eitaa logo
معرفت و خودشناسی
657 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.1هزار ویدیو
79 فایل
همراهان گرامی سلسله مطالبی که تقدیم می‌گردد در رابطه با مراحل تزکیه نفس و خودسازی و عرفان از منابع غنی اسلامی و ایرانی میباشد با احترام فراوان ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Suroosh_n
مشاهده در ایتا
دانلود
... روزی مردی نزد شیخ بایزید رفت و گفت: بایزید چرا سفر نکنی تا مردم را فایدت دهی؟؟ گفت : دوستم مقیم است به وی مشغولم و به دیگری نمی پردازم..." خدای در دلم مأوی گزیده و پای رفتن ندارم و به او مشغولم. توان پرداختن به دیگران را ندارم" آن شخص گفت: آب که یک جا ماند فاسد گردد. بایزید گفت: تو دریا باش، هرگز فاسد نگردی. 🌹🍃 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
814.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍 ندا آمد:  چنانک خواهی می‌جوی                      که من با توام، نزدیک ترم به تو           از جان تو در کالبد تو      و از رگ جان تو به تو و از سخن تو به دهن تو...🕊🌹           🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
🍃🌸🍃 وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ. و چون پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمين خليفه ای می آفرينم ،، گفتند : آيا کسی را می آفرينی که در آنجا فساد کند و خونها بريزد ، و حال آنکه ما به ستايش تو تسبيح می گوييم و تو را تقديس می کنيم گفت : آنچه من می دانم شما نمی دانيد. (سوره بقرة آیه : ۳۰) عالمى بود آرميده در هيچ دل آتش عشقى نه! در هيچ سينه ای تهمت سودائی نه! درياى رحمت به جوش آمده خزائن طاعات پُر بر آمده، غبار فترت بر چهره ی طاعت مطيعان ننشسته، و لاف دعوى فرشتگان به عيوق رسیده که ما تو را تسبیح خوانیم و هر چه در عالم جوهرى بود در طمع افتاده و به لطافتى که داشت دعوی خلیفه گری داشت ، عرش مجيد به بزرگی خود می نگریست، كرسى در فراخی خود می نگريست هشت بهشت به جمال خود نظر ميكرد، طمع همگنان از خاك بريده و هر يك در سودائی مانده اند! ناگاه از جانب ربّ العزّت ندا رسید که من در زمین خلیفه برقرار میکنم و بی آنکه با فرشتگان مشورتی کند یا یاری بخواهد، گفت که حکم قهر ما کاری را راند وقلم کرم ما از عرش تا فرش و از سر ایوان عالم تا به آخر، خطی در کشد، و ساکنین هر دو عالم را آگهی دهد تا صدر کشورهای عالم ، آدم خاکی را مسلّم باشد و سینه ی عزیز آدم به نور عرفان روشن و کرم و فضل ما در حق او آشکار گردد! زلزله ی این هیبت در دل مقربان افتاد و پیش خود گفتند این آدم خاکی چه نهادی است که پیش از آفرینش او، قرآن بر سُدّه ی جمال او کوس خلافت می کوبد و وی هنوز در بند خلقت نه! و جلال تقدیر از مکنونات غیب خبر می دهد که شما فطرت وی نشناسید! و دیده ی هیچ بصری هم جمال خورشید صَفوَت آدم در نیافت! این شرف از چه بود؟ این دولت از چه خاست؟ از آن جهت که آدم صدف اسرار ربوبیّت و خزینه ی گوهرهای کشور وجود بود! چه بسا در گران مایه و لؤلؤ شاهوار که در آن صدف تعبیه بود، و با هر دُرّی شبهی سیاه در رشته کشید و با گوهر هر یک از پیمبران شبهی در برابر ایشان داشت! درّی چون آدم شبهی چون شیطان لعین ، درّی چون ابراهیم، شبهی چون نمرود طاغی درّی چون موسی شبهی چون فرعون بی عون! درّی چون عیسی شبهی چون طایفه ی گمراه یهود! و درّی چون محمد شبهی چون بوجهل پر جهل داشتند! فرشتگان که این خطاب را شنیدند قرار و آرام از ایشان برفت زبان به پرسش دراز و جمله آواز سر آوردند که خدایا، خداوندا، پادشاها، بزرگوارا، کردگارا، این آدم خاکی تر از، تقرّب را به دست گناهکاری لکه دار کند و سر از رَبَقه ی اطاعت بیرون کشد و ما را که از قدس آفریده ای این اسباب ما را آراسته است! گویند آتش از غیب پدید آمد و فرشتگان را بسوخت و خطاب آمد که شما نمی دانید آنچه من میدانم! ما در ازل حکم چنان کردیم که چراغ حقایق معرفت و دانش در سینه ی آدم خاکی روشن گردانیم و منشور ولایت خاکی به دست او دهیم و پرچم کشورهای زمین را در دل لشکر او برفرازیم و شما که مقربان درگاهید پیش تخت آدم چاکروار صف برکشید و او را سجده کنید و شما که گرد عرش ما طواف می کنید از نسبت جنایت به ذرّیت آدم که هنوز در وجود نیامده استغفار کنید و پوزش طلبید و شما که معصومان عرش و کرسی هستید منتظر باشید تا چون روز رستاخیز رسد و گیر و دار کیفر و جزای سیاست و عمل برخیزد شما مومنان آدم خاکی را ایمن دارید و سلام ما به او برسانید اینها همه فرمودیم تا شما شرف خاکیان را بدانید و بر حکم ما اعتراض نکنید و بدانید که: ما مونس عشقیم و شما درگذرید وز قصه و حال عاشقان بی خبرید از زشتی یار من شما غم، چه خورید در چشم من آئید و در او در نگرید 🍃🌸🍃 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
در خبر است که روزی جبرئیل و میکائیل با هم مناظره می کردند، گفت:مرا شگفت آید که با این همه جفاکاری و بی حرمتی بندگان، از بهر چه خداوند بهشت را آفریده؟! گفت:مرا از آن شگفت آید که خداوند با آن همه فضل و کرم و رحمت که بر بندگان دارد، چگونه دوزخ را آفریده؟! از حضرت عزت خطاب آمد: از میان هر دوی شما آنرا دوست تر دارم که به من گمان نیکو دارد، یعنی میکائیل! که رحمت و حلم بر نقمت و غضب برتری میدهد! 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
... بنده ی خود را که به حضرت راز و ناز برد، به شب برد، زیرا که شب موسم عارفان است و وقتِ خلوتِ دوستان است. [شب] آرامگاه☆ مشتاقان است، هنگام نواخت بندگان است. چون شب درآمد، دوستان را وقت خلوت آمد. رقیبان در خواب و دشمنان دور، خانه خالی و دوست منتظر. شب هست و شراب هست و چاکر تنهاست برخیز و بیا جانا که امشب شبِ ماست ☆آرامگاه: جای آرامش و راحتی و خوشی لطایفی از قرآن کریم، برگزیده کشف الاسرار و عُده الابرار، رشیدالدین ابوالفضل میبدی، ص ۱۸۶ 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
4.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*هوالعشق* درویش نه اندیشه بد کند، و نه تصور نیک.!!! نه روز بر او روشن شود.!!! نه شب بر او تاریک.!!!! *از زمان و مکان بیرون است و مستغرق بحر بی چون نه کار دارد نه مجال.!! نه امید دارد نه آمال.!! *بر قبایح ستار است.!!! و در مکاره بردبار.!!!!* نه از مدح کسی خرم شود، نه از قدح کسی درهم.!!! *درویش گنج است.!! و ناقصش دفع رنج.!!! و کمال درویشی، فقر بعد از غناست و بقای بعد از فنا...!      فرمود: «خدا» یعنی: گدازنده ی تن، رباینده ی دل، غارت کننده ی جان.!!!! اما این معاملت، نه با هر خسی و دون همتی رود.! که این جز با *جوان مردان طریقت، و راضیان حضرت نرود.!! و جز حال ایشان نبود که اندوه عشق، به جان و دل خریدارند و هر چه دارند فدای درد و غم خویش کنند.!!! و به زبان حال گویند : *اکنون باری به عشق دردی دارم! کان درد به صدهزار درمان ندهم.! صاحب همت باش، به هیچ فرو میا، که به هرچه فروآیی محجوب آن شوی..!!! بسطامی      استاد واقعی(پیر خردمند)، هرگز به تو قوانین نمیدهد.!* *به تو«چشم»میدهد، تا«دلت»،بیدار و اگاه شود!! سایه«هیچ»
توانگری به سه چیز است: توانگری مال، توانگری خوی، توانگری دل، توانگری مال سه چیز است:  آنچه حلال است محنت و آنچه حرام است لعنت و آنچه افزونی است عقوبت. توانگری خوی سه چیز است: خرسندی، خوشنودی، جوانمردی، و توانگری دل سه چیز است: همتی بالاتر از دنیا، مرادی بهتر از عقبی، اشتیاقی به دیدار مولا. / 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف