مناسبتی / شب شهادت امام هادی علیه السلام
✅ روضه امام هادی علیه السلام
⬅️ روضه و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی•✾⇆ㅤ
یارب از زهر جفا سوخت ز پا تا به سرم
شعله با ناله بر آید هه دَم از جگرم
جز تو ای خالق دادار کسی نیست گواه
که چه آورده جفای متوکل به سرم
♦️ خيلي آقاي مارو متوكل اذيت كرد، مسعودي در مروج الذهب نوشته: اومدن پيشِ متوكلِ ملعون، گفتن: امامِ هادي اسلحه جمع ميكنه، ميخواد خروج كنه، مأمورش رو فرستاد خونه ي امامِ هادي، اينها خيلي قسي القلب بودن، شبانه آمدن، شبانه حمله كردن " فهجموا دارَ اللَيلَ، فلم يجد فيها شي" حجره ها رو يكي يكي گشتن ديدن آقا داخلِ اتقاق نشسته داره عبادت ميكنه؛ قرآن ميخونه "فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ ..." اجازه ندادن آماده بشه، عمامه بر سر بگذاره، همون جور آقاي مارو پايِ پياده بردن...*
می دوانید پیاده به پی خویش مرا
گرد ره ریخت بسی بر رُخِ همچون قمرم
آن شبی را که مرا خواند سوی بزم شراب
گشت از شدت غم، مرگ عیان در نظرم
♦️ آخه روايت نوشته "وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْاب"متوكل نشسته بود شراب ميخورد...
خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب
شرم ننمود در آن لحظه ز جد و پدرم
📌 شراب تعارف كرد به امام هادي، گفت: شراب بخور، امام فرمود: گوشت و خون من به شراب آلوده نشده... متوكل گفت: حالا كه شراب نميخوري برام شعر بخون، من شراب ميخورم تو شعر بخون، يه شعري آقا خوند، اين ملعون شروع كرد ناله زدن، شروع كرد گريه كردن، دور و بري هاش هم شروع كردن گريه كردن، بعد آقارو با احترام روانه ي منزل كرد،
👈 گریز
اينجا آقاي ما جوري شعر خوند مجلس شراب بهم خورد، من يه مجلس شرابي ميشناسم، كه يك سري قرآن ميخوند، و يك ملعوني چوب خيزران رو بلند كرده بود، هي صدا ميزد: " لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا" اي كاش اجداد من كه در بدر باباي تو اونارو كشت ميديدن كه من چطور چوب خيزران به لب و دندان تو ميزنم، به من ميگفتن: يزيد! آفرين بر تو...
📌 يه وقت خواهرش زينب صدا زد: "مَهلاً يا يزيد!... مُنْتَحِياً عَلَى ثَنَايَا أَبِي عَبْدِ اللهِ، تَنْكُتُهَا بِمِخْصَرَتِك" داري با اين چوب خيزران به لب و دندان برادرم ميزني...بعد يه سئوال كرد، گفت: أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ الله صلی الله علیه وآله سَبَايَا؟" آي نامرد! بچه هاي خودت، كنيزاي خودت رو پشت پرده ها نگه داشتي، دختراي پيغمبر رو در انظار...
📌منبع: بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه.
وب سایت
www.babolharam.net
ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#ماه_رجب
#مناسبتی
https://eitaa.com/joinchat/335610032C11a9ae14bb
مناسبتی / روضه برگزیده
✅ روضه و توسل به امام هادی علیه السلام ( حاج محمد رضا طاهری)
⬅️ "السلام علیک یا مولانا یا علی بن محمد الهادی "
♦️بالاتری ز مدح و ثنا ایها النقی
ابن الرضای دوم ما ایها النقی
♦️با حب تو عبادت ما عین بندگیست
هادی آل فاطمه یا ایهاالنقی
♦️دارم ولی شناسی خود را ز نور تو
مولای من ولی خدا ایهاالنقی
♦️ با نقابتِ نقوی یک نگاه کن
پاکیزه کن وجود مرا ایهاالنقی
♦️با صد امید همچو گدایان سامرا
پر میکشیم سوی شما ایها النقی
♦️بخشنده تر ز حاتم طایی تویی تویی
مسکین ترم ز هرچه گدا ایها النقی
♦️من هر چه خواستم تو عنایت نموده ای
یک حاجتم نگشته روا ایها النقی
♦️گردد جوانیم همه ترویج مکتبت
جانم شود فدای تو یا ایها النقی
♦️باید برای غربت تو بی امان گریست
با ناله های حضرت صاحب الزمان گریست
👈 اشاره به اما زمان
♦️آقا مگه میشه یک مجلسی برا پدری بگیرن فرزندش جلو در نایسته خوش آمد نگه اقا جانم ..
👈 مجلس شراب
♦️یکی از بالاترین مصیبت ها و روضه های امام هادی این بود نانجیب نیمه شب حضرت و اورد بارها و بارها اراده میکرد.
♦️ حضرت را همونطوری که بود با همون وضع با پای پیاده میوردن اما این بار خود متوکل مست، اون مست بود جام شراب تعارف کرده..
👈 گریز
♦️میخوام بگم آقا جان جام شراب بهت تعارف کرد چقد سخت گذشت..
♦️ من بمیرم برا عمه ات زینب وقتی دید نانجیب ته مانده شرابش و ....
♦️آقا جان تو مجلس شراب بردنت اما دیگه زن و بچه باهات نبود من بمیرم برای زین العابدین..
♦️وقتی مخدّرات و با اون وضع آوردن یک وقت دیدن عمامه از سر برداشت گفت دیگه چی میخوای بخونی ...
♦️آخه عمه سادات کجا مجلس نامحرما کجا...
👈 شعر پایانی
♦️شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت
هرچند دلشکسته از آن بدم باده بود
♦️آقا بیا و با دل غرق بخون بخوان
از آن سه ساله که پدر از دست داده بود
جانش رسید بر لبش از ضربه های چوب
👈 اشاره به روضه حضرت رقیه
♦️هی دیدن روی پنجه های پاش بلند میشه عمه جلوچشاش و گرفته هی میگه عمه من اشتباه نمیکنم این سر بابامه صدای قرآن خوندن بابامه چرا دارن با چوب خیزران میزنن ...
♦️جانش رسید برلبش از ضربه های چوب
وقتی کنار تشت طلا ایستاده بود
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
#مناسبتی
کانال : بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه👇👇
https://eitaa.com/babolharam_net
https://eitaa.com/maaref_kootah_ir