ما وقتی میرسیم آن طرف، با چشمهایمان که ورم کردهاند و سُرخند از صداهای گرفتهمان از سینهمان که خسخس میکند از دلها، از دلهایمان که داغِ داغند.
ما وقتی میرسیم با اینها شناخته میشویم، با اینها همدیگر را پیدا میکنیم. آن طرف توی بُهت، توی غربتِ سهمگین، جلوی چشمهای ماتِ بقیه میآییم سرمان را میگذاریم روی سینهی هم و خوب گوش میدهیم و همدیگر را میشناسیم.
توی جهانی که همه را ساکت کردهاند، فقط دلهای ما اجازهی نطق دارند. همین دلها که یکریز و پشت سر هم میگویند: حسین .. حسین .. حسین ..
بعد که جمع شدیم دورِ هم، بعد که همدیگر را پیدا کردیم میتوانیم قیامت کنیم.
ما با این گریهها دفن میشویم، با همین گریهها هم دوباره بلند میشویم.
گریه برای تو، ابدیترین چیزی بود که به ما دادند....
#گریه_ابدی
#لَاَبکِينَّکَ_صَباحَاً_وَ_مَساءَ
- امیرحسین معتمد
@maae_maein