🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

🔊 فایل صوتی 💬عالم خيال منفصل و سازگارى انديشه مولانا با شهاب‌الدین سهروردی ✍ دکترعبدالکریم سروش 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

از کتاب انسان در جستجوی معنا *کسی چرایی زندگی را یافته باشد با هر چگونگی نیز خواهد ساخت* ... دکتر ویکتور فرانکل روانشناس سبک معنا درمانی در روانشناسی در خاطراتش از اردوگاه های مخوف و کوره های آدم سوزی اس اس ها در جنگ دوم جهانی که زنده رهائی یافته است می نویسد ... ۸ در زندان لحظات آرام بخش اگر وجود داشت. که میل به ادامه زندگی را در زندانی برمی‌انگیخت .. *این لحظات در صورتی مفید خواهد بود که بتوانند زندانی را یاری دهد تا معنایی برای رنج بیهوده خود بیا بد*.. *و در اینجاست که ما یاد می گیریم اگر زندگی رنج بردن است* .. *پس برای زنده ماندن باید ناگزیر معنایی در رنج بردن یافت* ... اگر برای زندگی خود هدفی داشته باشیم ؛ رنج و مرگ نیز معنا خواهد یافت ... فرانکل از قول نیچه می گوید: *کسی چرایی زندگی را یافته باشد با هر چگونگی نیز خواهد ساخت* ... از کتاب انسان در جستجوی معنا اثر ویکتور فرانکل 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

📚📕📖 1 از کتاب عارف جان سوخته: داستان شورانگیز زندگی مولانا: ۱۲۵ روزی کراخاتون زن مولانا ‌خواست بداند ساکنان بهشت چگونه‌اند از مولانا سوال کرد. مولانا چنین پاسخ داد: آن ها ابلهند اگر ابله نبودند به بهشت و جوی هایش قناعت نمی‌کردند. پس از آن این شعر را برای کراخاتون سرود. در دوزخ اگر زلف تو در چنگ آید... از حال بهشتیان مرا ننگ آید... ور بی تو به صحرای بهشتم خوانند... صحرای بهشت در دلم تنگ آید... از کتاب عارف جان سوخته راوی حسام الدین نوشته نهال تجدد 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

رباعیات ابوسعید ابوالخیر 1 *یا رب مکن از لطف پریشان ما را*...... *هر چند که هست جرم و عصیان ما را*.......... *ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم*...... *محتاج بغیر خود مگردان ما را*........... ................. 17 *دی شانه زد آن ماه خم گیسو را*.... *بر چهره نهاد زلف عنبر بو را*..... *پوشید بدین حیله رخ نیکو را*... *تا هر که نه محرم نشناسد او را* از کتاب رباعیات ابوسعید ابوالخیر 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

از کتاب انسان خدا گونه اولین دشمن بزرگ بشر قحطی اگر شماطي روزها گرسنه مانده باشيد وقتی هيچ راهي را براي يافتن لقمه ناني در پيش روي خود نيابيد، چه احساسي پيدا خواهيد کرد؟؟... اغلب مردم امروزي به جزمحدودی هرگز با چنين عذاب مشقت باري روبه رو نشده اند.... اما پيشينيان ما متأسفانه با چنين معضلي بخوبي آشنايي داشتند ... و تنها چيزي که در ذهن شان بود را با استغاثه از خدا طلب مي کردند: ما را از گرسنگي نجات بده !!.. تکامل فني، اقتصادي و سياسي درصد سال اخير به گونه اي فزاينده حفاظ امن محکمي را ايجاد کرده، که بشريت را از زير خط فقر زيستي بيرون آورده است... قحطي عمومي هنوز گه گاهی در برخي مناطق خود نمايي مي کند، اما اين ها مواردي استثنايي هستند و تقريباً هميشه ناشي از سياست هاي انساني هستند، نه فجايع طبيعي حتي وقتي جنگ ها، زمين لرزه ها و سونامي تمامي کشورها را تخريب مي کنند، کمک هاي بين المللي معمولاً موفق به جلوگيري از قحطي مي شوند ... از کتاب انسان خدا گونه از یووال نوح هراری 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

از کتاب عارف جان سوخته: داستان شورانگیز زندگی مولانا: روزی کراخاتون زن مولانا ‌خواست بداند ساکنان بهشت چگونه‌اند از مولانا سوال کرد. مولانا چنین پاسخ داد: آن ها ابلهند اگر ابله نبودند به بهشت و جوی هایش قناعت نمی‌کردند. پس از آن این شعر را برای کراخاتون سرود. در دوزخ اگر زلف تو در چنگ آید... از حال بهشتیان مرا ننگ آید... ور بی تو به صحرای بهشتم خوانند... صحرای بهشت در دلم تنگ آید... از کتاب عارف جان سوخته راوی حسام الدین نوشته نهال تجدد 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

🤍 ندا آمد:  چنانک خواهی می‌جوی                      که من با توام، نزدیک ترم به تو           از جان تو در کالبد تو      و از رگ جان تو به تو و از سخن تو به دهن تو...🕊🌹           #کشف_الاسرار 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

#دکلمه_شماره_۳۴۸ دیوان شمس تبریزی غزل شماره ۲۴۶۶ ای که به لطف و دلبری از دو جهان زیاده ای ای که چو آفتاب و مه دست کرم گشاده ای 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

🔶 حکومت جهانی با قدرت عشق مطلق ✅ جعفر نکونام 3 شهریور 1402 ▫️ص 1 از 2 یادداشت حاضر در پاسخ به این سؤال است که چه حاکمی قادر است، بر تمام جهان حکومت کند. پاسخ به اجمال این است که تنها با قدرت عشق مطلق یعنی عشق به تمام جهان می‌توان به حکومت جهانی دست یافت. 1️⃣ قدرت، حاکم بر جسم‌ها چنان می‌نماید که اگر کسی قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی داشته باشد، تنها می‌تواند بر جسم‌های مردم حکومت کند و بقای حکومت او تا زمانی است که قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی‌اش برقرار باشد و از رهگذر آن بتواند در دل‌های مردم رعب‌افکنی کند؛ اما زمانی که قدرت او رو به ضعف رود، حکومتش رو به افول می‌گذارد و سرنگون خواهد شد؛ چون مردم مترصد چنین زمانی هستند؛ لذا به محض این که حاکم را ضعیف بیابند، بر علیه او خواهند شورید و او را سرنگون خواهند کرد. 2️⃣ عشق، حاکم بر دل‌ها اما اگر کسی بر دل‌های مردم حکومت کند، ضعف قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی او هرگز منجر به سرنگونی او نخواهد شد؛ بلکه آنگاه که او ضعیف شود، نه تنها مردم بر علیه او نخواهند شورید؛ بلکه به حمایت از او برخواهند خاست. حکومت بر دل‌ها به این معناست که مردم عاشق حاکم خود باشند و اوامرش را با جان و دل امتثال ورزند. 3️⃣ عشق، پیوند استوار میان حاکم و مردم تنها عاملی که می‌تواند یک کسی را حاکم بر دل‌ها بسازد، عشق ورزی او به تمام مردم و بلکه تمام هستی است؛ چون، عشق یک پیوند دو سویه میان حاکم و مردم برقرار می‌سازد: عشق، هم حاکم را به مردم پیوند می‌زند و هم مردم را به حاکم؛ یعنی وقتی که حاکم، عاشق مردمش باشد، مردم نیز عاشق حاکمش خواهند بود؛ زیرا، در جهان هر عملی عکس‌العمل مناسب خودش را دارد. به سخن دیگر، جهان چون آینه است. هرکه برابر آینۀ جهان، روی ترش کند، آینۀ جهان هم به او روی ترش خواهد کرد و هرکه برابر آینۀ جهان، روی گشاده داشته باشد، آینۀ جهان هم به او روی گشاده نشان خواهد داد. همچنان که عشق عامل پیوند میان حاکم و مردم است، نفرت نیز عامل گسست میان حاکم و مردم خواهد بود. 4️⃣ حاکم عاشق، حاکم واقعی عشق قدرت واقعی است. آن که نتواند عشق بورزد، از قدرت تهی است. او نه می‌تواند همسرداری کند و نه بچه داری و نه کشورداری؛ اما آن که می‌تواند عشق بورزد، بهترین همسر و پدر و مدیر و حاکم و قاضی و تاجر است. هرکه نتواند از طریق عشق، در کاری توفیق پیدا کند، هرگز با نفرت نخواهد توانست. آن که نتواند دوستان خودش را بگسترد، عاجز است و آن که دشمن‌تراشی می‌کند، عاجزتر. حاکمی که مردمش را دشمن خود می‌سازد، از عجز اوست و حاکمی که مردم جهان را به دشمنی بر علیه کشورش بر می‌انگیزد، از ناتوانی اوست. بیش‌ترین قدرت از آن حاکمی است که هم مردم خودش عاشق او باشند و هم مردم جهان. 5️⃣ شیوۀ حکمرانی عاشقانه چنان که آمد، عاملی که باعث حکومت بر دل‌ها می شود، عبارت از عشق‌ورزی به تمام مردم و بلکه کل هستی است. ▪️لوازم عشق‌ورزی به تمام مردم و بلکه کل هستی هم از این قرار است: ▫️الف. زبان عشق داشتن: وقتی میان حاکم و مردم پیوند عاشقانه برقرار می‌شود که حاکم همواره از عشق به مردم سخن بگوید؛ اما حاکمی که هیچگاه از سر زبانش، لفظ دشمن نمی‌افتد، خیلی طبیعی است که نمی‌تواند بر دل‌ها حکومت کند. ▫️ب. مطلق بودن: حاکمی عاشق مردم است که مردم را به خودی و غیر خودی و دوست و دشمن تقسیم نکند؛ تمام مردم را خودی و دوست تلقی کند. ▫️ج. تواضع داشتن: هرگز یک حاکم متکبر نمی‌تواند عاشق مردم باشد. حاکمی می‌تواند عاشق مردم باشد که در برابر آنان متواضع باشد. حاکمی که خود را اهل تشخیص می‌شمارد و مردمش را اهل تشخیص نمی‌داند، از حکومت بر دل‌ها ساقط است. ▫️د. حرمت نگه داشتن: حاکمی که مردم را تحقیر و توهین و تمسخر کند، نمی‌تواند عاشق مردم باشد. حاکمی عاشق مردم است که مردم را تعظیم و ستایش نماید. ▫️هـ. عیب‌پوشی: حاکمی که به مردم خرده بگیرد و عیوب مردم را به رخ بکشد، هرگز نمی‌تواند عاشق مردمش باشد. حاکمی عاشق مردمش است که از عیوب مردمش چشم‌پوشی کند. ▫️و. بخشایشگری: حاکمی که رویکردش با مردم به مثابه مواجهه با مجرمان است و در مقام پرونده‌سازی و اخراج و زندان و ممنوعیت است، هرگز عاشق مردم نیست. حاکمی عاشق مردم است که اگر مردم تقصیراتی داشتند، از تقصیراتشان در گذرد و در مقام کیفر دادن آنها برنیاید و حتی اگر به حاکم جفایی کردند، مقابله به مثل نکند و آنان را عفو کند. ▫️ز. ایثار: حاکمی که برای خود امتیازاتی قرار دهد، هرگز نمی‌تواند عاشق مردم باشد؛ بلکه حاکمی عاشق مردم است که میان او و مردم هیچ فرقی نباشد و هیچ امتیازی را به خود اختصاص ندهد و بلکه حتی مردم را بر خود ترجیح دهد.

▫️ح. حسن ظن داشتن: حاکمی که به مردم خود یا مردم جهان سوء ظن دارد و دشمن می‌انگارد، نمی‌تواند عاشق آنان باشد. حاکمی عاشق مردم است که به آنان حسن ظن داشته باشد. 🟡 ادامه در صفحۀ بعد 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی

▫️ص 2 از 2 6️⃣ مرز نداشتن قدرت عشق حاکمی که به همۀ انسان‌ها و بلکه تمام هستی عشق می‌ورزد، قلمرو حکومتش فقط به مرزهای سرزمینش محدود نمی‌شود؛ بلکه تا هرجا که دامنۀ عشق او گسترش داشته باشد، قلمرو حکومتش هم گسترش دارد. یک حاکم جهانی، حاکمی است که مردم جهان را به دوست و دشمن تقسیم نکند؛ بلکه تمام مردم جهان را دوست خود تلقی کند. 7️⃣حکومت جهانی با قدرت عشق حاکمی که از قدرت عشق مطلق برخوردار باشد، هیچ نیازی ندارد که شمشیر بکشد و خون بریزد تا جهان را مسخر خود سازد؛ بلکه همین عشق‌ورزی او به تمام مردم جهان کافی است تا سلطۀ خودش را بر تمام مردم جهان بگسترد. قدرت عشق چنان است که تمام قدرت‌های ظاهری چون قدرت‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی را تسخیر می‌کند؛ لذا تمام این قدرت‌ها در برابر قدرت عشق از کار می‌افتند؛ لذا اگر خواسته باشیم، آینده‌ای را آرزو کنیم که یک حکومت جهانی واحدی در جهان حاکم باشد، باید آرزو کنیم که عشق در سرتاسر جهان حاکم شود و همۀ انسان‌ها از عشق مطلق برخوردار گردند. بنا بر آنچه آمد، تئوری جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم، بنیاد ویرانی دارد؛ چون جنگ نه تنها فتنه را از عالم رفع نخواهد کرد که به عکس فتنه را در عالم می‌گسترد. نیز هرگز چنین نیست که با مسلمان کردن تمام عالم، آن هم با زور شمشیر، بتوان فتنه را از عالم برچید؛ چون تجربۀ چهارده قرن گذشته هرگز چنین چیزی را نشان نمی‌دهد. 🔸معجزۀ عشق مطلق 🔸آری به مذاکره و صلح، نه به اغتشاش و جنگ 🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی 🔸یادداشت‌های مربوط به جهاد ابتدایی 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی