هدایت شده از محمد حسین رجبی دوانی
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_سوالات
🚦غربت #امام_حسن علیه السلام میان یارانشان
📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند.
📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عدهای که واقعا پای کار هستند بمانند.
📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود.
📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند.
📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید.
📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند.
📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشتهاند که معاویه نامههای برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو میدهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم.
📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود.
📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستادهام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچههایتان میروند درب خانه اینها درخواست میکنند و آنها دریغ میکنند.
📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم.
🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند .
📲 @rajabidavani
🔴 قسمتی از روایت احمد بن اسحاق قمی از #امام_هادی سلام الله علیه درباره فضیلت روز #نهم_ربیع
روایت شده از محمد بن ابیعلاء همدانی و یحیی بن محمد بن جریح بغدادی که گفتند: ما (در روز نهم ربیع الاول)در مورد (روز کشته شدن) پسر خطاب (عمر بن خطاب) نزاع کردیم، ولی به جواب صحیح نرسیدیم، لذا (برای رسیدن به جواب صحیح) تصمیم گرفتیم که در شهر قم به نزد احمد بن اسحاق قمی برویم که از خواص اصحاب #امام_هادی (و #امام_حسن_عسکری سلام الله علیهما) بود.
وقتی درب خانه وی را کوبیدیم، دختر عراقیهای بیرون آمد، سراغ احمد بن اسحاق را از او گرفتیم.
گفت: او مشغول اعمال عید است و همانا که امروز، روز عید است.(یعنی #نهم_ربیع )
گفتیم: سبحان الله، اعیاد نزد شیعه چهار روز باشند: عید فطر، عید قربان، عید غدیر و روز جمعه.
دختر گفت: احمد بن اسحاق از #امام_هادی (علیه السلام) روایت میکند امروز، روز عید است و بهترین عیدها نزد اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)و نزد شیعیانشان میباشد.
گفتیم : اجازه بگیر تا به نزد احمد بن اسحاق بیاییم، چون که دختر او را خبر کرد، بیرون آمد درحالی که لُنگی بسته و عبائی بر خود پیچیده بود و بوی مُشک از او ساطع بود.
گفتیم: این چه حالت است که در تو مشاهده میکنیم؟
گفت: الآن از غسل عید فارغ شدم.
گفتیم: مگر امروز عید است؟ و آن روز #نهم_ربیع الاول بود.
گفت: بله و ما را به داخل خانه خود برد و بر روی کرسی نشانید و چنین گفت:
در مثل این روز (#نهم_ربیع الاول) که شما به نزد من آمدهاید با جمعی از برادران خود تصمیم گرفتیم به حضور مولایم #امام_هادی سلام الله علیه در سامراء مشرّف شویم.
چون اجازه گرفتیم و به خدمت آن حضرت رسیدیم، دیدیم آن حضرت مجلس خود را آراسته و مجمره در پیش خود گذاشته است و به دست مبارک خود عود در آن مجمره میاندازد و مجلس خود را مزیّن گردانیده است و بر غلامان و خدمتگزاران خود جامه های فاخر پوشانیده است.
عرض کردیم: یابن رسول الله! پدران و مادران ما فدای شما باد. آیا امروز شادمانی تازهای برای اهل بیت (علیهم السلام) رخ داده است؟
حضرت فرمودند: به راستی کدام روز حرمتش از این روز نزد اهل بیت عظیمتر است؟
به درستی که خبر داد مرا پدرم (#امام جواد سلام الله علیه) که «حذیفة بن یمان» در روز #نهم_ربیع الاول به محضر جدّم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مشرّف گردید.
حذیفه گوید: حضرت #امیرالمؤمنین و #امام_حسن و #امام_حسین (علیهم السلام) را دیدم که با رسول خدا (صلی الله علیه وآله) غذا میل میفرمودند و آن حضرت به روی آنها تبسّم مینمود و به #امام_حسن و #امام_حسین (علیهما السلام) میفرمود:
بخورید! گوارا باد از برای شما برکت و سعادت این روز، به درستی که این روز، روزی است که حق تعالی در این روز دشمن خود و دشمن جدّ شما را هلاک میگرداند و در این روز دعای مادر شما را مستجاب میفرماید.
بخورید (و شاد باشید) که قطعاً این روز، روزی است که خداوند متعال در آن اعمال محبّان و شیعیان شما را قبول میفرماید.
بخورید! که در این روز صدق گفته خداوند که میفرماید: (فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا) ظاهر میگردد.
بخورید (و مسرور باشید) که قطعاً این روز، روزی است که در آن شوکت دشمن جدّ شما شکسته میشود.
بخورید که این روز، روزی است که در آن فرعون زمان اهل بیت من و ستم کننده بر آنها و غصب کننده حقّشان هلاک میشود.
بخورید که این روز، روزی است که خدای تعالی اعمال دشمنان شما را همانند ذرّات در هوا نابود میگرداند.
حذیفه گوید که: من عرض کردم: یا رسول الله! آیا در میان امّت شما کسی هست که (جرأت کند) این حرمتها را بشکند؟
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: ایحذیفه! بتی از مُنافقان بر آنها سر کرده خواهد شد و در میان امّتم ادعای ریاست خواهد کرد و مردم را به سوی خود دعوت خواهد کرد و تازیانه ظلم و ستم را بر دوش خود کشیده و مردم را از راه خدا منع خواهد کرد، کتاب خدا را تحریف خواهد نمود و سنّت مرا تغییر خواهد داد و میراث فرزند مرا متصرّف خواهد شد،خود را پیشوای مردم خواهد خواند و بر امام زمانش پس از من (علی بن ابیطالب سلام الله علیه) گردن کشی خواهد کرد و اموال خدا را به ناحقّ و حرام به چنگ خواهد گرفت در غیر طاعت خدا صرف خواهد کردو من و برادر من و وزیر من علی(علیه السلام) را به دروغ گویی متّهم خواهد کرد و دختر مرا از حقّش محروم خواهد ساخت، پس دخترم او را نفرین خواهد کرد وحقّ تعالی نفرین او را در این روز مستجاب خواهد نمود.......
📚بحار الانوار ج ۹۵ ص۳۵۱
#ربیع_الاول
کانال معرفتی "معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
✅ بزرگان اهل سنت بارها اعتراف کردهاند #آیهی_تطهیر در شان #اهلبیت پیامبر نازل شده و این حکایت از این دارد که آنان با #پیامبر در اموری برابر هستند.
❇️ و به اعتراف عامّه و خاصّه #حسن_بن_علی علیهماالسلام يكى از پنج نفر است كه آيهی شريفهی تطهير در شأن آنان نازل شد.¹
❇️ در آیهی تطهیر سخن از #طهارت است، آن هم نه طهارت نوح و ابراهیم و موسی، بلکه سخن از طهارت #رسول_الله صلیاللهعلیهوآله است که متناسب با #عظمت_قرآن است.
❇️ آن طهارت، طهارتی است که: ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى.﴾
‼️ آن وقت ببینید مقام اهلبیت او از جمله مقام حسن بن علی علیهماالسلام چه مقامیست؟ غوغایی است اینجا؛ این است حقانیت #شیعه.
📌 ۱. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۱۶؛
سنن الترمذی، ج۵، ص۳۰ و ۳۲۸.
🎙 برگرفته از بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 ۱۲/ اسفند/ ۱۳۸۸
◻️ #کلام_فقیه #امام_حسن علیهالسلام
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
هدایت شده از محمد حسین رجبی دوانی
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_سوالات
🚦غربت #امام_حسن علیه السلام میان یارانشان
📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند.
📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عدهای که واقعا پای کار هستند بمانند.
📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود.
📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند.
📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید.
📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند.
📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشتهاند که معاویه نامههای برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو میدهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم.
📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود.
📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستادهام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچههایتان میروند درب خانه اینها درخواست میکنند و آنها دریغ میکنند.
📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم.
🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند .
📲 @rajabidavani
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایات_اهلسنت
#احتجاج_با_اهلسنت
#ولایت_امیرالمومنین_سلام_الله_علیه
🔻 از کتب اهلسنت ببینید 🔻
▪️استناد و استدلال #امام_حسن و #امام_حسین سلام الله علیهما به حدیث #غدیر برای اثبات #امامت
🎥 عالم محقق و مدافع ولایت اهلبیت علیهم السلام ، آیت الله #حسینی_قزوینی " دامت برکاته "
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_سوالات
🚦غربت #امام_حسن علیه السلام میان یارانشان
📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند.
📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عدهای که واقعا پای کار هستند بمانند.
📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود.
📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند.
📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید.
📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند.
📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشتهاند که معاویه نامههای برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو میدهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم.
📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود.
📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستادهام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچههایتان میروند درب خانه اینها درخواست میکنند و آنها دریغ میکنند.
📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم.
🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند .
📲 @rajabidavani
🔻 شرح احوالات حضرت #سیده_شریفه بنت #امام_حسن سلامالله علیهما 🔻
🥀 سیده شریفه (#فاطمه) بنت امام حسن مجتبی سلامالله علیهما، و فرزند بلافصل آن حضرت، از امامزادگان مشهور و واجبالتعظیم نزد شیعه و حتی اهل خلاف میباشد.
🥀 آن مخدره، در سال ۵۰ قمری، یک ماه پیش از شهادت پدر بزرگوارش، به دنیا آمد، و پس از شهادت امام حسن علیهالسلام، تحت کفالت عمویش امام حسین علیهالسلام قرار گرفت.
🥀 بنابر اقوال، هنگام ولادت او را #فاطمه و رقیه نامیدند، اما به سبب کثرت اسماء فاطمه و علی در اهلبیت علیهمالسلام، کنیهاش را #شریفه نهادند.
🥀 او به همراه عموی گرامیاش امام حسین علیهالسلام از مدینه خارج شد، و پس از واقعه عاشوراء با کاروان اسراء همراه گردید.
🥀 اما به علت ضرب و شتم و جسارت اعداء لعنةالله علیهم اجمعین، در مدتی کوتاه دچار ضعف و بیماری شدید شد، و عمر شریفش از یازده سال تجاوز نکرد، و در ۲۰ محرمالاحرام سال ۶۱ در حله، به دست امام سجاد علیهالسلام و حضرت زینب کبری سلامالله علیها به خاک سپرده شد.
🥀 رفتهرفته مردم با محل دفن آن مخدره آشنا شدند، و با گرفتن حاجات خود از او، ایشان را با القابی مانند: بابالحوائج، اممحمد، امهادی، #طبیبه و مسیح یاد کردند.
🥀 زنده کردن چند مُرده، باعث شد تا ایشان مشهور به #مسیح اهلبیت علیهمالسلام گردد، همچنین شفا دادن بیماران متعدد او را شهیر به #طبیبه آلمحمد صلیالله علیه و آله و سلم نمود.
🥀 بحث کرامات ایشان خارج از گفتار و نوشتار است و مشهور است، کسی متوسل به ساحتش نمیشود، مگر آنکه حاجتروا خواهد شد.
📕 أنسابالعترة الطاهرة، صفحه ۶۶
📕 حقیقت سیده شريفة بنت الحسن عليهاالسلام، صفحه ۸۴
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
🔻 شرح احوالات حضرت #سیده_شریفه بنت #امام_حسن سلامالله علیهما 🔻
🥀 سیده شریفه (#فاطمه) بنت امام حسن مجتبی سلامالله علیهما، و فرزند بلافصل آن حضرت، از امامزادگان مشهور و واجبالتعظیم نزد شیعه و حتی اهل خلاف میباشد.
🥀 آن مخدره، در سال ۵۰ قمری، یک ماه پیش از شهادت پدر بزرگوارش، به دنیا آمد، و پس از شهادت امام حسن علیهالسلام، تحت کفالت عمویش امام حسین علیهالسلام قرار گرفت.
🥀 بنابر اقوال، هنگام ولادت او را #فاطمه و رقیه نامیدند، اما به سبب کثرت اسماء فاطمه و علی در اهلبیت علیهمالسلام، کنیهاش را #شریفه نهادند.
🥀 او به همراه عموی گرامیاش امام حسین علیهالسلام از مدینه خارج شد، و پس از واقعه عاشوراء با کاروان اسراء همراه گردید.
🥀 اما به علت ضرب و شتم و جسارت اعداء لعنةالله علیهم اجمعین، در مدتی کوتاه دچار ضعف و بیماری شدید شد، و عمر شریفش از یازده سال تجاوز نکرد، و در ۲۰ محرمالاحرام سال ۶۱ در حله، به دست امام سجاد علیهالسلام و حضرت زینب کبری سلامالله علیها به خاک سپرده شد.
🥀 رفتهرفته مردم با محل دفن آن مخدره آشنا شدند، و با گرفتن حاجات خود از او، ایشان را با القابی مانند: بابالحوائج، اممحمد، امهادی، #طبیبه و مسیح یاد کردند.
🥀 زنده کردن چند مُرده، باعث شد تا ایشان مشهور به #مسیح اهلبیت علیهمالسلام گردد، همچنین شفا دادن بیماران متعدد او را شهیر به #طبیبه آلمحمد صلیالله علیه و آله و سلم نمود.
🥀 بحث کرامات ایشان خارج از گفتار و نوشتار است و مشهور است، کسی متوسل به ساحتش نمیشود، مگر آنکه حاجتروا خواهد شد.
📕 أنسابالعترة الطاهرة، صفحه ۶۶
📕 حقیقت سیده شريفة بنت الحسن عليهاالسلام، صفحه ۸۴
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa