هدایت شده از - پلـےلیستِمداحیاتون -
Mohammad Ebrahimi Asl - Baghalam Kon Hossein.mp3
5.71M
دیدی برگشتم آقا دوباره .
- مَهجور -
دیدی برگشتم آقا دوباره .
خب، پلی کنین بهش فکر نکنین.
ما پناه مونُ داریم :)))))
اوهوم ،
باز شکستند زمردِ قرمز درون سینهام را ،
همان نزدیک ترین کسانی که هیچگاه فکرش را نمیکردم ،
غمی نیست ، برای این تنِ پاره پاره یک زخم کمُ بیش تفاوتی ندارد ،
جایِ آن تا ابد باقی خواهد ماند اما ؛
باز چسب میزنمُ میبوسمش .
زخمها از دوست داشتن هایِ بیش از حد اند ، دوستشان بدارید .
انسان است دیگر عادت میکند ،
به زخمها عادت کردهام ، لبخند میزنمُ دوباره میایستمُ ادامه میدهم .
نور از خاطراتِ روی بدنم ، وارد میشود .
و باز هم ممنونم از خنجر هایتان ؛ اگر روزی فراموشم کنید با این زخمها هرگز از خاطرم نمیروید و نگران نباشید وقتی نباشید ، حتی دردناک ترین زخمها هم زیبا میشوند برای منی که معتادِ وجودتان هستمُ بودمُ خواهم بود ..
#ویان
هیچی، واقعا دیگه هیچی لبخند نمیاره رو لبام، جز کتاب خوندن.
کتابها تنها احساساتیان که هیچ وقت تغییر نمیکنن. تموم کتابها برگرفته از تخیل، اعتقادات، باورها، احساسات و افکار آدم هاست که قرار نیس هیچ وقت عوض بشن.
اونا برای همیشه ثبت شدن، چه غلط چه درست. حتی اگه نویسنده پشیمون باشه که اون لحظه اون احساسُ داشته بازم نمیتونه کاری کنه چون توی اون زمان حک شده.
به خاطر همین کتابها رو دوس دارم، چون آدما جرعت اینو داشتن که درون شونُ بدون ترس به بقیه نشون بدن و ثبتش کنن حتی اگه اشتباه باشه.
تو دنیای متزلزل آدما فقط کتابها پایدارن.
هرکاری میتونستم کردم، اما برای هیچکس کافی نبود. کوچک ترین کاری که انجام دادم به خاطر کسایی بود که دوسشون دارم، اما به چشم شون نمیاد.
واقعا اگه میدونستم کجا کم گذاشتم، دریغ نمیکردم ولی اینکه منُ به خاطر چیزی که نمیدونم سرزنش میکنین تهِ بیانصافیه.
متاسفم برای شما که رو منی که همونی که میخواین نیستم حساب کردین،
و برای خودم که نمیتونم نرنجونم تون.