eitaa logo
ادبیات معناگرا قرآنی
1.4هزار دنبال‌کننده
34 عکس
1 ویدیو
5 فایل
از همراهی شما سپاس گذاریم🙋 کانال ادبیات معناگرا قرآنی با کلی نکات جالب قرآنی 😉 آیدی ادمین جهت پرسش پاسخ: @admin_managara2
مشاهده در ایتا
دانلود
245_7018795736.pdf
12.13M
بلاغة الکلمة فی التعبیر القرآنی
💢بررسی قواعد ابدال دو وجهی در قالب آیات قرآن کریم 1⃣وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّىٰ«لیل۱۸» 2⃣وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ«عبس۳» ♻️در آیه نخست میفرماید«يَتَزَكَّىٰ» و در آیه دوم با ابدال و ادغام میفرماید «يَزَّكَّىٰ» ✅به این دلیل است که که آیه نخست درباره دادن مال است که کاری مستمر و متداوم در طول عمر است بنابراین صیغه صیغه «يَتَزَكَّىٰ» برای دلالت به طول زمان آمده است در حالی که آیه دوم درباره نابینایی است که نزد رسول خدا آمد و از ایشان درخواستی کرد اما پیامبر روی گرداند بدون تردید زمان این فعل کوتاه تر از زمان دادن اموال است ✅از سوی دیگر فعل ترکی در آیه اول همراه با بخشیدن مال است و در آیه دوم همراه با خشیت و ترس و در خواست نصیحت‌ «يَتَزَكَّىٰ»برای موردی که زمانی طولانی داشته و تدریجی میباشد و همراه با بخشش مال است به کار رفته است و «يَزَّكَّىٰ» برای عملی بکار رفته که قلبی و همراه با خشیت و ترس و راهنمایی خواستن میباشد. با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📝به آیات زیر توجه کنید ♻️وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ«بقرة48» ♻️وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ«بقرة123» ⁉️سوال؟ 1_علت تقدیم و تأخیر دو واژه «عدل»و «شفاعة» چیست ؟؟ 2_چرا در آیه اول «وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا» و در آیه دوم«وَلَا تَنْفَعُهَا» آمده است؟؟ در صورت جواب درست هدیه ای تقدیم میگردد.
⭕️موضوع: تأثیر سیاق در استعمال الفاظ آیات قرآن کریم 🗯فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ«بقرة38» 🗯فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ«طه123» 🖊📜هر دو آیه در مورد پیروی از هدایت الهی است که در داستان حضرت آدم بیان شده است با این حال در دو واژه «تبع»و «إتّبع» اختلاف وجود دارد حال علت این تفاوت چیست؟ ✅واژه های «تبع»و «إتّبع»هم معنی اند؛با این تفاوت که«إتّبع» زیادت و مبالغه بیشتری را افاده میکند با دقت در سیاق این آیات در می یابیم که هر یک از این الفاظ متناسب با آیه مربوطه بکار رفته است . توضیح اینکه در سوره طه قبل از آیه مورد بحث حداقل در پنج آیه به موانع هدایت اشاره شده است((116/117/120/121/123)) ولی در سوره بقرة تنها در دو آیه ((34/ 36 ))از این موانع یاد شده است بنابراین در سوره طه که از عوامل ضلالت انسان بیشتر سخن به میان آمده واژه «إتّبع»استعمال شده و در سوره بقرة که کمتر از این عوامل یاد شده است واژه «تبع»آمده است . 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📝استعمالات الفاظ در سیاق مناسب ♻️وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ«بقرة49» ♻️وَإِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ ۖ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ«اعراف141» ♻️إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ«ابراهیم6» 📌آیه اول و سوم از تعبیر«يُذَبِّحُونَ» ولی در آیه دوم از تعبیر«يُقَتِّلُونَ» استفاده شده است 📜قتل به معنای کشتن و ذبح به معنی بریدن حلقوم از میان سر و گردن است. بنابراین «یقتّلون»عام و «یذبّحون»خاص است زیرا ذبح نوع فجیعی از قتل است و همراه با عذاب بیشتری است در سوره اعراف به طور عام به کشته شدن بنی اسرائیل به دست فوعونیان اشاره شده است اما در سوره بقرة و ابراهیم «یذبّحون» آمده تا انعام بیشتر خداوند نسبت به بنی اسرائیل را برساند؛زیرا سیاق این دو سوره برشمردن نعمت های فراوانی است که خداوند به بنی اسرائیل عطا نموده است. که در سوره بقره فرمود:«يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ»و در سوره ابراهیم فرمود:«وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» هنوز اختلافات دیگه ای هم تو این آیه هستش که بررسی میکنیم در ادامه 🙂 با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📝جمع قلة و کثرة در قرآن کریم ♻️وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً«بقرة80» ♻️ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ«آل عمران24» علت اختلاف دو واژه «معدودة»و«معدودات» چیست؟🤨 📜معدودة جمع کثرت و معدودات جمع قلت است و برای اعداد ۳ تا ۱۰ به کار میرود در آیه «وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ » ایام تشریق است که سه روز از ذی الحجة می‌باشد 📌برخی از مفسران گفته اند:یهودیان دو گروه بودند گروهی از آنها می‌گفتند ما تنها هفت روز عذاب میشویم و برخی دیگر معتقد بودند چهل روز در جهنم خواهند بود یعنی به تعداد روز هایی که گوساله پرستیدند بنابراین «أیاما معدودة» ناظر به قول یهودیانی است که به توقف چهل روزه خود در جهنم اعتقاد داشتند و «أیاما معدودات»به سخن یهودیانی اشاره دارد که میگفتند ما تنها هفت روز در جهنم خواهیم ماند. با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📜استعمال الفاظ در سیاق مناسب 💠فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ«بقره 94_95» 💠فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ.وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ «جمعه6_7» ⁉️چرا در آیه اول «وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ» ولی در آیه دوم از تعبیر«وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ» استفاده شده است؟ اختلاف این دو تعبیر ناشی از اختلاف در سیاق است. در آیه اول میفرماید «قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» و در دومی میفرماید «قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» ✅در سوره بقرة این ادعای یهودیان که تنها آنان در آخرت به بهشت می‌روند و دیگران اهل نجات نیستند. در سوره جمعه نیز این ادعای آنان مطرح شده که تنها آنان دوستان خداوندند. خداوند نیز در پاسخ آنها میگوید اگر راست میگویید که چنین سرنوشت خوبی در انتظار شماست پس مرگ خود را آرزو کنید از آنجا که ادعای آنان در سوره بقرة بزرگ تر از ادعای دیگر آنان است خداوند نیز برای پاسخ به سخن آنها حرف نفی بلیغ تری بکار برده است زیرا «لن» نفی أبد بوده نفی آن شدید تر است. 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
یکی از جنبه های اعجاز قرآن کریم واژه گزینی دقیق و بی نظیر آن است. به اعتراف ادبیان بزرگ،هرگز نمی‌توانیم کلمه ای را از قرآن برداریم و کلمه دیگری را جایگزین آن کنیم. دقت در استعمال الفاظ به گونه است که نمیتوان کلمات مشابهی را به جای آنها قرار داد. آیه در سوره بقرة وجود دارد که ظرافت تعابیر قرآنی را بیشتر روشن می‌سازد. خدای متعال در این آیه مومنان را استعمال کلمه«راعنا» نهی میکند و به آنها دستور میدهد به جای آن از «أنظرنا» استفاده کنند :«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا» این آیه نشان میدهد که قرآن مجید تا چه حد در انتخاب الفاظ دقیق بوده است. در کتاب التمهید در مورد استعمال دقیق تعابیر قرآنی آمده است: هر لفظی در جایگاه مخصوصی قرار گرفته به طوری که اگر آن لفظ را به لفظ دیگری تبدیل کنی یا معنای کلام فاسد میشود و یا از زیبایی آن کاسته می‌شود. 📌محتوای کانال ادبیات معنا گرای قرآنی بر این است تا اندکی از این دقت شگرف در گزینش کلمات را در آیات مشابه را نشان دهد.
📜اختلاف تعابیر در آیات مشابه قرآن کریم 💠اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ«بقرة60» 💠اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ«اعراف160» ⁉️انفجار و انبجاس چه تفاوتی دارند و علت اختلاف این دو آیه چیست؟ ☑️انبجاس جریان ضعیف و ملایم آب است و انفجار شدید آن در نتیجه انبجاس ناظر به مرحله ابتدایی جوشش آب پس از ضرب با عصاست که مجرای آب باریک و جوشش آن کم بود و انفجار ناظر به مرحله نهایی جوشش آب است. آیه اول درخواست حضرت موسی از خداوند است:وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ» و در آیه دوم درخواست قوم بنی اسرائیل از حضرت موسی است:وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ»یعنی ابتدا بنی اسرائیل از حضرت موسی آب درخواست کردند سپس حضرت موسی از خداوند چنین درخواستی نمود قرآن کریم وقتی درخواست قوم را بیان میکند از فعل«انجباس»و آنگاه که درخواست حضرت موسی از خداوند را مطرح میکند از فعل«انفجار»استفاده میکند. و فعل انفجار با سیاق آیات سورة بقرة برشمردن نعمت ها و فعل انجباس با سیاق آیات سوره اعراف توبیخ و سرزنش مطابقت دارد. 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
💬به آیات زیر توجه کنید ◀️وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ ۚ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ«بقرة58» ◀️وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ ۚ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ«اعراف161» 🔰پرسش و پاسخ🔰 ⁉️سوال اول: چرا آیه اول عبارت «قلنا»و دومی با «قیل»اغاز شده است ؟ ☑️سیاق آیات سوره بقرة برشمردن نعمت های الهی برقوم بنی اسرائیل است به طوری که در ابتدای داستان میفرماید :يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ «بقرة47»لذا خداوند قول را به خود نسبت داده و فرموده «وإذ قلنا» اما سیاق سوره اعراف توبیخ و عقاب است چنانکه در آیات قبل بهانه جویی و خطاکاری بنی اسرائیل بیان شده است:وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ«اعراف148»به همین سبب فعل مجهول قیل بکار رفته است ⁉️سوال دوم:چرا در آیه اول از تعبیر «أدخلو»ولی در آیه دوم از تعبیر «اسکنو»استفاده شده است؟ ☑️گستره معنایی «ادخلوا» از «اسکنوا»بسیار وسیع تر است زیرا بعد از داخل شدن میتوان سکونت یافت و فعل «اسکنوا»بر عملی خاص یعنی سکونت داشتن دلالت دارد. از آنجا که سیاق آیات سورة بقرة برشمردن نعمت های الهی است فعل امر «ادخلوا»آمده که اختیارات بیشتری را به دنبال دارد اما در سوره اعراف که سیاق آیات آن توبیخ بنی اسرائیل است فعل امر «اسکنوا»آمده که معنای محدودی را میرساند. 📌نکته دیگری که در آیه وجود دارد این است که در انتهای آیه اول واو ذکر شده ولی در انتهای آیه دوم واو حذف گردیده و دلیلش نیز به سیاق ربط دارد چون سیاق آیات سورة بقرة بر شمردن نعمت های الهی بر قوم بنی اسرائیل است واو اضافه شده تا نعمت ها را تک تک بشمرد ولی چون چنین قصدی در سوره اعراف مطرح نمیباشد حرف واو حذف شده است. با ما همراه باشید 🙋‍♂ 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📝اختلاف تعابیر در آیات مشابه قرآن کریم ♻️أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ«بقرة12» ♻️أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِنْ لَايَعْلَمُونَ«بقرة13» ⁉️چرا در آیه اول تعبیر«لايَشْعُرُونَ» ولی در آیه دوم از تعبیر«لايَعْلَمُونَ» استفاده شده است ؟ لغویین «علم» را ادراک حقیقت چیزی دانسته اند؛ اما «شعر» ادراک دقیق شیئ است در آیه اول از تعبیر «لايَشْعُرُونَ»استفاده شده یعنی آنها با حواس خود نمی‌توانند فساد و گمراهی شان را درک کنند پس آنچه از آنها نفی شده ادراک دقیق است که نیازمند حواس می‌باشد. ابوهلال عسکری دو تفاوت برای شعور و علم بیان میکند یکی دقتی که در شعور است و دیگری دخالت حواس در آن ولی در آیه دوم سخن از سفاهت منافقان است (سفیه)به معنی جاهل و خلاف آن عالم است لذا در آیه دوم میفرماید «لايَعْلَمُونَ» 📚معجم فروق اللغویة ص372 📚کشاف جلد 1 ص183 با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
💬تقدیم تأخیر واژگان در قرآن کریم 💠إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّٰبِـِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ﴿۶۲﴾بقرة 💠إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبِـُٔونَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ﴿۶۹﴾مائدة 💠إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبِـِٔينَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلۡمَجُوسَ وَٱلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ﴿۱۷﴾حج 📝علت تقدیم وتأخیر دو واژه «صائبین»و «النصاری»چیست؟؟ 📌نصاری بر صائبین از جهتی مقدم و از جهتی مؤخرند از نظر فضل و شریعت و رتبه نصاری برصائبین مقدم اند زیرا نصاری دارای کتب الهی بودند وصائبین کتاب و یا دست کم کتاب آسمانی مشهوری نداشتند. از این رو در سوره بقرة نصاری بر صائبین مقدم شده است بر این اساس ترتیب آیه سوره بقرة بر مبنای کتاب های آسمانی است. اما از جهت زمانی صائبین بر نصاری مقدم اند زیرا قبل آنها می‌زیسته اند از این رو در سوره حج صائبین بر نصاری مقدم شده است اما در سوره مائده بین ایندو جمع شده است زیرا لفظاً صائبون بر نصاری و تقدیراً نصاری بر صائبین مقدم است‌. 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
💠بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُكَذِّبُونَ ﴿۲۲﴾ 💠بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي تَكۡذِيبٖ ﴿۱۹﴾ حکمت اختلاف کلمات«یکذبون» و«فی تکذیب»چیست؟ 📌در سوره انشقاق سخن از کافران هم عصر پیامبر اکرم(ص)است:فَمَا لَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ﴿۲۰﴾وَإِذَا قُرِئَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقُرۡءَانُ لَا يَسۡجُدُونَۤ۩ ﴿۲۱﴾لذا از فعل مضارع استفاده شده تا وضع کنونی آنها را بیان کنند و اگر «فی تکذیب»بکار میبرد از آینده آنها نیز خبر داده بود حال آنکه ممکن است برخی از کفار در آینده مسلمان شوند و دست از تکذیب بردارند. اما در سوره بروج ازکفار اقوام گذشته سخن به میان آمده فرموده است:هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡجُنُودِ ﴿۱۷﴾فِرۡعَوۡنَ وَثَمُودَ ﴿۱۸﴾چون این کفار تا پایان عمر در تکذیب آیات الهی بودند کاربرد فی تکذیب برای توصیف حال آنان صحیح است. 🗯️در این آیات علاوه بر تناسب معنایی تناسب لفظی نیز وجود دارد. در سوره انشقاق واژه«یکذبون»با فواصل آیات قبل و بعد آن یعنی «لایؤمنون»و «لایسجدون»تناسب دارد و واژه «تکذیب»در سوره بروج با کلماتی چون «ثمود»و «محیط»تناسب دارد. با ما همراه باشید🙂 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📌به آیات زیر توجه کنید 📌 ❇️ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ مِنكُمۡ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ ﴿۲۳۲بقرة﴾ ❇️ذَٰلِكُمۡ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ﴿۲طلاق﴾ ⁉️وجه جمع و افراد ضمائر«ک» و«کم»چیست؟ همچنین چه عاملی سبب حذف «منکم»در سوره طلاق شده ؟ ☑️زیرا سیاق آیات سوره بقرة نهی از ضرر رساندن به زن مطلقه است به طوری که میفرماید:وَلَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَأۡخُذُواْ مِمَّآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ شَيۡـًٔا» که آزار دهندگان زن مطلقه را مورد نهی شدید قرار میدهد. عمل کردن به این دستورات یعنی ضرر نزدن مالی و غیر مالی به مطلقه امری دشوار است به گونه ای که اندک اندک افرادی که به این دستورات الهی جامه عمل بپوشانند از این رو جمله با «ذالک»آغاز شده که حرف خطاب «ک»مفرد است و سپس «منکم»اضافه شده و ایندو اشاره دارد به اینکه عمل کنندگان به این دستورات و احکام بسیار کم اند. اما چنین سیاقی در سوره طلاق وجود ندارد و بسیارند کسانی که به دستورات آن عمل میکنند لذا حرف خطاب جمع بکار رفته و واژه «منکم»که به تبعیض اشاره دارد حذف شده است. با ما همراه باشید 😉 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
🔴موضوع: ملاک‌های دقیق بیانی در اسلوب قرآنی 📌شناخت تناسبت سیاق با الفاظ مختار. 🔷نمونه قرآنی: 🔻نُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا «الحج:5» الآیة. ⭕️در بیان وجه عدم مطابقت «طفلا» با ضمیر«کم» آقای ابن جنی میفرماید که اگر از نحات سوال شود در وجه آن گویند که از باب اتساع در لغت ، مفرد به جای جمع استعمال شده است. لکن وجه افراد در این مبارکه از نظر جناب ابن جنی مناسبت سیاق است با این بیان که اولا: سیاق آیه در مقام تصغیر و تحقیر شأن انسان است. ثانیا: غرض بیان این است که طفولیت به هر فردی از افراد انسان نسبت داده شود. لذا متناسب با این دو غرض در این سیاق از کلمه مفرد استفاده شده است. 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
🔴موضوع:معنای «الا» در آیه «لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ». ♦️نظر برخی از جمله ابن هشام: باید به معنای غیر باشد وگرنه شرک لازم می آید. ♦️ادله بطلان قول فوق: 🔷استدلال آنها مبتنی بر این است که «الا» را به معنای «لیس فیهم» بگیریم در حالی که «الا» به معنای «لیس فیهم» نیست. 🔷اگر «الا» به معنای «لیس فیهم» باشد لازمه اش این است که در آیه «لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ» نیز «,الا» به معنای غیر باشد در حالی که در این کریمه «الا» را استثنائیه میدانند. بیان لازم: چون در این آیه هم اگر «الا» به معنای استثناء باشد و استثناء هم به معنای «لیس فیهم» باشد شرک لازم می آید. چرا که معنای آیه می شود:(لا اله لیس فیهم الله) و مفهوم این یعنی : هر آلهه ای که باشند الله هم در میان آنهاست.!! 🔷این قول بر اساس مبنای خودشان نقض دارد زیرا در همین کلام در صورتی که اسم ما بعد «الا» منصوب باشد قطعا «الا» نمی تواند وصفیه باشد لکن آن معنای شرک آلودی که ادعا دارند باز هم لازم می آید. 🔷این قول مستلزم اثبات ترادف است که باطل یا غیر ثابت است. 🔷این قول معقول نیست زیرا چگونه ممکن است خداوند در برهانی که برای نفی شرک و اثبات توحید آورده است کلام را به گونه ای بگوید که اگر معنای کلمات حمل بر ظاهر خود شوند خلاف مقصود«شرک»لازم آید در حالی که به هیچ وجه بویی از مجاز و کنایه هم از آیه استشمام نمی شود؟!!!!! ⭕️معنای آیه: اگر در آسمانها و زمین خدایانی باشند به جز الله..... با ما همراه باشید 🙂 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
🔴موضوع: ملاک‌های دقیق بیانی در اسلوب قرآنی ◀️تناسب آیه با آیه یا آیات قبل. 🔷نمونه قرآنی: يَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۚ. در آیات متعدد مغفرت بر تعذیب مقدم شده همانطوری که در آیه فوق دیده می شود. لکن در آیه مبارکه«يُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَيَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُۗ» المائده:40, امر بالعکس است. 🔻توضیح: توجه به اصل فوق است که پرده از این اختلاف تعبیر برمی دارد. چرا که اصل تقدیم مغفرت بر تعذیب است چنانچه در روایت هم آمده که رحمت و مغفرت الهی مقدم و امام غصب خداوند است. لکن کلام در وجه تقدیم تعذیب در مبارکه فوق بر مغفرت است که سر تقدیم چنانچه جناب زمخشری بیان کرده اند در تناسب آیه با قبل از خود است چرا که دو آیه قبل از آیه چهلم سوره مبارکه المائده این چنین آمده: 🔹وَٱلسَّارِقُ وَٱلسَّارِقَةُ فَٱقۡطَعُوٓاْ أَيۡدِيَهُمَا جَزَآءَۢ بِمَا كَسَبَا نَكَٰلٗا مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ.38 🔹فَمَن تَابَ مِنۢ بَعۡدِ ظُلۡمِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَتُوبُ عَلَيۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ.39 لذا از آنجایی که در دو آیه فوق ابتدا بحث سرقت بیان شده و سپس بحث توبه ، مناسب این بوده که ابتدا بحث تعذیب مطرح شود و سپس بحث مغفرت 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
🔴موضوع: ملاک‌های دقیق بیانی در اسلوب قرآنی ◀️شناخت متکلم 🔷نمونه قرآنی: 🔹وَرَٰوَدَتۡهُ ٱلَّتِي هُوَ فِي بَيۡتِهَا عَن نَّفۡسِهِۦ 🔹ٱمۡرَأَتُ ٱلۡعَزِيزِ تُرَٰوِدُ فَتَىٰهَا عَن نَّفۡسِهِۦۖ ⭕️توضیح: در دو آیه فوق دو تفاوت وجود دارد: ✔️در ایه اول زلیخا را با «التی» که اسم مبهم است بیان شده و در آیه دوم با عنوانِ وی «إمرأت العزیز». ✔️در آیه اول یوسف با تعبیر «هُوَ فِي بَيۡتِهَا» بیان شده و در این دوم با «فَتَىٰهَا». 🔍سرّ اختلاف تعبیر چیست؟ سرّ اختلاف تعبیر در اختلاف متکلم و غرض آنهاست. در ایه اول متکلم خداوند است و غرض ، بیان عصمت یوسف س ست به همین جهت اولا:اشاره به هیچ عنوانی از عناوین زلیخا نداشته. و ثانیا: تعبیر ««هُوَ فِي بَيۡتِهَا» در راستای همین غرض بیان شده، چرا که این تعبیر دلالت بر دو امر دارد: اولا: یوسف در بیت زلیخا و تحت امر و اختیار زلیخا بود و مع ذلک از این درخواست زلیخا امتناع ورزید. ثانیا: با اینکه بیت متعلق به عزیز مصر و همسر زلیخاست ، خداوند بیت را به ضمیر زلیخا اضافه کرده که نشان از تسلط کامل و مطلق زلیخا در امورات آن امارت داشته به حتی بالاتر از عزیز مصر لکن مع ذلک که زلیخا چنین شوکتی در امارت داشته که احدی توان مخالفت با وی را نداشته ، یوسف در مقابل درخواست او تمکین نکرد که نشان از عصمت و بزرگی یوسف دارد. و اما در آیه دوم متکلم زنان مصر و غرض آنها تحقیر زلیخا بوده. لذا اختلاف این دو تعبیر نیز در همین راستا ست. تعبیر «إمرأت العزیز» برای بیان این است که کسی که چنین عنوانی را داشته مرتکب چنین عمل شنیع شده که در مقام تحقیر بسیار رساتر است چون در تحقیر کسی که مرتکب عمل خلاف شأن کرده ، هر چه که عنوان بزرگتری از اون بیان شود که شأن این عنوان از آن عمل دورتر باشد ، در مقام تحقیر رساتر خواهد بود. و اما تعبیر «فتاها» نیز دال بر این است که زلیخا که عنوان امرأت العزیزی را داشته با فردی قصد مراوده داشته که اولا: جوانکی بوده. ثانیا: مملوک او بوده. و این تعبیر نیز در راستای همان قصد تحقیر است. إعرف ذلک واغتنم و استقم با ما همراه باشید🙂 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📌دوستان این چند تا اصل از ادبیات معنا گرا هستش إن شاء الله در ادامه همه اصول را با مثال های قرآنی بررسی میکنیم.
ادبیات معنا گرا 💠اصل اول:معانی مفردات💠 ✅در قرآن به کلماتی برخورد میکنیم که در لفظ مختلف هستند ولی ظاهراً یک معنا دارند مثل «مطر»و «غیث»که در لفظ متفاوت هستند ولی ظاهراً یک معنا میدهند که باران است همانطور که قبلاً در قسمت بررسی کردیم در قرآن دقت و ظرافت زیادی وجود دارد و هیچ گاه دو کلمه که در ظاهر یک معنا را دارند به یک معنا نیستند و هر کدام طبق استعمالی دقیق بکار رفته اندکه مناسب همان محل است. لذا در اصل اول از معانی دقیق مفردات در قرآن کریم بحث میکنیم و بین آنها تمییز میدهیم. با ما همراه باشید 🙂 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
ادبیات معنا گرا 💠اصل اول معانی مفردات💠 ❇️نمونه قرانی 🔶وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا﴿۱۴عنکبوت﴾ 🔹ما نوح را بسوی قومش فرستادیم؛ و او را در میان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ کرد‌. حالا دقت کنید به آیه در ابتداء آمده «أَلْفَ سَنَةٍ» ولی در ادامه «عَامًا»آمده است. ⁉️چه فرقی بین سنة و عام هستش در حالی که هر دو به معنی سال هستند؟؟ ✅سنة معمولا استفاده میشود در سالی که در آن شدت و سختی باشد اما در سالی که رخاء و فراوانی باشد از لفظ «عام»استفاده میشود 📜حضرت نوح بر اساس نقل تاریخ هزار سال به عنوان نبی بود که ۹۵۰سال بر ایشان زیاد سخت گذشت زیرا در حال تبلیغ بود و مردم آن را اذیت میکردند و اعتنا نمی‌کردند لذا از تعبیر«أَلْفَ سَنَةٍ»استفاده میکند ولی پنجاه سال را بعد داستان کشتی به راحتی زندگی کردند لذا در آخر آیه از تعبیر «عَامًا»استفاده شده است. 🔰نمونه های دیگر 🔰 1⃣وَلَقَدۡ أَخَذۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلسِّنِينَ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ ﴿۱۳۰اعراف﴾ بحث مصیبت بر آل فرعون است که از «سنة»استفاده شده است. 2⃣تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِينَ أَلۡفَ سَنَةٖ ﴿۴معارج﴾ درباره بحث از احوال قیامت است که «سنة»آمده است که دارای سختی هاست 3⃣فَلَبِثَ فِي ٱلسِّجۡنِ بِضۡعَ سِنِينَ ﴿۴۲یوسف﴾ که سال هایی که حضرت یوسف در زندان بود دارای سختی و کمبود بود . با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
ادبیات معنا گرا 💠اصل اول معانی مفردات💠 ❇️نمونه قرآنی ♻️فرق بین «زوج» و «المرأة» همانطور که در توضیح اصل اول گفتیم هیچ گاه در قرآن کلمه ای بدون غرض بکار نمی‌رود و بر اساس قاعدة عدم ترادف در لغات قرآن پیش رفتیم حال دو لفظ دیگر که در معنا یکی هستند «زوج»و «المرأة»است حال چه میشود که در بعضی آیات از لفظ «زوج»استفاده می‌شود و در بعضی آیات دیگر از لفظ «المرأة»؟؟ ✅لفظ«زوج»به معنای مشاکلت است ودر جایی که در بیان تشاکل باشد از زوج استفاده میشود مثلا در رابطه با مومنین از زوج استفاده شده است اما در جایی که تشاکل و تناسب نباشد از «المرأة»استفاده میشود. و هرجایی که قرآن از اهل شرک خبر میدهد لفظ المرأة می آید . 🔰حال به نمونه های قرآنی زیر توجه کنید 🔰 🗯زوج 📌«وَلَكُمۡ نِصۡفُ مَا تَرَكَ أَزۡوَٰجُكُمۡ» ﴿۱۲نساء﴾چون در بحث ارث است و در اینجا مشاکلت و مشارکت وجود دارد از «زوج»استفاده شده است . 📌ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ ﴿۷۰زخرف﴾ بحث درباره زنانی که با همسران وارد بهشت میشوند که در اینجا تشاکل و مشارکت است. 🗯المرأة 📌هر گاه خطاب به اهل شرک باشد از این لفظ استفاده میشود که هیچ اشعار به تناسب و تشاکل ندارد‌.مثل آیه شریفه:ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖۖ كَانَتَا تَحۡتَ عَبۡدَيۡنِ مِنۡ عِبَادِنَا صَٰلِحَيۡنِ» ﴿۱۰تحریم﴾ وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱمۡرَأَتَ فِرۡعَوۡنَ﴿۱۱تحریم﴾ که در رابطه با زن حضرت نوح لوط که خودشان کافر بودند و تناسبی با همسرانشان نداشتند و زن فرعون هم مؤمن بود و تناسب با فرعون نداشت. پس همانطور که در دین فرق دارند در تعبیر هم خدا فرق گذاشته است. اعجاز ادبی قرآن همینه خیلی دقیق 👌😉 با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
ادبیات معنا گرا 💠اصل اول معانی مفردات💠 ❇️نمونه قرآنی ♻️فرق بین «الرُشْد» و «الرَشَد» 🖊در لسان العرب آمده: الرُّشْد و الرَّشَد نقیض الغیّ . 📜لیکن فرقی بین ایندو واژه در استعمالات قرآنی وجود دارد و آن اینست که «الرُّشْد»در امورات دنیوی و أخروی بکار میرود. 📌فَإِنۡ ءَانَسۡتُم مِّنۡهُمۡ رُشۡدٗا فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ«نساء۶» 📌لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ«بقرة۲۵۶» 🗯بر خلاف «الرَشَد»که فقط در امورات اخروی است و در امورات دنیوی بکار نمی‌رود 📌فَقَالُواْ رَبَّنَآ ءَاتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةٗ وَهَيِّئۡ لَنَا مِنۡ أَمۡرِنَا رَشَدٗا ﴿۱۰کهف﴾ 📌 عَسَىٰٓ أَن يَهۡدِيَنِ رَبِّي لِأَقۡرَبَ مِنۡ هَٰذَا رَشَدٗا ﴿۲۴کهف﴾ با ما همراه باشید🙂 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
ادبیات معنا گرا 💠اصل اول معانی مفردات💠 ❇️نمونه قرآنی ♻️فرق بین «خوف» و «خشیة» باز هم اومدیم تا فرق دو تا لغت شبیه بهم رو بگیم😉 حالا دو واژه خوف و خشیة رو آوردیم که ظاهراً یک معنی «ترس» میدهند ولی خب فرق دارن قرآن که دو تا لفظ رو بدون غرض نمیاره 😊 حالا بریم سراغ فرقش و اونم اینکه «خوف» یه جورایی حالت انتظار داره یعنی انتظار و حالت ترس اتفاق بد بر اساس یک نشانه مشکوک یا شناخته شده مثلا من میترسم که فردا استاد امتحان بگیره این میشه «خوف»😅🤷‍♂ ولی خشیة حالت انتظار نداره بلکه ترس از یک چیز معلوم و مشخص است پس ی جورایی «خشیة» شدید تر از «خوف»است حالا بریم سراغ قرآن ببینم اینجور هست یا ن ...! 📌فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ﴿۱۷۵آل عمران﴾ 📌ٱلۡيَوۡمَ يَئِسَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِۚ﴿۳مائدة﴾ ⁉️که در آیه اول «خوف» آمده ولی در آیه دوم«خشیة» آمده است ؟؟ ✅در سورة آل عمران سیاق انتظار و حالت ترس است زیرا بحث درباره جنگ است «ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ﴿۱۷۳آل عمران﴾ ولی سیاق در سوره مائده اینگونه نیست و خدا در روز غدیر حق دین را کامل کرد و دستور داد که مسلمانان ترسی نداشته باشند که در اینجا مصداق مشخص است و از خشیة استفاده شده است یه نمونه دیگه هم بگیم ☺️ إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُا﴿۲۸فاطر﴾ دیگه خودتون میدونید 🤷‍♂ با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
ادبیات معنا گرا 💠ادبیات معنا گرا قرآنی💠 ❇️نمونه قرآنی 🔷فرق بین «الضلال»و«الضلالة» 📜راغب میگوید ضلال به معنی عدول از راه مستقیم است حال عمدی باشد یا سهوی چه کم باشد چه زیاد برای همین اسناد ضلال به کسی که کوچک ترین خطایی کرده صحیح است . 📝وقتی به استعمال قرآنی دقت کنیم میبینیم که بین اینها یک فرق دقیق وجود دارد . که در آیه شریفه سوره اعراف «قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ قَالَ يَٰقَوۡمِ لَيسَ بِي ضَلالة وَلَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ﴿۶۰_۶۱اعراف﴾ بزرگان حضرت نوح به ایشان خطاب کردند که ما تو را در گمراهی آشکار میبینیم حضرت نوح میفرماید من گمراه نیستم 📌زمخشری میفرماید «ضلالة»أدنی از «ضلال»است یعنی «ضلالة» پایین ترین مرتبه گمراهی است. کمترین مقدار گمراهی است بر خلاف ضلال که هم شامل قلیل میشود و هم شامل کثیر. حضرت در مقام نفی تعبیر «ضلالة» را میفرماید یعنی کمترین گمراهی در من وجود ندارد چه برسد به بیشترش.نسبتی که به حضرت نوح دادند با «ضلال»بود ولی حضرت برای نفی اسناد به ایشان از «الضلالة»استفاده میفرماید. 📚کشاف:ج۲ص۱۱۱ با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