eitaa logo
معرفت و خودشناسی
617 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
4هزار ویدیو
71 فایل
همراهان گرامی سلسله مطالبی که تقدیم می‌گردد در رابطه با مراحل تزکیه نفس و خودسازی و عرفان از منابع غنی اسلامی و ایرانی میباشد با احترام فراوان ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Suroosh_n
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ عرفان چیست و عارف کیست؟ (۱) و گفت: مومن آن است که ایستاده است با نفس خویش و عارف آن است که ایستاده است با خداوند خویش. _ و گفت: عارف باش تا متحمل باشی. _ و گفت: عارف را اگر هیچ نعمتی نبُوَد ، او خود در همه نعمتی بُوَد. _ و گفت: حق تعالی عارف را بر بستر ، خفته باشد که بر وی سرّ بگشاید ، و روشن کند آنچه هرگز نگشاید ایستاده را در نماز. و گفت: عارف را چون چشم دل گشاده شد ، چشم سرشان بسته شود ، جز او هیچ نبینند. ♡ و گفت: معرفت آن است که بشناسی که حرکات و سکنات خلق به خدای است. و گفت: دل عارف چون چراغی است در قندیلی از آبگینهٔ پاک که شعاع او جملهٔ ملکوت را روشن دارد، او را از تاریکی چه باک؟ ذکر 🍃🩵🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
‌‌ عرفان چیست و عارف کیست؟ (۳) و گفت: عارف ، لازم ِ یک حال نبُوَد که از عالم غیب هر ساعتی حالتی دیگر بر او می آید ، تا لاجرم صاحب حالات بُوَد نه صاحب حالت. و گفت: عارف هر ساعتی خاشع تر بُوَد زیرا که به هر ساعتی ، نزدیک تر بُوَد. پرسیدند از عمل عارف ، گفت: آنکه ناظر حق بُوَد در کل احوال. پرسیدند از کمال معرفت نفس ، گفت: کمال معرفت نفس ، گمان بد بردن است بدو ، و هرگز گمان نیکو نابردن. 🍃🩵🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
‌عرفان چیست و عارف کیست؟ (۴) و گفت: اگر خدای را خاصگانند ، عارفانند. و گفت: عارفان قومی‌اند که نشناسد مگر خدای ، و ایشان را گرامی ندارند مگر برای خدای. _ و گفت: پیوسته عارفان فرو می‌روند در خندق رضا ، و غواصی می‌کنند در بحر صفا ، و بیرون می‌آرند جواهر وفا ، تا لاجرم به خدای می‌رسند در سرّ و خفا. _ و گفت: عارف آن است که هرگز طعم وی نگردد ، هر دم خوشبوی تر بُوَد. گفتند: از جمله خلایق با کدام قوم صحبت داریم؟ گفت: با عارفان ، از جهت آنکه ایشان هیچ چیز را بسیار نشمرند ، و هر فعلی که رود ، آن به نزدیک ایشان تاویلی بُوَد. لاجرم تو را در کل احوال معذور دارند. 🍃🩵🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
4_276339926696460999.mp3
2.4M
خداوندا دری از غیب بگشای جمال شاهد لا ریب بنمای به حمد خویش گویا کن زبانم پر از شهد شهادت کن دهانم کلامی بر دلم خوان از ره گوش که چون آید درون بیرون رود هوش ـ شعر:هلالی جغتائی خواننده: معتمدی 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
4_5888794475173516816.mp3
8.29M
ظلمت طلبی و حقارت چیست؟ 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
