#تاریخ_مستند
🔴 ۲۵ #ماه_صفر سالروز جسارت بزرگ #متخلف_ثانی به محضر مبارک #پیامبر_اکرم " صلوات الله علیه و آله "
▪️در این روز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل برای #امیرالمؤمنین " سلام الله علیه " است، ولی عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلّی اللَّه علیه و آله جسارت کرد و گفت:
«ان الرجل لیهجر»: «این مرد هذیان می گوید»!
همچنین پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن و عترت فرا خواندند.
📚 مستدرک سفیته البحار: ج ۶ ص ۲۹۵.
📚 بحار الانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳
📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹
📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶
علی لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
#احتجاج_با_اهلسنت
#روایات
#عمر_بن_الخطاب
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#حفظ_وحدت_در_عین_آگاهی
🔴 ماجراى قتل #متخلف_ثانی
▪️ #عمر_بن_خطاب به دست ابولؤلؤ كه نامش فيروز و غلام مغيرة بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد كه منجر به مرگ او شد.
بنابر مشهور هنگامى كه ابولؤلؤ ضربهها را بر عمر زد و خواست فرار كند، عده اى مانع شدند، و ۱۲ نفر را مجروح كرد كه شش نفر از آنها مردند.
ماجرا از اين قرار بود كه قبل از تكبير نماز ابولؤلؤ جلو آمد، و ضربه اى بر كتف و ضربه اى ديگر بر خاضره عمر زد. عمر افتاد، و عده اى جمع شدند و او را به خانه اش بردند. نزديك بود خورشيد طلوع كند كه نماز را عبدالرحمن بن عوف با مردم خواند.
🔻 عمر در بستر مرگ
هنگامى كه عمر را به خانه بردند مقدارى نبيذ آوردند و او خورد ولى از قسمتهاى ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از كجا خارج شده زيرا با خون هم رنگ بود. لذا عده اى گفتند: خليفه شير بخورد زيرا سفيد است و معلوم مى شود.
شير را خورد و از محل ضربهها خارج شد. حاضرين براى دل گرمى گفتند: «مانعى ندارد، ضررى نمى زند»!
اما ضربه هاى جناب ابولؤلؤ كارگر شد و به خليفه سابق ملحق شد.
در روز سوم در جنب ابوبكر دفن شد.
عمر مدت ده سال و شش ماه و چهار شب خلافت كرد. او اولين كسى بود كه نام خود را امير المؤمنين گذاشت، و ابوموسى اشعرى اولين نفرى بود كه او را در منبر به اين نام خطاب كرد.
📚تقویم الشیعه(استاد بندانی نیشابوری) ۴۹
#تاریخ_مستند
#ربیع_الاول
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#فاطمیه
#مقتل_مستند
⚫️ ماجرای جسارت به #حضرت_فاطمه سلام الله علیها
▪️ نامه #متخلف_ثانی به #معاویه
🔻هنگامی که خواستند علی علیه السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیه السلام روبرو شدند و فاطمه علیه السلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی اش صدمه های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛ فقط به گوشهای از آن در یک نقل تاریخی اشاره میکنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل های تاریخی فراوان است .
✳️خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد :
🔹«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد .
" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛
🔸در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند."
🔹سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند.
سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...» (۱)
آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد، تنها گوشه هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.(۲)
-----------------------------
📚منابع:
۱- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحین الشریعة، ج1، ص267 .
۲- کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.
«لعن الله قاتلي فاطمة الزّهراء.»
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
🔴 ۲۵ #ماه_صفر سالروز جسارت بزرگ #متخلف_ثانی به محضر مبارک #پیامبر_اکرم " صلوات الله علیه و آله "
▪️در این روز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل برای #امیرالمؤمنین " سلام الله علیه " است، ولی عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلّی اللَّه علیه و آله جسارت کرد و گفت:
«ان الرجل لیهجر»: «این مرد هذیان می گوید»!
همچنین پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن و عترت فرا خواندند.
📚 مستدرک سفیته البحار: ج ۶ ص ۲۹۵.
📚 بحار الانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳
📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹
📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶
الا لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
#احتجاج_با_اهلسنت
#روایات
#عمر_بن_الخطاب
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#حفظ_وحدت_در_عین_آگاهی
🔴 ماجراى قتل #متخلف_ثانی
▪️ #عمر_بن_خطاب به دست ابولؤلؤ كه نامش فيروز و غلام مغيرة بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد كه منجر به مرگ او شد.
بنابر مشهور هنگامى كه ابولؤلؤ ضربهها را بر عمر زد و خواست فرار كند، عده اى مانع شدند، و ۱۲ نفر را مجروح كرد كه شش نفر از آنها مردند.
ماجرا از اين قرار بود كه قبل از تكبير نماز ابولؤلؤ جلو آمد، و ضربه اى بر كتف و ضربه اى ديگر بر خاضره عمر زد. عمر افتاد، و عده اى جمع شدند و او را به خانه اش بردند. نزديك بود خورشيد طلوع كند كه نماز را عبدالرحمن بن عوف با مردم خواند.
🔻 عمر در بستر مرگ
هنگامى كه عمر را به خانه بردند مقدارى نبيذ آوردند و او خورد ولى از قسمتهاى ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از كجا خارج شده زيرا با خون هم رنگ بود. لذا عده اى گفتند: خليفه شير بخورد زيرا سفيد است و معلوم مى شود.
شير را خورد و از محل ضربهها خارج شد. حاضرين براى دل گرمى گفتند: «مانعى ندارد، ضررى نمى زند»!
اما ضربه هاى جناب ابولؤلؤ كارگر شد و به خليفه سابق ملحق شد.
در روز سوم در جنب ابوبكر دفن شد.
عمر مدت ده سال و شش ماه و چهار شب خلافت كرد. او اولين كسى بود كه نام خود را امير المؤمنين گذاشت، و ابوموسى اشعرى اولين نفرى بود كه او را در منبر به اين نام خطاب كرد.
📚تقویم الشیعه(استاد بندانی نیشابوری) ۴۹
#تاریخ_مستند
#ربیع_الاول
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#فاطمیه
#مقتل_مستند
⚫️ ماجرای جسارت به #حضرت_فاطمه سلام الله علیها
▪️ نامه #متخلف_ثانی به #معاویه
🔻هنگامی که خواستند علی علیه السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیه السلام روبرو شدند و فاطمه علیه السلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی اش صدمه های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛ فقط به گوشهای از آن در یک نقل تاریخی اشاره میکنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل های تاریخی فراوان است .
✳️خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد :
🔹«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد .
" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛
🔸در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند."
🔹سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند.
سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...» (۱)
آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد، تنها گوشه هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.(۲)
-----------------------------
📚منابع:
۱- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحین الشریعة، ج1، ص267 .
۲- کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.
«لعن الله قاتلي فاطمة الزّهراء.»
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
1.pdf
497.9K
#احتجاج_با_اهلسنت
📚 فایل#pdf #کتاب (ازدواج ام کلثوم با عمر بررسی و نقد)
✍🏻 آیت الله سید علی #حسینی_میلانی " حفظه الله تعالی "
👈 ردّ #شبهه ازدواج دروغین با #متخلف_ثانی
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
کانال معرفتی "معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
🔴 ۲۵ #ماه_صفر سالروز جسارت بزرگ #متخلف_ثانی به محضر مبارک #پیامبر_اکرم " صلوات الله علیه و آله "
▪️در این روز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل برای #امیرالمؤمنین " سلام الله علیه " است، ولی عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلّی اللَّه علیه و آله جسارت کرد و گفت:
«ان الرجل لیهجر»: «این مرد هذیان می گوید»!
