eitaa logo
كانال معارف الهي انصاري بحريني
424 دنبال‌کننده
30 عکس
19 ویدیو
5 فایل
فعاليتهاى فرهنگی (سخنرانی - کلاس - خاطرات - ادعیه - ذکر - مراسم)
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خداوند بخشنده و مهربان منصوره در آسمان درس دهم: فاطمه و فرزند نجات‌بخش او پیش از ورود به بحث درباره نجات‌دهنده و نجات‌یافته، ضروری است که به دو مقدمه بپردازیم: مقدمه اول: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رحمت برای جهانیان است. این بدان معناست که خداوند متعال تا زمانی که پیامبر در میان مردم باشد، آنان را عذاب نمی‌کند. چنان‌که خداوند فرمود: «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ». این موضوع را در درس‌های پیشین به تفصیل بررسی کردیم. مقدمه دوم: قطعیت و جدایی که پیش‌تر درباره آن صحبت کردیم و مفهوم فاطمیه به آن اشاره دارد، صرفاً به معنای جدایی به صورت کلی نیست؛ بلکه چون با آتش مرتبط است، معنای آن رهایی و نجات از آتش است. بنابراین، فاطمیه به معنای نجات و رهایی هماهنگ است. ندبه و استغاثه: بیایید با آنچه برای پیامبران (علیهم السلام) رخ داد آغاز کنیم و ببینیم چگونه از شرّ ستمگران رهایی یافتند، زمانی که نجات فاطمی آنان را شامل شد. این در شرایطی بود که دیگر طاقتشان طاق شده و دل‌هایشان به گلو رسیده بود و به درگاه خداوند استغاثه کردند. در مورد آل فرعون، می‌دانیم که چقدر بر بنی‌اسرائیل ستم کردند! اما خداوند آنان را از شر فرعون نجات داد، همان‌گونه که فرمود: «وَإِذْ أَنجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ» (اعراف: 141). در این شرایط سخت، خداوند بنی‌اسرائیل را به وسیله موسی (علیه السلام) نجات داد. اگر خداوند آنان را نجات نمی‌داد، به طور کامل نابود می‌شدند. آنان نیاز شدیدی به نجات داشتند. این روند، که فضای زندگی بر فرد یا گروهی تنگ می‌شود تا به شدت به نجات نیاز پیدا کنند، و سپس خداوند آنان را به وسیله پیامبری برگزیده نجات می‌دهد، در تاریخ بارها تکرار شده است. پیش از موسی (علیه السلام)، در داستان نوح (علیه السلام) نیز همین اتفاق رخ داد. در آیه 64 از سوره اعراف می‌خوانیم: «فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ» و خداوند نوح و همراهانش را در کشتی نجات داد و کسانی را که آیات خدا را تکذیب کردند غرق کرد. در اینجا نیز می‌بینیم که خداوند شرایط را بر مؤمنان به نوح (علیه السلام) سخت کرد تا به شدت به نجات نیاز پیدا کنند و سپس آنان را نجات داد و قوم نوح را مجازات کرد. این ماجرا در مورد قوم‌های دیگر نیز تکرار شد: قوم عاد، ثمود، قوم ابراهیم (علیه السلام)، قوم لوط (علیه السلام)، قوم شعیب و دیگران. صبر شعیب و مقایسه آن با صبر زهرا: در مورد پیامبر شعیب (علیه السلام)، هنگامی که قوم او ظلم و طغیان را به اوج رساندند و نصیحت‌ها و هشدارهای او را تکذیب کردند، شعیب (علیه السلام) به آنان چنین فرمود: «وَیَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّی عَامِلٌ، سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ، وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ، وَارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَكُمْ رَقِیبٌ» (هود: 93). سرانجام، وقتی فرمان خداوند فرا رسید، او و مؤمنان اندکش را نجات داد: «وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا شُعَیْبًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا، وَأَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ، فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ» (هود: 94). شعیب (علیه السلام) با تعداد کمی از مؤمنان نجات یافت، در حالی که قوم ظالم او هلاک شدند. تفاوت صبر زهرا (سلام الله علیها) با شعیب: رغم اینکه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) قرب و منزلتی بالاتر از بسیاری از انبیاء داشت و دعای او برای عذاب قومش قطعاً مستجاب می‌شد، اما او چنین نکرد. او راه صبر، تحمل و ایثار را برگزید تا رسالت محمدی حفظ شود. برخلاف پیامبر شعیب (علیه السلام) که مأموریت محدودی داشت، مأموریت زهرا (سلام الله علیها) جهانی و مرتبط با بقای خط امامت و ولایت بود که قرار بود امتداد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تضمین کند. این تفاوت عظیم نشان می‌دهد که صبر و ایثار فاطمه (سلام الله علیها) نه تنها برای حفظ حقانیت شخصی، بلکه برای بقای کل امت و رسالت محمدی بوده است. نتیجه‌گیری: همان‌طور که شعیب و مؤمنان اندک او نجات یافتند و سایرین هلاک شدند، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز هسته‌ای کوچک از شیعیان وفادار و یاران حقیقی اسلام را حفظ کرد که راه بقای اسلام حقیقی شدند. این نقش تاریخی و حیاتی، او را به یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های صبر، ایثار و مقاومت تبدیل کرده است. فلسفه خلقت و عمق مصیبت: خداوند متعال انسان و جن را برای هدفی عظیم خلق کرده است: عبادت و بندگی او، چنان‌که فرمود: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» (ذاریات: 56). در طول تاریخ، پیامبران برای تحقق این هدف عظیم تلاش کردند و مردم را به یاد خداوند و
د برای حفظ دین گشود. مأموریت او محدود به زمان یا مکان خاصی نبود، بلکه جهانی و جاودانه بود. او نه تنها از خط امامت و ولایت دفاع کرد، بلکه زمینه را برای ظهور نهایی حق و عدالت فراهم ساخت. زهرای نجات‌بخش: فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نه تنها مدافع اسلام محمدی بود، بلکه خود نجات‌بخش امت و راهنمای مؤمنان است. او در لحظه‌های حساس تاریخ اسلام، همچون کشتی نوح، کسانی را که به حقانیت او ایمان داشتند، از طوفان ظلم و انحراف نجات داد. او با ایستادگی و فداکاری، نشان داد که حتی یک گروه کوچک از مؤمنان، اگر در راه حق باشند، می‌توانند نجات‌بخش دین و امت باشند. این همان حقیقتی است که در داستان کشتی نوح و یاران شعیب بازتاب یافته است. نتیجه‌گیری: فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با صبر، تحمل، و فداکاری خود نه تنها نقش یک مادر، همسر، و مدافع را ایفا کرد، بلکه محور بقای دین و عدالت شد. او با تحمل سختی‌ها و مظلومیت، راه را برای ظهور فرزندش امام مهدی (عجل الله فرجه) هموار ساخت. او نه تنها مادر امام عصر است، بلکه خود نمادی از صبر و مقاومت برای تمام مؤمنان در طول تاریخ است. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با نقش تاریخی خود، اثبات کرد که حقیقت و عدالت، هرچند زیر فشار ظلم و انحراف قرار گیرند، سرانجام پیروز خواهند شد. شعله‌ای که او روشن کرد، همچنان می‌سوزد و به دست فرزندش، منجی نهایی، به اوج خواهد رسید و جهان را از عدل و قسط پر خواهد کرد
ایام او فرا خواندند. همان‌گونه که در قرآن آمده است: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ» (ابراهیم: 5). پیامبران انسان‌ها را به سوی عبودیت و پرستش خداوند هدایت می‌کردند و همه رنج‌ها، آزارها، شکنجه‌ها و شهادت‌های آنان در مسیر این هدف مقدس بود. زمانی که رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان خاتم پیامبران آمد، این مسیر کامل شد و هدف نهایی عبودیت و بندگی به کمال خود رسید. اما حادثه سقیفه یک انحراف کامل از این هدف الهی بود. سقیفه تنها یک اتفاق سیاسی نبود، بلکه یک انحراف قطعی از مسیر رسالت محمدی بود. این همان چیزی است که مصیبت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را به بزرگ‌ترین مصیبت تبدیل کرد؛ زیرا تنها یک حادثه شخصی نبود، بلکه پیامد مستقیم آن انحرافی بود که مسیر امت را از راه الهی منحرف ساخت. نقش فاطمه زهرا در حفظ اسلام: فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تنها یک شخصیت مظلوم نبود، بلکه اولین مدافع خط امامت و ولایت بود. او نه برای دفاع از حق شخصی، بلکه برای حفظ بقای رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به میدان آمد. او با شجاعت تمام، انحراف را آشکار کرد و از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و نهاد کوچک اما مستحکمی که اسلام حقیقی را حفظ کرد، دفاع نمود. این گروه کوچک از یاران همانند کشتی نوح بودند که نجات‌یافتگان را حمل کردند و دیگران در طوفان هلاک شدند: «قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ» (هود: 48). فاطمه زهرا: نجات‌بخش برای نجات‌دهنده: فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نه تنها منجی شیعیان و محبانش، بلکه اساس بقای اسلام محمدی بود که در نهایت به کمال خود با ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه) خواهد رسید. فداکاری‌های او سنگ بنای نجات امت از هلاکت کامل در لحظه‌ای حساس و بحرانی از تاریخ بود. او در میان ظلم و فشار، والاترین تصویر از صبر و ایثار را به نمایش گذاشت. در لحظه‌ای که میان در و دیوار قرار گرفت، او به جای نفرین قومش، صبر پیشه کرد و از راه فداکاری و تحمل، شعله ایمان و ولایت را زنده نگه داشت. این صبر، همان‌طور که در زیارتنامه او آمده است: «یَا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَكِ، فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً». انتقام الهی و هدایت: صبر و فداکاری فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نه تنها اسلام را از نابودی نجات داد، بلکه زمینه‌ساز انتقام الهی از ظالمان و برپایی عدالت جهانی شد. انتقام او در ظهور فرزندش، امام مهدی (عجل الله فرجه)، تحقق خواهد یافت. او کسی است که حقوق پایمال‌شده را بازخواهد گرداند، عدالت الهی را بر زمین گسترده خواهد کرد و جهان را از ظلم و فساد پاک خواهد ساخت. صبر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شعله‌ای از امید و مقاومت را زنده نگه داشت که تا روز ظهور، در دل‌های مؤمنان باقی خواهد ماند. فلسفه صبر فاطمه زهرا و مأموریت جهانی او: صبر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تنها به معنای تحمل رنج و درد نبود، بلکه یک مأموریت الهی برای حفظ دین و آماده‌سازی زمینه ظهور منجی بود. او با صبر و تحمل، نقش مادرانه خود را در ساختن آینده‌ای روشن برای امت اسلامی ایفا کرد. همان‌طور که امام علی (علیه السلام) در لحظه دفن او فرمود: «فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِيلاً» (چه بسیار اندوه‌هایی که در سینه داشت و راهی برای بیان آن نیافت). این اندوه‌ها، دردها و مظلومیت‌ها تنها برای خود او نبود؛ بلکه برای آینده اسلام و بقای راه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. او می‌دانست که صبرش بذر امیدی است که در نهایت به ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه) منجر خواهد شد، کسی که زمین را از عدالت و قسط پر خواهد کرد. جایگاه فاطمه زهرا در برنامه الهی: نقش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در تاریخ اسلام تنها به دوران زندگی‌اش محدود نمی‌شود. او محوری است در مسیر هدایت الهی، که نقش او در بقای اسلام و تحقق عدالت الهی از زمان خودش تا ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه) ادامه دارد. او مادر امامی است که قرآن از او به عنوان «بقیة الله» یاد کرده است. در کلام امام زمان (عجل الله فرجه) آمده است: «فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (دختر پیامبر برای من الگویی نیکو است). مقایسه صبر فاطمه با صبر انبیاء: فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از بسیاری از پیامبران در صبر و تحمل پیشی گرفت. انبیایی مانند نوح، موسی، و شعیب (علیهم السلام) در مقابل ظلم قوم خود به خداوند شکایت کردند و برای نجات خود و مؤمنان دعا نمودند. اما فاطمه (سلام الله علیها) با وجود آنکه می‌توانست با یک دعا قوم ظالم را نابود کند، چنین نکرد. او با صبر خود راهی جدی
خلاصه درس دهم: فاطمه و فرزند نجات‌بخش او این درس به بررسی نقش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در نجات امت اسلامی و بقای اسلام حقیقی می‌پردازد. دو مقدمه مطرح شده‌اند: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رحمت برای جهانیان است و حضور او مانع عذاب الهی می‌شد. مفهوم "فاطمیه" به معنای نجات و رهایی از آتش است. نجات و رهایی در تاریخ: داستان نجات بنی‌اسرائیل از فرعون به وسیله حضرت موسی (علیه السلام) و رهایی نوح و یارانش از طوفان نشان‌دهنده نیاز مومنان به منجی است. این سنت الهی در تاریخ بارها تکرار شده است. صبر فاطمه زهرا (س): برخلاف شعیب (ع) که از خداوند برای قوم ظالم درخواست عذاب کرد، حضرت زهرا (س) راه صبر و ایثار را برگزید تا رسالت پیامبر (ص) و خط امامت حفظ شود. انحراف سقیفه و نقش فاطمه زهرا: حادثه سقیفه انحراف بزرگی در مسیر رسالت محمدی بود. حضرت زهرا (س) با شجاعت از امامت علی (ع) دفاع کرد و بقای اسلام را تضمین نمود. فلسفه صبر فاطمه زهرا: صبر و مظلومیت حضرت زهرا (س) فراتر از مسائل شخصی بود و برای حفظ اسلام و آماده‌سازی ظهور امام مهدی (عج) صورت گرفت. نتیجه‌گیری: فاطمه زهرا (س) با صبر و فداکاری خود، نماد مقاومت و نجات‌بخش امت اسلامی شد. او مادر امام مهدی (عج) و پیشگام راهی بود که به ظهور عدالت جهانی منجر خواهد شد.
بسم الله الرحمن الرحیم خداوند در این ایام، خصوصا در این ماههای اخیر که با تحولات سریع و عجیبی در منطقه و جهان همراه بودیم، می‌خواهد با زبان صحنه و آیات، ما را متوجه برنامه خود و همچنین نقاط قوت و ضعف مان قبل از ورود به جنگ جدی با اسرائیلیان کند، چون ما هنوز برآورد دقیقی از توان مادی و تکنولوژیک دشمنان قسم خورده اسلام نداریم چه رسد به قوای غیر مادی و نوع بکار گیری آنها، و بالتبع آمادگی کامل برای یک رویارویی مقتدرانه و همه جانبه را نداشته و گاها غافلگیر می شویم لذا بایستی قبل از ورود به جنگ گسترده و اساسی با اسرائیل و سرکوبی فساد اول آنها، تمامی نقاط ضعف جبهه خود را شناخته و در جهت برطرف کردن آنها بر آئیم و در مدت کوتاهی که تا سرکوبی فساد بنی اسرائیل داریم طبق نسخه های دقیق قرآنی رشد کرده و به موقعیت شایسته و خدایی "عبادالنا" برسیم تا خداوند ما را مسلح به "باس شدید" (قوای الهی و چند لایه) کند. در اینصورت دقیقا طبق برنامه خدا در سوره اسرا آیه ۵ عمل کرده و چون سرکوبی فساد بنی اسرائیل گام اول پیش رو ماست لذا این دست و پنجه نرم کردن با افراد خبیث در حقیقت مانوری است برای ورود مقتدرانه به آخرالزمان حوادث که در آیات ۶ و ۷ سوره اسرا توضیح داده شده است. ما باید بدانیم و یاد بگیریم که راهی غیر از مسیری که خدا برویمان باز کرده نداریم و در صحنه های پیش رو بایستی طبق برنامه خدا رفتار کنیم تا آسیب نبینیم والا اگر دشمن با قوای شیطانی خود وارد فاز ترورها و یا به آشوب کشاندن کشور شود و ما همچنان نسبت به آیات الهی و راهی که خدا در قرآن مطرح کرده غافل باشیم هزینه بیداریمان بسیار سهمگین و بالا می رود. خدا کمکمان کند ان شاءالله
Photo from شيخ ابراهيم انصاری
توصیف حالات جسمانی او: "نحلت حتى صار جسمها كخيال": تعبیری از شدت ضعف و لاغری او به دلیل دردها و غم‌های شدید. "أصبحت كالظل تمشي على الأرض": وصفی از لاغری مفرط او که گویی جسم مادی خود را از دست داده است. "ما بين الحائط والباب، أسقطوا جنينها وكسروا ضلعها": تصویری از آسیب جسمانی مستقیمی که به او وارد شد. توصیف حالات روانی او: "محترقة القلب من مصاب أبيها": نشان‌دهندهٔ اندوه عمیقی که او را فراگرفته بود. "بكت حتى احمرت عيناها وانطفأ نور وجهها": اشاره به تأثیر اندوه بر چهره و حالت او. "ما زالت تبكي لفقد أبيها حتى قيل إنها لن تتوقف": نشان‌دهندهٔ استمرار گریه و اندوه برای مدت طولانی. توصیف وضعیت اجتماعی او: "لم يبقَ لها معين ولا ناصر": تصویری از احساس تنهایی و بی‌یاوری او. "كانت تقول: يا أبتاه، ماذا لقينا بعدك؟": پرسشی که ظلم و بی‌یاوری او را منعکس می‌کند. "لم تجد من يرد عنها الظلم أو ينصرها": بیانگر نبود پشتیبانی و حمایت از او. تعابیری که غم او را وصف می‌کنند: "كانت تجلس عند قبر أبيها وتبكي حتى يصيبها الإغماء": نشان‌دهندهٔ شدت وابستگی او به پیامبر و غم از دست دادن او. "ما رأيناها مبتسمة بعد وفاة أبيها": تصویری از غمی که تا پایان زندگی همراه او بود. "كان بكاؤها يُسمع من جدران بيتها، حتى شكا الجيران بكاءها": بیانی از حزنی که نتوانست آن را پنهان کند. تعابیر دربارهٔ حالت او در کنار امام علی (علیه السلام): "كانت تقول لعلي: دفعتك الأمة وأنا حية، فكيف إن متُّ؟": تصویری از نگرانی او نسبت به امام علی و مظلومیت او. "كانت تعضد عليًا في المصاب وتحثه على الصبر": اشاره به نقش حمایتی او با وجود رنج شخصی. توصیف صحنهٔ وفات او: "قالت لعلي: لا تدفنّي أمام من ظلموني": نشانه‌ای از رد کردن ظلم حتی پس از مرگ. "أوصته أن تكون جنازتها سرًا، وأن تُدفن ليلًا": اشاره به احساس بی‌وفایی که حتی در آخرین لحظات زندگی او را همراهی کرد.
abass.MP3
20.63M
تافذ البصيرة - شب شهادت حضرت أم البنين ع - هيئت رقبة بنت الحسين - مشهد
متن فوق به زبان فارسی ترجمه می‌شود: مهم و خطرناک ‼️ دونالد ترامپ سخن می‌گوید: با صراحتی که شاید بسیاری جرأت بیان آن را ندارند، با اینکه گفتارش آمیخته به وقاحت، رذالت و خصومت است، اما به دلیل شفافیتش قابل توجه است. باید اذعان کرد که در این صحبت‌ها حقیقتی تلخ نهفته است. ترامپ در کنفرانس اخیر جمهوری‌خواهان به شکلی آشکار و ترسناک درباره آنچه در جهان می‌گذرد و آینده آن در پرتو تغییرات ۴۰۰ سال گذشته صحبت کرده است. شاید این سخنان هشداری باشد که ما را از خواب بیدار کند و از نزاع‌ها و کشمکش‌های بی‌ثمر نجات دهد. خلاصه صحبت‌های ترامپ در یک گفتگوی مستقیم: آقایان، امروز تصمیم گرفته‌ام که هر آنچه در جریان است را به شما بگویم و اینکه جهان به کدام سمت حرکت می‌کند. از تغییراتی که طی ۴۰۰ سال گذشته رخ داده است، صحبت کنیم. به یاد دارید سال ۱۷۱۷ که جهان جدید متولد شد؟ به یاد دارید اولین دلار در سال ۱۷۷۸ چاپ شد؟ و برای اینکه این دلار بتواند حکومت کند، دنیا نیاز به یک انقلاب داشت، که همان انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ بود. این انقلاب همه چیز را تغییر داد و جهانی که ۵۰۰۰ سال تحت تسلط ادیان و اساطیر بود، جای خود را به یک نظام جهانی جدید داد که در آن پول و رسانه حکمرانی می‌کنند. جهانی که در آن جایی برای خدا و ارزش‌های انسانی نیست. تعجب نکنید که ما نمونه‌ای از این نظام جهانی جدید هستیم. سیستمی که ماهیت شغلی مانند من، بدون ارزش‌های انسانی و اخلاقی را ممکن می‌کند. برای من مهم نیست که یک کشتی‌گیر بمیرد، آنچه مهم است این است که کشتی‌گیری که روی آن شرط بسته‌ام، برنده شود. با این حال، این سیستم جهانی مرا به ریاست‌جمهوری رسانده است، من که اداره‌کننده مؤسساتی برای قمار هستم! اگر اخلاق دیگر معیار نیست، پس آنچه امروز جهان را اداره می‌کند، منافع است. سیستم ما با صبر و بدون خستگی عمل کرده است، تا جایی که قدرت کلیسا از بین رفته است، دین از سیاست جدا شده و سکولاریسم برای مقابله با مسیحیت پدید آمد. همچنین، زمانی که چیزی به نام خلافت عثمانی سقوط کرد و حتی یهودیت نیز قربانی این سیستم شد، چون ما آن را در سیستم جهانی درگیر کردیم. امروز اکثریت جهان از یهودیان متنفر است، به همین دلیل ما قانونی برای محافظت از یهودیت وضع کردیم. بدون این قانون، یهودیان در همه جای جهان کشته می‌شدند. این نشان می‌دهد که در این نظام جهانی جدید جایی برای ادیان وجود ندارد. شما امروز هرج و مرج گسترده‌ای را در سراسر جهان می‌بینید. این یک تولد جدید است، تولدی که هزینه آن خون‌های بسیاری است. ما، به عنوان بخشی از این سیستم جهانی، از این وضعیت ناراحت نیستیم، چون دیگر احساسات و عواطفی نداریم. کار ما شبیه یک ماشین شده است. به عنوان مثال، ما تعداد زیادی از عرب‌ها و مسلمانان را می‌کشیم، پولشان را می‌گیریم، زمین‌هایشان را اشغال می‌کنیم و ثروت‌هایشان را مصادره می‌کنیم. شاید کسی بگوید این خلاف قوانین است، اما پاسخ ما ساده است: آنچه ما با عرب‌ها و مسلمانان می‌کنیم، بسیار کمتر از کاری است که خودشان با یکدیگر می‌کنند. آنها خائن و احمق هستند… شایعه‌ای در جهان عرب وجود دارد که آمریکا میلیاردها دلار به اسرائیل می‌دهد، اما این یک دروغ است. این عرب‌ها هستند که میلیاردها دلار به آمریکا می‌دهند و آمریکا نیز این پول را به اسرائیل می‌دهد. عرب‌ها احمق هستند، چون به دلایل طایفه‌ای با یکدیگر می‌جنگند، در حالی که زبانشان یکی است و اکثراً از یک دین پیروی می‌کنند. بنابراین، منطقی است که این جوامع نباید بقا داشته باشند. در مورد ایران، ما با این کشور نمی‌جنگیم چون به ما حمله کرده است، بلکه ما هستیم که تلاش می‌کنیم آن را نابود کنیم و نظامش را تغییر دهیم. ما این کار را با بسیاری از کشورها انجام داده‌ایم. اگر بخواهید قوی‌ترین کشور جهان باقی بمانید، باید دیگران را ضعیف کنید. ما دیگر پشت بهانه‌هایی مانند «دموکراسی» پنهان نمی‌شویم. امروز آمریکا دیگر پلیس جهان نیست، بلکه یک شرکت است. شرکت‌ها می‌فروشند و می‌خرند و با کسی هستند که بیشتر پرداخت کند. و برای ساختن، باید تخریب کرد، و هیچ جایی برای تخریب بهتر از جهان عرب وجود ندارد… (هرکس این مطلب را می‌خواند، برای آگاهی و هشدار به دیگران نشر دهد. شاید از خواب غفلت بیدار شویم.) در صورت نیاز به توضیحات بیشتر یا ویرایش ترجمه، اطلاع دهید.
* فاطمیه سرچشمه‌ای برای دفع شرور از مؤمنان است؛ چنان‌که در حدیث شریف آمده است، آنان را از تاریکی‌ها رهایی می‌بخشد و از خسران و زیان نجات می‌دهد. ورود به ساحت فاطمیه مقامی بس والا و عظیم است که تنها نصیب کسانی می‌شود که به حق علوی تمسک جسته‌اند، با شجاعت در برابر باطل ایستاده‌اند و با صدق و اخلاص در کنار امام علی علیه‌السلام بوده‌اند. * فاطمیه به معنای پیوند عمیق و پایدار با ولایت در هر حال، چه در شدائد و چه در رفاه است. * اگر بخواهیم فاطمیه را به‌صورت محسوس و عینی به تصویر بکشیم، باید آن را همان ذوالفقار دانست؛ شمشیری که نماد شکوه، صلابت و عزت علوی است. * فاطمیه، نسخه‌ی دوم جلال علوی است. نسخه‌ی سوم آن در کربلا تجلی یافت، نسخه‌ی چهارم آن در زمان ظهور آشکار خواهد شد و نسخه‌ی پنجم در آستانه‌ی بهشت نمایان خواهد شد. *همان‌گونه که ذوالفقار در میدان نبرد و جهاد، میان حق و باطل تمایز قائل می‌شد، فاطمیه‌ی فاطمه نیز چنین است؛ از همین‌رو محبت و ولایت او به معیاری بدل شد که مؤمنان را از منافقان متمایز می‌کند. * بر همین اساس، جلوه‌ای از کفوّیت و شایستگی در آغاز آفرینش نمایان شد و جلوه‌ای دیگر از آن، پیش از ظهور در قالب میسم آشکار خواهد گشت.
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم المنصوره در آسمان درس بیستم صبغه‌ی فاطمی آرزوی هر مؤمن دوستدار اهل‌بیت علیهم‌السلام این است که حقیقتاً فاطمی شود، اما بسیاری راهی روشن برای رسیدن به این هدف مقدس نمی‌یابند. در درس‌های پیشین به برخی از نشانه‌های فاطمی بودن اشاره کردیم و اکنون تلاش داریم تا این حقیقت را در میدان عمل بررسی کنیم و در فرصت دیگری به مفاهیم علوی و مهدوی بپردازیم. این مطالعه را با گشت‌و‌گذار در فاتحه‌الکتاب و آیات نخست سوره بقره یا دو صفحه اول قرآن کریم آغاز می‌کنیم و می‌گوییم: مقدمه‌ها برای روشن‌تر شدن آنچه در نظر داریم، این سه مقدمه را بررسی می‌کنیم: مقدمه اول: آیا تفاوت بین بناهای سنتی و مدرن را می‌دانید؟ این تفاوت بر معیارهای مختلفی مانند سبک طراحی، مواد استفاده‌شده، فناوری، و فلسفه‌ ساخت استوار است. بناهای سنتی: از فرهنگ و تاریخ محلی سرچشمه می‌گیرند. از مواد طبیعی مانند چوب، سنگ، یا گل استفاده می‌کنند و جزئیات تزئینی بیشتری دارند. طراحی آن‌ها مطابق با نیازهای اقلیمی و اجتماعی جامعه است. بناهای مدرن: بر سادگی تمرکز دارند و از مواد صنعتی مانند شیشه و فولاد استفاده می‌کنند. خطوط ساده و اشکال هندسی واضح دارند و از فناوری‌های پیشرفته بهره می‌برند. بنابراین، هر جا این دو ویژگی دیده شوند، می‌توان بنا را سنتی یا مدرن دانست. مقدمه دوم: عرفا معارف را به چهارده فصل تقسیم کرده‌اند: آدمی، شیثی، نوحی، ادریسی، ابراهیمی، اسحاقی، اسماعیلی، یعقوبی، موسوی، هارونی، داوودی، سلیمانی، عیسوی، و محمدی. هر فصل نمایانگر نوعی حکمت است که از پیامبر آن دوره اخذ شده است. اما این سؤال مطرح می‌شود: جایگاه اهل‌بیت علیهم‌السلام در این حکمت‌ها کجاست؟ چگونه می‌توان از حکمت سخن گفت و اهل‌بیت را که تجلی کامل حکمت هستند، نادیده گرفت؟ مقدمه سوم: با تأمل در آیه 136 سوره بقره «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ... وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» درمی‌یابیم که اسلام به‌معنای تسلیم محض است؛ همان تسلیمی که همه پیامبران به آن توصیه کرده‌اند، چنانکه در آیه 132 سوره بقره آمده است: «وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ...». این اوج صفات الهی است که به‌سوی خلق گسترش می‌یابد. از امام صادق علیه‌السلام روایت شده است: «الصِّبْغَةُ هِيَ الْإِسْلَام». ابتدا این صبغه فطرت الهی است و سپس به صبغه الهی تبدیل می‌شود. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «إنّما بُعثتُ لأتمّم مكارم الأخلاق». صبغه فاطمی در فاتحه‌الکتاب مفهوم فاطمیه به‌معنای انقطاع مطلق از شر و توجه کامل به خداوند است. در آیه «الحمد لله ربّ العالمین»، ما بدون توجه به گوینده یا هدف، تنها به خداوند توجه می‌کنیم. این آیه همراه با آیاتی همچون آیه‌الکرسی و آیه نور، تجلی صبغه فاطمی هستند. سه نشئه: دنیا: «الحمد لله رب العالمین» مربوط به نشئه دنیا و تربیت الهی است. ظهور: «الرحمن الرحیم» در رجعت و ظهور، رحمت عمومی و خاص الهی را نمایان می‌کند. قیامت: «مالک یوم الدین» به روز قیامت اشاره دارد که فاطمیه در آن به اوج خود می‌رسد. این درس، پل ارتباطی میان دنیا، ظهور، و قیامت را از منظر فاطمیه ترسیم می‌کند و در حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام نگاشته شده است. خادم اهل‌بیت – ابراهیم الأنصاری
بسم الله الرحمن الرحیم منصورة در آسمان درس بیست‌ودوم مسجد فاطمه با تأمل در آیه مبارکه و تفسیر آن از منظر اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، که می‌فرماید: (فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ، بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ) (سوره روم: ۴-۵)، درمی‌یابیم که این آیه به معراج در قالب یک سخن طولانی مربوط می‌شود. از آن جمله سخنانی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «یعنی نصرت فاطمه برای دوستانش.» و در حدیث دیگری فرمود: «به نصرت خدا، به نصرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها).» درمی‌یابیم که فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) منبع اصلی نصرتی است که فیض آن به صورت آسمانی در جهان آفرینش جاری است. این فیض به وضوح در قیام فرزند ایشان امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) متجلی است، کسی که نصرت خود را از فیض آسمانی متصل به حضرت زهرا می‌گیرد. و در آن روز، مؤمنان شاد خواهند شد. همچنان که ولایت به‌طور طبیعی از آسمان نازل می‌شود، نصرت نیز باید از آسمان فرود آید، و این همان مقام «لدن» است که در آیه زیر آمده است: (وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا) (سوره نساء: ۷۵) این مستضعفان با صدای بلند فریاد می‌زنند: «پروردگارا، ما از غیر تو ناامید شده‌ایم؛ پس از جانب خودت ولی و نصیری آسمانی برای نجات ما از این بحران بفرست." اما مبارزان در راه مستضعفان، تنها وسیله‌ای ظاهری برای تأیید الهی هستند. نتیجه آن است که نصرت مستقیماً از جانب خداوند متعال نازل نمی‌شود، بلکه فیض الهی از طریق صدیقه منصوره (سلام‌الله‌علیها) که خود "نصرت به ذات" است، به انسان‌ها می‌رسد. همچنین ولایت، فیض علوی است که خود "علو به ذات" است. و شایان ذکر است که خداوند متعال در قرآن هنگامی که ولایت را به نصرت پیوند داده، از واژه "سلطان" استفاده کرده است: (وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا) (سوره اسراء: ۸۰) این سلطنت به وضوح در زمان قیام قائم آل محمد (علیهم‌السلام) آشکار خواهد شد، چنان‌که در آیه دیگری آمده است: (وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورًا) (سوره اسراء: ۳۳) و در حدیثی از امام باقر (علیه‌السلام) آمده است: «و هر کس مظلومانه کشته شود، خداوند برای ولی او سلطنتی قرار داده است. ولی او نباید در قتل اسراف کند؛ او منصور است.» سپس فرمود: «او حسین بن علی (علیه‌السلام) است که مظلومانه کشته شد. و ما اولیای او هستیم. قائم ما زمانی که قیام کند، انتقام خون حسین را می‌گیرد، و آن‌قدر می‌کشد که می‌گویند در قتل زیاده‌روی کرده است.» همچنین فرمود: «مقتول حسین است، ولی او قائم است، و اسراف در قتل یعنی کشتن غیر از قاتل.» این حدیث به فهم عمیق‌تری اشاره دارد که در کتاب اشراقات حسینیه در انقلاب مهدوی به آن پرداخته‌ایم، پس به آن مراجعه کنید. همچنین یک فیض آسمانی دیگر وجود دارد که "رحمت محمدی" نامیده می‌شود، همان‌گونه که در آیه زیر آمده است: (رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ) (سوره آل عمران: ۸) این رحمت پیش‌تر شامل حال اصحاب کهف نیز شد، همان‌گونه که خداوند می‌فرماید: (إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا) (سوره کهف: ۱۰) رشد و هدایت که در آیه اصحاب کهف ذکر شده است (وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا) به مقدماتی بستگی دارد که از پروردگار طلب کردند. هنگامی که به احادیث مراجعه می‌کنیم، درمی‌یابیم که آنان نیز تحت ولایت امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) قرار خواهند گرفت. چنان‌که از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) روایت شده است: «خداوند باقی‌مانده‌ای از قوم موسی (علیه‌السلام) و اصحاب کهف را نزد امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) خواهد آورد و خداوند او را با فرشتگان یاری می‌دهد.» (لهداية الكبرى: ص ۳۱) همچنین در حدیثی از مفضل بن عمر، از امام صادق (علیه‌السلام) آمده است: «با قائم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) خروج می‌کنند... پانزده نفر از قوم موسی (علیه‌السلام) که به حق هدایت و به آن حکم می‌کردند، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع بن نون... و آنان یاران و داوران او خواهند بود.» (الإرشاد: ص ۳۶۵) و در حدیثی از حذیفه از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: «امت من برانگیخته نمی‌شوند تا اینکه مهدی ظهور کند... سپس او به سمت شام حرکت می‌کند،
جبرئیل در پیشاپیش او و میکائیل در سمت چپ او، و اصحاب کهف به عنوان یارانش همراه او هستند. اهل آسمان و زمین به او شاد خواهند شد.» (فوائد الفکر: ص ۱۰۳) حضور میدانی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مساجد هفت‌گانه در مدینه منوره همواره یادآور نقش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در تاریخ اسلام هستند. یکی از این مساجد، مسجد فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) است که به عنوان نمادی از حضور و حمایت ایشان در رویدادهای مهم اسلامی شناخته می‌شود. از جمله این رویدادها، غزوه خندق بود که در آن، نقش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بسیار برجسته بود. حضور میدانی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در غزوه خندق این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان گفت حضور میدانی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در میدان جنگ دلیل اصلی پیروزی مسلمانان بوده است؟ حتی اگر ایشان تنها ۱۳ سال داشتند، وجود ایشان به عنوان تأیید الهی کافی بود تا نصرت بر مسلمانان نازل شود. در این نبرد، هنگامی که عمرو بن عبدود، پهلوان مشهور قریش، مسلمانان را به مبارزه دعوت کرد و از خندق عبور کرد، تنها امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) به این دعوت پاسخ داد. با شجاعت او و تحت راهنمایی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، عمرو در نبردی سرنوشت‌ساز کشته شد و این پیروزی، سرنوشت جنگ را به نفع مسلمانان رقم زد. این رویداد دقیقاً تحقق عینی آیه زیر است: (وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا) (سوره نساء: ۷۵) پیروزی بر عمرو بن عبدود ترس و وحشت را در میان صفوف دشمنان پراکند و روحیه مسلمانان را بالا برد. این لحظه نقطه عطفی در تاریخ اسلام بود که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در وصف آن فرمود: «ضربت علی در روز خندق از عبادت جن و انس برتر است.» تشابه نصرت فاطمی با تابوت سکینه برای تأیید این نقش الهی، می‌توان به داستان بنی‌اسرائیل و تابوت سکینه اشاره کرد. در قرآن کریم آمده است: (وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) (سوره بقره: ۲۴۸) تابوت سکینه در بنی‌اسرائیل به عنوان محور نصرت الهی و منبع آرامش عمل می‌کرد. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز مانند تابوت سکینه امت اسلامی است که نقش او به عنوان واسطه فیض الهی و نماد نصرت الهی شناخته می‌شود. این حدیث نبوی که می‌فرماید: «هرآنچه در بنی‌اسرائیل رخ داده، در این امت نیز رخ خواهد داد.» نشان‌دهنده شباهت‌های فراوان میان امت‌های پیشین و امت اسلامی است. نتیجه‌گیری: نقش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در نصرت و پیروزی در متن پیشین و آیات و احادیث مربوط، به‌وضوح نقش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به‌عنوان محور نصرت الهی و فیض آسمانی در امت اسلامی مشخص شد. نقش در قیام امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه): نصرت الهی و ولایت علوی که از فیض حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) سرچشمه می‌گیرد، در دوران ظهور امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) به اوج خود می‌رسد. تشابه با تابوت سکینه: همان‌گونه که تابوت سکینه نشانه نصرت و آرامش برای بنی‌اسرائیل بود، وجود حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز واسطه فیض و آرامش در امت اسلامی است. ادامه در بخش‌های آینده..