eitaa logo
معرفت و خودشناسی
639 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
71 فایل
همراهان گرامی سلسله مطالبی که تقدیم می‌گردد در رابطه با مراحل تزکیه نفس و خودسازی و عرفان از منابع غنی اسلامی و ایرانی میباشد با احترام فراوان ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Suroosh_n
مشاهده در ایتا
دانلود
صد میدان خواجه عبدالله انصاری میدان سی و دوم تواضعست از میدان فقر میدان تواضع زاید. قوله تعالی: «و عبادالرحمن الذین یمشون علی الارض هونا». تواضع فرو استادنست حق را، و آن سه چیزست: حق را جل جلاله، و دین ویرا، و اولیاء ویرا. تواضع دین ویرا سه چیزست: رأی خود را برابر گفت وی باز نداری، و بر سر رسول وی اسناد نجویی، و بر دشمن خویش حق رد نکنی. و تواضع اولیا را سه چیزست: قدر ایشانرا زبر قدر خویش داری، و از خویش ایشانرا اکرام نمائی، و از ظن بد خویش ایشان را آزاد داری. تواضع حق را جل جلاله سه چیزست: فرمان ویرا خوار باشی، وزیر حکم وی پژمرده باشی، و در یاد کردن وی حاضر باشی. 🌻💛🌻کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
صد میدان خواجه عبدالله انصاری میدان سی و سیم خوف است از میدان تواضع میدان خوف زاید. قوله تعالی: «و اما من خاف مقام ربه.» خوف ترس است، و ترس حصار ایمانست و تریاق تقوی و سلاح مؤمنست. و آن سه قسم است: یکی خاطر، و دیگر مقیم، سیم غالب. آن ترس که خاطرست در دل آید و برگذرد؛ آن کمینه ترس است که اگر آن نبود ایمان نبود که بی‌بیم ایمنی روی نیست و بی‌بیم را ایمان نیست، و نشانهای بیم ناپیداییست، و آن پیرایه ایمانست. هر کس را ایمان چندانست که بیم است. دیگر ترس مقیم است، که آن ترس بنده را ازمعاصی بازدارد، و از حرام ویرا دور کند، و امل مرد کوتاه کند. سیم ترس غالبست، و آن ترس مکرست، که حقیقت بدان ترس درست آید، و راه اخلاص بدان گشاده آید، و مرد را از غفلت آن باز رهاند. و نشان مکرده چیزست: طاعت بی‌حلاوت، و اصرار بی‌توبه، و بستن در دعا، و علم بی‌عمل، و حکمت بی‌نیت، و صحبت بی‌حرمت، و بستن در تضرع، و صحبت با بدان، و بدتر از این همه دو چیزست: بنده را ایمان دهد بی‌یقین یا بنده را بوی باز گذارد. و این بیم تایبانست. 🌻💛🌻کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
صد میدان خواجه عبدالله انصاری میدان سی و چهارم وجلست از میدان خوف میدان وجل زاید. قوله تعالی: «و قلوبهم وجلة». وجل قوی تر از خوفست، و آن ترس زنده دلانست و آن سه چیزست. ترس بر طاعت، و ترس بر وقت، و ترس بر امل. ترس بنده از طاعت بر سه چیزست: از فساد نیت، و تاوان تقصیر، و ستدن خصمان. و ترس بر وقت از تغیر عزمست، یا از اضطراب اخلاص، یا از تفرقهٔ دل. و ترس بر امل، آن یاد کردن نوایستن است؛ و این ترس بر مقدار مکاشفت است، و دیدار دل، و تیمار از سبق؛ و نگریستن باول دل، بی‌قرار دارد و مراد را غرقه. و این بیم بیم عابدانست. 🌻💛🌻کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
صد میدان خواجه عبدالله انصاری میدان سی و پنجم رهبت است از میدان وجل میدان رهبت زاید. قوله: «وایای فاربهون». رهبت ترسیست از وجل برتر. رهبت سه صفت دارد: عیش را از مردم ببرد، و از خلق جهان ببرد، و ترا در جهان از جهان جدا کند. و نشان آن سه چیزست: همه نفس خود را غرامت بیند، و همه سخن خود را شکایت بیند، و همه کرد خود را جنایت بیند. همواره نازنده و سوزنده بود میان سه حال: آزمودن بیماران، و اخلاص غرقه شدگان، و لأوه مبتهلان. و این ترس زاهدانست. 🌻💛🌻کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
4_5816514775491808618.mp3
5.62M
علیرضا قربانی و گروه باران مصلحت ♡ ز همراهان جدایی مصلحت نیست سفر بی‌روشنایی مصلحت نیست چو ملک و پادشــاهی دیده باشــی پسِ شاهی، گدایی مصلحت نیست شما را بی‌شما می‌خوانَد آن یار شما را این شمایی مصلحت نیست ▪️مولانا 𔒝°❀°🎼کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
نحوه نگرش عارفان ما به عید تا چه حد تحت تأثیر مناجاتی بودن یا خراباتی بودن آنها قرار داشته است؟ تعبیر «مناجاتی» و «خراباتی» جزء تعبیرات دقیق عارفان ما نیست. نزد آنان بیشتر تعبیر «خوفی» و «عشقی» يا «قبضی» و «بسطی» هست. مثلاً در باب ابوعلی دقاق که از صوفیان قرن چهارم است. نوشته‌اند که قبض بر مزاج او چیره بوده است. در حالی که مولانا کسی بوده که بر احوال او بسط غلبه داشته است. این بیانگر نوعی تطور در تاریخ تصوف ماست. تصوف ما در ابتدا و در پنج قرن اولیه بیشتر خصلت خوفی داشت و شاید با احمد غزالی و البته با ظهور مولانا بود که بسط، چیرگی و غلبه بسیار پیدا کرد. نزد حافظ هم همین نوع تصوف را می‌بينيم. البته با تفاوت‌هایی که تصوف او با تصوف پیشینیان داشته است. تصوف بسطی آدمی را گشاده‌رو می‌کند و نگاه او را به طبیعت و تاریخ معطوف می‌دارد. در تصوف قبضی شخصی انزوا می‌گیرد و بهره و تمتع لازم را از طبیعت نمی‌برد و نگاه او معطوف به درون می‌شود. مثلاً غزالی که از بزرگان صوفیه است و خوف‌کیش و قبض‌پیشه است، سخن چندانی در باب طبیعت ندارد. از سمبولیسم طبیعت استفاده نکرده است. دریا، کوه، باران، عشق. و... در کلمات او نقش زیادی ندارند. اما وقتی به مولوی می‌رسیم فقط یک مقولهٌ دریا چنان او را مست می‌کند که با آن مستی، می‌تواند عالمی را مخمور گرداند یا به حافظ که می‌رسیم مفاهیم نسیم، گل، باران، سحر، شب در شعر او نقش بسیار زیادی دارند که نشان می‌دهد او پنجره دلش را به روی طبیعت گشوده بوده. قصه قبض و بسط يا خوف و عشق، قصه اختیاری نیست و به تعبیر حافظ: می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار این موهبت رسید ز میراث فطرتم ولی من در میان عارفان، عارفان اهل بسط را بیشتر می‌پسندم و تصور می‌کنم که بهره آنها از هستی و مستی بیشتر بوده است و رزقشان فراوان‌تر و دست‌شان پرتر. و برای اثبات این امر کافی است که مولوی را با غزالی مقایسه کنیم یا حافظ را با کسی مثل سنایی و دیگران. 🌻💛کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حکایت مجنون که در بادیه از انگشت قلم کرده بر تخته ریگ چون رمالان رقمی می زد. گفتند: این نوشتن چیست و این نوشته برای کیست؟ گفت: این نام لیلی است، که به نوشتن آن می‌نازم چون او به دست نیست با نام او عشق می‌بازم. دید مجنون را یکی صحرا نورد در میان بادیه بنشسته فرد ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم می زند حرفی به دست خود رقم گفت ای مفتون شیدا چیست این می نویسی نامه سوی کیست این هر چه خواهی در سوادش رنج برد تیغ صرصر خواهدش حالی سترد کی به لوح ریگ باقی ماندش تا کسی دیگر پس از تو خواندش گفت شرح حسن لیلی می دهم خاطر خود را تسلی می دهم می نویسم نامش اول وز قفا می نگارم نامه عشق و وفا نیست جز نامی ازو در دست من زان بلندی یافت قدر پست من ناچشیده جرعه ای از جام او عشقبازی می کنم با نام او عبدالرحمن_جامی 📕 هفت اورنگ ، جلد اول ص ۴۰۰ ♥️کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال نو باستانی در بیان….. دکتر دینانی ♡ "نو" چاره‌ای ندارد جز اینکه جایگزین کهنه شود‌؛ زایشی در راه است که نمی‌توان جلوی آن را گرفت؛ دیر یا زود، می‌آید به رغم همه‌ی این دست و پا زدن‌ها... ♥️🍃کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر هر آن چیزی که افتد آن شعاع تو بر آن هم عاشق آیی ای شجاع حضرت‌مولانا خداوند در هر موجودی خود را به نوعی متجلّی می‌کند. به تعبیر مولانا شعاعی از نورِ خود را بر او می‌تاباند. این شعاعِ نور از آنجایی که از آن خورشیدِ فیض و رحمت می‌تابد، از همان جنس است و بنده‌ای که عاشقِ آن خورشید است، به آن شعاعِ نور نیز عشق می‌ورزد. گاه انسان‌هایی را می‌توان دید که از آن شعاعِ نور بسیار بهره برده‌اند؛ بنده‌ای که عاشق خداوند است می‌تواند از محضرِ آنان بهره بَرَد و بر تعالیِ روحیِ خود بیفزاید. اولیای خداوند نمونه‌ی تجلّیِ شعاعِ پرفروغِ خداوند هستند. 🧡کانال معرفت و خودشناسی🌸🌸🌸 @maerefat66
🍃بسم الله الرحمن الرحیم ✨با توکل به اسم اعظمت یاالله 🍃خدایا بزرگ و توانا تویی ✨رحیم و رئوف و یکتا تویی 🍃پر از مهری و بخشش و مغفرت ✨که ما قطره هستیم و دریا تویی 🍃الهی به امید لطف و کرم تو ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷دعای پایانی سال🌷 🌸خدایا ممنون برای تمام خنده های امسالم 🌾خدایا ممنون برای تمام اَشکهای امسالم… 🌸خدایاممنون از درس های بزرگ زندگی امسالم… 🌾خدایاممنون از اینکه یادم دادی خودم باشم… 🌸بیشتر از همیشه… 🌾وخدایا قسم به تمام شکوفه های این بهار… 🌸آرزو می کنم خنده های امسال از ته دل 💗…گریه هایی از سر شوق… 🌾آرامشی به قشنگی رنگین کمان دانایی،  🌸بینایی و مَنِشی به وُسعت هر دو جهان… 🌾و خلوت هایی که با قشنگترینها پر بشه… 🌸و خدایا خدایا هرگز نگویم دستم بگیر ؛… 🌾عمری است گرفته ای ، رهایش مکن !… 🌸خدایا من قدرت آن را ندارم تا قلب آنها که 🌾 دوستشان دارم را شاد کنم ؛… 🌸از تو میخواهم در آخرین شب  سال،… 🌸مشکلاتشان را آسان، دعاهایشان را مستجاب 🌾و دلشان را شاد گردانی… 🌷آمین تقدیم به دوستان 🌷… . ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