eitaa logo
معارف شیعه
231 دنبال‌کننده
337 عکس
318 ویدیو
1 فایل
-ڪـانـال مـعارف شـیعـہ🤌🏻🔥 - | #اعمـال مـاه هـا - | #احـڪـام‌اللهی - عـقاید شیعه ها🤍 - @maarefeshie - #ورود_بچـه‌_شیعه‌‌ها_واجبـه!!
مشاهده در ایتا
دانلود
مسئله اول - شخص مسلمان باید عقیده اش به اصول دین از روی بصیرت باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی گفته کسی را که علم به آنها دارد به صرف اینکه او گفته است قبول کند. ولی چنانچه شخص به عقاید حقّه اسلام یقین داشته باشد، و آنها را اظهار نماید - هرچند از روی بصیرت نباشد - آن شخص مسلمان و مؤمن است، و همه احکام اسلام و ایمان بر او جاری می‌شود. و اما در احکام دین - در غیر ضروریات و قطعیات - باید شخص یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً: اگر گروهی از مجتهدین عملی را حرام می‌دانند، و گروه دیگر می‌گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد. و اگر عملی را بعضی واجب، و بعضی مستحب می‌دانند، آن را بجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند، و نمی توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند. @maarefeshie
معارف شیعه
هرشب با یک هدیه معرفتی اهمیت یادگیری احکام اهمّیت و چگونگی یادگیری احکام الهی یکی از مهم‌ترین و
هرشب یک هدیه معرفتی جلسه دوم مراجعه به فقها لزوم مراجعه به فقها «علم فقه» یکی از مقدّس‌ترین علوم ارزندۀ اسلامی است که عهده‌دار بیان روش اصیل بندگی خداوند متعال و کیفیّت صحیح آن است. این علم، در عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وأله وسلم) و امامان(علیهم السلام)، پژوهندگان زیاد و رونقی چشم‌گیر داشته و مورد توجّه پیروان دین بوده، به‌ویژه در زمان امام باقر و امام صادق(علیه السلام) که به حدّ اعلای اوج خود رسیده و دانشمندان بسیاری در مسائل مختلف دینی و فروع احکام، در محضر آن دو پیشوای بزرگ شیعه پرورش یافتند. مسائل و احکام اسلامی در آن عصر نورانی علمی، چنان تحلیل و بررسی می‌شد که نقل شده زرارة بن اعین، مدّت چهل سال مسائل حج را از امام صادق(علیه السلام) می‌آموخت و باز هم زمینۀ بحث باقی بود، چنانچه می‌گوید به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: خداوند مرا فدای تو گرداند، از چهل سال پیش تا کنون راجع به مسائل حج از شما می‌پرسم و شما همواره جواب می‌دهید. حضرت فرمودند: «ای زراره، کانون مقدّسی که دو هزار سال پیش از آدم، مورد توجّه و زیارتگاه بوده، تو می‌خواهی مسائل آن در ظرف چهل سال بیان شود؟». در زمان ائمّۀ معصومین(علیهم السلام) ، عهده‌دار بیان احکام الهی، خود امامان(علیهم السلام) بودند و نیز این موضوع را به عهدۀ اصحاب و شاگردان خاصّ خویش هم می‌گذاردند. مردان فاضل و مایه‌دار و با فضیلتی مانند زراره و محمّد بن مسلم و ابو بصیر و ابان بن تغلب، مسائل حلال و حرام و احکام دین را در اختیار مردم می‌گذاشتند و ائمّه(علیهم السلام) ، مردم را به آنان ارجاع می‌دادند. چنانچه نقل شده، شعیب عَقَرقوفی می‌گوید به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: چه بسا نیاز پیدا می‌کنیم که در موردی سؤال کنیم، حال از چه کسی بپرسیم؟ حضرت فرمودند: «بر تو باد به اسدی، یعنی ابو بصیر». همچنین، نقل شده که عبداللّه بن ابی یَعفور می‌گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم در هر وقت، برای من ممکن نیست شما را ببینم و محضر شما شرفیاب شوم و از طرفی چه بسا شخصی از شیعیان می‌آید و مطالبی را از من می‌پرسد و من پاسخ همۀ مسائل او را نمی‌دانم (وظیفه من چیست؟)، حضرت فرمودند: «چرا به محمد بن مسلم مراجعه نمی‌کنی؟ هر چه ندانستی از او بپرس که او از پدرم امام باقر(علیه السلام) مسائل را فرا گرفته و در نزد آن حضرت، آبرومند و محترم بود». در نقل دیگری، علی بن مسیّب همدانی می‌گوید به حضرت رضا(علیه السلام) عرض کردم: من در ناحیه‌ای دور دست زندگی می‌‌کنم و در هر زمانی دسترسی به شما ندارم، پس از چه کسی برنامه‌های دینی‌‌ام را فرا بگیرم؟ حضرت فرمودند: «از زکریّا بن آدم قمی که امین و محلّ اعتماد بر امر دین و دنیا است». علی بن مسیّب می‌‌گوید: هنگامی که به شهر خود بازگشتم، هر مطلبی را که مورد نیاز بود، از زکریّا بن آدم پرسش می‌کردم. همچنین، روایت شده که عبدالعزیز بن المهتدی می‌گوید از امام رضا(علیه السلام) پرسیدم: در هر زمانی ملاقات با شما برایم میسّر نیست، پس مَعالم دینم را از چه کسی فرا بگیرم؟ حضرت فرمودند: «از یونس بن عبدالرحمن بیاموز». گاه ائمّه(علیهم السلام) ، بعضی از اصحاب خود را امر می‌کردند برای مردم فتوی بدهند، چنانکه در حدیث است که امام باقر(علیه السلام) به اَبان فرمودند: «إجْلِسْ فی مَسْجِدِ الْمَدینَةِ وَأَفْتِ النّاسَ، فَإنّی أُحِبُّ أَنْ یُری فی شیعَتی مِثْلُکَ». در مسجد مدینه بنشین و فتوی بده، زیرا دوست دارم که همانند تو در میان شیعیانم دیده شود. سرانجام، عصر امامان(علیهم السلام) کم‌‌کم سپری شد و دوران غیبت امام زمان(عج) فرا رسید و بیان حلال و حرام و روشنگری برنامه‌های زندگی جامعه، یکسره به فقهای جامع الشرایط واگذار گردید و موضوع فتوی و نیز موضوع تقلید، به صورت خاصّی رواج کلّی یافت. ••••• معارف شیعه @maarefeshie
معارف شیعه
هرشب یک هدیه معرفتی جلسه دوم مراجعه به فقها لزوم مراجعه به فقها «علم فقه» یکی از مقدّس‌ترین
هرشب یک هدیه معرفتی جلسه سوم تکلیف و بلوغ و تمییز شرایط تکلیف انسان در صورتی که دارای شرایط خاصّی باشد، باید احکام و مقرّرات الهی را رعایت نماید. این شرایط، «شرایط تکلیف» نام دارد و در صورتی که هر یک از آنها نباشد، انسان مکلّف نمی‌باشد. از جملۀ آنها موارد زیر است: الف. عقل شرط اوّل تکلیف، عقل و توان فکری مکلّف است و فردی که مجنون و دیوانه است و از نظر فکری دارای توان لازم نیست، از نظر اسلام تکلیفی ندارد و تا چراغ عقل در درون انسان روشن نشده و قدرت تشخیص ایمان و کفر، حقّ و باطل، واجب و حرام را ندارد، تکلیفی به عهدۀ او نیست. عقل و توان فکری انسان، مبنای تکلیف و معیار محاسبه و مؤاخذۀ الهی است. از امام باقر(علیه السلام) روایت شده است: «در روز قیامت، خداوند به اندازۀ عقلی که در دنیا به بندگان داده است، در رسیدگی به حساب آنان دقّت به خرج می‌‌دهد»[1]. ب. قدرت دوّمین شرط تکلیف، قدرت، یعنی توانایی برای انجام کاری است که خداوند آن را از انسان خواسته است. قرآن کریم در این‌‌باره می‌‌فرماید: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إلّا وُسْعَها»[2]؛ خداوند هیچ کس را جز به اندازۀ توانش تکلیف نمی‌‌کند. در حدیث نقل شده است که حضرت امام حسین(علیه السلام) دربارۀ این شرط می‌‌فرمایند: «خداوند طاقت کسی را نگرفت، مگر آنکه طاعت خود را از او برداشت و قدرت کسی را سلب نکرد، مگر اینکه تکلیف خود را از او برداشت»[3]. ج. بلوغ سوّمین شرط تکلیف، بلوغ می‌باشد. بلوغ، پدیدۀ مبارکی است که انسان در سایۀ آن این شایستگی را پیدا می‌‌کند که مورد توجّه خطاب الهی قرار گیرد و رعایت دستورات و فرمان‌های الهی بر او واجب شود و ارتکاب اموری که از آن نهی شده بر او حرام گردد و با انجام وظایف دینی به خداوند متعال تقرّب جوید و در امتحان بندگی و تسلیم، سرافراز و سربلند گردد. دین مبین اسلام، نشانه‌‌هایی را برای بلوغ بیان نموده است که توضیح آن در ادامه ذکر می‌شود. معارف شیعه @maarefeshie