😭زبان حال امیرالمؤمنین علیه السلام در کنار بستر...
السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟
ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن
پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن
چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری
مثل من لبریز از درد دل و درد سری
گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری
با علی حرفی بزن این روزهای آخری
با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم
خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم
چند وقتی هست که حال هوایت خوب نیست
گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست
باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست
فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست
باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن
حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن
فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است
کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است
آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است
تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است
هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت
فاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشت
بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه،
چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه
زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه
از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه
*زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان*
این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد
دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد
سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد
این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد
چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش
باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش
محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود
ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود
با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود
پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود
استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند
کارهای خانه را امروز زینب می کند
با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم
با نفس های پر از آه تو هر دم ساختم
من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم
تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم
تو زمین خوردی علی افتاد از پا ناگهان
جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان
بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه
غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه
میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه
"هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه
"خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من
"بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من
#ایام_فاطمیه
در اين حال جبرئيل براى او يك ناقه از ناقه هاى بهشتى را مى آورد كه دو پهلويش فرو هشته است و دهانهاش از لؤلؤ تر است و بر روى آن ناقه، جهازى از مرجان است و آن ناقه در برابر حضرت زهرا
می خوابد و حضرت بر آن سوار مىشوند
🔸و خداوند يك صدهزار فرشته بر مى انگيزد تا از جانب راست او حركت كنند و يك صد هزار فرشته ديگر بر مى انگيزد تا از جانب چپ او حركت كنند و
يك صد هزار فرشته ديگر بر مى انگيزد تا فاطمه را بر روى بال هاى خود می گيرند و حركت داده و تا درِ بهشت مى آورند.
❗️ چون به درِ بهشت می رسد، نگاهى به اين طرف و آن طرف مى افكند.
⁉️خداوند خطاب می كند: اى دختر حبيب من! علت اين توجهت به اطراف چيست؟
در حالی كه من تو را به بهشتِ خودم دلالت كردم!
❗️فاطمه می گويد: اى پروردگار من!
من دوست دارم كه قدر و منزلت من در امروز شناخته شود!
🔸خداوند می فرمايد: اى فاطمه، اى دختر حبيب من!
برگرد و ببين كه در قلبِ هر كه محبتِ تو يا محبتِ يكى از ذريه تو باشد،
دست او را بگير و داخل در بهشت بنما!
🔺حضرت باقر(علیه السلام) گفتند: اى جابر سوگند به خداوند كه فاطمه در آن روز چنان شيعيان و محبان خود را جدا می كند همانند پرنده اى كه دانه هاى خوب را از دانه هاى بد جدا می كند.
▪️چون فاطمه با شيعيانِ خود به درِ بهشت برسند، خداوند در دلِ آنها مىاندازد كه نگاهى به اطراف بنمايند، و چون به اطراف نظر كنند،
⁉️خداوند می فرمايد: اى محبان من! سبب التفات و توجه شما چيست؟!
من كه فاطمه دخترِ حبيبِ خود را شفيع شما قرار دادم!
❗️شيعيان می گويند: اى پروردگار ما دوست داريم كه قدر و منزلت ما در امروز شناخته شود!
🔸خداوند می فرمايد: اى حبيبان من! برگرديد و نظرى بيفكنيد و ببينيد،
🌿هر كس شما را به جهت محبت به فاطمه دوست داشته است،
🌿هر كس شما را به جهت محبت به فاطمه غذا و طعام داده است،
🌿هر كس شما را به جهت محبت به فاطمه پوشانيده است
🌿و هر كس شما را به جهت محبت به فاطمه آشاميدنى خورانده است؛
نظر كنيد و ببينيد،
🌿هر كس به جهت محبت به فاطمه زشتى و غيبتى را از شما برگردانيده است؛
دست او را بگيريد و داخل در بهشت بنمائيد!
🔺حضرت باقر(علیه السلام) فرمودند:
سوگند به خدا كه در ميان مردم غير از كافر و منافق و شك كننده در امر توحيد هيچ كس باقى نمى ماند ...
#معادشناسی
#علامه_طهرانی
#ایام_فاطمیه