ظلمت طلبی و حقارت چیست؟ یکی از مصداق ها، ابعاد و معانی ظلمت، بیگانگی با خود و با زندگی در شکل و معنایی گسترده است. من حتی با جسم خودم بیگانه و ناآشنایم. وقتی به جسم خودم نگاه میکنم آن را موجودی، بدبخت، ذلیل، بی ارزش، حقیر و به طور کلی نامطبوع و قابل ملامت و مطرود می بینم. ولی چرا نمیتوانم درک کنم، بفهمم که جسم نمیتواند حقیر و بدبخت و عقب مانده باشد؟ اگر من ظلمت دوستدار نبودم، اگر لااقل حداقل شعور را داشتم - نه زیرکی و ناقلایی را - از خودم می پرسیدم: مگر جسم من چیزی غیر از سر و دست و پا و غیره است؟ در این صورت «حقیر» به کجای سر و دست و پا و تنه می خورد و با آن جور در می آید؟ چهره من ممکن است بدمنظر باشد، پرآبله باشد، ولی حقارت چه مناسبتی با آبله رویی دارد؟ من به خاطر آبله رویی زشتم ولی مسلماً بدبخت و حقیر نیستم. خوب، بعد از درک این واقعیت که جسم نمیتواند حقیر باشد، از خودم می پرسم پس کیست که حقیر است؟ این ادراک را هم پیدا کرده ام که خالق «حقارت» ذهن خودم است. اما چه قدر این حرف بی معنی است که میگوییم خالق حقارت خود ذهن است «خلق حقارت» یعنی چه؟ حقارت واقعاً چیست؟ آیا یک چیز است؟ یک شیء است؟ یک پدیده است؟ یک موضوع است؟ واقعاً «حقارت» ـ یا «تشخص» - چیست!؟ یا میگوییم: من اسیر ظلمت، جهل و نادانی ام و این ها را کسی به من نداده (یا لااقل در شرایط و وضعیت فعلی کسی به من نداده)، بلکه خودم دوستدار آنم؛ خودم دوستدار ظلمتم. ولی سؤال ظریف و عمیق این است ظلمت چیست که من آن را دوست دارم؟ آیا واقعیت ظلمت را میشناسم؟ آیا چیزی را که دوست دارم میشناسم!؟ این سؤال عجیبی است. آدم حیران می ماند! واقعاً ظلمت چیست که من دوستدار آن باشم!؟ این سؤال را در رابطه با همه چیز از خودت بکن: آیا مثلاً «حقارت» را (که به خودت نسبت میدهی) میشناسی؟ آیا حقارت چیزی است لااقل مثل فرضاً درد دندان؟ آیا ترش مزه است یا شیرین!؟ مایه و ملات حقارت چیست!؟ واقعاً نمی دانم؛ آن را نمی شناسم! پس چرا چیزی را که نمی شناسم بـه خودم نسبت بدهم؟ خود این هم یکی از مصداق های دروغ است نیست؟ من ادعا میکنم چیزی را دارم که اصلاً آن را نمیشناسم! ادعای من دروغ نیست؟ گذشته از همۀ اینها، ذهن حقارت را به کی نسبت می دهد!؟ به راستی این کیست که حقیر است؟ کدام بُعد از ابعاد وجودى من حقير است؟ (اگر ذهن با طرح سؤال اول - یعنی این سؤال که واقعیت و ماهیت «حقارت» چیست - در حیرانی فرو نرفت، این سؤال را برایش مطرح کن: «چه کسی حقیر است!؟» و اگر با آن سؤال هم در حیرانی فرو نرفت، این سؤال را مطرح کن که: طرح کننده سؤال کیست؟ و آن طرح کننده دارد برای کی سؤال را طرح میکند؟ آیا خودِ ذهن دارد از خودش آن سؤال را می پرسد!؟ یعنی چه!؟ حیران نگشته ای!؟ طرح این سؤالات تو را در تجربه یگانگی فرو نبرده است!!؟ کافی است یگانگی را حس کنی، درک کنی، تجربه کنی تا همه چیز تمام بشود!! پسرم، نسبت به همۀ این فریبها و گول و گیجی ها آگاه باش. تنها مسئله تو پیچانده شدن ذهنت در ظلمت و ناآگاهی است. (نه؛ از کجا بدانی که تنها مسئله تو ظلمت و ناآگاهی است؟ شاید مسایل دیگر هم باشد. ولی به هر حال شاید نفس این آگاهی ها که - دارد رفته رفته گسترده تر می شود - کمک کند به تضعیف تیرگی و ناآگاهی ذهنت.) محمد جعفر مصفا نامه ای به ندیده ام ص 376 و 377 و 378 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنشین نظاره میکن تو عجایب خدا را چو جمال او بتابد چه بود جمال خوبان که رخ چو آفتابش بکشد چراغ‌ها را برو ای دلِ سبک‌رو به یمن به دلبر من بِرِسان سلام و خدمت، تو عقیق بی‌بها را مولانا صبحتون زیبا و دلنشین 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
دســـتم به بودنت ؛ نمی رسـد اما بگذار سـربســته از دلم برایت بگویـم ... طـورے دوستت می دارم که هر شبانه روز بی آنکه ببینمت بی آنکه ببوسمت ؛ بی آنڪه لمست ڪنم بودنی ترین بودنیِ شخصِ جهـانم شده اے .... 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
تنهایی می‌تونه ناخوشایند و دردناک باشه و طبیعتا ما دوست نداریم تنها باشیم.. اما در نهایت ما مجبور به تحمل تنهایی هستیم و به قول آلبرکامو: وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج‌هایش تنها بماند و چگونه بر اشتیاقش به گریختن چیره شود، آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد! 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهدخت/// حجت اشرف زاده ﺗﺎ ﺑﻪ ﮐﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﺮﺩﻡ ﻏﻮﻃﻪ ﻭﺭ ﺩﺭ ﺳﯿﻞ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﮔـﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﺎﻧـﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﯾﺪ، ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ مستحــق بـــودم ولیکن ساغــر مــا پر نشد ﺍﺯ لب سرخ عسل ﯾﺎﺭﺍﻧـﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﯾﺪ، ﮐـﻪ ﻧﯿﺴﺖ 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
4_5893360356121644051.mp3
19.72M
گَندم از گَندم بروید جو ز جو... میکس_فوق_العاده 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
هیچ فصلی به اندازه‌‌ی پاییز شبیه تو نیست و هیچ اتفاقی به اندازه‌ی بارون تو رو یادم نمی‌ندازه. تا حالا شده به یه بخش از خاطراتت لبخند بزنی؟ یا واسه رخ دادنش دیوونه بشی؟ برای من شده. بهترین خاطرات من از این شهر، قدم زدنم با توئه، زیر بارون. واسه همینه که تا دل آسمون می‌گیره، تا سنگ‌فرش خیابون خیس می‌شه، خودم رو با کوهی از خاطرات تو به پیاده‌رو می‌رسونم. حالا دیگه فقط منم و تو و یه عالمه حرف نگفته. تو دستم رو محکم می‌گیری و من سرم رو میارم زیر گوش‌ت و چند خط از حمید مصدق برات زمزمه می‌کنم: «شیشه‌ی پنجره را باران شست از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست؟» و بعد بدون این‌که منتظر جواب تو باشم، ⁹می‌گم: «هیچ‌کس» حالا از تو و  پاییز، فقط یه شهر خاطره برام مونده و بس، که من رو زنده نگه می‌داره. برای من زندگی توی شهری که تو زیر آسمونش نفس می‌کشی، بهترین جای دنیاست. 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
4_6017261512547111949.mp3
4.46M
🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهر و پاییز آمد! روز و روزگارتون متبرک به نگاه پر مهر خدا! 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت نیش زدن به دیگران... 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
اما مردم بیگانه را هر روز مهمان مکن، از آنک هر روز به حق مهمان نتوان رسیدن؛ بنگر تا یک ماه چند بار مهمانی توانی کردن، آنکه سه بار توانی کردن یک‌بار کن و آن سه بار اندرو خرج کن، تا خوان تو از همه عیبی مبرّا بوَد و زبان عیب‌جویان بر تو بسته باشد و چون مهمان در خانهٔ تو آید هر کس را پیش‌باز می‌فرست و تقربی همی‌کن و تیمار هر کس به سزای او می‌دار، چنانکه بوشکور گوید، شعر: اگر دوست مهمان بود یا نه دوست شب و روز تیمار مهمان نکوست و اگر میوه بود پیش از طعام میوه‌ها تو پیش آر، تا بخورند و یک زمان توقف کن و آنگه خوردنی‌ها آور و تو منشین تا آنگاه که مهمانان بگویند یک‌بار و دوبار که بنشین، آنگاه با ایشان مساعدت کن و نان بخور و فروتر از همه‌کس نشین، مگر مهمان بزرگ باشد که نشستن ممکن نبود و از مهمانان عذر مخواه، که عذر خواستن طبع عامه و بازاریان بود قابوس‌نامه عنصرالمعالی‌کیکاووس‌بن‌اسکندر باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
2 و هر ساعت مگوی: «ای فلان، نان نیک بخور و هیچ نمی‌خوری، شرم مدار که از جهت تو چیزی نتوانستم کردن، انشاءالله که بعد ازین عذر آنها بخواهیم.» این نه سخنان محتشمان بوَد، این لفظی بود که به سالها مهمان یک‌بار توان کرد از جملهٔ بازاریان، که از چنین گفتار مردم شرمسار شوند و نان نتوانند خوردن و نیم‌سیر از خوان تو برخیزند و ما را به گیلان رسمی نیکوست: چون مهمان را به خانه برند خوان بنهند و کوزه‌های آب حاضر کنند و مهمانْ‌خداوند و مُتعلّقان همه بروند، مگر یک تن از جای دور باز ایستد، از بهر کاسه نهادن، تا مهمان چنان که خواهد نان بخورَد، آنگه بیش نان پیش آید و رسم عرب نیز چنین است؛ چون مهمانان نان خورده باشند، بعد از دست شستن، گلاب و عطر فرمای آوردن، و چاکران و غلامانِ مهمان را نیکو دار، که نام و ننگ ایشان بدر برند و اندر مجلس اسفرغم‌ها بسیار فرمای نهادن، مطربان فاخر فرمای آوردن و تا نبیذِ نیکو نبود مهمان مکن، که خود پیوسته مردم نبیذ خورند، سیکی و سماع باید که خوش باشد، تا اگر در خوان و کاسهٔ تو تقصیری بود عیب تو بدین بپوشد و سیکی خوردن بزه است، تا بزه بی‌مزه نکرده باشی، پس چون اینهمه که گفتم کرده باشی از مهمانان حق شناس و حق ایشان بر خود واجب‌دان. قابوس‌نامه عنصرالمعالی‌کیکاووس‌بن‌اسکندر باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
3 حکایت: چنان شنیدم که ابن‌مقله، نصر بن منصور التمیمی را عمل بصره فرموده بودند، سال دیگر بازخواندند و حساب کردند و او مردی منعم بود، خلیفه را بدو طمعی افتاده بود، چون حساب کردند مالی بسیار بر وی باقی ماند، پسر مقله گفت: این مال بگزار، یا به زندان رو. نصر گفت: یا مولانا، مرا مال هست ولیکن اینجا حاضر نیست، یک ماه مرا امان ده تا بدین مقدار مرا به‌زندان نباید رفت. پسر مقله دانست که آن مرد را طاقت آن مال هست و راست می‌گوید؛ گفت: از امیرالمؤمنین فرمان نیست که تو باز جای روی، تا این مال بگزاری، اکنون هم اینجا در سرای من در حجره‌ای بنشین و این یک ماه مهمان من باش. نصر گفت: فرمان بردارم. در سرای ابن مقله محبوس بنشست و از قضا را اول رمضان بود، چون شب اندر آمد ابن مقله گقت: فلان را بیارید تا با ما روزه بگشاید. فی‌الجمله این نصر یک ماه رمضان پیش او افطار کرد، چون عید کردند و روزی چند برآمد پسر مقله کس فرستاد که آن مال دیر می‌آرند، تدبیر این کار چیست؟ نصر گفت: من زر دادم. پسر مقله گفت: که‌را دادی؟ گفت: به تو دادم. پسر مقله در طیره شد، نصر را بخواند و گفت: ای خواجه، این زر که‌را دادی؟ نصر گفت من زر ندادم، ولیکن این یک ماه نان تو را یکان بخوردم، ماهی بر خوان تو روزه گشادم و مهمان تو بودم، اکنون چون عید آمد حق من این باشد که از من زر خواهی؟ پسر مقله بخندید و گفت که: خط بستان و به سلامت برو، که آن مال به دندان‌ْمزد به تو دادم و من آن زر را بهر تو بگزارم. نصر بدین سبب از مصادره برَست. پس از مردم منت‌پذیر و تازه‌روی باش، اما بیهوده خنده مباش و نبیذ کم خور و پیش از مهمان مست مشو، چو دانی که مهمانان مست شدند آنگه از خویشتن شگرفی می‌نمای و یاد مردم می‌کن و نوش می‌خور و با مهمان تازه‌روی و خوش باش؛ اما بیهوده خنده مباش، که بیهوده خندیدن دوم دیوانگی است. چون مهمان مست شود و بخواهد رفت، یکی دو بار خواهش کن و تواضع نمای و مگذار که برود، سیوم بار رخصت ده تا برود و اگر غلامان تو خطایی بکنند در گذار و پیش مهمانان با ایشان عتاب مکن و روی‌ترش مباش و با ایشان جنگ مکن، که این نیک نیست و آن نیک است اگر چیزی ترا ناپسندیده آید بار دگر چنان فرمای کردن، بدین یک‌بار صبر کن و اگر مهمان تو هزار محال بکند و بگوید از وی بردار و خدمت وی بزرگ دان. قابوس‌نامه عنصرالمعالی‌کیکاووس‌بن‌اسکندر باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
4 حکایت: چنان شنیدم که وقتی معتصم خلیفه مجرمی را گردن همی‌فرمود زدن، پیش خویش. آن مرد گفت: یا امیرالمؤمنین، به‌حق خدای مرا یک شربت آب ده و مهمان کن و آنگاه هر چه خواهی می‌کن، که سخت تشنه شده‌ام. معتصم بر حکم سوگند فرمود تا او را آب دهند؛ چون آب دادند به‌رسم عرب گفت: کثر الله خیرا یا امیرالمؤمنین، مهمان تو بودم بدین یک شربت آب؛ اکنون از طریق مردمی مهمان کشتن واجب نکند، مرا مفرمای کشتن و عفو کن، تا بر دست تو توبه کنم. معتصم گفت: راست گفتی، حق مهمان بسیار است؛ ترا عفو کردم، بیش از این خطا مکن، که حق مهمان داشتن واجب است. ولیکن حق مهمانی که حق شناس ارزد، نه چنانکه هر آحادی یا ناداشتی را به خانه بری و آنگاه چندان اعزار و اکرام کنی، یعنی که این مهمان من است، بدانکه این تقرب و دلداری با که باید کرد. قابوس‌نامه عنصرالمعالی‌کیکاووس‌بن‌اسکندر باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
5 فصل: و پس اگر مهمان شوی مهمان هر کسی مشو، که حشمت را زیان دارد و چون روی گرسنه مرو و سیر نیز مرو و تا نان بتوانی خوردن و میزبان نیآزارد و می‌خور و اگر به افراط خوری زشت باشد و چون در خانهٔ میزبان روی جایی نشین که جای تو باشد و اگر چه خانهٔ آشنایان بود و ترا گستاخی نباشد و در آن خانه بر سر نان و بر سر نبیذ کارافزایی مکن و با چاکران میزبان مگوی که: ای فلان، آن طَبَق و آن کاسه فلان جای نِهْ، یعنی من از خانه‌ام، مهمان فضول مباش و ساز کاسه و خوانچهٔ مردمان مکن و چاکران خویش را نواله مده، که گفته‌اند: الزلة ذلة و مست خراب مشو، چنان کن که در راه که روی کسی مستی تو نداند، چنان مست مشو که از چهرهٔ آدمیان بگردی؛ مستی به خانهٔ خویش کن، اگر فی‌المثل یک قدح نبیذ خورده باشی و چاکران تو صد گناه بکنند کس را ادب مفرمای کردن، اگر چه مستوجب ادب باشند، که هیچ کس آن از روی ادب نشمارد، گویند عَربَدهٔ مِیْ گویی، هر چه خواهی نبیذ ناخورده می‌کن، دانند که آن قصدی است، نه معربدی است، که از مست همه چیزی به عربده شمارند، چنانکه گفته‌اند: الجنون فنون، عربده همه انواعست: بسیار دست زدن و پای کوفتن و خندیدن و گریه کردن و سرود گفتن و نقل خوردن و سخن گفتن و خاموش بودن و بسیار تقرب و خدمت کردن، این همه عربده است با جنون، پس ازین هر چه گفتم پرهیز کن و پیش هیچ بیگانه مست و خراب مشو، مگر پیش عیالان و بندگان خویش و اگر از مطربان سماعی خواهی همه راه‌های سبک مخواه، تا به رعنایی و مستی منسوب نباشی، هر چند که جوانان را راه‌های سبک خوش آید و خواهند و زنند و فرمایند. قابوس‌نامه عنصرالمعالی‌کیکاووس‌بن‌اسکندر باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
در بزم تو ای شمع منم زار و اسیر در کشتن من هیچ نداری تقصیر با غیر سخن کنی که از رشک بسوز سویم نکنی نگه که از غصه بمیر رویت که زباده لاله می روید از او و زتاب شراب ژاله می روید از او دستی که پیاله ای ز دست تو گرفت گر خاک شود، پیاله می روید از او جانی دگر نماند که سوزم زدیدنت رخساره در نقاب زبهر چه میکنی؟ بی حجابانه درآ از در کاشانه ی ما که کسی نیست بجز درد تو در خانه ی ما 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
🍁 ‌مرا که مستِ توام این خماری خواهد کشت... هوشنگ_ابتهاج 🦋🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
4_5940612482505642471.mp3
7.71M
‌ 🍁 میخانه درافتاده شاعر: مولانا آهنگساز: سامان صمیمی آلبوم «فروغ» روزی تو مرا بینی میخانه درافتاده دستار گرو کرده، بیزار ز سجاده من مست و حریفم مست زلـفِ خوش او در دست احسـنت زهی شاهد شاباش زهـی باده علیرضا قربانی 🦋🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
🍁 مرا مست کردی شرابی مگر؟ گرفتی مرا شعر نابی مگر؟ گرفتم سراغ تو را از نسیم، گل نورس من گلابی مگر؟ رهاندی مرا از غم تشنگی چه سبزم به یاد تو، آبی مگر؟ ز برق نگاهت چنان کوه برف دلم آب شد آفتابی مگر؟ به سوی تو می آیم اما دریغ مرا می‌فریبی سرابی مگر!       حسین_منزوی یکم_مهرماه_زادروز استاد_حسین_منزوی 🦋🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
🍁 بعضی را گشایش بُوَد در رفتن، بعضی را گشایش بُوَد در آمدن. هشدار و نیکو ببین که این گشایش تو در رفتن است یا در آمدن؟ مقالات شمس 🦋🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
1_13493426318.mp3
4.24M
آهنگ شاد فارسی کوردی گل گلزار من .موزیک 🌹 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
12.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اول مهرماه سالروز درگذشت استاد محمدرضا شجریان 🥀🥀🥀 یکم مهر ماه سالروز درگذشت استاد محمدرضا شجریان 🥀 🥀 🥀 استاد محمد رضا شجریان تکرار ندارد روحشون قرین رحمت خداوند متعال باد 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا شعر های سعدی به عمق جان نفوذ میکنه مخصوصا اونجا که میگه : کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی کانچه گناه او بُود ،من بکشم غرامتش 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
22.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
AUD-20240922-WA0009_172.mp3
15.93M
۳۰دقیقه مجموعۀ منتخبی از آثار خسرو آواز ایران را بشنویم .روح استاد شاد یادشان هماره در دل‌ها گرامی و سبز لیست قطعات این مجموعه: ۱- غلام چشم آن تُرکم ۲- یاد ایام ۳- گلچهره ۴- مرغ سحر ۵- آمده‌ام که سر نهم ۶- سلسله موی دوست ۷- ببار ای بارون ۸- صنما جفا رها کن ۹- سرو چمان ۱۰- دل بردی از من به یغما ۱۱- شیدایی ۱۲- رندان مست به مناسبت زادروز استاد یکم مهرماه 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف