eitaa logo
معارف الشیعه
3.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
675 ویدیو
305 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی اسدآبادی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸من تَب دارم و دیگر طاقت تازیانه ندارم؛ به این سرباز بگو کمتر مرا تازیانه بزند ... در نقلی آمده است: 🥀 در مسیر اسارت آل الله از کوفه تا شام، در نزدیکی شهر «حلب»، شهری بود به نام «عسقلان» که أسرای آل الله را وارد آن شهر کردند. 🥀 «زُرَیر خُزاعی» که از تاجران زمان خودش بود، برای تجارت به شهرعسقلان آمد‌؛ هنگامی که به بازار عسقلان رسید، دید که تمام شهر را زینت کرده‌اند و مردم شهر که به‌هم میرسند، مبارک باد میگویند و تمام مردم شهر، مشغول خوشحالی و نشاط هستند. 🥀 زُریر از این وضع تعجب کرد و از شخصی پرسید که به چه علتی مردم امروز این‌قدر، خوشحالی می‌کنند؟ آن شخص گفت: این شادی و سرور به این جهت است که به دستور یزید جمعی از مخالفینش را کشته‌اند و این سرهایی که برنیزه است متعلق به آنهاست و اهل و عیال مخالفین را هم اسیر کردند و برشترهای برهنه در شهر می‌گردانند. 🥀 زُریر پرسید: این جماعت کافر بودند یا مسلمان ؟ آن مرد جواب داد: مسلمان بودند ولی برعلیه خلیفه زمان قیام کرده بودند. زریر گفت:او چه کسی است؟ آن مرد جواب داد: پدرش علی بن ابیطالب و مادرش فاطمه دختر رسول خدا و برادرش حسن بن علی «علیهم‌السلام» است همان که با معاویه صلح نمود. 🥀 زریر پرسید: اسم خودش چه بود؟ آن مرد گفت: اسم او حسین علیه‌السلام است. زریر تا این وقایع را شنید، ناله‌ای زد و باچشم گریان به سمت اسیران رفت. وقتی به ایشان نزدیک شد چشمش به حضرت زین العابدین علیه‌السلام افتاد که به‌خاطر بیماری و زجرهایی که کشیده بود، رنگ از صورت مبارکش پریده بود؛ زریر تا این حالت را مشاهده نمود ناله‌ای زد و به شدت گریه کرد. 🥀 إمام سجاد علیه‌السلام به او فرمودند: ای مرد تو کیستی؟ زریر عرض کرد: غریبه‌ام؛ حضرت فرمود: تمام مردم این شهر خوشحال‌اند؛ تو چرا گریه میکنی؟ زریر عرض کرد: فدایت شوم چون من شما را می‌شناسم وقدر و مقام شما را میدانم؛ بر این حال و روزتان گریه می‌کنم؛ ای کاش هیچ وقت به این شهر نیامده بودم وشما را به این وضع نمی‌دیدم؛ ای کاش قبیله‌ام همراهم بودند تا با این قوم می‌جنگیدم. 🥀 امام سجاد علیه السلام از سخنان زریر به گریه آمدند و فرمودند: خداوند به تو جزای خیر دهد. زریر عرض کرد: هر دستوری دارید بفرمایید تا اطاعت کنم. حضرت فرمود: 🥀 اگر برایت ممکن است با سربازی که موکّل بر من است صحبت کن و او را راضی کن تا مرا کمتر تازیانه بزند؛ چرا که من تب دارم و طاقت تازیانه زیاد را ندارم ... 📚 بحرالمصائب ج۷ ص۳۰۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸در شام از پشت‌بام‌‌ها، آتش به روی سرم ریختند … دستم بسته بود … عمامه‌ام آتش گرفت و سرم سوخت … در نقلی که امام سجاد علیه‌السّلام هفت مصیبت وارده در شهر شام را برای نُعمان بن مُنذر بیان می‌داشتند، در سومین مصیبت فرمودند: 📋 ألقوا علَينَا الماءَ وَ النّارَ الموقدَة مِن سُطُوحِ الدّورِ وَ البُيوتِ حتّى أوقَدوا عمّامَتي فَما قدَرتُ على إطفائِها لأنّهُم قَد غلُّوا يدَيَّ وَ رِجلَيَّ فَما رَحِموا علَيَّ وَ ما أطفَؤُا النّارَ إلى أن احتَرَقَ رَأسي، ▪️آن نانجیبان آب و آتش از بالاى خانه‌ها و منزل‌ها بر سر ما ريختند، و آن‌قدر آتش بر سرم ريختند كه عمّامه‌ام آتش گرفت و مشتعل شد، و قدرت نداشتم كه او را خاموش نمايم زيرا كه دستها و پاهاى مرا غل و زنجیر نموده بودند، پس آن بى‌رحمان بر من رحم نكردند و آتش را از عمّامه خاموش نكردند تا آنكه از سوز آتش، سرم سوخت. 📚تذکرة الشهداء، ص۵۶۱ 📚سفینة النجاة ج۱ ص۳۷۲ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 زیارت از راه دور ... ▪️امام صادق " سلام الله علیه " فرمودند: اِذا بَعُدَتْ بِاَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدّارُ فَلْيَصْعَدْ اَعْلى مَنْزِلِهِ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَلْيَؤُمَّ بِالسَّلامِ اِلى قُبُورِنا، فَاِنَّ ذلِكَ يَصِلُ اِلَيْنا؛ هرگاه (زيارت) بر يكى از شما سخت و طاقت فرسا بود و خانه اش هم دور بود، پس بر بام خانه اش بالا رود و دو ركعت نماز بخواند و با سلام دادن به قبر ما اشاره و قصد كند، يقينا سلام او به ما مى رسد. 