📖 اصل ماجراى «ضِرٰار بن ضَمُره» به گونهاى كه مسعودى در مروج الذهب نقل مىكند چنين است كه او وارد بر معاويه شد. معاويه به او گفت: اوصاف على را براى من بازگو كن ضرار گفت: مرا از اين كار معاف كن (زيرا تصور مىكرد بر خلاف ميل معاويه است و ناراحت مىشود و ممكن است خطرى از ناحيۀ او وى را تهديد كند) ولى معاويه اصرار كرد و گفت: چارهاى نيست جز اينكه براى من شرح دهى.
🗣️ ضِرار گفت: اكنون كه چنين است بدان به خدا سوگند او مقامى بسيار والا داشت، (از نظر روحى و جسمى) بسيار قدرتمند و قوى بود. سخن حق مىگفت و حكم به #عدالت مىكرد و چشمهاى علم و دانش از اطراف او مىجوشيد و سخنان حكمتآميز از جوانب او صادر مىشد. غذاى او ساده و ناگوار و لباس او كوتاه (در آن زمان، كوتاهى لباس نشانى تواضع، و بلندى دامان لباس نشانۀ تكبر بود) بود. به خدا سوگند هر وقت او را مىخوانديم به ما پاسخ مىگفت و اگر تقاضايى از او داشتيم به ما مرحمت مىكرد و ما به خدا سوگند با اينكه خود را به ما نزديك مىكرد و ما هم به او نزديك بوديم بر اثر هيبت و جلالِ او قدرت تكلّم در مجلسش نداشتيم و به دليل عظمتِ او در فكرِ ما هرگز در مجلس او آغاز سخن نمىكرديم. تبسّم او دندانهايى را همچون دانههاى مرواريد منظم نشان مىداد. دينداران را بزرگ مىداشت و مستمندان را مورد ترحّم قرار مىداد و هنگام قحطى يتيمان نزديك و مستمندان خاك نشين را اطعام مىكرد و برهنگان را لباس مىپوشيد و مظلومان را يارى مىكرد و از دنيا و زرق و برق آن وحشت داشت. به تاريكى شب انس داشت. گواهى مىدهم شبى او را ديدم در حالى كه پردههاى تاريك شب فرو افتاده بود و او در محراب عبادتش ايستاده بود. محاسن مباركش را با دست گرفته و همچون مار گزيده به خود مىپيچيد و به صورت سوزناك گريه مىكرد.
👈 بىاعتنايى به زرق و برق و مقامات و ثروتهاى دنيوى دليل بر زهد در دنيا و بيمه كنندۀ در برابر معاصى است، لذا امام در اين سخنان پربار خود دنيا را مخاطب قرار داده مىفرمايد: «اى دنيا! اى دنيا! از من دور شو»؛ (يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا، إِلَيْكِ عَنِّي) . سپس مىافزايد: «تو خود را به من عرضه مىكنى يا اشتياقت را به من نشان مىدهى؟ (تا من را به شوق آورى؟) هرگز چنين زمانى براى تو فرا نرسد (كه در دل من جاى گيرى)»؛ (أَ بِي تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ؟ لَا حَانَ حِينُكِ) . در ادامه براى تأكيد بيشتر مىفرمايد: «هيهات (اشتباه كردى و مرا نشناختى) ديگرى را فريب ده، من نيازى به تو ندارم. تو را سه طلاقه كردم؛ طلاقى كه رجوعى در آن نيست»؛ (هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي، لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ، قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا!) .
👈 جملۀ «لَا حَانَ حِينُكِ» در واقع جملۀ انشائيه و نفرين است نه جملۀ خبريه. امام در واقع از خدا مىخواهد كه زمانى فرا نرسد كه زرق و برق دنيا در دلش نفوذ كند.
👈 جملۀ «غُرِّي غَيْرِي» مفهومش اين نيست كه مرا رها كن و به سراغ ديگران برو و آنها را بفريب، بلكه منظور اين است كه هرگز به سراغ من نيا و شبيه چيزى است كه در شعر معروف فارسى آمده است:
برو اين دام بر مرغ دگر نه
كه عنقا را بلند است آشيانه
👈 تعبير به سه طلاقه كردن دنيا ناظر بر اين است كه انسان به حسب طبع و آفرينش پيوندى با دنيا دارد كه در حكم #ازدواج است و امام مىفرمايد: من اين پيوند را قطع كرده و عطايت را به لقايت بخشيدهام.
در ادامۀ اين سخن، حضرت دليل اين نفرت بر زر و زيور دنيا و مقامات و ثروتها را بيان كرده مىفرمايد: «زندگى تو كوتاه و مقام تو كم و آرزوى تو داشتن ناچيز است»؛ (فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ، وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ، وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ).
⏳ به راستى #عمر دنيا كوتاه است و مقامات آن كم ارزش و گاه بىارزش.
👈 جملۀ «أَمَلُكِ حَقِيرٌ» اشاره به اين است كه كسانى كه تو را آرزو دارند، آرزوى حقير و پستى براى خود پيدا كردهاند.
👈 در پايانِ اين سخن، امام عليه السلام از كمبود زاد و توشۀ سفر طولانى آخرت شكايت كرده مىفرمايد: «آه از كمى زاد و توشه (آخرت) و طولانى بودن راه و دورى سفر و عظمت (مشكلات مقصد)»؛ (آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ، وَ طُولِ الطَّرِيقِ، وَ بُعْدِ السَّفَرِ، وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ).
👈 با اينكه مىدانيم امام عليه السلام بيشترين ذخيره را براى عالم آخرت فراهم ساخته تا آنجا كه به مقتضاى حديث نبوى معروف: «ضَرْبَة عَلىٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ أفْضَلُ مِنْ عِبٰادَةِ الثَّقَلَيْنِ» ضربۀ كارى آن حضرت (بر پيكر عمرو بن عبد ودّ در آن لحظۀ بسيار حساس تاريخ اسلام) برتر از عبادت جنّ و انس است و نيز مىدانيم آن حضرت در تمام غزوات اسلامى فداكارى فراوان كرد و عبادتهاى شبانۀ او گاه به هزار ركعت #نماز در يك شب مىرسيد و يك هزار برده را از دسترنج خود خريد و آزاد كرد و عبادات و اطاعات فراوان ديگر، جايى كه امام با اين همه زاد و توشه از كمى زاد و توشۀ سفر آخرت اظهار ناراحتى و نگرانى كند ما چه بگوييم و چه كارى انجام دهيم؟
بديهى است هرگاه انسان زاد و توشۀ خود را براى اين سفر طولانى كم ببيند، براى افزايش آن كوشش مىكند؛ ولى اگر گرفتار #غرور گردد و اعمال ناچيز خود را بزرگ ببيند هرگز به فكر افزايش نمىافتد.
👈 تعبير به «مورد» اشاره به #روز_قيامت است كه انسان در آن وارد مىشود و تعبير به «عظيم» اشاره به مشكلات حساب و كتاب و عبور از صراط و هول و وحشت آن است.
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند سیام ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغ
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه
─┅•═༅ بند سی و یکم ༅═•┅─
🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ خُنْتُ فِیهِ أَمَانَتِی أَوْ بَخَسْتُ فِیهِ بِفِعْلِهِ نَفْسِی أَوْ أَخْطَأْتُ بِهِ عَلَی بَدَنِی أَوْ آثَرْتُ فِیهِ شَهَوَاتِی أَوْ قَدَّمْتُ فِیهِ لَذَّاتِی أَوْ سَعَیْتُ فِیهِ لِغَیْرِی أَوِ اسْتَغْوَیْتُ إِلَیْهِ مَنْ تَابَعَنِی أَوْ کَاثَرْتُ فِیهِ مَنْ مَنَعَنِی أَوْ قَهَرْتُ عَلَیْهِ مَنْ غَالَبَنِی أَوْ غَلَبْتُ عَلَیْهِ بِحِیلَتِی أَوِ اسْتَزَلَّنِی إِلَیْهِ مَیْلِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ
┅───────────────┅
❖ «بار خدایا؛ از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که به امانت خویش در آن #خیانت کردم، یا با انجام دادن آن از ارزش نفس خود کاستم، یا با آن بر بدنم صدمه وارد کردم، یا شهواتم را در آن بر گزیدم، یا لذّتهایم را در آن مقدّم داشتم یا برای دیگری در آن تلاش نمودم، یا آن کَس را که از من پیروی مینمود اغوا نمودم و به سوی آن کشاندم، یا علیه کسی که از آن منع میکرد لشکرکشی کردم تا بر او چیره شوم، یا با قهر میخواست بر من غلبه کند و من با حیله و نیرنگ بر او دست یافتم، یا میلم مرا به سوی آن لغزانید؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و آن را بر من بیامرز، ای بهترین آمرزندگان»
@ostadelahi
مباحث
#داستانهای_شگفت 17 - شرافت علما ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ و نیز نقل فرمود که
#داستانهای_شگفت
۱۸ - کرامت علما
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
جناب آقای حاج آقا معین شیرازی ساکن تهران نقل فرمودند که روزی به اتفاق یکی از بنی اعمام در خیابان تهران ایستاده منتظر تاکسی 🚕 بودیم تا سوار شویم و به محل موعودی که فاصله زیادی داشت برویم .
قریب نیم ساعت ایستادیم هرچه تاکسی می آمد یا پر از مسافر بود یا نگه نمی داشت و خسته شدیم. ناگاه یک تاکسی آمد و خودش توقف کرد و به ما گفت: آقایان بفرمایید سوار شوید و هرجا می خواهید بفرمایید تا شما را برسانم، ما سوار شدیم و مقصدمان را گفتیم. در اثنای راه من به ابن عمم گفتم شکر خدای را که در تهران یک راننده مسلمانی پیدا شد که به حال ما رقّت کرد و ما را سوار نمود!
راننده شنید و گفت : آقایان ! تصادفاً من مسلمان نیستم و ارمنی هستم، گفتیم پس چطور ملاحظه ما را نمودی؟
ادامه داستان
https://eitaa.com/ghararemotalee/2386
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴سلام فرمانده و اندکی تأمل
▪️گفته می شود سلام فرمانده حقیقتا یک رزق لایحتسب فرهنگی و شناختی است که هر روز بیشتر موجب شگفتی جبهه حق و سرگشتگی جبهه باطل میشود!
جبهه باطل در مصاف بااین پدیده قفل شده و نمی داند چکار کند.
▪️به درستی حال می فهمیم که قلوب دست خداوند است. دوسال قلب و دل کودکان مارا درفضای مجازیِ ول و رهاشده چرخاندند، چه ها که ندیدند و نشنیدند،اما یک سرود بامحتوایی خاص و خالص اینگونه قلب های کودکان و حتی والدینشان را متحول می کند.
آری قلوب دست خداوند است...
یامُقلب القلوب و الابصار
یامُدبر الیل و النهار
یامُحول الحول و الاحوال
حَوِّل حالنا الی اَحسنِ الحال
✍"محمدصالحی"
25.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #سلام_فرمانده
🔰 همراه با زیرنویس عربی عراقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌐 مباحث
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | سخنانی از حضرت آیتالله خامنهای در یک محفل خصوصی، از دیدار محرمانه با حضرت امام خمینی در سال آخر عمر امام؛ جایی که امام برای اولین بار در حضور سران قوا به ایشان میگویند «شما رهبر بشوید».
📥 سایر کیفیتها👇
https://khl.ink/f/45829
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم_نوشت | رهبر انقلاب، روز گذشته:نسل کنونی انقلاب، بخصوص نسل جوان ما، امام عزیز را بدرستی نمیشناسند، درک نمیکنند، عظمت امام را نمیدانند؛ امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند؛ در حالی که فاصله بسیار زیاد است، فاصله نجومی است. امام شخصیّت استثنائی بود به معنای واقعی کلمه. ۱۴۰۱/۳/۱۴
📲 مشاهده فیلم کامل سخنرانی👇
Farsi.khamenei.ir/live