eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
35.2هزار عکس
30.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 شیخ کلینی و شیخ طوسی و ابن شهرآشوب روایت کرده اند از ابوایوب جوزی که گفت : شبی ابوجعفر دوانیقی در میان شب فرستاد و مرا طلبید، چون رفتم دیدم که بر کرسی نشسته و شمعی 🕯️ در پیش او نهاده اند و نامه در دست دارد و می خواند، چون سلام کردم نامه را پیش من انداخت و گریست و گفت : این نامه محمّد بن سلیمان است و خبر وفات امام جعفر صادق علیه السلام را نوشته است ؛ سپس سه نوبت گفت ( اِنّا للّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ ) و گفت مثل جعفر کجا به هم می رسد، پس گفت : بنویس که اگر یک کَس را بخصوص وصیت کرده است او را بطلب و گردن بزن . بعد از چند روز جواب نامه رسید که پنج نفر را وصی کرده است؛ خلیفه و محمّد بن سلیمان والی مدینه و دو پسر خود عبداللّه و موسی و حمیده مادر موسی را. چون نامه را منصور خواند گفت : اینها را نمی توان کشت ! ✍️ علامه مجلسی رحمه اللّه فرموده که حضرت به علم امامت می دانست که منصور چنین اراده خواهد کرد آن جماعت را حسب ظاهر در وصیت شریک کرده بود، اول نامه، او را نوشته بود و در باطن امام موسی علیه السلام مخصوص بود به وصیت ، و از این وصیت نیز اهل علم می دانستند که وصایت و امامت مخصوص آن حضرت است چنانچه از روایت ابوحمزه که گذشت معلوم گشت .
فصل هفتم : در ذکر اولاد و احفاد علیه السلام 📖 شیخ مفید رحمه اللّه فرموده حضرت صادق علیه السلام را ده تن اولاد بود: اسماعیل و عبداللّه و امّ فروه؛ مادر این سه نفر فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام بوده و دیگر موسی علیه السلام و اسحاق و محمّد که مادر ایشان امّ ولد بوده و عباس و علی و اسماء و فاطمه که هر یک از ام ولدی بوده اند و اسماعیل از همه برادران بزرگتر بوده و علیه السلام او را بسیار دوست می داشت و شفقت و مهربانی بر او بسیار می نمود. گروهی از شیعه را گمان آن بود که اسماعیل قائم به امر خلافت و امامت خواهد بود بعد از حضرت صادق علیه السلام به سبب آنکه بزرگتر اولاد آن جناب بود و محبت و اکرام پدر بر او بیشتر بود، لکن در حیات حضرت صادق علیه السلام در قریه عریض از دنیا رفت و مردمان جنازه او را به سر دوش تا مدینه آوردند و در بقیع مدفون گشت. روایت شده که حضرت صادق علیه السلام بر مرگ اسماعیل جزع شدیدی نمود و حزن و اندوهش بر او عظیم گشت و بدون کفش و ردا مقدم سریر او می رفت و چند دفعه امر فرمود سریر ⚰️ او را بر زمین نهاد و نزدیک جنازه می آمد و صورت او را باز می کرد و بر او نظر می نمود و مراد آن حضرت از این کار آن بود تا امر وفات اسماعیل بر همه مردم مکشوف شود و دفع شبهه شود از کسانی که معتقد به حیات اسماعیل و خلافت او بعد از پدر می باشند. مؤلف گوید: که احادیث به این مضمون بسیار است و شیخ صدوق روایت کرده است که حضرت صادق علیه السلام به سعید بن عبداللّه اعرج فرمود که چون اسماعیل وفات یافت گفتم جامه ای را که روی او کشیده بودند بردارند، چون صورت او را مکشوف کردند جبهه و زنخ و گلوی او را بوسیدم پس گفتم او را بپوشانند، باز گفتم که جامه را از روی او برداشتند دیگرباره جبین و زنخ و گلوی او را بوسه دادم؛ پس گفتم او را بپوشانیدند و غسل دادند. چون از کار غسل او فارغ شدند نزدیک او رفتم دیدم که او را در کفن پیچیده اند گفتم صورت او را از کفن بیرون کردند باز جبین و زنخ و گلوی او را بوسیدم و او را تعویذ کردم پس گفتم او را در کفن کنند. راوی گفت پرسیدم به چه چیز او را تعویذ کردید؟ فرمود: به قرآن .
و روایت شده که به حاشیه کفنش نوشت : ( اِسْماعیل یَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ. ) و خواند یکی از شیعیان خود را و درهمی چند به او داد و امر کرد که حج کند با آن از جانب پسرش اسماعیل و فرمود که هرگاه تو حج بگذاری از جانب او نه سهم ثواب مال تو است و یک سهم مال اسماعیل . 📖 سید ضامن بن شدقم در (تحفه الأزهار) گفته که وفات کرد اسماعیل در سنه صد و چهل و دو؛ و در سنه پانصد و چهل و شش حسین بن ابی الهیجاء وزیر عبیدلی به مدینه رسید؛ پس بنا کرد بر مشهدش قبّه ای و ذکر کرده ابن شیبه که این محل خانه زید شهید پسر امام زین العابدین علیه السلام بوده . و بالجمله ؛ شیخ مفید فرموده : چون اسماعیل از دنیا رفت کسانی را که اعتقاد بر خلافت او بود بعد از پدر از این اعتقاد منصرف شدند مگر نادری از مردمان اباعد که از خواص روات نبودند به همان اعتقاد ماندند و قائل به حیات اسماعیل گشتند و چون حضرت امام صادق علیه السلام از دنیا رحلت فرمود جمله ای از مردم قائل به امامت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام شدند و مابقی هم دو فرقه شدند فرقه ای گفتند اسماعیل امام بوده و امامت بعد از او منتقل به محمّد بن اسماعیل شده است و فرقه دیگر گفتند که اسماعیل زنده است و ایشان مردمانی قلیل هستند که گمانشان این است که امامت بعد از اسماعیل در اولاد و احفاد او است تا آخر زمان! مؤلف گوید: سلاطین فاطمیه که در دیار مغرب سلطنت داشتند از اولاد اسماعیل اند. اول ایشان عبیداللّه بن محمّد بن عبداللّه بن احمد بن محمّد بن اسماعیل بن الامام جعفر الصادق علیه السلام ملقب به المهدی باللّه ، اول کسی است که از آل اسماعیل در دیار مغرب و مصر خلیفه شدند در زمان دولت بنی عباس و مدت دویست و هفتاد و چهار سال پادشاهی کردند و اول سلطنت ایشان در زمان معتمد و معتضد بوده که اوایل غیبت صغری باشد و عدد ایشان چهارده است و ایشان را اسماعیلیه و عبیدیه می گفتند. قاضی نوراللّه گفته که قرامطه ورای اسماعیلیه طایفه دیگرند و عباسیان و هواخواهان ایشان از کمال بغض و عداوت قرامطه را داخل اسماعیلیه ساختند. ادامه دارد ←
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۴۳۸ 🏷️ جهل عامل دشمنى ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام اَلنَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: مردم دشمن آنند كه نمى‌دانند. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در نكوهش نادانى) فرموده است: النّاس (تا آخر، اين فرمايش بى‌كم و زيادة همان فرمايش يك صد و شصت و سوم است كه ترجمه و شرحش بيان شد). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ بسيار كوتاه و پرمعنا مى‌فرمايد: «مردم دشمن چيزى هستند كه نمى‌دانند»؛ (النَّاسُ‌ أَعْدَاءُ‌ مَا جَهِلُوا). اين جمله عيناً در حكمت 172 بدون هيچ تغييرى آمده و در آن‌جا تفسيرهاى سه‌گانه‌اى براى آن ذكر كرديم و در اين‌جا اضافه مى‌كنيم كه ممكن است بسيارى از امور داراى فوايد زيادى باشد؛ اما شخصى كه از آن بى‌خبر است با آن به مخالفت برمى‌خيزد همان‌گونه كه قرآن مجيد مى‌فرمايد: « كُتِبَ‌ عَلَيْكُمْ‌ الْقِتَالُ‌ وَ هُوَ كُرْهٌ‌ لَكُمْ‌ وَ عَسى أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ‌ وَ عَسَى أَنْ‌ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ‌ وَ اللّٰهُ‌ يَعْلَمُ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لَا تَعْلَمُونَ‌ »؛ جهاد در راه خدا بر شما مقرّر شد؛ در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آن‌كه شرِّ شما در آن است و خدا مى‌داند، و شما نمى‌دانيد». افراد ناآگاه كه به اهميت جهاد و تأثير آن در عظمت و عزت مسلمين واقف نيستند آن را امرى خشونت‌آميز و زيانبار مى‌پندارند و طبيعى است كه با آن به عداوت برخيزند يا براى آن‌ها ناخوشايند باشد؛ اما مؤمنان آگاه كه به اسرار جهاد و حتى شهادت فى سبيل اللّٰه آشنا هستند به آن عشق مى‌ورزند. داروهاى تلخ و شفابخش براى كودكى كه از آن اطلاعى ندارد تنفرآميز است و به اين آسانى حاضر به نوشيدن آن نيست و با آن دشمنى مى‌كند در حالى كه افرادى كه از آثار آن دارو باخبرند براى به‌دست آوردن آن هرگونه بهايى را مى‌پردازند و با عشق و علاقه آن را مى‌خورند. مؤيد اين سخن گفتارى است كه به عنوان يك اصل كلى، بعضى از روانشناسان اظهار كرده و مثال روشنى نيز براى آن ذكر نموده‌اند و آن اين‌كه جهل انسان به شرايط محيط، محيط را براى او غير قابل تحمل مى‌كند؛ اما هنگامى كه از آن شرايط باخبر مى‌شود ناگهان همه چيز براى او قابل تحمّل مى‌گردد. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
، یک نامه از ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
نهج البلاغه | ✉️ نامه ۴۷ - وصيت امام عليه السلام به فرزندانش پس از ضربت ابن ملجم‏ (علیه اللعنة و العذاب) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 و من وصية له عليه‌السلام للحسن و الحسين عليهماالسلام لمّا ضربه ابن ملجم لعنه الله (وصيّت امام عليه السلام به حسن و حسين عليهما السّلام پس از ضربت ابن ملجم كه لعنت خدا بر او باد مى‌باشد كه در ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر كوفه مطرح فرمود)
📃 أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ أَلاَّ تَبْغِيَا اَلدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لاَ تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولاَ بِالْحَقِّ وَ اِعْمَلاَ لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً شما را به ترس از خدا سفارش مى‌كنم، به دنيا پرستى روى نياوريد، گر چه به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مى‌دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد، و براى پاداش الهى عمل كنيد و دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد. أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يَقُولُ صَلاَحُ ذَاتِ اَلْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كسانى را كه اين وصيّت به آنها مى‌رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ايجاد صلح و آشتى در ميانتان سفارش مى‌كنم؛ زيرا من از جدّ شما پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه مى‌فرمود: «اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزۀ يك سال برتر است. اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلْأَيْتَامِ فَلاَ تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لاَ يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ خدا را! خدا را! دربارۀ يتيمان، نكند آنان گاهى سير و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضايع گردد! خدا را! خدا را! در بارۀ همسايگان، حقوقشان را رعايّت كنيد كه وصيّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شماست، همواره به خوشرفتارى با همسايگان سفارش مى‌كرد تا آنجا كه گمان بُرديم براى آنان ارثى معيّن خواهد كرد. وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلْقُرْآنِ لاَ يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلصَّلاَةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ خدا را! خدا را! دربارۀ قرآن، مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشى گيرند. خدا را! خدا را! در بارۀ نماز، چرا كه ستون دين شماست. خدا را! خدا را! در بارۀ خانه خدا، تا هستيد آن را خالى مگذاريد؛ زيرا اگر كعبه خلوت شود، مهلت داده نمى‌شويد. خدا را! خدا را! دربارۀ جهاد با اموال و جانها و زبان‌هاى خويش در راه خدا وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ اَلتَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّدَابُرَ وَ اَلتَّقَاطُعَ لاَ تَتْرُكُوا اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَكُمْ بر شما باد به پيوستن با يكديگر، و بخشش همديگر، مبادا از هم روى گردانيد، و پيوند دوستى را از بين ببريد. و را ترك نكنيد كه بدهاى شما بر شما مسلّط‍‌ مى‌گردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانيد جواب ندهد. ثُمَّ قَالَ يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ لاَ أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ اَلْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ أَلاَ لاَ تَقْتُلُنَّ بِي إِلاَّ قَاتِلِي اى فرزندان عبد المطلّب: مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد و دست به كشتار بزنيد و بگوييد، امير مؤمنان كشته شد، بدانيد جز كشندۀ من كسى ديگر نبايد كشته شود اُنْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لاَ تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ اَلْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ اَلْعَقُورِ درست بنگريد! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها يك ضربت بزنيد، و دست و پا و ديگر اعضاى او را مبرّيد، من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه فرمود: «بپرهيزيد از بريدن اعضاى مرده، هر چند سگ ديوانه باشد ═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════ ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
📜 ترجمه فیض‌الاسلام: 🗞️ از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است بحسن و حسين عليهما السّلام هنگاميكه ابن ملجم كه خدا او را از رحمتش دور گرداند، بآن بزرگوار ضربت زده بود (و در آن از خونخواهى نهى نموده و به كارهاى نيكو امر فرموده است): (۱) شما را بتقوى و ترس از خدا سفارش ميكنم، و اينكه دنيا را نخواهيد هر چند شما را بجويد (به كالاى دنيا دل نبنديد هر چند در دسترستان باشد) و اندوهناك نشويد بر چيزى از دنيا كه از شما گرفته شده باشد، و راست و درست سخن گوييد، و براى پاداش يافتن (در آخرت) كار كنيد، و ستمگر را دشمن و ستمديده را يار و مدد كار باشيد. (۲) شما و همۀ فرزندان و اهل بيتم و هر كه را كه نامه‌ام باو مى‌رسد سفارش ميكنم بتقوى و ترس از خدا، و مرتّب كردن و بهم پيوستن كارتان، و اصلاح زد و خوردى كه موجب جدائى بين شما گردد كه من از جدّ شما (صلّى اللّه عليه و آله) شنيدم مى‌فرمود: اصلاح ذات البين (چگونگى كه باعث پراكندگى است) از كلّيّه نماز و روزه بهتر است (زيرا با جدائى بين مردم امر دين منظّم نگردد، و دشمن چيره شود، و آبادى رو به ويرانى آرد) (۳) از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ يتيمان؛ پس براى دهنهاشان نوبت قرار ندهيد (گاه سير و گاه گرسنه‌شان مگذاريد) و در نزد شما (بر اثر گرسنگى و برهنگى و بى‌سرپرستى) فاسد و تباه نشوند، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ همسايگانتان كه آنان سفارش شدۀ پيغمبرتان هستند، همواره دربارۀ ايشان سفارش مى‌فرمود تا گمان كرديم براى آنها (از همسايه) ميراث قرار دهد (در مالشان سهمى تعيين فرمايد)و بترسيد از خدا بترسيد از خدا دربارۀ قرآن كه ديگران با عمل بآن بر شما پيشى نگيرند، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ كه ستون دين شما است، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ خانۀ پروردگارتان (مكّۀ معظّمه) آنرا خالى مگذاريد تا زنده هستيد كه اگر آن رها شود (از نرفتن شما خالى ماند، از كيفر الهىّ‌) مهلت داده نمى‌شويد (بعذاب خدا مبتلى مى‌شويد) و از خدا بترسيد از خدا بترسيد دربارۀ جهاد به دارائيها و جانها و زبانهاتان در راه خدا (براى ترويج دين و جنگ با دشمنان خدا و رسول از هيچ چيز خوددارى ننمائيد) (۴) و بر شما باد كه با هم وابستگى و دوستى داشته بهم بخشائيد، و از پشت كردن بيكديگر و جدائى از هم بترسيد، امر بمعروف (وادار نمودن بانجام كار شايسته) و (بازداشتن از كار زشت) را رها مكنيد كه (اگر رها كرديد) بد كردارانتان بر شما مسلّط‍‌ ميشوند؛ پس از آن دعا مى‌كنيد (دفع آنها را از خدا مى‌خواهيد) روا نشود (زيرا بر اثر نكردن و نهى از منكر خدا را آزرده و اين بلاء و سختى را فراهم كرده‌ايد؛ پس تا توبه و بازگشت ننمائيد درخواستتان پذيرفته نگردد. پس از آن فرمود: (۵) اى پسران عبد المطّلب نمى‌خواهم شما را بيابم كه در خونهاى مسلمانان فرو رويد به بهانۀ اينكه بگوئيد: امير المؤمنين كشته شد، امير المؤمنين كشته شد (كشتن مرا سبب جنگ و خونريزى قرار ندهيد) بدانيد كه بايد بعوض من كشته نشود مگر كشنده‌ام. بنگريد هرگاه بر اثر اين ضربت او من مُردم، بعوض آن ضربتى باو بزنيد و بايد او مُثله نشود (پيش يا پس از كشته شدن چشم و گوش و بينى و لب و دست و پا و سائر اعضايش را نبرّيد، و يا كارهاى زشت ديگر باو روا نداريد) كه من از رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله، شنيدم مى‌فرمود: از مثله نمودن دورى كرده بترسيد هر چند به سگ آزار رساننده باشد (زيرا اينگونه كيفرها را مردم خدا پرست نمى‌پسندند هر چند از كُشنده اندوه فراوان داشته باشند، و آن روش نادانان و بد سيرتان است كه از بسيارى كينه، دل خود را بآن خنك كرده بدسيرتيشان را آشكار مى‌سازند). ╭───๛- - - - - ┅╮ 📜 @Mabaheeth ╰──────────