📚من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 599 "صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین .." کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴امیرالمومنین سلام الله علیه: الْمَهْدِيُّ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ. مهدی از ما اهل بیت (سلام الله علیهم) است، خداوند در یک شب برای او امر ظهورش را اصلاح می کند. 📚کمال الدین، ج۱، ص۱۵۲ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸آمدن إمام سجاد « سلام الله علیه » برای دفن پیکر مطهر سیدالشهداء « سلام الله علیه » و شهدای کربلا... | خاک و خورشید، چه بر سر پیکر مطهر شهدای کربلا آورده بود... در نقل‌ها آمده است: 🥀 بعد از که گذشت سه روز از عاشورا وقتی که بنی اسد، بر بالای بدن پاک و مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام رسیدند، او از روی نشانه های امامت و نوری که از او ساطع می‌شد، شناختند. دور پیکر امام علیه‌السلام را گرفتند و شروع به گریه و زاری در اطراف او کردند. 📋 و حٰاوَلوا تَحريكَ عضوٍ من أعضائه، فلَم يَتمكّنوا. ▪️سعی کردند یکی از اعضای او را جابجا کنند، اما نتوانستند. 🥀 یکی از آنها گفت: چگونه ما می توانیم این بدن‌ها را دفن کنیم؟! ما از کجا می‌دانیم که هر جسد از آن کیست؟! 📋 و هُم كما تَرونَ جُثثٌ بلا رؤوس، قد غَيّرتْ مَعالمَهُم الشّمسُ و التّرابُ ▪️خودتان هم می‌بینید که اینها اجسادی هستند بدون سر؛ خاک و خورشید، وضعشان پریشان کرده است. 🥀 در همین حینی که مشغول صحبت باهم بودند، سواری را مشاهده کردند که نزدیک آن ها می آمد و نقاب بر صورت زده بود. آن ها _به گمان اینکه این سوار از بنی امیه است _ از اجساد فاصله گرفتند و دیدند که آن مرد از اسب پیاده شد و در حالی که کمرش، منحنی شده، آرام آرام از کنار اجساد، رد می‌شد؛ 📋 حتّى إذا وَقعَ نَظرَهُ على جسدِ الحسين رَمَى بِنَفسِه عليه، و احتَضَنه، و جعلَ يَشمّه تارةً، و يُقبّله أخرى، و هو يَبكي و قد بَلّ لِثامُه مِن دموع عينيه، ▪️تا اینکه که چشمش به بدن امام حسین علیه‌السلام افتاد ، پیش آمد و خود را بر آن انداخت ، آن را در آغوش گرفت و شروع کرد به گریه کردن.گاهی آن ها را می بوسید و گاهی آن را می بویید. آن قدر گریه کرد تا نقاب چهره اش، خیس از اشک شد و می فرمود: 📋 «يا أبتاه بِقَتلك قَرّتْ عيونُ الشّامتين، يا أبتاه بِقتلك فَرِحت بنو أميّة، يا أبتاه بعدك طالَ حُزنُنا، يا أبتاه بعدك طالَ كَربُنا» ▪️پدرجان! با کشتن تو، چشم های مردم کوفه و شام، روشن شد. پدرجان! با کشتن تو، بنی امیه خوشحال شدند. پدرجان بعد از تو اندوه ما طولانی است و غصه هایمان تمامی ندارد. 🥀 سپس رو به بنی اسد کردند و به آنها فرمودند: چرا دور و بر این اجساد ایستاده‌اید؟ گفتند: ما آمدیم آن را تماشا کنیم.حضرت فرمود: قصد شما چه بود؟ آنها گفتند: بدان ، ای برادر ، اکنون ما آنچه را در دل خود داریم در مورد آن جنازه ها به تو می گوییم. 🥀 ما آمده‌ایم تا جسد امام حسین علیه‌السلام و اصحاب او را به خاک بسپاریم و مشغول این کار بودیم که تو از دور نمایان شدی و ما به گمان اینکه تو از اصحاب بنی امیه هستی، دست از کار کشیدیم. 🥀 سپس امام علیه السلام ، خطی را روی زمین کشیدند و رو به بنی اسد کرده و فرمودند: اینجا را حفر کنید. بنی اسد مشغول حفر شدند. سپس حضرت دستور دادند که هفده جسد را در آن حفره به خاک بسپارند. سپس کمی آن طرف تر خطی را روی زمین کشیدند و دستور دادند تا آن جا را حفر کنند و باقی جسدها را در آن به خاک بسپارند به جز یک جسد را... 📚مقتل الحسین علیه‌السلام، بحرالعلوم ص۴۶۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
مجلس روضه، شفاخانه امام حسین سلام الله علیه.mp3
3.4M
✅مجلس روضه، شفاخانه امام حسین "سلام الله علیه" 🎙 حجت الاسلام و المسلمین استاد " حفظه الله تعالی " ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ @ostad_ghasemi_podcast ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
🔴رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: صَلَاتُکُمْ عَلَیَّ جَوَازُ دُعَائِکُمْ وَ مَرْضَاةٌ لِرَبِّکُمْ وَ زَکَاةٌ لِأَعْمَالِکُمْ صلوات شما بر من، جواز دعای شما و مایه رضایت پروردگارتان و زکات اعمالتان است. 📚 بحار الأنوار، ج ۹۱، ص ۶۴ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa