...بالمحمّدیّة المحمودة و بالعلویّة العالیة و بالفاطمیّة البیضاء... اینها را پیامبر برای جابربن‌عبدالله‌انصاری تعریف کرده: ... روزی که نور علی بن ابیطالب در رحم مادر مستقر شد، از مهابت آن زمین تا چند روز می‌لرزید. در میان قریش فزع عظیمی حاصل شد، با خودشان گفتند بلند شویم بت‌هایمان را ببریم بالای کوه ابوقبیس و از آنها بخواهیم که این زلزله را از سرمان دفع کنند. بت‌ها را که بالای ابوقبیس بردند؛ زلزله شدیدتر شد. سنگ‌ها از کوه سرازیر شدند و اجزای کوه از هم پاشیده شد و بت‌ها با صورت به زمین افتادند. قریش متحیر شد. گفت این بلایی است که رهایی از آن ممکن نیست. در این حال ابوطالب پای کوه آمد بی‌آنکه از اوضاع واهمه‌ای داشته باشد. رو به مردم کرد. گفت: ای مردم! حق تعالی در این شب حادثه‌ای را پدید آورده و خلق مبارکی را آفریده که اگر از او اطاعت نکنید و به ولایتش اقرار ننمایید و به امامتش شهادت ندهید، این زلزله هرگز آرام نخواهد شد و در تمامی سرزمین تهامه یک خانه را باقی نخواهد گذاشت. قریش گفتند: ای ابوطالب هرچه بفرمایی می‌گوییم و اطاعت می‌کنیم. ابوطالب با گریه دست به آسمان بلند کرد. گفت: الهی و سیدی! أسألک بالمحمّدیّة المحمودة و بالعلویّة العالیة و بالفاطمیّة البیضاء ألّا تفضّلتَ علی تهامة بالرّأفة و الرّحمة آن‌گاه پیامبر به جابر فرمود: قسم به حق کسی که دانه‌ها را شکافت و گیاه‌ها را از آن بیرون آورد و پروردگار همه‌ی خلایق است؛ که تمام عرب، این کلمات را نوشتند و در جاهلیت هر گرفتاری که پیش می‌آمد با این کلمات خدا را دعا می‌کردند و دعایشان مستجاب می‌شد و حقیقت معنای این کلمات را نمی‌دانستند... ر.ک: علامه مجلسی، جلاء العیون، باب سوم، فصل اول، ص٢٩٦ همچنین در همین روایت آمده است که نطفه‌ی امیرالمؤمنین با انار بهشتی بسته شده که داستان زیبایی است... شاید دلیل میل حضرت زهرا به انار هم که در روایات آمده همین باشد... #حتی_بیشتر @maae_maein

فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْکَ علَیَّ یارب . . خداهای زیادی را پرستیده‌ام که برای هیچ کدام مثل تو گرامی نبوده‌ام... #دعای_افتتاح #حتی_بیشتر @maae_maein

[ مثل الإمام مثل الکعبه... ] حاجی‌ها گرم ِ طواف بودند کعبه با قربانی‌هایش داشت به کربلا می‌رفت... #لبیک_داعی_الله #حتی_بیشتر @maae_maein

...بالمحمّدیّة المحمودة و بالعلویّة العالیة و بالفاطمیّة البیضاء... اینها را پیامبر برای جابربن‌عبدالله‌انصاری تعریف کرده: ... روزی که نور علی بن ابیطالب در رحم مادر مستقر شد، از مهابت آن زمین تا چند روز می‌لرزید. در میان قریش فزع عظیمی حاصل شد، با خودشان گفتند بلند شویم بت‌هایمان را ببریم بالای کوه ابوقبیس و از آنها بخواهیم که این زلزله را از سرمان دفع کنند. بت‌ها را که بالای ابوقبیس بردند؛ زلزله شدیدتر شد. سنگ‌ها از کوه سرازیر شدند و اجزای کوه از هم پاشیده شد و بت‌ها با صورت به زمین افتادند. قریش متحیر شد. گفت این بلایی است که رهایی از آن ممکن نیست. در این حال ابوطالب پای کوه آمد بی‌آنکه از اوضاع واهمه‌ای داشته باشد. رو به مردم کرد. گفت: ای مردم! حق تعالی در این شب حادثه‌ای را پدید آورده و خلق مبارکی را آفریده که اگر از او اطاعت نکنید و به ولایتش اقرار ننمایید و به امامتش شهادت ندهید، این زلزله هرگز آرام نخواهد شد و در تمامی سرزمین تهامه یک خانه را باقی نخواهد گذاشت. قریش گفتند: ای ابوطالب هرچه بفرمایی می‌گوییم و اطاعت می‌کنیم. ابوطالب با گریه دست به آسمان بلند کرد. گفت: الهی و سیدی! أسألک بالمحمّدیّة المحمودة و بالعلویّة العالیة و بالفاطمیّة البیضاء ألّا تفضّلتَ علی تهامة بالرّأفة و الرّحمة آن‌گاه پیامبر به جابر فرمود: قسم به حق کسی که دانه‌ها را شکافت و گیاه‌ها را از آن بیرون آورد و پروردگار همه‌ی خلایق است؛ که تمام عرب، این کلمات را نوشتند و در جاهلیت هر گرفتاری که پیش می‌آمد با این کلمات خدا را دعا می‌کردند و دعایشان مستجاب می‌شد و حقیقت معنای این کلمات را نمی‌دانستند... ر.ک: علامه مجلسی، جلاء العیون، باب سوم، فصل اول، ص٢٩٦ همچنین در همین روایت آمده است که نطفه‌ی امیرالمؤمنین با انار بهشتی بسته شده که داستان زیبایی است... شاید دلیل میل حضرت زهرا به انار هم که در روایات آمده همین باشد... #حتی_بیشتر @maae_maein