بسمه تعالی
✅ #روز_نجوى
آن روز تمام خير از همه مردمى كه حضور داشتند، فوت شد، جز از #على_عليه_السلام - كه به همه خيرها رسيد. و نه فاروق‼️ و نه صديق‼️ ! و نه سايرين از افراد بشر، در آن شريك نبودند. اينك آيه نجوى را نقل مى كنيم و شما خوانندگان در آن دقت و تأ مّل نماييد:
📖 ((يا اَ يُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَينَ يَدَىْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ اَطْهَرُ))
يعنى : اى كسانى كه ايمان آورده ايد هرگاه با پيغمبر در گوشى صحبت كرديد، پيش از رازگويى صدقه بدهيد، اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است.
🎤 به اجماع تمام مسلمانان جز #على_عليه_السلام - هيچكس به دستور اين آيه شريفه عمل نكرد، چنانكه در تفسير اين آيه در كشاف زمخشرى ، تفسير طبرى ، تفسير بزرگ ثعلبى ، مفاتيح الغيب رازى و ساير تفاسير اهل تسنن موجود است .
📝 به اين روايت صحيح از ميان روايات معتبر كه حاكم جزء احاديث صحيح نقل كرده است توجه كنيد كه از #على_عليه_السلام - روايت مى كند كه فرمود:📣 آيه اى در كتاب خدا هست كه قبل از من كسى به آن عمل نكرد و بعد از من نيز كسى به آن عمل نمى نمايد، و آن ((آيه نجوى )) است .
💰 يك دينار داشتم كه آن را به ده درهم فروختم و هر وقت مى خواستم مطلبى را درگوشى به #پيغمبر_صلى_اللّه_عليه_و_آله - بگويم ، يك درهم آن را قبلاً در راه خدا صدقه مى دادم . سپس آيه مذكور به وسيله اين آيه شريفه نسخ گرديد:
((مگر بيم داريد كه پيش از راز گفتنتان صدقه دهيد، و چون اين كار را نكرديد، خداوند به شما بخشيد، نماز اقامه كنيد و زكات بدهيد و اطاعت خدا و رسول نماييد)).
🔨 اين سرزنش ، عمر و غير او از ساير صحابه ، غير از #على_عليه_السلام - را در بر مى گيرد؛ زيرا از صدقه دادن قبل از راز گفتن با پيغمبر، بيم نداشت ، و مخالفتى نكرد كه نياز به توبه داشته باشد.
باز در اينجا فخر رازى از روى هواى نفس سخن گفته و حركات شيطانى از خود نشان داده است . او مى گويد:🎤 اين (آيه نجوى ) فقير را دلتنگ مى كند و او را اندوهناك مى سازد؛ زيرا او تمكّن ندارد كه صدقه بدهد! و ثروتمند را به وحشت مى اندازد؛ چون تكليفى را متوجه او مى كند و باعث سرزنش بعضى از مسلمانان نسبت به بعضى ديگر مى شود. براى اينكه عمل به آن موجب پراكندگى و وحشت مى گردد، و ترك عمل به آن ، باعث پيوند وهمبستگى مى شود. و آنچه باعث پيوند مى شود بهتر از آن است كه موجب وحشت گردد‼️
🔕 تا آخر هذياناتش كه معارض گفتار خداوند است كه فرمود: ((ذلِكَ خَيرٌ لَكُمْ وَ اَطْهَر)) و بر خلاف اين گفته ذات حق است كه فرمود: ((و چون نكرديد و خدا به شما بخشيد، نماز كنيد...)).
بنابر آنچه فخر رازى گفته است بايد او معتقد شود كه مثلاً زكات و حج ، قلب فقير را به درد مى آورد و باعث اندوه او مى شود؛ چون نمى تواند آن را انجام دهد و باعث وحشت ثروتمند مى گردد براى اينكه تكليف را متوجه او مى كند...
🚫 بلكه قياس او به علت ترجيح اتفاق بر اختلاف ، موجب ترك تمام اديان مى شود. پناه به خدا از آنچه باعث حجاب عقل و لغزش قول مى گردد، ((ولاحول ولاقوّة الاّ باللّه العلىّ العظيم )).
📚 منبع: برگرفته از کتاب اجتهاد در مقابل نص
🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره)
سید محمد علوی
🏠(موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم
تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته
👥پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
📩 پیام رسان واتس آپ
https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
بسمه تعالی
⚠️ #شورش_عايشه_بر_ضدّ_امير_المؤمنين_عليه_السّلام -
💉 عايشه به بهانه مطالبه خون عثمان ، بعد از آن همه ضديت كه با آن حضرت داشت و واداشتن مردم در مقابل او و سخنانى كه درباره او گفت ، بر ضد اميرالمؤ منين ؛ امام بر حق سر به شورش برداشت ! ام المؤ منين عايشه با نصوص زيادى ، در روش خود با على - عليه السّلام - و عثمان مخالفت كرد. شايد بيش از خلفاى سه گانه ! همين مورد نمونه خوبى براى شناخت وى مى باشد.
📖 خداوند متعال در سوره احزاب راجع به فرمانى كه به زنان پيامبر داده است ، مى فرمايد: ((در خانه هايتان قرار گيريد و مانند زمان جاهليت نخستين نگرديد، نماز بخوانيد و زكات بدهيد و خدا و پيغمبر را اطاعت كنيد)).
ولى خانم بعد از انجام گرفتن كار بيعت اميرالمؤ منين و اجماع اهل حل و عقد بر آن - كه پيش از همه طلحه و زبير از سابقان در اسلام ، بيعت نمودند - بر ضد حضرت سر به شورش و انقلاب برداشت !❗️
اين شورش را از خانه اش - كه خداوند به وى دستور داده بود در آن قرار گيرد - آغاز كرد. او و همراهانش در حالى كه سوار شتران بودند و سه هزار نفر از مردم فرومايه و اوباش عرب آنها را ساربانى مى كردند، و با نهايت تأ سف ، طلحه و زبير - كه پيمان خود را با اميرالمؤ منين نقض كردند نيز در ميان آنها بودند - قيام خود را آغاز كرد.
🔪 عايشه با لشكر خود از كوهها بالا رفت و به درّه ها پايين آمد و دشت و بيابان را زير پا گذاشت ، تا آنكه پس از قطع منازل و طى مراحل ، به بصره رسيد. حكمران بصره از جانب اميرالمؤ منين ((عثمان بن حنيف انصارى )) بود. سپاهيان عايشه بعد از زد و خورد خونينى ، بصره را گشودند و به دنبال آن فجايعى روى داد كه همه سيره نويسان و مورّخان نوشته اند و آن را ((جنگ كوچك جمل )) ناميده اند. سقوط بصره و ورود عايشه و همراهانش به آن شهر در 25 ربيع الثانى سال 36 هجرى اتفاق افتاد.
ورود آنها قبل از آمدن #على_عليه_السّلام - به بصره بود. وقتى #على_عليه_السّلام به بصره آمد، عايشه و همراهانش بصره را به روى آن حضرت بستند و به دفاع از شهر پرداختند.
🌹 اميرالمؤ منين از هر اقدامى بر ضدّ او خوددارى كرد و با نرمش و مهربانى او را دعوت به صلح و آرامش كرد، ولى عايشه اصرار به جنگ ورزيد و جنگ را آغاز كرد. حضرت نيز چاره اى نديد، جز اينكه به فرمان آيه : ((فَقاتِلُوا الَّتى تَبْغى حَتّى تَفى ءَ اِلى اَمْرِ اللّهِ؛ يعنى : با فرقه سركش جنگ كنيد تا به امر خدا بازگشت كنند)) عمل نمايد، لذا وارد جنگ شد و سپاهيان آنها را شكست داد و بصره را فتح كرد ، لكن بعد از كوشش بسيار كه اهل ايمان متحمل صدمات زيادى شدند. و اين جنگ را ((جنگ بزرگ جمل )) مى نامند.
🚫 شكست عايشه وسقوط مجدد بصره به دست اميرالمؤ منين - عليه السّلام - در روز پنجشنبه ، دهم جمادى الا خر سال 36 هجرى روى داد. اين دو واقعه در تاريخ اسلام مانند جنگهاى صفين ، نهروان ، بدر، احد و احزاب به تواتر رسيده و همه از آن آگاهى دارند.
📝 عموم مورّخانى كه وقايع سال 36 را نوشته اند، به تفصيل ، حوادث و رويدادهاى جنگ جمل را شرح داده اند(621) كسانى كه در كتب معاجم و تراجم ، شرح حال على - عليه السّلام - و عايشه و سران جمل را نوشته اند، از جنگ جمل به اجمال و تفصيل ، سخن به ميان آورده اند.
📚 منبع: برگرفته از کتاب اجتهاد در مقابل نص
🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره)
سید محمد علوی
🏠(موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم
تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته
👥پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
بسمه تعالی
⚠️ #شورش_عايشه_بر_ضدّ_امير_المؤمنين_عليه_السّلام -
💉 عايشه به بهانه مطالبه خون عثمان ، بعد از آن همه ضديت كه با آن حضرت داشت و واداشتن مردم در مقابل او و سخنانى كه درباره او گفت ، بر ضد اميرالمؤ منين ؛ امام بر حق سر به شورش برداشت ! ام المؤ منين عايشه با نصوص زيادى ، در روش خود با على - عليه السّلام - و عثمان مخالفت كرد. شايد بيش از خلفاى سه گانه ! همين مورد نمونه خوبى براى شناخت وى مى باشد.
📖 خداوند متعال در سوره احزاب راجع به فرمانى كه به زنان پيامبر داده است ، مى فرمايد: ((در خانه هايتان قرار گيريد و مانند زمان جاهليت نخستين نگرديد، نماز بخوانيد و زكات بدهيد و خدا و پيغمبر را اطاعت كنيد)).
ولى خانم بعد از انجام گرفتن كار بيعت اميرالمؤ منين و اجماع اهل حل و عقد بر آن - كه پيش از همه طلحه و زبير از سابقان در اسلام ، بيعت نمودند - بر ضد حضرت سر به شورش و انقلاب برداشت !❗️
اين شورش را از خانه اش - كه خداوند به وى دستور داده بود در آن قرار گيرد - آغاز كرد. او و همراهانش در حالى كه سوار شتران بودند و سه هزار نفر از مردم فرومايه و اوباش عرب آنها را ساربانى مى كردند، و با نهايت تأ سف ، طلحه و زبير - كه پيمان خود را با اميرالمؤ منين نقض كردند نيز در ميان آنها بودند - قيام خود را آغاز كرد.
🔪 عايشه با لشكر خود از كوهها بالا رفت و به درّه ها پايين آمد و دشت و بيابان را زير پا گذاشت ، تا آنكه پس از قطع منازل و طى مراحل ، به بصره رسيد. حكمران بصره از جانب اميرالمؤ منين ((عثمان بن حنيف انصارى )) بود. سپاهيان عايشه بعد از زد و خورد خونينى ، بصره را گشودند و به دنبال آن فجايعى روى داد كه همه سيره نويسان و مورّخان نوشته اند و آن را ((جنگ كوچك جمل )) ناميده اند. سقوط بصره و ورود عايشه و همراهانش به آن شهر در 25 ربيع الثانى سال 36 هجرى اتفاق افتاد.
ورود آنها قبل از آمدن #على_عليه_السّلام - به بصره بود. وقتى #على_عليه_السّلام به بصره آمد، عايشه و همراهانش بصره را به روى آن حضرت بستند و به دفاع از شهر پرداختند.
🌹 اميرالمؤ منين از هر اقدامى بر ضدّ او خوددارى كرد و با نرمش و مهربانى او را دعوت به صلح و آرامش كرد، ولى عايشه اصرار به جنگ ورزيد و جنگ را آغاز كرد. حضرت نيز چاره اى نديد، جز اينكه به فرمان آيه : ((فَقاتِلُوا الَّتى تَبْغى حَتّى تَفى ءَ اِلى اَمْرِ اللّهِ؛ يعنى : با فرقه سركش جنگ كنيد تا به امر خدا بازگشت كنند)) عمل نمايد، لذا وارد جنگ شد و سپاهيان آنها را شكست داد و بصره را فتح كرد ، لكن بعد از كوشش بسيار كه اهل ايمان متحمل صدمات زيادى شدند. و اين جنگ را ((جنگ بزرگ جمل )) مى نامند.
🚫 شكست عايشه وسقوط مجدد بصره به دست اميرالمؤ منين - عليه السّلام - در روز پنجشنبه ، دهم جمادى الا خر سال 36 هجرى روى داد. اين دو واقعه در تاريخ اسلام مانند جنگهاى صفين ، نهروان ، بدر، احد و احزاب به تواتر رسيده و همه از آن آگاهى دارند.
📝 عموم مورّخانى كه وقايع سال 36 را نوشته اند، به تفصيل ، حوادث و رويدادهاى جنگ جمل را شرح داده اند(621) كسانى كه در كتب معاجم و تراجم ، شرح حال على - عليه السّلام - و عايشه و سران جمل را نوشته اند، از جنگ جمل به اجمال و تفصيل ، سخن به ميان آورده اند.
📚 منبع: برگرفته از کتاب اجتهاد در مقابل نص
🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره)
سید محمد علوی
🏠(موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم
تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته
👥پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
بسمه تعالی
#تصديق_مشركين_از_سوى_ابوبكر_و_عمر❗️
📌 مورد كه در مقابل نصّ صريح پيغمبر#صلّى_اللّه_عليه_و_آله_وسلم - به رأى خود اجتهاد نمودند، هنگامى بود كه گروهى از مشركان براى موضوعى كه رخ داده بود، به حضور پيغمبر#صلّى_اللّه_عليه_و_آله_وسلم- رسيدند. و رسول خدا#صلّى_اللّه_عليه_و_آله_وسلم - آنها را به ابوبكر و عمر حوالت داد، و اين دو به جاى اينكه عذر آنها را بخواهند، از آنان شفاعت نمودند!‼️
موضوع اين بود كه چند نفر از مشركين نزد پيغمبر - #صلّى_اللّه_عليه_و_آله_وسلم - آمدند و گفتند: اى محمّد! ما همسايگان و هم پيمانان تو هستيم . تنى چند از بردگان ما به تو پيوسته اند كه نه به خاطر دين و نه به عنوان آموختن احكام بوده است ، بلكه از املاك و كار ما دست كشيده و گريخته اند. ازين رو آمده ايم تا آنها را به ما تحويل دهى تا باز گردانيم . پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - مطلوب ايشان را اجابت نكرد تا مبادا آنها را از دينشان برگردانند.
با اين وصف ، نخواست شخصاً دست رد به سينة ا آنها بزند. ازين رو خطاب به ابوبكر فرمود: اى ابوبكر! تو چه مى گويى ؟ پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - انتظار داشت ابوبكر درخواست آنها را ردّ كند، ولى ابوبكر گفت : يا رسول اللّه ! آنها راست مى گويند! رسول خدا - صلّى اللّه عليه وآله - برآشفت ، چون پاسخ ابوبكر موافق خواست خدا و پيغمبر نبود.
سپس از عمر كه انتظار داشت او مطلوب ايشان را مردود بداند، سؤ ال فرمود: اى عمر! نظر تو چيست ؟⁉️
🔕 عمر گفت : يا رسول اللّه ! راست مى گويند! اينان همسايگان وهم پيمانان شما هستند! از شنيدن اين سخن ، رنگ رخسار پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - دگرگون شد.
📝 اين حديث را احمدبن حنبل در جلد اول مسند خود، صفحه 155 از حديث على - عليه السّلام - نقل كرده است . نسايى نيز در الخصائص العلويه صفحه 11 آن را نقل كرده است . ادامه حديث از خصائص نسايى چنين است :
(در اينجا پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((اى گروه قريش ! به خدا قسم ، خداوند شخصى از شما را بر شما برانگيخته مى كند تا به خاطر پيشرفت دين خدا با شما پيكار كند).
🔇 ابوبكر گفت : يا رسول اللّه ! آن كس من هستم ؟
فرمود: نه .
📣 عمر گفت : يا رسول اللّه ! من هستم ؟
فرمود: نه . او كسى است كه وصله به كفش مى زند.
در آن موقع پيغمبر #صلّى_اللّه_عليه_و_آله_وسلم - كفشى را به #على_عليه_السّلام - داده بود و آن حضرت مشغول وصله زدن به آن بود).
📝:#ذاکر_حسین_ثاقب
#از_کشور_پاکستان
📚 منبع: برگرفته از کتاب اجتهاد در مقابل نص
🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره)
🏠(موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم
تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته
👥پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
📩 پیام رسان واتس آپ
https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7