eitaa logo
آموزش مداحی معنا 🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
54 فایل
🔮ما یه تیم ۶۰ نفره هستیم در مجموعه ی بزرگ «معنــا» برای آموزش تخصصی شما عزیزان👇 🎙️ صداسازی 🤲 دعاخوانی 🎤 نوحه‌خوانی 🥺 روضه خوانی 🎶 ردیف‌های آوازی 📋 فیش‌نویسی (زیر نظر سازمان تبلیغات) 👤 ادمین ثبت نام 👇 @admin_maana تماس با ما 0919 9702375
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ‬‏‪عارف واصل حضرت _الله_عليه در نجف اشرف با آيت اللّه سيد مصطفى خمينى «ره» دوست و رفيق بودند، و ايشان را شخصى فاضل و دور از تعيّنات ظاهرى مى‏ دانستند. گاهى با ايشان به مهمانى‏ ها و گاهى به مسجد كوفه  و... مى ‏رفتند.  رابطه ايشان با استاد به گونه ‏اى بود كه روزى استاد بر اثر كثرت جوع و ذكر توحيدى كه به تعداد هفتاد هزار است مشغول بودند، از حال مى ‏روند. حاج آقا مصطفى ايشان را به منزل مى ‏برد و غذائى تدارك مى‏ بيند و قدرى ايشان را تقويت مى‏ كند تا به حال عادى باز مى ‏گردند.  كثرت ارتباط، سبب شد تا حاج آقا مصطفى نزد پدر از مرحوم آقاى كشميرى تعريف مى ‏كنند و جملاتى مى‏ گويد كه ايشان از چيزهاى پنهانى خبر مى ‏دهد.  امام مى‏ فرمايد: من خوابى ديده‏ ام و به كسى هم نگفته ‏ام، بگويد خوابم چه بوده است، استاد در جواب حاج آقا مصطفى فرمودند:  پدر شما در قم خواب ديده كه در نجف وفات يافته و دفن گرديده، لكن سنگى پهلوى او را آزار مى ‏دهد، آقا اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى ‏آيند و از ايشان سؤال مى ‏كنند حالت چطور است؟ ايشان عرض مى‏ كند: حالم خوب است لكن اين سنگ پهلوى مرا اذيت مى‏ كند. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آن سنگ را از كنارش دور مى ‏كنند. ( این سنگ همان رژیم طاغوت بود که به مدد امیرالمومنین سرنگون شد .) چون حاج آقا مصطفى جواب را به والدشان مى‏ رسانند، ايشان تصديق مى‏ كنند. و آشنايى و ارتباط از آن به بعد شروع شد. بعداً حاج آقا مصطفى از استاد سؤال مى‏ كند: آيا پدرم در نجف وفات مى ‏كند؟ مى ‏فرمايد: نه در ايران وفات مى ‏كند. ولى شما بهره ‏اى از ايران نداريد. × مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى چند ماه قبل از وفات به منزل استاد آمدند و بعضى تلامذه هم بودند، دستورالعملى خواستند و استاد تفضّل نمودند و چيزى فرمودند. بعدها منتشر شد كه حضرت آقاى كشميرى وفات ايشان را متذكر شدند. حقير اين مطلب را از استاد پرسيدم، فرمودند: به او گفتم، اجل نزديك است، اين فهمى بود كه به دلم آمد و به او گفتم». از استاد سوال شد : امام خمينى را چطور ديديد؟فرمودند : شخص بزرگى بود، نظير نداشت. اراده عجيبى  داشت. مستقيم دركار بود. ثبات داشت، كأنّه  مى ‏ديد، از آرامش برخوردار بود. × اگر نظرتان باشد يك‏بار فرموديد: كربلا ايشان را در صحن ديدم. همینطور است ؟  ج:  بله دست بر شانه اش گذاشتم و گفتم، به اين حسين! دوستت دارم. 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 ❣join➲ @erfan_shia