eitaa logo
معرفت و خودشناسی
638 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
71 فایل
همراهان گرامی سلسله مطالبی که تقدیم می‌گردد در رابطه با مراحل تزکیه نفس و خودسازی و عرفان از منابع غنی اسلامی و ایرانی میباشد با احترام فراوان ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Suroosh_n
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا نماز زنده‌دلان جز نیاز نیست وآنرا که در نیاز نبینی نماز نیست مشتاق را بقطع منازل چه حاجتست کاین ره بپای اهل طریقت دراز نیست رهبانت ار بدیر مغان راه می‌دهد آنجا مقام کن که در کعبه باز نیست گر زانکه راه سوختگان می‌زنی رواست چیزی بگو بسوز که حاجت بساز نیست بازار قتل ما که چو نیکو نظر کنی صیاد صعوه جز نظر شاهباز نیست دردیکشان جام فنا را ز بی نیاز جز نیستی بهیچ عطائی نیاز نیست محمود را رسد که زند کوس سلطنت کز سلطنت مراد دلش جز ایاز نیست عشق مجاز در ره معنی حقیقتست عشق ار چه پیش اهل حقیقت مجاز نیست آن یار نازنین اگرت تیغ می‌زند خواجو متاب روی که حاجت بناز نیست   🌻💛 @maarefat11 معرفت و خودشناسی 🌸🌸🌸🌸
رند و دردی‌کش و مستم چه توان کرد چو هستم بر من ای اهلِ نظر عیب مگیرید که مستم... 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
گفتا تو از کجایی، کآشفته می‌نمایی؟! گفتم منم غریبی از شهرِ آشنایی ...! 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
گفتا تو از کجایی کاشفته می‌‌نمایی گفتم منم غریبی از شهر آشنایی گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری گفتم بر آســـتانت دارم سر گدایی گفتا کدام مرغی کز این مقام خوانی گفتم که خوش‌نوایی از باغ بینوایی گفتا ز قید هستی رو مست شو که رستی گفتم به مِی‌پرستی جستم ز خود رهایی گفتا جویی نَیَرزی گر زهد و توبه ورزی گفتم که توبه کردم از زهد و پارسایی گفتا به دلربایی ما را چگونه دیدی گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربایی گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم گفتم به از ترنجی لیکن بدست نایی گفتا چرا چو ذره با مهر عشــــق بازی گفتم از آنکه هستم سرگشته‌ای هوایی گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند گفتم حدیث مستان سرّی بود خدایی 🌹🌸 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
✨ در دایره‌ی عشق هرآن‌کس که نهد پای از شوق خطت نقطه ز پرگار نداند... 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
آنکه جز نام نیابند نشان از دهنش بر زبان کی گذرد نام یکی همچو منش راستی را که شنیدست بدینسان سروی که دمد سنبل سیراب ز برگ سمنش هرکه در چین سر زلف بتان آویزد آستین پر شود از نافهٔ مشک ختنش گر چه از مصر دهد آگهی انفاس نسیم بوی یوسف نتوان یافت جز از پیرهنش هر غریبی که مقیم در مه رویان شد تا در مرگ کجا یاد بود از وطنش کشتهٔ عشق چو از خاک لحد برخیزد چو نکوتر نگری تر بود از خون کفنش من نه آنم که بتیغ از تو بگردانم روی شمع دلسوخته نبود غم گردن زدنش دوش خواجو سخنی از لب لعلت می‌گفت بچکید آب حیات از لب و ترشد سخنش 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
اگر سرم برود در سر وفـای شما ز سر برون نرود هرگزم هوای شما بخاک پای شما کان‌زمان که خاک شوم هنوز بر نکنم دل ز خاک پای شما چو مرغ جان من از آشیان هوا گیرد کند نزول به خاک در سرای شما در آن زمان که روند از قفای تابوتم بود مرا دل سرگشته در قفای شما که را بجای شما در جهان توانم دید چرا که نیست مرا هیچکس بجای شما ز بندگی شما صد هزارم آزادیست که سلطنت کند آن کو بود گدای شما 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
@shervamusiqiirani-2 - آواز و تصنیفِ خوش نوای بی نوا.mp3
3.63M
ای طبیب درد دلها این دل مجروح را مرهمی نه چون به امید دوا باز آمدیم گر ز بستان بینوا رفتیم یک چندی کنون چون گل و بلبل بصد برگ و نوا باز آمدیم 🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶 گفتا تو از کجائی کاشفته می‌نمائی گفتم منم غریبی از شهر آشنائی گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری گفتم بر آستانت دارم سر گدائی گفتا کدام مرغی کز این مقام خوانی گفتم که خوش نوائی از باغ بینوائی گفتا ز قید هستی رو مست شو که رستی گفتم به می پرستی جستم ز خود رهائی گفتا جویی نیرزی گر زهد و توبه ورزی گفتم که توبه کردم از زهد و پارسائی گفتا به دلربائی ما را چگونه دیدی گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم گفتم به از ترنجی لیکن بدست نائی گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازی گفتم از آنکه هستم سرگشته‌ئی هوائی گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند گفتم حدیث مستان سری بود خدائی 🌺🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف