انسان گاهی در امر دین اشکالی به نظرش میرسد و یا شبههای به او القا میشود، گمان میکند که آن اشکال دیگر جوابی ندارد و پیشِ خود و بدون مراجعه به اهل آن قضاوت میکند و میگوید: پس دین باطل است و ایراد دارد. چگونه از اهل دین و اهل علم میترسی و نزد آنها نمیروی و از آنها سؤال نمیکنی، ولی از خود شبهه و اشکال نمیترسی که چهبسا موجب نابودی و هلاک دائمی تو گردد؟!
🌼 آیتالله بهجت
📗 در محضر بهجت، ج١، ص۶٨
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ توصیهی آیتالله بهجت برای رفع مشکلات در زندگی
❓سؤال: من یک مشکلی داشتم، [که] واقعا مشکل عجیبی است.[برای رفع آن دستورالعملی بفرمایید]
🌼 آیتالله بهجت: خدا ان شاء الله مشکلات همه اهل ایمان را حل کند و رفع کند. [شما] دعاکنید برای مؤمنین و مؤمنات[حتی آنهاکه] که در چین هم هستند، [که] مشکلاتشان رفع شود، ملائکه [هم] برای شما دعا میکنند، که مشکلات شما هم خدا رفع میکند، ولو به اضعاف مضاعفه(چندین برابر). [یعنی اگر شما برای حل مشکلات اهل ایمان دعا کنید، چه بسا خداوند هم مشکلات شما را چندین برابر بیشتر از آنچه برای آنها دعا کردهاید، برای شما حل کند].
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
📚سرگذشت واقعی وآموزنده تحت عنوان
#من_ازقعردوزخ_می_آیم...!
#قسمت_اول
راستش همیشه در دلم به مادرم که مجله اطلاعات هفتگی را می خرید و با ذوق و شوق تمام مطالب آن را می خواند، می خندیدم. گاهی برای گذراندن وقت داستان هایش را می خواندم و با خود می گفتم:« چند تا نویسنده خیالباف نشستن یه گوشه و یه مشت چرندیات رو به عنوان داستان های واقعی به خورد مردم ساده میدن! آخه مگه می شه از این اتفاقای عجیب و غریب و باورنکردنی توزندگی آدما بیفته؟ اتفاقاتی که با خوندنش آدم شاخ در میاره!»
مادرم اما نظرش چیز دیگری بود. او می گفت: «اشتباه می کنی پسرم! روزگار خوب بلده سر بازیچه هاش که ما آدما هستیم بازی در بیاره! اتفاقات خوب و بدی تو زندگی مون بی اونکه حتی کوچکترین اراده ای داشته باشیم می افته و سرنوشت مون رو به کل تغییر میده فقط خدا کنه اون اتفاق خوب باشه؛ از مسیر درست خارج نشیم و عاقبت بخیر بشیم!»
من آن روزها حرفهای مادر را جدی نمی گرفتم اما گذشت زمان ثابت کرد که حق با اوست. همانطور که گفتم برای سرگرمی گاهی داستان های مجله را می خواندم و انکار نمی کنم وقتی دو سرگذشت واقعی شگفتی دعای پدر(ش 3484) و قعر دوزخ، دعای مادر، اوج خوشبختی(ش 3502) را خواندم، مو بر تنم راست شد. با وجود آنکه صحت و سقم این دو سرگذشت را باور نکرده بودم اما در دلم گفتم چه سعادتی داشتن این دونفر که دعای پدر و مادرشون عاقبت بخیرشون کرده!» و حالا بعد از گذشت چند ماه از آن اتفاق عجیبی که در زندگی ام افتاد با ناباوری سرگذشت واقعی ام را برایتان می نویسم و هر روز و هرشب خداوند را شکر می کنم بابت اینکه من هم به واسطه دعای خیر مادرم از قعر دوزخ نجات یافتم!
مادر مثل همیشه با طمانینه و آرامش آیه الکرسی را خواند و دو سه باری به قول خودش دعا را به صورتم فوت کرد و سپس از زیر قرآن ردم کرد و گفت:
«برو پسرم، سپردمت دست خدا!« پیشانی مادر را بوسیدم و گفتم: «آخه مادرجون، می ترسی این پسر تحفه ت رو بدزدن؟
چند ساله که هر صبح وقتی می خوام برم سرکار برام دعا می خونی و منو از زیر قرآن رد می کنی. باور کن من همچین عتیقه ای هم نیستم ها!»
مادر در حالیکه سرشانه های کتم را مرتب می کرد گفت:
«تو گل پسر منی، همدم و مونس منی، عصای دست منی. برات آیه الکرسی می خونم و از خداوند می خوام که همیشه محافظ و پشتیبانت باشه.
خودش کمک کنه که هیچ وقت به دام شیطان نیفتی. برات دعا می کنم که عاقبت بخیر بشی!»
دیگر نتوانستم چیزی بگویم. یعنی از نگاههای مهربان و صمیمی مادر خجالت می کشیدم. دستان مادر را بوسیدم و خداحافظی کردم و به قول مادر راهی شرکتی شدم که آنجا مهندس بودم!
بیچاره مادر چقدر به تنها پسرش فخر می فروخت و خبر نداشت که......
#ادامہ_دارد
📚داستان های واقعی و آموزنده
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
✨﷽✨
✍پنج سفارش فوق العاده زیبا
از امیر المومنین علی (ع) به مومنین:
✅ شما را به پنج چیز سفارش می کنم
که اگر در طلب آنها متحمل رنج زیاد
شوید سزاوار است:
1⃣ جز به خدا امیدوار نباشید .
2⃣ غیر گناه خود از چیزی نترسید.
3⃣ اگر چیزی بلد نیستید از گفتن
نمیدانم خجالت نکشید.
4⃣ اگر چیزی را نمیدانید در یادگیری آن خجالت به خود راه ندهید .
5⃣ همواره صبر پیشه کنید که صبر در ایمان مانند سر در بدن است. بدنی که سر نداشته باشد خیری در آن نیست و ایمانی که صبر نداشته باشد نیز خیر ندارد.
📚 نهج البلاغه صبحی صالح، ص۴۸۲
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
آیتالله بهجت:
یکی از نقشههای کفار این است که پسرها و دخترها، از پدرها و مادرها جدا شوند، و مردم را از روحانیون جدا و به آنها بدبین کنند، ولو به اینصورت که افرادی را به لباس روحانیت ملبّس کنند و در مَلأ عام و مجامع عمومی، کارهای خلاف انجام دهند تا مردم از روحانیون بیزار شوند.
📙 در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۷
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
5d2a1edd2a4b751f3aa2c742_-9094562653681099620.mp3
882.9K
❓اگر امام زمان (عج الله فرجه) #مضطر واقعی هستند، پس چرا همین حالا آیه «امّن یجیب» را نمیخوانند تا موانع ظهور برطرف شود ؟
#استاد_عالی
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
#داستان_آموزنده
📚سرگذشت واقعی وآموزنده تحت عنوان
#من_ازقعردوزخ_می_آیم
💕 #قسمت_دوم
بیچاره مادر چقدر به تنها پسرش فخر می فروخت و خبر نداشت که.......
ما زندگی آرام و بی دغدغه ای داشتیم. من تنها فرزند خانواده بودم و نور چشم پدر و مادر.
پدرم و تنها عمویم با هم شراکتی کار می کردند و وضع مالی مان هم خوب بود.
خوشبختی و با صفا بودن زندگی ما بین همه اقوام و دوست و آشنا مثال زدنی بود اما صد افسوس که این خوشبختی زیاد دوام نیاورد. طوفانی وحشتناک از راه رسید و همه چیز را نابود کرد و از بین برد.
من یازده سال بیشتر نداشتم که پدر مهربانم سرطان گرفت وپس از گذراندن یک دوره شش ماهه سخت و پردرد به آسمانها پرواز کرد و ما را تنها گذاشت.
بعد از فوت پدر آدم های دور و برمان خیلی زود تغییرچهره دادند و تازه آن موقع بود که فهمیدیم علت علاقه شان به ما دست و دلبازی پدر بوده!
وقتی پدر زنده بود هر کسی مشکلی داشت به سراغ او می رفت و پدر تا جایی که در توانش بود از مرتفع کردن مشکلات دیگران دریغ نمی کرد. بعد از فوت پدر اما همه چیز تغییر کرد.
پدربزرگ و مادربزرگ بلافاصله بعد از چهلم پدر به دادگاه شکایت و ادعای ارث و میرات کردند. مادر که از رفتار آنها هاج و واج مانده بود مجبور شد خانه را بفروشد و سهم آنها را بدهد.
با باقی مانده پول خانه کوچکی خرید و ما به آنجا نقل مکان کردیم.
ضربه دوم اما زمانی بود که عمویم، همان که سالها در کار با پدرم شریک بود به خانه مان آمد و بعد از کلی مقدمه چینی به مادر گفت:
«بالاخره هر چی باشه شما همسر برادرم و ناموس ما هستید. دلم نمی خواد بچه داداشم زیر دست ناپدری بزرگ بشه. اگه قراره ازدواج کنید من حاضرم شما رو به عقد خودم دربیارم تا سایه م بالای سر شما و پسرتون باشه.
اگر هم قصد ازدواج ندارید به حرمت داداش مرحومم هر ماه یه مبلغی بهتون میدم که بشینید خونه و بچه تون رو بزرگ کنید!»
مادر که از شنیدن حرفهای عمویم جا خورده بود، با تعجب و دلخوری گفت:
«اولا اینکه من بعد از اون خدا بیامرز هرگز ازدواج نمی کنم؛ نه با شما و نه با مرد دیگه ای! دوما همچین می گین هرماه یه پولی بهتون میدم که انگار قراره صدقه سری بچه هاتون رو به من بدین. نکنه یادتون رفته که شوهر من با شما شریک بود؟......
#ادامہ_دارد
📚داستان های واقعی و آموزنده
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
✨🌹✨
✅ نصایح #علامه_حسن_زاده آملی ⇩
با خلق خدا #مهربان باش.
از #سخنان_ناهنجار اگرچه به مزاح باشد
برحذر باش.
از #قسم خوردن اگر چه به
راست باشد احتراز كن.
تا مى توانى نمازت را
در #اوّل_وقت بجا آور.
تجارتت را مغتنم بشمار كه انسان بى كار از دنيا و آخرت هر دو مى ماند. داد و ستد مانع بندگى نيست. رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
▫️پيامبر اکرم(صلى الله عليه و آله):
💠اِنَّما مَثَلُ اَهْلِ بَيْتى فيكُمْ كَمَثَل سَفينَةِ نوحٍ عليه السلام مَنْ(رَكِبَهَا) دَخَلَها نَجا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها غَرِقَ؛
💠مَثَلِ اهل بيت من، همانند كشتى نوح است كه هر كس سوار آن شد، نجات يافت و هر كس رهايش كرد، غرق گرديد.
✍🏻امالی طوسی ص349
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : وقتی خداوند به بنده اش لبیک می گوید
👤 #حجت_الاسلام_عاملی
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عرفان شیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
4_1225432647191232538.mp3
1.57M
▫️آیت الله شجاعی(ره)
💠علل عدم موفقیت در بندگی۱
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عـــرفان شـــیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
🔮 عاقبت قرآن خوان بي تقوا 🔮
🌠در يكي از شبها اميرالمؤمنين عليه السلام از مسجد كوفه به سوي منزل خود حركت كرد. كميل بن زياد كه از ياران خوب آن حضرت بود امام را همراهي مي نمود.
گذرشان از كنار خانه مردي افتاد كه صداي قرآن خواندنش بلند بود و اين آيه را 👇
💥امن هو قانت آنأ الليل ساجدا و قائما يحذر الاخرة و يرجوا رحمة ربه قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لا يعلمون انما يتذكر أولوالباب💥
📖سوره زمر آیه ۹
با صداي دلنشين و زيبا مي خواند. كميل از حال معنوي اين مرد بسيار لذت برد و در دل بر او آفرين گفت. بدون آنكه سخني در زبان بگويد.
✨حضرت به حال كميل متوجه شد و رو به او كرد و فرمود:
⚡️اي كميل! صداي قرآن خواندن او تو را گول نزد زيرا او اهل دوزخ است (چه بسا قرآن خواني هست كه قرآن بر او لعنت مي كند) و بزودي آنچه را كه گفتم به تو آشكار خواهم كرد!⚡️
🌹كميل از اين مسئله متحير ماند، نخست اينكه امام عليه السلام به زودي از فكر و نيت او آگاه گشت،
✨ديگر اينكه فرمود: اين مرد با آن حال روحانيش اهل دوزخ است.
👈مدتي گذشت. حادثه گروه خوارج پيش آمد و كارشان به آنجا رسيد كه در مقابل اميرالمؤمنين ايستادند و علي عليه السلام با آنان جنگيد در حالي كه حافظ قرآن بودند.
پس از پايان جنگ كه سرهاي آن طغيان گران كافر بر زمين ريخته بود،
✨اميرالمؤمنين عليه السلام رو به كميل كرد در حالي كه شمشيري كه هنوز خون از آن مي چكيد در دست داشت، نوك آن را به يكي از آن سرها گذاشت و فرمود:
اي كميل! اين همان شخصي است كه در آن شب قرآن مي خواند و از حال او در تعجب فرو رفتي. آنگاه كميل حضرت را بوسيد و استغفار كرد.
📚بحار جلد ۳۳ صفحه ۳۹۹
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عــــرفان شـــیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
4_1225432647191232539.mp3
1.66M
▫️آیت الله شجاعی(ره)
💠علل عدم موفقیت در بندگی۲
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عــــــرفان شـــیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
🔔 سَیدُ الْآخِرَةِ
🌿🌸🌿
🌸🌿
🌿
🔷 بزرگ و سرور در روز قیامت.
💓رسول خداصلی الله علیه وآله درباره علیعلیه السلام فرموده است:
«به خدا قسم! علیعلیه السلام آقای در دنیا و آقای در آخرت است».
💓و در جای دیگر، خطاب به ایشان فرمود: «تو در دنیا و آخرت سرور و بزرگ هستی».
بحارالانوار، ج 34، ص 99
#فضائل_مولا
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عــــرفان شـــیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
🔸وقتی آمادگی دیدار با امام زمان (عج) را نداری،چرا اصرار میکنی؟!
▫️آقا محمد حسن قاضی از آیت الله محمد تقی آملی نقل فرمود:
💠« در دورانی که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم، روزی به حجره مرحوم آیت الله قاضی که در مدرسه هندی بود رفتم.
▫️وقتی آقای قاضی تشریف آوردند عرض کردم:
💠من خیلی در اینجا انتظار شما را کشیدم، چرا که به استخاره نیاز دارم.
▫️ایشان جواب فرمودند:
💠طلبه علم چندین سال در نجف اشرف باشد ولی نتواند برای خودش یک استخاره نماید؟!
▫️آقای آملی می گفت:
خیلی خجالت کشیدم و با حال جدل عرض کردم:
💠من به یک اجازه استخاره از ولیّ اکبر(آقا امام زمان) نیاز دارم.
💠به هر حال، بعد از اصرار شدید اینجانب، ایشان ورد مخصوص برای تشرف را تعلیم فرمود و خلاصه اینکه قرائت « آیه نور» به عدد اصحاب بدر هر شب قبل از خواب با شرائط خاص، طهارت، دوری از زنان و امور دیگر در شبهای معدود و محدود.
💠پس من برای اجرای این دستور به مسجد سهله رفتم و ملازم آنجا شدم و شبها برای انجام آن ورد قیام می کردم.
💠در یکی از این شبها همین که شروع کردم به خواندن ورد، احساس کردم که مثل اینکه کسی دستش را روی دوشم نهاده، من به سوی او متوجه شدم
من در این هنگام در مقام منسوب به امام مهدی (علیه السلام) بودم ،پس آن شخص گفت: برای تشرف آماده باش!
▫️آقا شیخ محمد تقی آملی می گفت: همین که این کلمه به گوشم خورد، رعب و ترس تمام وجودم را گرفت و از فرط اضطراب نزدیک بود قلبم از حرکت بایستد...
💠پس شروع کردم به التماس و توسل از او که مرا عفو فرماید و ایشان نیز قبول فرمود.
💠بعد از این ماجرا، من فوراً به نجف اشرف رفتم و آقای قاضی را ملاقات نمودم و زمانی که با ایشان مواجه شدم ـ بدون هیچ کلامی ـ اولین فرمایش ایشان این بود که اگر آمادگی تشرف را نداری پس چرا این همه الحاح و اصرار می کنی..؟!
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
💞کانال عــــرفان شـــیعه💞
❣join➲ @erfan_shia❣
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