همچنین پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن و عترت فرا خواندند.
📚 مستدرک سفیته البحار: ج ۶ ص ۲۹۵.
📚 بحار الانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳
📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹
📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶
الا لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
#احتجاج_با_اهلسنت
#روایات
#عمر_بن_الخطاب
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#حفظ_وحدت_در_عین_آگاهی
🔴 ماجراى قتل #متخلف_ثانی
▪️ #عمر_بن_خطاب به دست ابولؤلؤ كه نامش فيروز و غلام مغيرة بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد كه منجر به مرگ او شد.
بنابر مشهور هنگامى كه ابولؤلؤ ضربهها را بر عمر زد و خواست فرار كند، عده اى مانع شدند، و ۱۲ نفر را مجروح كرد كه شش نفر از آنها مردند.
ماجرا از اين قرار بود كه قبل از تكبير نماز ابولؤلؤ جلو آمد، و ضربه اى بر كتف و ضربه اى ديگر بر خاضره عمر زد. عمر افتاد، و عده اى جمع شدند و او را به خانه اش بردند. نزديك بود خورشيد طلوع كند كه نماز را عبدالرحمن بن عوف با مردم خواند.
🔻 عمر در بستر مرگ
هنگامى كه عمر را به خانه بردند مقدارى نبيذ آوردند و او خورد ولى از قسمتهاى ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از كجا خارج شده زيرا با خون هم رنگ بود. لذا عده اى گفتند: خليفه شير بخورد زيرا سفيد است و معلوم مى شود.
شير را خورد و از محل ضربهها خارج شد. حاضرين براى دل گرمى گفتند: «مانعى ندارد، ضررى نمى زند»!
اما ضربه هاى جناب ابولؤلؤ كارگر شد و به خليفه سابق ملحق شد.
در روز سوم در جنب ابوبكر دفن شد.
عمر مدت ده سال و شش ماه و چهار شب خلافت كرد. او اولين كسى بود كه نام خود را امير المؤمنين گذاشت، و ابوموسى اشعرى اولين نفرى بود كه او را در منبر به اين نام خطاب كرد.
📚تقویم الشیعه(استاد بندانی نیشابوری) ۴۹
#تاریخ_مستند
#ربیع_الاول
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#پست_ویژه
🔴 پاسخی بر آنانکه که ذی الحجه را تاریخ به درک واصل شدن #متخلف_ثانی می دانند
🔻نظر برخی علمای شیعه نسبت به ۹ربیع الاول و وقایع آن
۱-شيخ محمد حسن نجفي رضوان الله علیه (صاحب جواهر):
ایشان ضمن بیان استحباب غسل روز نهم وبیان نظرات درباب قتل خلیفه، می گوید:
می گویم: ولی معروف الآن بین شیعه فقط همان روز نهم ربیع است.
۲-علامه محمد باقر مجلسی رضوان الله علیه:
در میان شیعیان این چنین مشهور است که عمر بن خطاب در روز 9 ربیع الاول به قتل رسیده است.
آنچه از کتب معتبره بدست می آید و در میان عوام شیعه نیز مشهور است این است که روز قتل عمر در روز 9 ربیع الاول می باشد و این مطلب نیز بین گروهی از محدثان سابق شیعه مشهور می باشد.
از سخنان سید بن طاوس اینگونه ظاهر است که روایتی دیگر با همین مضمون از قول امام صادق علیه السلام را شیخ صدوق روایت کرده است . و از کلام فرزند ارجمند ایشان نیز ظاهر است که گروهی از روایات وجود دارد که نشان می دهند روز به قتل رسیدن عمر بن خطاب در این روز – 9 ربیع الاول – بوده است . پس استبعاد ابن ادریس و دیگران – که رحمت خدا بر ایشان باد – صحیح نمی باشد . زیرا اعتبار این دسته از روایات با شهرتی که در میان علمای خلف و سلف شیعه دارند بخاطر گفته های مورخان اهل تسنن زیر سوال نمی رود . و چه بسا اهل تسنن تاریخ این روز را تغییر داده اند تا امر بر شیعیان مشتبه شده و این روز را بعنوان عید و روز شادی نگیرند.
۳-سيد هاشم بحراني رضوان الله علیه:
سلیم (راوی حدیث) می گوید: عبدالله را در آن مجلس دیدم در حالی که اشک در دیدگانش حلقه زده و گریه, او را دچار تنگی نفس کرده بود. سپس پدرش بعد از ساعتی نالی ای زد ودر آخر شب نهم ربیع اول سال23هجری مرد.وگفته میشود در بیست وشش ذی الحجه در سال مذکور،وقول اول صحیح تر است.سن او در آن روز،73سال بود.
۴-شيخ آقا بزرگ تهرانى رضوان الله علیه:
روز وفات عمر: آن روز نهم ربیع الاول می باشد و ۲۴ ذی الحجه نیست.
۵-ميرزا حبيب الله هاشمى خويى رضوان الله علیه:
ایشان ضمن بیان اقوال علما درباره ی قتل خلیفه دوم، در انتها می گوید:
من می گویم: قطعا دانستم که مشهور بین جمهور شیعه، قطعا همان در ماه ربیع بوده است و ادعای اجماع بر اتفاق در ذی الحجه ممنوع است. بر آن (نهم ربیع) دلالت می کند آنچه که در انوار از کتاب محمد بن جریر طبری که گفت: مقتل ثانی در روز نهم ربیع الاول است.
۶-شيخ حسين نوري طبرسي [محدّث نوري] رضوان الله علیه:
ایشان پس از نقل روایت مشهور احمد بن اسحاق قمی از امام حسن عسکری علیه السلام درمورد روز نهم ربیع الاول می نویسد:
شیخ مفید در کتاب مسارالشیعة می گوید: روز نهم ماه ربیع الاول، روز عید بزرگی است و برای این موضوع در جای دیگری توضیح داده شده است، روزی است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آن روز عید گرفتند، و امر کردند که مردم در این روز عید بگیرند، و در این روز طعامِ ترید (آبگوشت) درست کنند.
۷-رضی الدین علی بن سید بن طاووس ( فرزند سید بن طاووس رضوان الله علیهما):
فرزند بزرگوار سید بن طاووس پس از نقل روایتی طولانی در پنج صفحه به نقل از امام حسن عسکری علیه السلام از حذیفه یمان رضوان الله علیه از امیر المومنین علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله در تاریخ قتل عمر بن خطاب و فضائل و اسامی این روز و شادی و جشن در آن در تایید این روایت می گوید:
این حدیث را از خط علی بن محمد بن علی رحمت الله علیه نوشتم و در کتب دیگر تتبع کردم، روایات دیگری که موافق این روایت باشد، یافتم و به این روایت اعتماد نمودم، و سزاوار است شیعیان این روز را تعظیم نمایند و در این روز اظهار سرور و شادی کنند.
۸- سید جعفر مرتضی عاملی رضوان الله علیه:
پس هنگامی که به اقوال مورخین رجوع میکنیم، می یابیم که معظم مورخین اهل سنت اسرار دارند بر اینکه عمر قطعا در بیست وشش ذی الحجه سال بیست وسه هجری.....یا مانند آن......بلکه ادعای اجماع بر آن کرده اند.....وگفته شده: در روز نهم ربیع الاول کشته شده است.این قول متداول ومعروف از زمان ابن إدریس متوفی قرن ششم بوده است.
۹-شيخ عباس قمی رضوان الله علیه:
۱۰-آیت الله بهجت رضوان الله علیه:
۱۱-آیت الله صافی گلپایکانی رضوان الله علیه:
۱۲- آیت الله سید محمد صادق روحانی رضوان الله علیه:
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa