eitaa logo
معرفت و خودشناسی
654 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.1هزار ویدیو
79 فایل
همراهان گرامی سلسله مطالبی که تقدیم می‌گردد در رابطه با مراحل تزکیه نفس و خودسازی و عرفان از منابع غنی اسلامی و ایرانی میباشد با احترام فراوان ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Suroosh_n
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5922484580895424744.mp3
زمان: حجم: 4.72M
جانِ جان 🎼💖 آنک بی‌باده کند جان مرا مست کجاست و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم و آنک سوگند من و توبه‌ام اشکست کجاست و آنک جان‌ها به سحر نعره زنانند از او و آنک ما را غمش از جای ببرده‌ست کجاست جان جان‌ست وگر جای ندارد چه عجب این که جا می‌طلبد در تن ما هست کجاست غمزه چشم بهانه‌ست و زان سو هوسی‌ست و آنک او در پس غمزه‌ست دل خست کجاست پرده روشن دل بست و خیالات نمود و آنک در پرده چنین پرده دل بست کجاست عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد و آنک او مست شد از چون و چرا رست کجاست "اے مردمان بگویید آرامـ جان من ڪو" 🌹 . 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
محسن چاوشی- لیلا دشتی4_5787192230603130940.mp3
زمان: حجم: 10.56M
شمع دل است او... ای تو امان هر بلا، ما همه در امان تو؛ جانِ همه خوش است در سايه لطف جان تو شاه همه جهان تویی، اصل همه کسان تویی چونک تو هستی آن ما، نيست غم از کسان تو 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
هله خیزید که تا خویش ز خود دور کنیم نفسی در نظر خود نمکان شور کنیم هله خیزید که تا مست و خوشی دست زنیم وین خیال غم و غم را همه در گور کنیم وهم رنجور همی دارد ره جویان را ما خود او را به یکی عربده رنجور کنیم غوره انگور شد اکنون همه انگور خوریم وانچ ماند همه را بادهٔ انگور کنیم وحی زنبور عسل کرد جهان را شیرین سورهٔ فتح رسیدست به ما، سور کنیم ره نمایان که به فن راه‌زنان فرح‌اند راه ایشان بزنیم و همه را عور کنیم جان سرمازدگان را تف خورشید دهیم کار سلطان جهان‌بخش به دستور کنیم کشت این شاهد ما را به فریب و به دغل صد چو او را پس ازین خسته و مهجور کنیم تاکنون شحنهٔ بد او دزدی او بنماییم میر بودست، ورا چاکر و مأمور کنیم همه از چنگ ستمهاش همی زاریدند استخوانهای ورا بر بط وطنبور کنیم کیمیا آمد و غمها همه شادیها شد ما چو سایه پس ازین خدمت آن نور کنیم بی‌نوایان سپه را همه سلطان سازیم همه دیوان سپه را ملک و حور کنیم نار را هر نفسی خلعت نوری بخشیم کوهها را ز تجلی همه چون طور کنیم خط سلطان جهانست و چنین توقیع است که ازین پس سپس هر غزلی ترجیع است 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
به گِردِ دل‌ همی‌گَردی، چه خواهی کرد؟ می‌دانم چه خواهی کرد؟ دل را خون و رُخ را زَرد، می‌دانم یکی بازی بَرآوَرْدی، که رَخْتِ دل همه بُردی چه خواهی بعد از این بازی دِگَر آوَرْد، می‌دانم به یک غَمْزه جِگَر خَستی، پَس آتش اَنْدَرو بَستی بِخواهی پُخت، می‌بینم، بِخواهی خَورْد می‌دانم به حَقِّ اشکِ گرمِ من، به حَقِّ آهِ سردِ من که گَرمَم پُرس چون بینی، که گرم از سرد می‌دانم مرا دلْ سوزد و سینه، تو را دامَن، ولی فَرق است که سوز از سوز و دود از دود و دَرد از دَرد می‌دانم به دل گویم که چون مَردان، صبوری کُن، دِلم گوید نه مَردم، نی زَن، اَرْ از غَم زِ زن تا مَرد می‌دانم دِلا چون گَرد بَرخیزی زِ هر بادی،‌ نمی‌گفتی که از مَردی، بَرآوردن زِ دریا گَرد، می‌دانم؟ جوابم داد دل کان مَهْ چو جُفت و طاق می‌بازَد چو تَرسا جُفت گوی‌‌‌ام گَر زِ جُفت و فَرد می‌دانم چو در شطرنج شُد قایم، بِریزَد نَرْدِ شش پنجی بگویم ماتِ غَم باشم، اگر این نَرد می‌دانم 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
باصره منش-تهران@Monajat4_6044210907616117017.mp3
زمان: حجم: 21.81M
مناجات فقری مرا آن دلبر پنهان همی‌گوید به پنهانی به من ده جان به من ده جان چه باشد این گران جانی یکی لحظه قلندر شو قلندر را مسخر شو سمندر شو سمندر شو در آتش رو به آسانی   🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود @asharenabir ✨🤍 موسیقی: کارن همایونفر 🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند که سخت دست درازند بسته پات کنند نگفتمت که بدان سوی دام در دامست چو درفتادی در دام کی رهات کنند نگفتمت به خرابات طرفه مستانند که عقل را هدف تیر ترهات کنند چو تو سلیم دلی را چو لقمه بربایند به هر پیاده شهی را به طرح مات کنند بسی مثال خمیرت دراز و گرد کنند کهت کنند و دو صد بار کهربات کنند تو مرد دل تنکی پیش آن جگرخواران اگر روی چو جگربند شوربات کنند تو اعتماد مکن بر کمال و دانش خویش که کوه قاف شوی زود در هوات کنند هزار مرغ عجب از گل تو برسازند چو ز آب و گل گذری تا دگر چه‌هات کنند برون کشندت از این تن چنان که پنبه ز پوست مثال شخص خیالیت بی‌جهات کنند چو در کشاکش احکام راضیت یابند ز رنج‌ها برهانند و مرتضات کنند خموش باش که این کودنان پست سخن حشیشی‌اند و همین لحظه ژاژخات کنند 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
درآ تا خرقه قالب دراندازم همین ساعت درآ تا خانه هستی بپردازم همین ساعت صلا زن پاکبازی را رها کن خاک بازی را که یک جان دارم و خواهم که دربازم همین ساعت کمان زه کن خدایا نه که تیر قاب قوسینی که وقت آمد که من جان را سپر سازم همین ساعت چو بر می‌آید این آتش فغان می‌خیزد از عالم امانم ده امانم ده که بگدازم همین ساعت جهان از ترس می‌درد و جان از عشق می‌پرد که مرغان را به رشک آرم ز پروازم همین ساعت 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف
هَله هُش دار که در شهرْ دو سه طَرّارند که به تدبیرْ کُلَهْ از سَرِ مَه بردارند دو سه رندند که هُشیارْ دل و سَرمستند که فَلَک را به یکی عربده در چرخ آرند سَر دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند ساقیانند که انگور نمی‌افشارند یارِ آن صورتِ غیبند که جانْ طالب اوست همچو چشم خوش او خیره کُش و بیمارند صورتی‌اند ولی دشمن صورت‌هایند در جهانند ولی از دو جهان بیزارند همچو شیران بِدَرانند و به لب می‌خندند دشمن همدگرند و به حقیقتْ یارند خَرفروشانه یکی با دگری در جنگند لیک چون وانگری مُتَّفقِ یک کارند همچو خورشیدْ همه روزْ نظر می‌بخشند مَثَلِ ماه و ستارهْ همه شب سَیّارند گر به کفْ خاک بگیرند زَرِ سرخ شود روزْ گندم دِرَوَند اَر چه به شبْ جو کارند دلبرانند که دلْ بَر ندهد بی‌ بَرِشان سَروَرانند که بیرونْ ز سَر و دستارند شِکَّرانند که در معده نگردند تُرُش شاکرانند و از آن یارْ چه برخوردارند مَردُمی کن برو از خدمتشان مَردُم شو زان‌که این مَردُمِ دیگرْ همه مَردُمخوارند بَس کن و بیش مگو گرچه دهانْ پُر سُخَنَست زان‌که این حرف و دَم و قافیه هم اَغیارند 🌸🍃🌺🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه معارف