را اين آقاى مريض با چشم دل و ملكوتى خود ميديده است نه با چشم سر؛آنها بهم بسته و بدن افتاده و عازم ارتحال است.) همين كه مادرم با حضرت موسى بن جعفر مشغول تكلّم بود ديدم آن حضرت به اطاق ما تشريف آوردند و به حضرت رسول الله عرض كردند:خواهش مى‌كنم تقاضاى مادر اين سيّد را بپذيريد! حضرت رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم رو كردند به عزرائيل و فرمودند:برو تا زمانى كه خداوند مقرّر فرمايد؛خداوند بواسطۀ توسّل مادرش عمر او را تمديد كرده است.ما هم ميرويم إن شاء الله براى موقع ديگر. مادرم از پلّه‌ها پائين آمد و من نشستم، و آن‌قدر از دست مادر عصبانى بودم كه حدّ نداشت. و به مادر مى‌گفتم:چرا اين كار را كردى‌؟! من داشتم با أمير المؤمنين ميرفتم، با پيغمبر ميرفتم،با حضرت فاطمه و حسنين ميرفتم؛ تو آمدى جلو ما را گرفتى و نگذاشتى كه ما حركت كنيم. @maadshenasii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻امام عسکری علیه‌السلام: 🔸خداوند در حدیث قدسی به پیامبرش فرمود: من تو را با دو گروه از پیروانت یاری کردم؛ گروهی مخفیانه تو را یاری کردند و گروهی آشکار، 🌿اما یاورانِ پنهانِ تو، سَرورشان و برترین‌شان، عموی تو ابوطالب است. 🌿و اما یاوران آشکار تو، سرورشان و بهترینشان، علی بن ابیطالب علیهماالسلام است. سپس امام عسکری علیه‌السلام فرمود: جناب ابوطالب، مثل مومنِ آل فرعون ایمان خود را پنهان می‌کرد. 📚الغدیر، ج۷، ص۵۳۲. علیه السلام @maadshenasii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️چه مقامی از این بالاتر...؟ @maadshenasii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سلام بر تو و اهلبیت تو، ای تنها راهِ نجاتِ من... @maadshenasii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا