eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
37.5هزار عکس
33.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباحث
📖 شیخ مفید فرموده : پس #حضرت_جواد علیه السلام تشریف آورد در حالی که هفت سال و چند ماه از سن شریفش گذ
| علیه‌السلام ۳ مؤلف گوید: که علما روزها را دوازده ساعت بخش کرده اند و هر ساعتی را به امامی نسبت داده اند و ساعت نهمِ روزها متعلق به حضرت جواد علیه السلام است. و در دعای آن ساعت اشاره شد به سؤال مأمون از آن حضرت از آنچه که در دست داشت و همچنین سؤال یحیی بن اکثم از آن حضرت و جواب دادن حضرت ایشان را در آنجا که فرموده : ( وَ بِالاِمامِ الْفاضِلِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی علیه السلام الَّذی سُئِلَ فَوَفَّقْتَهُ لِلْجَوابِ وَ امْتُحِنَ فَعَضَدْتَهُ بِالتَّوْفیقِ وَ الصَّوابِ صلی اللّه علیه و آله و سلم وَ عَلی اَهْلِ بَیْتِهِ اْلاَطْهارِ ) و توسل به آن حضرت در این ساعت برای وسعت رزق نافع است و شایسته است که در توسل به آن حضرت این دعا را بخواند: ( اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی علیه السلام اِلاّ جُدْتَ بِهِ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَیَّ مِنْ وُسْعِکَ وَ وَسَّعْتَ بِهِ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ وَ اَغْنَیْتَنی عَمَّنْ سِواکَ وَ جَعَلْتَ حاجَتی اِلَیْکَ وَ قَضاها عَلَیْکَ اِنَّک لِما تَشاَّءُ قَدیرٌ ) بعضی گفته اند این دعا بعد از هر نماز به جهت اداء دین مجرب است . ┅───────────────┅ دوم - در امر فرمودن آن حضرت به طواف از برای ائمه علیهم السلام ❒ شیخ کلینی روایت کرده از موسی بن القاسم که گفت : به حضرت جواد علیه السلام عرض کردم که من اراده کردم که از جانب شما و پدرت طواف کنم؛ بعضی گفتند که از برای اوصیاء طواف کردن جایز نیست. حضرت فرمود بلکه طواف کن آنچه ممکنت شود همانا این مطلب جایز است. راوی گفت : بعد از سه سال دیگر خدمت آن حضرت عرض کردم که چند سال قبل من رخصت طلبیدم از شما در باب طواف کردن از برای شما و پدرت، شما اذن دادید مرا؛ پس من طواف کردم از برای تو و پدرت آنچه خدا خواسته باشد؛ پس واقع شد در دلم چیزی و به آن عمل کردم . فرمود: چه بود آن ؟ عرض کردم : طواف کردم روزی از برای رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم؛ حضرت تا اسم پیغمبر شنید سه مرتبه فرمود صلی اللّه علی رسول اللّه؛ پس گفتم : روز دیگر طواف کردم از برای امیرالمؤمنین علیه السلام، روز دیگر از برای امام حسن علیه السلام، روز دیگر برای امام حسین علیه السلام، و هکذا هر روز بعد را از برای امامی طواف کردم تا روز دهم از برای شما طواف کردم، ای سید من این جماعت را که ذکر می کنم آنچنان کسانی هستند که ولایت ایشان را دین خود قرار داده ام. حضرت فرمود: در این هنگام متدین شدی به دینی که قبول نمی کند حق تعالی از بندگان غیر آن را؛ پس گفتم: و بسا باشد که از برای مادرت فاطمه صلوات اللّه علیها طواف کردم و بسا هم طواف نکردم. حضرت فرمود: بسیار کن این کار را همانا این کار افضل چیزهایی است که به آن عمل می کنی ان شاء اللّه .
سوم - در تفکر آن حضرت در صدماتی که به مادرش فاطمه علیها السلام وارد شده از ( دلایل طبری ) منقول است که روایت کرده از محمّد بن هارون بن موسی از پدرش از ابن الولید از برقی از زکریا بن آدم که وقتی در خدمت حضرت علیه السلام بودم که علیه السلام را خدمت آن حضرت آوردند در حالی که سن شریفش از چهار سال کمتر بود؛ پس آن جناب دست خود را بر زمین زید و سر مبارک را به جانب آسمان بلند کرد و مدت طویلی فکر نمود و حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: جان من فدای تو باد! برای چه این قدر فکر می کنی ؟ عرض کرد: فکرم در آن چیزی است که با مادرم فاطمه علیها السلام به جا آوردند! ( اَما وَاللّهِ لاُخْرِجَنَّهُما ثُمَّ لاُحْرِقَنَّهُما ثُمَّ لاَذْرِیَنَّهُما ثُمَّ لاَنْسِفَنَّهُما فِی الْیَمِّ نَسْفا ) . پس حضرت امام رضا علیه السلام او را نزدیک خود طلبید و مابین دیدگان او را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدای تو باد! تویی شایسته از برای امامت . ┅───────────────┅ چهارم - در روایت ( اَلْوَسائِلُ اِلی المَسائل ) است : سید بن طاوس رحمه اللّه از محمّد بن حارث نوفلی خادم حضرت امام محمّد تقی علیه السلام روایت کرده وقتی که تزویج کرد مأمون دختر خود را به امام محمّد تقی علیه السلام ، نوشت حضرت برای او که از برای هر زنی صداقی است از مال شوهرش و حق تعالی اموال ما را در آخرت ذخیره نهاده همچنان که اموال شما را در دنیا به شما داده و من به کابین دختر تو دادم ( الوسائل الی المسائل ) را و آن مناجاتی است که به من داده پدرم و به او رسیده از پدرش موسی بن جعفر و به او رسیده از پدرش جعفر و به او رسیده از پدرش محمّد و به او رسیده از پدرش علی بن الحسین و به او رسیده از پدرش حسین و به او رسده از برادرش حسن و به او رسیده از پدرش امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و به او رسیده از حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم که به آن حضرت داد جبرئیل و گفت : یا محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم ، حضرت رب العزه تو را سلام می رساند و می فرماید این مفاتیح گنجهای دنیا و آخرت است، آن را وسیله خود ساز به سوی مطالب خود تا برسی به مراد خود و سرانجام گیرد مطلب تو و ایثار مکن آن را در حاجتهای دنیا که کم می گرداد حظّ آخرتت را و آن ده وسیله است که به واسطه آن درهای رغبات گشوده می شود و طلب کرده می شود به سبب آنها حاجات و به اتمام می رسد. و این است نسخه آن مناجات استخاره : ( اَللّهُمَّ اِنَّ خِیَرَتِکَ فیما اسْتَخَرْتُکَ فیهِ تُنیلُ الرَّغائِبَ... ) مؤلف گوید: که من این ده مناجات را در ( کتاب باقیات صالحات ) ایراد کردم هر که طالب است به آنجا رجوع کند. ┅───────────────┅ پنجم - در اخبار آن حضرت است از غیب ❒ طبری روایت کرده از شلمغانی که گفت حج کرد اسحاق بن اسماعیل در سالی که بیرون رفتند جماعت مردم به سوی ابوجعفر جواد علیه السلام برای سؤال و امتحان آن حضرت. اسحاق گفت من آماده کردم در رقعه‌ای ده مسأله که سؤال کنم آنها را از آن حضرت و عیال من حملی داشت با خود گفتم هرگاه جواب داد از مسائلم از آن حضرت بخواهم که بخواند خدا را که آن حمل را پسر قرار دهد؛ پس چون مردم از آن حضرت سؤالات خود را نمودند برخاستم و آن رقعه با من بود و می خواستم سؤال کنم از آن حضرت از مسائل خود که آن جناب را نظر بر من افتاد و فرمود: ای ابویعقوب ! نام گذار او را احمد؛ پس متولد شد برای من پسری و نامیدم او را احمد، مدتی زندگی کرد و وفات کرد. و بود از کسانی که بیرون آمده بود با جماعت مردم، علی بن حسان واسطی معروف به اعمش گفت برداشتم با خودم از آلتی که برای صبیان است بعضش از نقره بود و گفتم تحفه می برم برای مولایم ابوجعفر علیه السلام؛ پس چون مردم جواب مسائل خود را شنیدند و از دور آن حضرت متفرق شدند حضرت برخاست و تشریف برد به صریا، من به عقب آن حضرت رفتم پس ( موفق ) خادم آن جناب را ملاقات کردم و گفتم اذن بطلب از برای من از آن حضرت پس وارد شدم بر آن حضرت و سلام کردم، جواب سلام داد در حالی که در صورت نازنینش کراهت بود و امر نفرمود مرا بنشستن . من نزدیک شدم و آنچه در کیسه داشتم در مقابل آن حضرت خالی کردم، آن جناب نظر کرد بر من نظر شخص غضبناک و آن آلات را به یمین و یسار افکند و فرمود: از برای این، خدا مرا خلق نفرموده مرا چه با بازی! پس ، از آن حضرت خواستم که مرا عفو فرماید، عفو فرمود.
ششم - در اشاره آن حضرت است به قدرت خداوند تعالی ❒ در ( مدینه المعاجز ) از ( عیون المعجزات ) نقل کرده که عمر بن فرج رخجی گفت : گفتم به حضرت امام محمّد تقی علیه السلام که شیعیان تو ادعا می کنند که تو می دانی هر آبی که هست در دجله و وزن آن را و بودیم ما در کنار دجله ، حضرت فرمود که حق تعالی قدرت دارد که تفویض کند علم این را بر پشه ای از مخلوقات خود یا قدرت ندارد؟ گفتم : قدرت دارد، فرمود، من گرامی ترم بر خداوند تعالی از پشه و از بیشتر خلق خدا. ┅───────────────┅ هفتم؛ در جواب دادن آن حضرت است از سی هزار مسأله ❒ شیخ کلینی و دیگران روایت کرده اند از علی بن ابراهیم از پدرش که گفت : رخصلت خواستند گروهی از اهل نواحی از ورود بر علیه السلام. آن جناب اذن داد؛ پس داخل شدند و سؤال کردند از آن حضرت در یک مجلس از سی هزار مسأله. حضرت جواب داد همه را و در آن وقت آن حضرت ده سال داشت . مؤ لف گوید: که ممکن است در وقت سؤال هر یک از آن جماعت مسأله خود را می پرسید از آن حضرت و ملاحظه نمی کرد که دیگری سؤال می کند و جواب داده حضرت از اکثر آنها به ( لا ) و ( نعم ). و ممکن است آنکه چون حضرت بر ضمایر آنها مطلع بود تا سائل شروع می کرده به سؤال، خود حضرت جواب او را می داده و نمی گذاشته سؤال خود را بیان کند. چنانکه روایت شده شخصی خدمت آن حضرت عرض کرد: فدایت شوم... حضرت فرمود: قصر نکن. مردم پرسیدند این چه بود که فرمودی؟ فرمود: این شخص می خواست سؤال کند از من که ملاح در کشتی نماز خود را به قصر بخواند یا تمام ، من گفتم نماز خود را قصر نخواند. و علامه مجلسی رحمه اللّه وجوهی چند در رفع استبعاد این حدیث فرموده که مقام نقلش نیست . واللّه العالم . ═══════════════┅ »» فصل سوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۴۵۶ 🏷️ ارزش انسان ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام أَلاَ حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اَللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ اَلْجَنَّةَ فَلاَ تَبِيعُوهَا إِلاَّ بِهَا ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: آيا آزادمردى نيست كه اين لقمه جويدۀ حرام دنيا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهايى براى جان شما جز بهشت نيست؛ پس به كمتر از آن نفروشيد. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در ترغيب به دورى از دنيا) فرموده است: آيا آزاد مردى نيست كه اين ته ماندۀ طعام در دهان (دنياى پست) را براى اهلش (كفّار و منافقين) رها كند؟ براى نفسهاى شما بهايى جز بهشت نمى‌باشد؛ پس آنها را جز بآن بها نفروشيد. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام عليه السلام با تعبير گويايى اشاره به بى‌ارزش بودن مواهب مادى و دنيوى و پرارزش بودن وجود انسان مى‌فرمايد: «آيا آزاد مردى پيدا نمى‌شود كه اين ته‌ماندۀ غذا را به اهلش واگذارد؟ وجود شما بهايى جز بهشت ندارد آن را به چيزى جز بهشت نفروشيد»؛ (أَ لَا حُرٌّ يَدَعُ‌ هٰذِهِ‌ اللُّمَاظَةَ‌ لِأَهْلِهَا؟ إِنَّهُ‌ لَيْسَ‌ لِأَنْفُسِكُمْ‌ ثَمَنٌ‌ إِلَّا الْجَنَّةَ‌، فَلاَ تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا). «لماظه» كه غالب شارحان نهج‌البلاغه به ضم لام ذكر كرده‌اند و تنها بعضى به فتح لام نوشته‌اند به معنى باقى ماندۀ غذا در دهان است كه انسان پس از فروبردن لقمه با زبان خود آن را از اطراف دهان جمع مى‌كند و فرو مى‌برد و گاه زبانش را بر لب‌ها مى‌كشد كه اگر چيزى از غذا مانده آن را نيز جمع كند، و اين تشبيه بسيار گويايى است كه امام عليه السلام درمورد بى‌ارزش بودن مواهب مادى دنيا فرموده است. اشاره به اين‌كه اقوام زيادى به اين دنيا آمده‌اند و از مواهب آن بهره برده‌اند و غذاهاى آن را خورده‌اند؛ گويا ته‌ماندۀ آن به شما رسيده است، اصل آن ارزشى نداشته تا چه رسد به ته‌ماندۀ آن. تعبير به «حر» اشاره به اين دارد كه تنها آزادگان مى‌توانند خود را از قيد و بند دنياى مادى رها سازند ولى آن‌ها كه اسير شهوات و زرق و برق‌ها هستند هرگز نمى‌توانند به‌آسانى خود را از عشق به دنيا رها سازند و براى رسيدن به آن دست به هر كارى مى‌زنند. تعبير «لاهلها» (براى اهل دنيا) اشاره به اين است كه افراد كوته‌فكر و بى‌همتى هستند كه گوهر گران‌بهاى روح و جان انسانى را به متاعى قليل و مال و مقام بى‌ارزش مى‌فروشند؛ دنيا را براى آن‌ها واگذارند. شك نيست كه هرگز منظور امام عليه السلام ترك سعى و براى زندگانى آبرومندانه و كفاف و عفاف نيست چراكه بدون چنين زندگى‌اى انسان حريت و آزادى ندارد و ناچار مى‌شود تن به ذلت وابستگى به ديگران بدهد؛ همچون جوامع فقير و نيازمند كه همواره وابسته و ذليل در چنگال ديگران‌اند؛ بلكه منظور غرق شدن در مواهب مادى و فروختن شرافت انسانى خود براى به‌دست آوردن مال و مقام دنياست. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
218 💫 سوره مبارکه یونس [علی نبینا و آله و علیه السلام] ✨ آیات مبارکه 79 - 88 🎧 تلاوت 🎞 تصویری 🎙 تفسیر 📖 ترجمه ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ✨ ثوابِ تلاوت این صفحه هدیه به محضر نورانی آقا و [ علیهما الصلوة و السلام ] ✨ جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه و علیه‌السلام) و سلامتی و عزت و اقتدار نائب الامام امام خامنه‌ای مدّظله العالی صلوات ═════❖•°🌸 °•❖════ ✨ @Nafaahat ╰๛--- ‑ ‑ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا