مناسبتی/ دهه اول
✅ روضه برگزیده ۳( حضرت رقیه ) به نفس استاد شیخ حسین مومنی.
⬅️ با دست کوچک آمده اما بزرگي ها کند
با دست هاي کوچکش بس عقده ها را وا کند
♦️بايک نگاه مرحمت او قطره را دريا کند
♦️صدها هزاران مرده را با يک نظر احيا کند
♦️با خنده اش ، با گريه اش غوغا دل بابا کند
👈 داستان دختر شهید
♦️این داستان که میگم مال همین چند سال پیشه ، شاهدان زنده هستند.
♦️ دختر شهید بعد از ۲۲ سال استخوانهای پدر را برایش میآورند.
♦️ وقتی بابا شهید شده این دختر دو سالش بوده. اللان دختر ۲۴ سالشه ، دیدار پدر بعد از ۲۲ ساله...
♦️وقتی استخوانها را میبیند به سر و صورت خود میکشد و مدام میگوید :
( به خدا این استخوان ها بوی بابامو میده) .
👈 گریز به دختر امام حسین ع
حالا سوال من اینه:
♦️ دختری که در دوسالگی بابا را دیده و الان بوی استخوانهای بابا را بعد از ۲۲ سال میفهمد ..
♦️ اما چرا وقتی سر بریده را برای ناردانه اباعبدلله می آورند، با تعجب به عمه جانش بگوید : ماهذا الرأس ؟
♦️مگه در فاصله کوتاه ۱۰ محرم تا ۵ صفر (فقط ۲۵ روز) چه بر سر اباعبدلله آمده است که نشناسد ؟!
👈 چند احتمال داره :
♦️ شاید چون این سر چهل منزل زمین خورده است ...
♦️شاید چون این سر چوب خیزران خورده است ...
♦️ اما شاید علت اصلی این بوده ؛ چون این سر تنور خولی به خود دیده ...
👈 تنور خولی
♦️عزیزان موی سر خیلی زود میسوزه ..
♦️شما میدانید هیزم چگونه میسوزد. حتی بعد از سوختن هم آتش زیر خاکستر باقیست.
♦️ بیایید دعا کنیم آن روز زن خولی تنور را روشن نکرده بوده ..
📌صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین
#روضه
#حضرت_رقیه
#استاد_مومنی
#روضه_برگزیده
https://eitaa.com/maaref_kootah_ir