eitaa logo
مـاء معـین
1.7هزار دنبال‌کننده
524 عکس
163 ویدیو
116 فایل
اَتـمَنّٰاك ⚘ هرآنچه‌اینجاست‌به‌یادوجهت‌رسیدن‌به‌مهدیِ‌فاطمه‌ https://t.me/maae_maeinhttps://www.instagram.com/maae_maein ادمین محترم! فوروارد یا کپی با آی‌دی.
مشاهده در ایتا
دانلود
من یک‌بار تو حرم گم شدم. نفهمیدم کی نفهمیدم کجا دستم از دست‌های مادرم رها شد. نفهمیدم چه چیزی نگاهم را دزدید که من یکباره گم شدم. سرم را می‌چرخاندم. هیچ‌کس دنبال من نمی‌گشت. هیچ‌کس نام مرا صدا نمی‌کرد. هیچ نگاهی دنبال من نمی‌دوید. میان جمعیت دویدم. چادر خانم‌ها را کنار زدم تا شاید ردی از مادرم پیدا کنم. ولی هیچکدام مادرم نبودند... من گم شده بودم. تنهای تنها و داشت گریه‌ام می‌گرفت. احساس کردم بعد از این همین است. پدر و مادرم تمام شدند. باید تنهایی به زندگی ادامه بدهم. تنهایی بروم مدرسه. تنهایی غذا بخورم و اینجا بود که اشک دویید توی چشم‌هایم... من همه این چند وقت را به تو فکر کردم، به اینکه منتظر شدی صدایت کنند. به اینکه در جستجوی زنی گشتی که مادرت باشد. به اینکه چه شد که دست‌هایت رها شد. من به کفش‌های کوچک تو کفشداری فکر کردم که احتمالاً با کفش‌های پدر و مادر جاگیر بود. به تو فکر کردم و به آینده. و به روزهایی که باید تنهایی به زندگی ادامه بدهی. تنهایی به مدرسه بروی. تنهایی سر کنی و اشک می‌دود توی چشم‌هایم... - عطیه همتی @maae_maein