4_5766966559591371178.mp3
15.59M
🔊 فایل صوتی _12
📗 قمار عاشقانه
✍ دکتر عبدالکریم
سروش
🎙 محبوب
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
در اینجا مولانا صریحاً بهار و خزان را تاویل میکند و میگوید که خزان، انفاس مردمان پلید است که نشستن در نزد آنها موجب سوختن روح آدمی است و بهار، انفاس پاک اولیای خداوند است که بودن در جوار آنها مایه شکفتگی
روان آدمی است:
پس به تأویل اين بود کانفاس پاک
چون بهار است و حیات برگ و تاک
از حدیث اولیا نرم و درشت
تن مپوشان زانکه دینت راست پشت
گرم گوید سرد گوید خوش بگیر
تا ز گرم و سردش بجهی وز سعیر
گرم و سردش نوبهار زندگی است
مایه صدق و یقین و بندگی است
زان کزو بُستان جانها زنده است
زین جواهر بحر دل آگنده است
(دفتر اول، ابیات۲۰۵۸ تا۲۰۶۲)
در اینجا هم جمع ظاهر و باطن شده است.
دیگر از مواردی که مولانا دست به تأویل برده است. حدیث "الناقصُ ملمونُ" میباشد. به نظر وی ناقصان، کسانی نیستند که نقص عضو دارند بلکه کسانی هستند که مبتلا به نقصان عقلند.
چونکه ملعون خواند ناقص را رسول
بود در تاویل نقصان عقول
زانکه ناقص تن بود مرحوم رحم
نیست بر مرحوم لایق لحن و زخم
نقص عقل است آنکه بد رنجوری است
موجب لعنت سزای دوری است
زانکه تکمیل خردها دور نیست
لیک تکمیل بدن مقدور نیست
کفر و فرعونیّ هر گَبر و بعيد
جمله از نقصان صقل امد پدید
(دفتر دوم، ابیات ۱۵۳۷_۱۵۴۱)
برخلاف موارد قبل، رای مولانا را در این باب اساساً تاویل نمیتوان خواند، چرا که خلاف ظاهری صورت نگرفته است. آنچه صورت گرفته تبیین مجملی است، با تقیید مطلقی. یعنی مولانا با توجه به دیگر تعالیم شرع و قرائن عقلی، ناقص را محدود به کمخردان کرده است نه هرکسی که نقصانی دارد مالاً و عضواً و غير آن.
نمونههای یاد شده به جز نمونه اخیر، همه از جنس اعتبارند و راه یافتنشان به زبان، از آن روست که چون از دید گاه خداوند. نامها بر ماهیات نهاده میشود (نام هر چیزی بر خالق سرش)، کلمات او را باید بر اسرار و حقایق اشیاء حمل نمود و ظاهرش را باید مثالی از آن حقیقت نهفته دانست. چرا که فیالمثل برای کودکان هنگامی که از «زناشویی» سخن میگوییم نمیتوانیم همه «ذوق» آن را مصوّر کنیم مگر با کمک گرفتن از شیرینی حلوا و امثال آن. متکلّمی که از یک طرف میخواهد حقایق بلندی را بگوید و از طرفی با مستمعان ناقصی روبروست چه چاره داره جز آنکه خود دست به مثال ببرد و دست مستمعان را نیز در تأویل گشاده بگذارد. اینها همه هست امّا قواعد تأویل مضبوط. چیزی است که در کلمات مولانا کمتر به آن اشاره شده است. سخن را با ابیاتی از مولانا در باب شناخت ظاهری و شناخت ژرف به پایان میبریم:
طفل ماهیّت نداند طمث را
جز که گویی هست چون حلوا تو را
کسی بود ماهّیت ذوق جماع
مثل ماهیّات حلوا ای مُطاع
لیک نسبت کرد از روی خوشی
با تو آن عاقل چو تو کودکوشی
تا بداند کودک آن را از مثال
گر نداند ماهیت یا عین حال
وقتی میگوییم نوح را میشناسیم به شناخت ظاهری اشاره میکنيم و زمانی که میگویيم او را نمیشناسیم شناخت حقیقی و باطنی را نفی میکنیم، پس میتوان چیزی را هم شناخت و هم نشناخت. و دعوت به تأویل در واقع دعوت به فهم سرّ اشیاء است:
گر کسی گوید که دانی نوح را
آن رسول حق و نور روح را
گر بگویی چون ندانم کآن قمر
هست از خورشید و مه مشهورتر
کودکان خُرد در کُتابها
وان امامان جمله در محرابها
نام او خوانند در قرآن صریح
قصهاش گویند از ماضی فصیح
راستگو دانیش تو از روی وصف
گرچه ماهیت نشد از نوح کشف
ور بگویی من چه دانم نوح را
همچو اویی داند او را ای فتی
مور لنگم من چه دانم فیل را
پشهای کی داد اسرافیل را
این سخن هم راست است از روی آن
که به ماهیّت ندانیش ای فلان
عجز از ادراک ماهیّت عمو
حالت عامه بُوَد مطلق مگو
(دفتر سوم، ابیات ۳۶۴۲ تا ۳۶۵۳)
📗 قمار عاشقانه شمس و مولانا
صفحه ۱۴۱ تا ۱۴۴
✍ دکتر عبدالکریم سروش
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
🕊
🔅#پیامبر_مهربانی_ها💚
این آیت فرود آمد که _حق تعالی_
گفت: «محمد راضی نباشد تا از امت وی
در دوزخ، یک تن بُوَد»
که رسول (ص) میگوید:
«بارخدایا! حساب امت من به من کن
تا کسی عذاب ایشان نبیند»
گفت:«ایشان امت تواَند و بندگان منند
و من بر ایشان رحیمترم.
نخواهم که مساوی ایشان کسی بیند،
نه تو و نه دیگری»
و گفت(ص) که: حیاتِ من خیر شماست
اگر زنده باشم شریعت به شما می آموزم
و اگر مرده باشم اعمال شما
بر من عرضه میکنند،
آنچه نیک بُود حمد و شکر میکنم
و آنچه بد بُود آمرزش میخواهم.
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
معراج بایزید بسطامی
و گفت: چون به وحدانیت رسیدم،
به توحید نگریستم.
سالها به قدم افهام دویدم تا مرغی گشتم.
در هوای چگونگی میپریدم.
چون از مخلوقات غایب گشتم.
گفتم: به خالق رسیدم.
پس سر از وادی ربوبیت برآوردم.
کاسه ای بیاشامیدم که
هرگز تا ابد از تشنگی او سیراب نشدم.
چون نود هزار سال به سرآمد بایزید را دیدم
و من هرچه دیدم همه من بودم.
چون نگه کردم خود را دیدم در بدایت درجه انبیا.
پس چندانی در آن بی نهایتی برفتم
که گفتم بالای این هرگز کسی نرسیده است
و برتر ازین مقام ممکن نیست.
چون نیک نگه کردم
سر خود بر کف پای یکی نبی دیدم.
پس معلوم شد که نهایت حال اولیا
بدایت احوال انبیا است،
نهایت انبیا را غایت نیست.
پس روح من بر همه ملکوت بگذشت
و بهشت و دوزخ بدو نمودند
و به هیچ التفات نکرد و هرچه در پیش او آمد
طاقت آن نداشت و به جان هیچ پیغمبر نرسید،
الا که سلام کرد،
چون به جان مصطفی علیه السلام رسید.
از هیبت و دهشت
چنان مدهوش گشتم که هیچ نماندم.
با آن که به حق رسیدم زَهره نداشتم
به محمد رسیدن.
یعنی هرکس بر قدر خویش
به خدای تواند رسید که حق با همه است.
اما محمد در پیششان در حرم خاص است.
لاجرم تا وادی لااله الا الله قطع نکنی
به وادی محمد رسول الله نتوانی رسید...
اللهم صلی علی محمد و آل محمد🌸
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿بقره/۱۸۶﴾
هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند .🍃🍃🍃
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
🌹" هفت شهر عشق و هفت خان رستم " 🌹
در ادبیات حماسی که پیوند نزدیک با عرفان دارد و روشنترین وجه اشتراک آن دو مبارزه دائمی انسان با دیو است، باز حکایت هفت شهر، یا هفت منزل عشق، را در صورت هفت خان(به معنی هفت خانه) میبینیم. در شاهنامه، رستم (رمز دل) هنگامی که میبیند شاه کیکاووس (رمز نفس ناطقه آدمی) با یارانش (قوای مختلف انسانی) همه به دست دیو سفید (رمز نفس امّاره) اسیر افتاده و نابینا شده اند، به راه میافتد و در هفت مرحله با جادوگران و دیوان و ددان، یعنی لشکریان نفس، از شهوت و غضب، مبارزه میکند و در پایان با کشتن دیو سفید و چکاندن چند قطره از خونِ جگر دیو در چشم کیکاووس و یارانش آنها را بینا میکند و نجات میدهد. مولانا مکرر رستم را پهلوان راه عشق خوانده و در کنار شیر خدا نهاده است.
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
#مولانا
بانگ زدم من که دل دوش کجا میرود
گفت شهنشه خموش جانب ما میرود
گفتم تو با منی دم ز درون میزنی
پس دل من از برون خیره چرا میرود
گفت که دل آن ماست رستم دستان ماست
سوی دیار خطا بهر غزا میرود
#مولانا
سوختم در چاه صبر از بهر آن شاه چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی
#حافظ
#نظامی در وصف معراج پیامبر اکرم گوید:
جریده بر جریده نقش میخواند
گریوه بر گریوه رخش میراند
در کنار تقسیمات هفتگانه از مراحل عشق برخی از اهل معرفت آن را هزار و یک منزل و برخی صد میدان و عده ای چهل یا چهار مرتبه و گروهی دیگر سه گام یا حتی یک گام دانسته اند.
سحرگه رهروی در سرزمینی
همی گفت این معمّا با قرینی
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی
#حافظ
از در خویش تا به خانهٔ دل
عارفان را هزار و یک منزل
#مهدی_الهی_قمشه_ای
بی گمان این تقسیمات همه اعتباری و برای عبرت است و هر یک به گونهای در جذب دلهای مستعد به کیمیای عشق سالکان را چراغ هدایت تواند بود.
برگرفته از پیشگفتار کتاب " گزیده منطق الطیر "
به قلم دکتر حسین الهی قمشه ای
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
4_6017129639871255058.mp3
4.46M
🎵 #هفتمرحلهیعرفان
👤 #استادالهیقمشهای
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
﷽
مراحل و عوالم نفس آدمی در عرفان
۱- طبع: عبارت است از قواى طبیعى که مرحله نازله حقیقت انسانى است؛
یعنى قواى نباتى و آثار و افعال آن؛ مانند خوردن و نوشیدن و امثال آنها.
۲- نفس: بالاتر از مرتبه طبع است که عبارت است از قواى حیوانى و إدراکات حس و خیال و وهم.
۳- قلب: که توجه به عالم غیب دارد، ولی آمیخته است با نظر به عالم شهود. این مقام به مراتب از مقام نفس، عالیتر و برتر است.
۴- روح: آن مرتبه و مقام نفس ناطقه است که از چنگ قواى بدن و آثار طبع و نفس به کلّى رها شده و به عالم قدس پیوسته است.
۵- سرّ: در این مقام است که عارف به معرفت حق و جمال الهى آشنا و بینا میشود و سرّ الهى را در همه موجودات مشاهده میکند.
۶- خفیّ: عارف، در این مرتبه تنها خدا را مشاهده میکند.
۷- اخفى: عارف، در این مقام فناى در حق است. منتهی التفات به فنا هم در این مقام نیست، چنانکه در مقام خفى بود. وصال در این مقام است.
💚
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
مراحل و منازل در راه پوییدن و جُستن عرفان یعنی شناختن رازهای هستی در منطقالطّیر عطار هفت منزل است. او این هفت منزل را هفت وادی یا هفت شهر عشق مینامد.
هفت وادی به ترتیب چنین است:
طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، و فقر که سرانجام به فنا میانجامد.
در داستان منطقالطّیر، گروهی از مرغان برای جستن و یافتن پادشاهشان سیمرغ، سفری را آغاز میکنند. در هر مرحله، گروهی از مرغان از راه باز میمانند و به بهانههایی پا پس میکشند، تا این که پس از عبور از هفت مرحله، از گروه انبوهی از پرندگان تنها «سی مرغ» باقی میمانند و با نگریستن در آینه ی حق درمییابند که سیمرغ در وجود خود آنها است. در نهایت با این خودشناسی مرغان جذب جذبه خداوند میشوند و حقیقت را در وجود خویش مییابند.
منطق الطیر
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
✨ ﷽ ✨
#راهزنان_سیر_و_سلوک
🔹در سير و سلوک، راهزن کسی است که سالک را از سير باز ميدارد و او را به توقّف يا عقبگرد ميکشد.
#راهزنان سفر معنوي را «قُطّاع الطريق» مينامند. اينان در طول سفر فراوانند و در چهرههاي گوناگون رخ مينمايند.
#عارفان، با تأکيد فراوان، سالکان را به شناختن و دوري از رهزنان سفر توصيه کردهاند.
🔸 مصاحب ناجنس همان رفيق بد و به تعبير دعاها قرين سوء است که از مار سمّي خطرناکتر است.
#اقسام_انسانها...
در يک تقسيمبندي انسانها به سه دسته تقسيم ميشوند:
#مؤمنين_غيرسالک
#مؤمنين_سالک
#عارفان_کامل.
🔹رهزنان اين سه دسته متفاوتاند.
#رهزن_مؤمنين_غير_سالک...
♦️ گاه يک اعتقاد غلط و پندار باطل مانع شروع در سلوک است، چه رسد به انسانهايي که به هر دليل، همّت خود را بر تخريب راه عرفان و سلوک قرار داده و ميکوشند هيچ کس به اين راه هدايت نشود.
👆 اينان به خوبي ميدانند که راه خدا چنان شيرين و جذاب است که اگر کسي حقيقت آن را درک کند، محال مينمايد که بدان اقبال نكند و اگر در آن وارد شود، چون ارادت شرط سلوک است، ديگر پشيمان کردنش بسيار مشکل است و لذا با شعار #الدفع_اسهل_من_الرفع يعني #پيشگيري_بر_درمان_مقدم_است، به جان مؤمنين ميافتند و با ادلّة واهي آنان را نسبت به راه خدا بدبين ميسازند.
(در بعضی مواقع هم کسانی بر اثر جهل و نا آگاهی می پندارند که آگاهی کاملی از تصوف و عرفان دارند ،و بر اثر این جهل ،با استناد کردن ناشیانه و متعصبانه به احادیث و روایات سعی در تخریب عرفان و خصوصا شخصیت ها می نمایند و مدام دم از تمسک به اهل بیت علیهم السلام می زنند و به خیال خود ،خلق را از پرداختن به راه عرفان و سلوک باز می دارند.)
#رهزن_سالکان...
🔹 مؤمنين سالک که راه خدا را يافتهاند، ولي هنوز به کمال نرسيدهاند، بيشترين رهزنان را در کمين دارند. رهزن سفر الي الله در سفر اوّل که سالک هنوز به حرم امن الهي نرسيده است، شيطان است.
👌 شياطين انسي و جنّي براي هيچ کس به مانند سالک راه خدا دام پهن نميکنند.
💠 در برخي منازل و مراحل سفر، ابليس لعين خود به جنگ سالک ميآيد و اغوايش را وجهة همّت خود ميسازد. البته شيطان فرستنده است و نفس امّاره آدمي گيرنده است.
بله ، تا نفس هست، مشکل هست به تعبيری زیبا :
«وجودک ذنبٌ لايقاس به ذنبٌ» «هستي تو گناهي است که با هيچ گناهي قابل سنجش نيست».
تا يک سر موی از تو هستی باقی است
آئين دکان خودپرستي باقي است
گفتی بت پندار شكستم رستم
اين بت كه زپندار برستم باقي است.
#به_تعبیر_مولوی:
نفس اژدرهاست او کی مرده است
از غم بی آلتی افسرده است
🔸 از شيطان جنّي که بگذريم به شياطين انسي ميرسيم. همانها که گويا کاري جز راهزني راه خدا ندارند. اينها خود چند گروهاند:
۱. انسانهايي که بر اثر آموزههاي غلط و خطا با سلوک و عرفان سر ناسازگاري دارند.
۲. انسانهاي شکستخورده در مسير سلوک که به راه خدا بدبين شدهاند.
۳. مدعيان دروغين دستگيري که اصلاً اهل راه خدا و سير و سلوک نبودهاند و در پي مطامع نفساني خويشاند.
۴. سالکان ناکاملي که بدون اجازة انساني کامل دستگيري ميکنند.
#سالک_نوپا مانند شکوفة گل است که اگر به دست باغباني حاذق تربيت شود، ميشکفد و عطر و بويش همه را سرمست ميکند و اگر نَفس و نَفَس خبيثي به آن خورد، پژمرده ميگردد و ديگر هرگز شکوفا نميشود.
#انسان_کامل يعني کسي که در «حرم امن الهي» آرميده و از خوف و حزن رهيده است، او «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»است يعني «در قرارگاه صدق نزد پادشاهي توانايند».
#انسان_کامل به تصريح قرآن کريم از دستبرد شيطان مصون است، زيرا از مخلَصين است و شيطان خود اعتراف کرده که از اغواي آنان ناتوان است.🌺
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
4_5846169033589653593.mp3
585K
🍀🌺🌼💐🍀
ای در زمیـن مـا را قمـر
ای نیم شب ما را سحر
ای در خطر ما را سپر
ای ابـــر شکربــار مـن
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی