eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
37.6هزار عکس
33.7هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحث
💠 تابع نظر ستاد #کرونا هستم اما... 💻 @Khamenei_ir
🔰 | ای کاش کسانی مثل این جهاد عظیم ملّت ایران را روایت کنند 🔻 مدظله العالی: این رزمایش عمومی به معنای واقعی کلمه یک کار اسلامی و خدایی بود، ای کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی روایت کنند این جهاد عظیم و عمومی را، هم در گفتار و هم در نوشتار و هم در کارهای هنری و نمایش ها و پدیده های هنری. 🏷 ارتباط تصویری با جلسه‌ی ستاد ملی مبارزه با 🗓 ۹۹/۲/۲۱ 💻 @Khamenei_ir 🌐 @Mabaheeth
📢 هم‌اکنون؛ تیتر یک سایت Khamenei.ir 🔻رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا: 👈🏼 ملت ایران🇮🇷 در آزمون افتخار آفرید. 🗓 ۹۹/۲/۲۱ 💻 @Khamenei_ir 🌐 @Mabaheeth
▫️ وقتی خبرنگار روزنامه دولت بیش از سه و نیم میلیون بسته اهدایی را نمی‌بیند. 📌 @ponezs 🌐 @Mabaheeth
147 | آتش در خِرمن 🌐 @Mabaheeth
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 مدظله العالی: در مورد مراسم دعا و نماز و عبادت؛ تابع نظر و تشخیص کارشناسی ستاد ملی مبارزه با کرونا هستم؛ اما توصیه می کنم بررسی این موضوع به کسانی سپرده شود که اهمیت دعا، توسل و مسائل معنوی را درک کرده باشند. ———————————————— ✍️ که البته فکر نکنم در بین ‌ها کسی باشه که اهمیت دعا و توسل رو بدونه🤔 @Bisimchimedia 🌐 @Mabaheeth
13.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | بیانات مدظله العالی در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با 🗓 ۹۹/۲/۲۱ 💻 @Khamenei_ir 🌐 @Mabaheeth
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
/ قسمت پایانی / مدافعان وطن مدتی از ماجرای بیمارستان گذشت. پس از شهادت دوستان مدافع حرم حال و روز من خیلی خراب بود. من تا نزدیکی شهادت رفتم اما خودم می دانستم که چرا شهادت را از دست دادم! به من گفته بودند که هر نگاه حرام، حداقل شش ماه شهادت آنان که عاشق شهادت هستند را عقب می اندازد. روزی که عازم سوریه بودیم پرواز ما با پرواز آنتالیا همزمان بود! چند دختر جوان با لباس هایی بسیار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به نگاه آنها افتاد. بلند شدم و جای خود را تغییر دادم. هر چه می خواستم حواس خودم را پرت کنم انگار نمی شد. اما دیگران دوستان من، در جایی قرار گرفتند که هیچ نامحرمی در کنارشان نباشد. این دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نمی دانم، شاید فکر کرده بودند من هم مسافر آنتالیا هستم. هرچه بود، گویی قرار بود ایمان و اعتقاد من آزمایش شود. گویی شیطان و یارانش آمده بود تا به من ثابت کند هنوز آماده نیستی. با اینکه در مقابل عشوه های آنان هیچ حرف و هیچ عکس العملی انجام ندادم، اما متأسفانه نمره قبولی از این آزمون نگرفتم. در میان دوستانی که با هم در سوریه بودیم، چند نفر دیگر را می شناختم که آنها را جزو دیده بودم. می دانستم آنها نیز خواهند شد. یکی از آنها علی خادم بود. علی پسر ساده و دوست داشتنی بود و با ... 🌐 @Mabaheeth