🔅فقط یک راه باقیمانده!
تنها راه باقیمانده در برابر انسان متفکر ، راه بازگشت به هستی است . بازگشت به هستی، مسبوق به آگاه شدن از محدودیت و تناهیِ عقل مُدْبِر و فتنهگری و دلربایی اوست. نیز مسبوق است به وقوف بر این که عقل گریزپا و گریخته از حق، نمیتواند با پشت کردن به وجود و اعراض از حق ، سر از جایی درآورد جز عدمستان کفر ، و برهوت دربِدری و سرگردانی و سقوط در درههای هولناک تاریکی و نیستی. باید چهرهٔ عقل را به جانب مسجدالحرامِ وجود بازگرداند، باید او را توبه داد، باید گرد و غبار این راه طیشده در بیابان خشک و سوزان ادراکات بشری را از سیمایش شست و او را به دروازههای امن ایمان رساند؛ تا در برکهٔ مبارک برکاتِ هستی متبرک گردد و در فضای عشق و اشتیاق به حقیقت ، تنفس کند و در سپهر تفکر به پرواز درآید و با بال و پر ایمان به غیب، خود را به کهکشان عبودیت حق برساند.
📚«تأملی در فلسفهٔ تاریخ عقل»
#دکتر_نصرالله_حکمت
صص ۱۰۰ و ۱۰۱
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
🔅عشق از دیدگاه شیخ کبیر ابن عربی:
#ابن_عربی در جایی اين پرسش را طرح میكند كه: «ما كأس الحُبّ؟»(جامِ عشق چيست؟) مراد وی از «جام عشق» ظرفی است كه محبت در آن حلول میكند و متجلی میشود. پاسخ او اين است كه: «جام عشق، قلب عاشق است نه عقل و حس او». اكنون اگر از او بخواهيم توضيح دهد كه چرا قلب، جايگاه حلول عشق است، خواهد گفت كه: رفتار و كردارِ محبوب متنوع است و «هر لحظه به رنگی بت عيار درآيد»؛ عقل و حس گرفتار قيودند و تختهبندِ محدوديت خويش؛ از اين رو نمیتوانند ظرفی مناسب برای قبول مظروفی پُركرشمه و هزار چهره باشند. علاوه بر آن «عشق، احكامی فراوان، مختلف و متضاد دارد و هيچ قُوهای از قوای انسان، اين احكام را برنمیتابد مگر آن كه توانِ آن را داشته باشد كه همراه با آن احكام متضاد عشق، در انقلاب و تحول باشد و تنها قلب است كه اين توان را دارد»
قلب همانندِ ظرفی بلورين و شفاف، همواره در حال پذيرش تنوع الوان مايعاتی است كه درون آن ريخته میشود و آماده است كه به رنگ آنها درآيد چرا كه رنگ عشق، رنگِ معشوق است. بنابراين تقيّد و محدوديت عقل و حس به آنها اجازه نمیدهد كه وارد حوزهی محبت و عشق شوند. عقل، نه قادر به معرفت و ادراك زيبایی است و نه توانِ قبول عشق را دارد. جمال و زيبایی معشوق بر قلب تجلی میكند؛ عشق پيدا میشود؛ آنَك همهی قوا و نيروهای انسان، معشوق و همهی متعلقاتش را زيبا میبيند.
در همين وادیِ عشق است كه ابن عربی بر اهميت و شرافت شنيدن و سماع تأكيد میكند و آن را به مراتب برتر از رؤيت و ديدن میداند. ممكن است عشقهای طبيعی و مجازی مولود نظر باشد، اما عشق به خدا، بر اثر خبر و شنيدن كلام الهی حاصل میشود:
«حبي لغيرك موقوف علي النظر
الا هواك فمبناه علي الخبر»
(گرچه غيرِ تو را با ديدن دوست دارم اما دلدادگیام به تو مبتنی بر شنيدن است).
نيز میگويد:
گوش، عاشق میشود چشم نيز. اما بسيار فرق است ميانِ عشقِ چشم و عشقِ گوش.(گوش، عاشقِ آن چيزی میشود كه وهم {يعنی خيال} من، آن را به تصوير میكشد و چشم، دلدادهی صورتهایی میشود كه محسوس است).
✍#دکتر_نصرالله_حکمت
🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف