مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۵۴ - نامه به طلحه و زبیر در پاسخ به ادعاهاى سران ناکثین
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۵۵ - نامه به معاویه در اندرز و هشدار به او
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى معاوية
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ اَلدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا وَ اِبْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا لِيَعْلَمَ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَسْنَا لِلدُّنْيَا خُلِقْنَا وَ لاَ بِالسَّعْيِ فِيهَا أُمِرْنَا وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِيهَا لِنُبْتَلَي بِهَا
پس از ياد خدا و درود!
همانا خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است. ما را براى دنيا نيافريدهاند، و تنها براى دنيا به تلاش فرمان داده نشديم، به دنيا آمديم تا در آن آزمايش گرديم.
وَ قَدِ اِبْتَلاَنِي اَللَّهُ بِكَ وَ اِبْتَلاَكَ بِي فَجَعَلَ أَحَدَنَا حُجَّةً عَلَى اَلْآخَرِ
و همانا خداوند مرا به تو، و تو را با من آزمود، و يكى از ما را بر ديگرى حجّت قرار داد.
فَعَدَوْتَ عَلَى اَلدُّنْيَا بِتَأْوِيلِ اَلْقُرْآنِ فَطَلَبْتَنِي بِمَا لَمْ تَجْنِ يَدِي وَ لاَ لِسَانِي وَ عَصَيْتَهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ اَلشَّامِ بِي وَ أَلَّبَ عَالِمُكُمْ جَاهِلَكُمْ وَ قَائِمُكُمْ قَاعِدَكُمْ
تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روى آوردى، و چيزى از من درخواست مىكنى كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان). تو و مردم شام، آن #دروغ را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را، و ايستادگان شما زمينگير شدگان را بر ضدّ من تحريك كنند.
فَاتَّقِ اَللَّهَ فِي نَفْسِكَ وَ نَازِعِ اَلشَّيْطَانَ قِيَادَكَ وَ اِصْرِفْ إِلَى اَلْآخِرَةِ وَجْهَكَ فَهِيَ طَرِيقُنَا وَ طَرِيقُكَ
معاويه! از خدا بترس، و با شيطانى كه مهار تو را مىكشد، مبارزه كن، و به سوى آخرت كه راه من و تو است باز گرد.
وَ اِحْذَرْ أَنْ يُصِيبَكَ اَللَّهُ مِنْهُ بِعَاجِلِ قَارِعَةٍ تَمَسُّ اَلْأَصْلَ وَ تَقْطَعُ اَلدَّابِرَ فَإِنِّي أُولِي لَكَ بِاللَّهِ أَلِيَّةً غَيْرَ فَاجِرَةٍ لَئِنْ جَمَعَتْنِي وَ إِيَّاكَ جَوَامِعُ اَلْأَقْدَارِ لاَ أَزَالُ بِبَاحَتِكَ حَتّٰى يَحْكُمَ اَللّٰهُ بَيْنَنٰا وَ هُوَ خَيْرُ اَلْحٰاكِمِينَ
و بترس از خدا كه به زودى با بلايى كوبنده ريشهات را بر كند، و نسل تو را بر اندازد.
همانا براى تو به خدا سوگند مىخورم، سوگندى كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يك جا گرد آورد، همچنان بر سر راه تو خواهم ماند: «تا خدا ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۵۵ - نامه به معاویه در اندرز و هشدار به او ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۵۶ - نامه به شریح بن هانى در ضرورت خویشتن داری فرمانده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من وصية له عليهالسلام وصّى بها شريح بن هانئ لمّا جعله على مقدمته إلى الشام
(نامه به فرماندۀ سپاه، شريح بن هانى كه او را در سال 36 هجرى به سوى شام حركت داد.)
📜 اِتَّقِ اَللَّهَ فِي كُلِّ صَبَاحٍ وَ مَسَاءٍ وَ خَفْ عَلَى نَفْسِكَ اَلدُّنْيَا اَلْغَرُورَ وَ لاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَالٍ
در هر صبح و شام از خدا بترس، و از فريب كارى دنيا بر نفس خويش بيمناك باش، و هيچ گاه از دنيا ايمن مباش.
وَ اِعْلَمْ أَنَّكَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَكَ عَنْ كَثِيرٍ مِمَّا تُحِبُّ مَخَافَةَ مَكْرُوهٍ سَمَتْ بِكَ اَلْأَهْوَاءُ إِلَى كَثِيرٍ مِنَ اَلضَّرَرِ فَكُنْ لِنَفْسِكَ مَانِعاً رَادِعاً وَ لِنَزْوَتِكَ عِنْدَ اَلْحَفِيظَةِ وَاقِماً قَامِعاً
بدان كه اگر براى چيزهايى كه دوست مىدارى، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز ندارى، هوسها تو را به زيانهاى فراوانى خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانى كن، و به هنگام خشم، بر نفس خويش شكننده و حاكم باش.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۵۶ - نامه به شریح بن هانى در ضرورت خویشتن داری فرمانده
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۵۷ - نامه به مردم کوفه برای شرکت در نبرد جمل
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى أهل الكوفة عند مسيره من المدينة إلى البصرة
(نامه به مردم كوفه در سال 36 هجرى هنگام حركت از مدينه به سوى بصره)
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي خَرَجْتُ مِنْ حَيِّي هَذَا إِمَّا ظَالِماً وَ إِمَّا مَظْلُوماً وَ إِمَّا بَاغِياً وَ إِمَّا مَبْغِيّاً عَلَيْهِ
پس از ياد خدا و درود! من از جايگاه خود، مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشى كردم يا از فرمانم سرباز زدند
وَ إِنِّي أُذَكِّرُ اَللَّهَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي هَذَا لَمَّا نَفَرَ إِلَيَّ فَإِنْ كُنْتُ مُحْسِناً أَعَانَنِي وَ إِنْ كُنْتُ مُسِيئاً اِسْتَعْتَبَنِي
همانا من خدا را به ياد كسى مىآورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوى من كوچ كند: اگر مرا نيكوكار يافت يارى كند، و اگر گناهكار بودم مرا به حق بازگرداند.
#مقتدر_مظلوم
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۵۷ - نامه به مردم کوفه برای شرکت در نبرد جمل ┄┄┅┅┅❅❁❅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۵۸ - نامه به مردم شهرها در بیان حقایق نبرد صفین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام كتبه إلى أهل الأمصار يقص فيه ما جرى بينه و بين أهل صفين
(نامه به شهرهاى دور براى روشن ساختن حوادث صفّين)
📜 وَ كَانَ بَدْءُ أَمْرِنَا أَنَّا اِلْتَقَيْنَا وَ اَلْقَوْمُ مِنْ أَهْلِ اَلشَّامِ وَ اَلظَّاهِرُ أَنَّ رَبَّنَا وَاحِدٌ وَ نَبِيَّنَا وَاحِدٌ وَ دَعْوَتَنَا فِي اَلْإِسْلاَمِ وَاحِدَةٌ
آغاز كار چنين بود كه ما با مردم شام ديدار كرديم، كه در ظاهر پروردگار ما يكى، و پيامبر ما يكى، و دعوت ما در اسلام يكى بود
وَ لاَ نَسْتَزِيدُهُمْ فِي اَلْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ اَلتَّصْدِيقِ بِرَسُولِهِ وَ لاَ يَسْتَزِيدُونَنَا، اَلْأَمْرُ وَاحِدٌ إِلاَّ مَا اِخْتَلَفْنَا فِيهِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ وَ نَحْنُ مِنْهُ بَرَاءٌ
و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگرى برترى نداشت، و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بر كناريم.
فَقُلْنَا تَعَالَوْا نُدَاوِ مَا لاَ يُدْرَكُ اَلْيَوْمَ بِإِطْفَاءِ اَلنَّائِرَةِ وَ تَسْكِينِ اَلْعَامَّةِ حَتَّى يَشْتَدَّ اَلْأَمْرُ وَ يَسْتَجْمِعَ فَنَقْوَى عَلَى وَضْعِ اَلْحَقِّ مَوَاضِعَهُ فَقَالُوا بَلْ نُدَاوِيهِ بِالْمُكَابَرَةِ
پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام كردن مردم، به چاره جويى و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما براى اجراى عدالت نيرومند شويم؛ امّا شاميان پاسخ دادند: «چارهاى جز جنگ نداريم» .
فَأَبَوْا حَتَّى جَنَحَتِ اَلْحَرْبُ وَ رَكَدَتْ وَ وَقَدَتْ نِيرَانُهَا وَ حَمِشَتْ فَلَمَّا ضَرَّسَتْنَا وَ إِيَّاهُمْ وَ وَضَعَتْ مَخَالِبَهَا فِينَا وَ فِيهِمْ أَجَابُوا عِنْدَ ذَلِكَ إِلَى اَلَّذِي دَعَوْنَاهُمْ إِلَيْهِ
پس (از پيشنهاد حق ما) سرباز زدند، و جنگ در گرفت، و تداوم يافت، و آتش آن زبانه كشيد.
پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما (صلح و گفتگو) گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم، پاسخ دادند
فَأَجَبْنَاهُمْ إِلَى مَا دَعَوْا وَ سَارَعْنَاهُمْ إِلَى مَا طَلَبُوا حَتَّى اِسْتَبَانَتْ عَلَيْهِمُ اَلْحُجَّةُ وَ اِنْقَطَعَتْ مِنْهُمُ اَلْمَعْذِرَةُ
ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم، و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم، و راه عذر خواهى را ببنديم
فَمَنْ تَمَّ عَلَى ذَلِكَ مِنْهُمْ فَهُوَ اَلَّذِي أَنْقَذَهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْهَلَكَةِ وَ مَنْ لَجَّ وَ تَمَادَى فَهُوَ اَلرَّاكِسُ اَلَّذِي رَانَ اَللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ وَ صَارَتْ دَائِرَةُ اَلسَّوْءِ عَلَى رَأْسِهِ
آنگاه آن كه بر پيمان خود استوار ماند، از هلاكت نجات يافت، و آن كَس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پردۀ ناآگاهى بر جان او كشيد، و بلاى تيره روزى گرد سرش گردانيد.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۵۸ - نامه به مردم شهرها در بیان حقایق نبرد صفین ┄┄┅┅┅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۵۹ - نامه به اسود بن قطبه در ضرورت خویشتن داری حاکم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى الأسود بن قطبة صاحب جُند حلوان
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْوَالِيَ إِذَا اِخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِكَ كَثِيراً مِنَ اَلْعَدْلِ فَلْيَكُنْ أَمْرُ اَلنَّاسِ عِنْدَكَ فِي اَلْحَقِّ سَوَاءً فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي اَلْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ اَلْعَدْلِ
پس از ياد خدا و درود.
اگر رأى و انديشه زمامدار دچار دگرگونى شود، او را از اجراى عدالت بسيار باز مىدارد؛ پس بايد كه كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد؛ زيرا در ستمكارى بهايى براى عدالت يافت نمىشود.
فَاجْتَنِبْ مَا تُنْكِرُ أَمْثَالَهُ وَ اِبْتَذِلْ نَفْسَكَ فِيمَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْكَ رَاجِياً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ
از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمىپسندى پرهيز كن، و نفس خود را در حالى كه اميدوار به پاداش الهى بوده و از كيفر او هراسناكى، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب گردانيده است، وادار ساز.
وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلدُّنْيَا دَارُ بَلِيَّةٍ لَمْ يَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِيهَا قَطُّ سَاعَةً إِلاَّ كَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
و بدان كه دنيا سراى آزمايش است، و دنيا پرست ساعتى در آن نمىآسايد جز آن كه در روز قيامت از آن افسوس مىخورد.
وَ أَنَّهُ لَنْ يُغْنِيَكَ عَنِ اَلْحَقِّ شَيْءٌ أَبَداً وَ مِنَ اَلْحَقِّ عَلَيْكَ حِفْظُ نَفْسِكَ وَ اَلاِحْتِسَابُ عَلَى اَلرَّعِيَّةِ بِجُهْدِكَ فَإِنَّ اَلَّذِي يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ مِنَ اَلَّذِي يَصِلُ بِكَ وَ اَلسَّلاَمُ
و هرگز چيزى تو را از حق بىنياز نمىگرداند.
و از جمله حقّى كه بر توست آن كه نفس خويش را نگهبان باشى، و به اندازۀ توان در امور رعيّت تلاش كنى؛ زيرا آنچه در اين راه نصيب تو مىشود، برتر از آن است كه از نيروى بدنى خود از دست مىدهى. با درود
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۵۹ - نامه به اسود بن قطبه در ضرورت خویشتن داری حاکم ┄
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۰ - نامه به فرمانداران در جبران خسارت عبور لشکریان از شهرها
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى العُمّال الذين يطأ الجيش عملهم
(نامه به فرماندارانى كه لشكر از شهرهاى آنان عبور مىكند)
📜 مِنْ عَبْدِاَللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ إِلَى مَنْ مَرَّ بِهِ اَلْجَيْشُ مِنْ جُبَاةِ اَلْخَرَاجِ وَ عُمَّالِ اَلْبِلاَدِ
از بندۀ خدا، على امير مؤمنان، به گرد آوران ماليات و فرمانداران شهرهايى كه لشكريان از سرزمين آنان مىگذرند
أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي قَدْ سَيَّرْتُ جُنُوداً هِيَ مَارَّةٌ بِكُمْ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ وَ قَدْ أَوْصَيْتُهُمْ بِمَا يَجِبُ لِلَّهِ عَلَيْهِمْ مِنْ كَفِّ اَلْأَذَى وَ صَرْفِ اَلشَّذَى وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكُمْ وَ إِلَى ذِمَّتِكُمْ مِنْ مَعَرَّةِ اَلْجَيْشِ إِلاَّ مِنْ جَوْعَةِ اَلْمُضْطَرِّ لاَ يَجِدُ عَنْهَا مَذْهَباً إِلَى شِبَعِهِ
پس از ياد خدا و درود! همانا من سپاهيانى فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت، و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران، و پرهيز از هر گونه شرارتى تأكيد كردهام، و من نزد شما و پيمانى كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آن كه گرسنگى، سربازى را ناچار گرداند و براى رفع گرسنگى چارهاى جز آن نداشته باشد.
فَنَكِّلُوا مَنْ تَنَاوَلَ مِنْهُمْ شَيْئاً ظُلْماً عَنْ ظُلْمِهِمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَ سُفَهَائِكُمْ عَنْ مُضَارَّتِهِمْ وَ اَلتَّعَرُّضِ لَهُمْ فِيمَا اِسْتَثْنَيْنَاهُ مِنْهُمْ
پس كسى را كه دست به ستمكارى زند كيفر كنيد، و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان، و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثناء كردم باز داريد.
وَ أَنَا بَيْنَ أَظْهُرِ اَلْجَيْشِ فَارْفَعُوا إِلَيَّ مَظَالِمَكُمْ وَ مَا عَرَاكُمْ مِمَّا يَغْلِبُكُمْ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَا لاَ تُطِيقُونَ دَفْعَهُ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ بِي فَأَنَا أُغَيِّرُهُ بِمَعُونَةِ اَللَّهِ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ
من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهاى خود را به من رسانيد، و در امورى كه لشكريان بر شما چيره شدهاند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد، به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را بر طرف خواهم كرد. إن شاء الله
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۰ - نامه به فرمانداران در جبران خسارت عبور لشکریان از شهرها
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۱ - نامه به کمیل بن زیاد در نكوهش سُستی او در انجام وظیفه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى كميل بن زياد النخعي و هو عامله على هيت ينكر عليه تركه دفع من يجتاز به من جيش العدو طالبا الغارة
(نامه به كميل بن زياد نخعى، فرماندار «هيت» و نكوهش او در ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام كه در سال 38 هجرى نوشته شد)
📜 أَمَّا بَعْدُ؛ فَإِنَّ تَضْيِيعَ اَلْمَرْءِ مَا وُلِّيَ وَ تَكَلُّفَهُ مَا كُفِيَ لَعَجْزٌ حَاضِرٌ وَ رَأْيٌ مُتَبَّرٌ
پس از ياد خدا و درود!
سُستى انسان در انجام كارهايى كه بر عهدۀ اوست، و پافشارى در كارى كه از مسؤوليّت او خارج است، نشانه ناتوانى آشكار، و انديشۀ ويرانگر است.
وَ إِنَّ تَعَاطِيَكَ اَلْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا وَ تَعْطِيلَكَ مَسَالِحَكَ اَلَّتِي وَلَّيْنَاكَ لَيْسَ بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا وَ لاَ يَرُدُّ اَلْجَيْشَ عَنْهَا لَرَأْيٌ شَعَاعٌ
اقدام تو به تاراج مردم «قرقيسا» در مقابل رها كردن پاسدارى از مرزهايى كه تو را بر آن گمارده بوديم و كسى در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد، انديشهاى باطل است.
فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ اَلْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِكَ عَلَى أَوْلِيَائِكَ غَيْرَ شَدِيدِ اَلْمَنْكِبِ وَ لاَ مَهِيبِ اَلْجَانِبِ وَ لاَ سَادٍّ ثُغْرَةً وَ لاَ كَاسِرٍ لِعَدُوٍّ شَوْكَةً وَ لاَ مُغْنٍ عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ وَ لاَ مُجْزٍ عَنْ أَمِيرِهِ
تو در آنجا پلى شدهاى كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتى دارى كه با تو نبرد كنند، و نه هيبتى دارى كه از تو بترسند و بگريزند، نه مرزى را مىتوانى حفظ كنى، و نه شوكت دشمن را مىتوانى در هم بشكنى، نه نيازهاى مردم ديارت را كفايت مىكنى، و نه امام خود را راضى نگه مىدارى!
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۱ - نامه به کمیل بن زیاد در نكوهش سُستی او در انجام وظیفه
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۲ - نامه به مردم مصر درباره گماردن مالک اشتر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى أهل مصر مع مالك الأشتر لما ولاه إمارتها
(نامه به مردم مصر، كه همراه مالك اشتر در سال 38 هجرى فرستاد)
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلىاللهعليهوآلهوسلم نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى اَلْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى عليهالسلام تَنَازَعَ اَلْمُسْلِمُونَ اَلْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ
پس از ياد خدا و درود!
خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا بيم دهندۀ جهانيان، و گواه پيامبران پيش از خود باشد. آنگاه كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به سوى خدا رفت، مسلمانان پس از وى در كار حكومت با يكديگر درگير شدند.
فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لاَ يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ اَلْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا اَلْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لاَ أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ
سوگند به خدا نه در فكرم مىگذشت، و نه در خاطرم مىآمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وى از عهده دار شدن حكومت باز دارند.
فَمَا رَاعَنِي إِلاَّ اِنْثِيَالُ اَلنَّاسِ عَلَى فُلاَنٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ اَلنَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ اَلْإِسْلاَمِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ صلىاللهعليهوآلهوسلم
تنها چيزى كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوى فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهى از اسلام باز گشته، مىخواهند دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نابود سازند
فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ اَلْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ اَلْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلاَيَتِكُمُ اَلَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلاَئِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ اَلسَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ اَلسَّحَابُ
پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را يارى نكنم، رخنهاى در آن بينم يا شاهد نابودى آن باشم، كه مصيبت آن بر من سختتر از رها كردن حكومت بر شماست، كه كالاى چند روزۀ دنياست و به زودى ايّام آن مىگذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پارههاى ابر كه زود پراكنده مىگردد
فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ اَلْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ اَلْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اِطْمَأَنَّ اَلدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ
پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خاستم تا آن كه باطل از ميان رفت، و دين استقرار يافته، آرام شد.
https://eitaa.com/ghararemotalee/1912
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۲ - نامه به مردم مصر درباره گماردن مالک اشتر ┄┄┅┅┅❅❁
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۳ - نامه به ابو موسی اشعری در بازداشتن او از فتنه انگيزى
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى أبي موسى الأشعري و هو عامله على الكوفة و قد بلغه عنه تثبيطه الناس عن الخروج إليه لما ندبهم لحرب أصحاب الجمل
(در آستانه جنگ جمل، در سال 36 هجرى به امام گزارش رسيد كه ابو موسى اشعرى، فرماندار كوفه مردم را براى پيوستن به امام باز مىدارد، امام اين نامه را به او نوشت)
📜 مِنْ عَبْدِ اَللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ إِلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ قَيْسٍ
از بندۀ خدا على امير مؤمنان به عبد اللّه بن قيس (ابو موسى اشعرى)
أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي عَنْكَ قَوْلٌ هُوَ لَكَ وَ عَلَيْكَ فَإِذَا قَدِمَ رَسُولِي عَلَيْكَ فَارْفَعْ ذَيْلَكَ وَ اُشْدُدْ مِئْزَرَكَ وَ اُخْرُجْ مِنْ جُحْرِكَ وَ اُنْدُبْ مَنْ مَعَكَ فَإِنْ حَقَّقْتَ فَانْفُذْ وَ إِنْ تَفَشَّلْتَ فَابْعُدْ
پس از ستايش پروردگار و درود! سخنى از تو به من رسيده كه هم به سود، و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد. دامن همّت به كمر زن، كمرت را براى جنگ محكم ببند، و از سوراخ خود بيرون آى، و مردم را براى جنگ بسيج كن. اگر حق را در من ديدى بپذير، و اگر دو دل ماندى كناره گير.
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَتُؤْتَيَنَّ مِنْ حَيْثُ أَنْتَ وَ لاَ تُتْرَكُ حَتَّى يُخْلَطَ زُبْدُكَ بِخَاثِرِكَ وَ ذَائِبُكَ بِجَامِدِكَ وَ حَتَّى تُعْجَلُ عَنْ قِعْدَتِكَ وَ تَحْذَرَ مِنْ أَمَامِكَ كَحَذَرِكَ مِنْ خَلْفِكَ
به خدا سوگند! هر جا كه باشى تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت در هم ريزد، و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روى خود همانگونه بترسى كه از پشت سرت هراسناكى😱
وَ مَا هِيَ بِالْهُوَيْنَى اَلَّتِي تَرْجُو وَ لَكِنَّهَا اَلدَّاهِيَةُ اَلْكُبْرَى يُرْكَبُ جَمَلُهَا وَ يُذَلَّلُّ صَعْبُهَا وَ يُسَهَّلُ جَبَلُهَا
حوادث جارى كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر مىكنى، بلكه حادثۀ بسيار بزرگى است كه بايد بر مركبش سوار شد، و سختىهاى آن را هموار كرد، و پيمودن راههاى سخت و كوهستانى آن را آسان كرد.
فَاعْقِلْ عَقْلَكَ وَ اِمْلِكْ أَمْرَكَ وَ خُذْ نَصِيبَكَ وَ حَظَّكَ فَإِنْ كَرِهْتَ فَتَنَحَّ إِلَى غَيْرِ رَحْبٍ وَ لاَ فِي نَجَاةٍ فَبِالْحَرِيِّ لَتُكْفَيَنَّ وَ أَنْتَ نَائِمٌ حَتَّى لاَ يُقَالَ أَيْنَ فُلاَنٌ
پس فكرت را به كار گير، و مالك كار خويش باش، و سهم و بهرهات را بردار، اگر همراهى با ما را خوش ندارى كناره گير، بى آن كه مورد ستايش قرار گيرى يا رستگار شوى، كه سزاوار است تو در خواب باشى و ديگران مسئوليّتهاى تو را بر آورند، و از تو نپرسند كه كجا هستى و به كجا رفتهاى
وَ اَللَّهِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مَعَ مُحِقٍّ وَ مَا أُبَالِي مَا صَنَعَ اَلْمُلْحِدُونَ وَ اَلسَّلاَمُ
به خدا سوگند! اين راه حق است و به دست مرد حق انجام مىگيرد، و باكى ندارم كه خدا نشناسان چه مىكنند؟ با درود
https://eitaa.com/ghararemotalee/2086
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#کلام_امیر
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۳ - نامه به ابو موسی اشعری در بازداشتن او از فتنه انگيزى
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۴ - نامه به معاویه در جواب نامه اش
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى معاوية جوابا
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّا كُنَّا نَحْنُ وَ أَنْتُمْ عَلَى مَا ذَكَرْتَ مِنَ اَلْأُلْفَةِ وَ اَلْجَمَاعَةِ فَفَرَّقَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَمْسِ أَنَّا آمَنَّا وَ كَفَرْتُمْ وَ اَلْيَوْمَ أَنَّا اِسْتَقَمْنَا وَ فُتِنْتُمْ
پس از ياد خدا و درود! چنانكه ياد آور شدى، ما و شما دوست بوديم و هم خويشاوند؛ امّا ديروز ميان ما و شما بدان جهت جدايى افتاد كه ما ايمان آورديم و شما كافر شديد، و امروز ما در اسلام استوار مانديم، و شما آزمايش گرديديد.
وَ مَا أَسْلَمَ مُسْلِمُكُمْ إِلاَّ كَرْهاً وَ بَعْدَ أَنْ كَانَ أَنْفُ اَلْإِسْلاَمِ كُلُّهُ لِرَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم حِزْباً
اسلام آوردگان شما با ناخوشنودى، آنهم زمانى به اسلام روى آوردند كه بزرگان عرب تسليم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شدند، و در گروه او قرار گرفتند.
وَ ذَكَرْتَ أَنِّي قَتَلْتُ طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَيْرَ وَ شَرَّدْتُ بِعَائِشَةَ وَ نَزَلْتُ بَيْنَ اَلْمِصْرَيْنِ وَ ذَلِكَ أَمْرٌ غِبْتَ عَنْهُ فَلاَ عَلَيْكَ وَ لاَ اَلْعُذْرُ فِيهِ إِلَيْكَ
در نامهات نوشتى كه طلحه و زبير را كشته، و عايشه را تبعيد كردهام، و در كوفه و بصره منزل گزيدم، اين امور ربطى به تو ندارد، و لازم نيست از تو عذر بخواهد.
وَ ذَكَرْتَ أَنَّكَ زَائِرِي فِي اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ قَدِ اِنْقَطَعَتِ اَلْهِجْرَةُ يَوْمَ أُسِرَ أَخُوكَ
و نوشتى كه با گروهى از مهاجران و انصار به نبرد من مىآيى، هجرت از روزى كه برادرت «يزيد» در فتح مكّه اسير شد پايان يافت.
فَإِنْ كَانَ فِيهِ عَجَلٌ فَاسْتَرْفِهْ فَإِنِّي إِنْ أَزُرْكَ فَذَلِكَ جَدِيرٌ أَنْ يَكُونَ اَللَّهُ إِنَّمَا بَعَثَنِي إِلَيْكَ لِلنِّقْمَةِ مِنْكَ وَ إِنْ تَزُرْنِي فَكَمَا قَالَ أَخُو بَنِي أَسَدٍ مُسْتَقْبِلِينَ رِيَاحَ اَلصَّيْفِ تَضْرِبُهُمْ بِحَاصِبٍ بَيْنَ أَغْوَارٍ وَ جُلْمُودِ
پس اگر در ملاقات با من شتاب دارى، دست نگهدار؛ زيرا اگر من به ديدار تو بيايم سزاوارتر است، كه خدا مرا به سوى تو فرستاده تا از تو انتقام گيرم، و اگر تو با من ديدار كنى چنان است كه شاعر اسدى گفت: «تندباد تابستانى سخت مىوزد و آنها را با سنگ ريزهها، و در ميان غبار و تخته سنگها، در هم مىكوبند.
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۴ - نامه به معاویه در جواب نامه اش ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🗞️
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۵ - نامه به معاویه در افشاى علل گمراهى او
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إليه أيضا
📜 أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ آنَ لَكَ أَنْ تَنْتَفِعَ بِاللَّمْحِ اَلْبَاصِرِ مِنْ عِيَانِ اَلْأُمُورِ فَقَدْ سَلَكْتَ مَدَارِجَ أَسْلاَفِكَ بِادِّعَائِكَ اَلْأَبَاطِيلَ وَ اِقْتِحَامِكَ غُرُورَ اَلْمَيْنِ وَ اَلْأَكَاذِيبِ وَ بِانْتِحَالِكَ مَا قَدْ عَلاَ عَنْكَ
پس از ياد خدا و درود!
معاويه! وقت آن رسيده است كه از حقائق آشكار پند گيرى، تو با ادّعاهاى باطل همان راه پدرانت را مىپيمايى، خود را در دروغ و #فريب افكندى، و خود را به آنچه برتر از شأن تو است نسبت مىدهى
وَ اِبْتِزَازِكَ لِمَا قَدِ اُخْتُزِنَ دُونَكَ فِرَاراً مِنَ اَلْحَقِّ وَ جُحُوداً لِمَا هُوَ أَلْزَمُ لَكَ مِنْ لَحْمِكَ وَ دَمِكَ مِمَّا قَدْ وَعَاهُ سَمْعُكَ وَ مُلِئَ بِهِ صَدْرُكَ فَمَا ذَا بَعْدَ اَلْحَقِّ إِلاَّ اَلضَّلاَلُ اَلْمُبِينُ وَ بَعْدَ اَلْبَيَانِ إِلاَّ اَللَّبْسُ
و به چيزى دست دراز مىكنى كه از تو باز داشتهاند، و به تو نخواهد رسيد. اين همه را براى فرار كردن از حق، و انكار آنچه را كه از گوشت و خون تو لازمتر است، انجام مىدهى، حقايقى كه گوش👂🏻 تو آنها را شنيده و از آنها آگاهى دارى، آيا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهى آشكار چيز ديگرى يافت خواهد شد؟ و آيا پس از بيان حق، جز اشتباه كارى وجود خواهد داشت؟!
فَاحْذَرِ اَلشُّبْهَةَ وَ اِشْتِمَالَهَا عَلَى لُبْسَتِهَا فَإِنَّ اَلْفِتْنَةَ طَالَمَا أَغْدَفَتْ جَلاَبِيبَهَا وَ أَغْشَتِ اَلْأَبْصَارَ ظُلْمَتُهَا
از شبهه و حق پوشى بپرهيز، فتنهها دير زمانى است كه پردههاى سياه خود را گسترانده، و ديدههايى را كور كرده است.
وَ قَدْ أَتَانِي كِتَابٌ مِنْكَ ذُو أَفَانِينَ مِنَ اَلْقَوْلِ ضَعُفَتْ قُوَاهَا عَنِ اَلسِّلْمِ وَ أَسَاطِيرَ لَمْ يَحُكْهَا مِنْكَ عِلْمٌ وَ لاَ حِلْمٌ
نامهاى از تو به دست من رسيد كه در سخن پردازى از هر جهت آراسته؛ امّا از صلح و دوستى نشانهاى نداشت، و آكنده از افسانههايى بود كه هيچ نشانى از دانش و بردبارى در آن به چشم نمىخورد.
أَصْبَحْتَ مِنْهَا كَالْخَائِضِ فِي اَلدَّهَاسِ وَ اَلْخَابِطِ فِي اَلدِّيمَاسِ وَ تَرَقَّيْتَ إِلَى مَرْقَبَةٍ بَعِيدَةِ اَلْمَرَامِ نَازِحَةِ اَلْأَعْلاَمِ تَقْصُرُ دُونَهَا اَلْأَنُوقُ وَ يُحَاذَى بِهَا اَلْعَيُّوقُ
در نوشتن اين نامه كسى را مانى كه پاى در گل فرو رفته، و در بيغولهها سرگردان است، مقامى را مىطلبى كه از قدر و ارزش تو والاتر است، و هيچ عقابى🦅 را توان پرواز بر فراز آن نيست و چون ستارۀ ⭐️ دور دست «عيّوق» از تو دور است.
وَ حَاشَ لِلَّهِ أَنْ تَلِيَ لِلْمُسْلِمِينَ بَعْدِي صَدْراً أَوْ وِرْداً أَوْ أُجْرِيَ لَكَ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ عَقْداً أَوْ عَهْداً
پناه بر خدا كه پس از من ولايت مسلمانان را بر عهده گيرى، و سود و زيان آن را بپذيرى، يا براى تو با يكى از مسلمانان پيمانى يا قراردادى را امضا كنم.
فَمِنَ اَلْآنَ فَتَدَارَكْ نَفْسَكَ وَ اُنْظُرْ لَهَا فَإِنَّكَ إِنْ فَرَّطْتَ حَتَّى يَنْهَدَ إِلَيْكَ عِبَادُ اَللَّهِ أُرْتِجَتْ عَلَيْكَ اَلْأُمُورُ وَ مُنِعْتَ أَمْراً هُوَ مِنْكَ اَلْيَوْمَ مَقْبُولٌ وَ اَلسَّلاَمُ
از هم اكنون خود را درياب، و چارهاى بينديش، كه اگر كوتاهى كنى، و براى در هم كوبيدنت بندگان خدا برخيزند، درهاى نجات بروى تو بسته خواهد شد، و آنچه را كه امروز از تو مىپذيرند فردا نخواهند پذيرفت، با درود.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۵ - نامه به معاویه در افشاى علل گمراهى او ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۶ - نامه به عبدالله بن عباس در شناخت جایگاه غم و شادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى عبد الله بن العباس و قد تقدم ذكره بخلاف هذه الرواية
(نامه به عبد الله بن عباس، اين نامه به گونه ديگرى نيز آمده است)
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْمَرْءَ لَيَفْرَحُ بِالشَّيْءِ اَلَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيَفُوتَهُ وَ يَحْزَنُ عَلَى اَلشَّيْءِ اَلَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ
پس از ياد خدا و درود!
همانا انسان از به دست آوردن چيزى خشنود مىشود كه هرگز آن را از دست نخواهد داد، و براى چيزى اندوهناك است كه هرگز به دست نخواهد آورد
فَلاَ يَكُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِكَ مِنْ دُنْيَاكَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَيْظٍ وَ لَكِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أَوْ إِحْيَاءُ حَقٍّ
پس بهترين چيز نزد تو در دنيا، رسيدن به لذّتها، يا انتقام گرفتن نباشد، بلكه هدف تو خاموش كردن باطل، يا زنده كردن حق باشد
وَ لْيَكُنْ سُرُورُكَ بِمَا قَدَّمْتَ وَ أَسَفُكَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ وَ هَمُّكَ فِيمَا بَعْدَ اَلْمَوْتِ
تنها به توشهاى كه از پيش فرستادى خشنود باش، و بر آنچه به جاى مىگذارى حسرت خور، و همّت و تلاش خود را براى پس از مرگ قرار ده
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۶ - نامه به عبدالله بن عباس در شناخت جایگاه غم و شادی
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۷ - نامه به قثم بن عباس فرماندار مكه در بیان وظایف حاکم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى قثم بن العباس و هو عامله على مكة
(نامه به قثم بن عباس، فرماندار شهر مكّه)
📜 أَمَّا بَعْدُ فَأَقِمْ لِلنَّاسِ اَلْحَجَّ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيّٰامِ اَللّٰهِ وَ اِجْلِسْ لَهُمُ اَلْعَصْرَيْنِ فَأَفْتِ اَلْمُسْتَفْتِيَ وَ عَلِّمِ اَلْجَاهِلَ وَ ذَاكِرِ اَلْعَالِمَ
پس از ياد خدا و درود!
براى مردم حج را به پای دار، و روزهاى خدا را به يادشان آور. در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومى با مردم بنشين، آنان كه پرسشهاى دينى دارند با فتواها آشنايشان بگردان، و ناآگاه را آموزش ده، و با دانشمندان به گفتگو بپرداز.
وَ لاَ يَكُنْ لَكَ إِلَى اَلنَّاسِ سَفِيرٌ إِلاَّ لِسَانُكَ وَ لاَ حَاجِبٌ إِلاَّ وَجْهُكَ وَ لاَ تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَةٍ عَنْ لِقَائِكَ بِهَا فَإِنَّهَا إِنْ ذِيدَتْ عَنْ أَبْوَابِكَ فِي أَوَّلِ وِرْدِهَا لَمْ تُحْمَدْ فِيمَا بَعْدُ عَلَى قَضَائِهَا
جز زبانت چيز ديگرى پيام رسانت با مردم، و جز چهرهات دربانى وجود نداشته باشد، و هيچ نيازمندى را از ديدار خود محروم مگردان؛ زيرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود، گر چه در پايان حاجت او بر آورده شود ديگر تو را نستايد.
وَ اُنْظُرْ إِلَى مَا اِجْتَمَعَ عِنْدَكَ مِنْ مَالِ اَللَّهِ فَاصْرِفْهُ إِلَى مَنْ قِبَلَكَ مِنْ ذَوِي اَلْعِيَالِ وَ اَلْمَجَاعَةِ مُصِيباً بِهِ مَوَاضِعَ اَلْفَاقَةِ وَ اَلْخَلاَّتِ وَ مَا فَضَلَ عَنْ ذَلِكَ فَاحْمِلْهُ إِلَيْنَا لِنَقْسِمَهُ فِيمَنْ قِبَلَنَا
در مصرف اموال عمومى كه در دست تو جمع شده است انديشه كن، و آن را به عيالمندان و گرسنگان پيرامونت ببخش، و به مستمندان و نيازمندانى كه سخت به كمك مالى تو احتياج دارند برسان، و مازاد را نزد ما بفرست، تا در ميان مردم نيازمندى كه در اين سامان هستند تقسيم گردد.
وَ مُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلاَّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِنٍ أَجْراً فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ سَوٰاءً اَلْعٰاكِفُ فِيهِ وَ اَلْبٰادِ فَالْعَاكِفُ اَلْمُقِيمُ بِهِ وَ اَلْبَادِي اَلَّذِي يَحُجُّ إِلَيْهِ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ وَفَّقَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ لِمَحَابِّهِ وَ اَلسَّلاَمُ
به مردم مكّه فرمان ده تا از هيچ زائرى در ايّام حج اجرت مسكن نگيرند، كه خداى سبحان فرمود: «عاكف و بادى در مكّه يكسانند» عاكف، يعنى اهل مكه و بادى، يعنى زائرانى كه از ديگر شهرها به حج مىآيند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد #توفيق عنايت فرمايد. با درود.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۷ - نامه به قثم بن عباس فرماندار مكه در بیان وظایف حاکم
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۸ - نامه به #سلمان_فارسى در مورد روش برخورد با دنيا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى سلمان الفارسي رحمه الله قبل أيام خلافته
(نامه به سلمان فارسى، قبل از ايّام خلافت)
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا مَثَلُ اَلدُّنْيَا مَثَلُ اَلْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا قَاتِلٌ سَمُّهَا فَأَعْرِضْ عَمَّا يُعْجِبُكَ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يَصْحَبُكَ مِنْهَا وَ ضَعْ عَنْكَ هُمُومَهَا لِمَا أَيْقَنْتَ بِهِ مِنْ فِرَاقِهَا وَ تَصَرُّفِ حَالاَتِهَا
پس از ياد خدا و درود!
دنياى حرام چونان مار است، كه پوستى نرم و زهرى كشنده دارد، پس از جاذبههاى فريبندۀ آن روى گردان؛ زيرا زمان كوتاهى در آن خواهى ماند، و اندوه آن را از سر بيرون كن؛ زيرا كه يقين به جدايى، و دگرگونى حالات آن را دارى
وَ كُنْ آنَسَ مَا تَكُونُ بِهَا أَحْذَرَ مَا تَكُونُ مِنْهَا فَإِنَّ صَاحِبَهَا كُلَّمَا اِطْمَأَنَّ فِيهَا إِلَى سُرُورٍ أَشْخَصَتْهُ عَنْهُ إِلَى مَحْذُورٍ أَوْ إِلَى إِينَاسٍ أَزَالَتْهُ عَنْهُ إِلَى إِيحَاشٍ وَ اَلسَّلاَمُ
و آنگاه كه به دنيا خو گرفتهاى بيشتر بترس؛ زيرا كه دنيا پرست تا به خوشگذارانى اطمينان كرد زود او را به تلخ كامى كشاند، و هر گاه كه به دنيا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت 😱 دچار مىگردد
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۸ - نامه به #سلمان_فارسى در مورد روش برخورد با دنيا
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۶۹ -
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️
📜
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۶۹ - ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🗞️ 📜
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۰ - نامه به سهل بن حنیف در بیان علل پیوستن بعضی از مردم مدینه به معاویه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى سهل بن حنيف الأنصاري و هو عامله على المدينة في معنى قوم من أهلها لحقوا بمعاوية
(نامه به سهل بن حنيف انصارى فرماندار مدينه، در سال 37 هجرى آنگاه كه گروهى از مدينه گريخته به معاويه پيوستند.
📜 أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رِجَالاً مِمَّنْ قِبَلَكَ يَتَسَلَّلُونَ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَلاَ تَأْسَفْ عَلَى مَا يَفُوتُكَ مِنْ عَدَدِهِمْ وَ يَذْهَبُ عَنْكَ مِنْ مَدَدِهِمْ فَكَفَى لَهُمْ غَيّاً وَ لَكَ مِنْهُمْ شَافِياً فِرَارُهُمْ مِنَ اَلْهُدَى وَ اَلْحَقِّ وَ إِيضَاعُهُمْ إِلَى اَلْعَمَى وَ اَلْجَهْلِ
پس از ياد خدا و درود!
به من خبر رسيده كه گروهى از مردم مدينه به سوى معاويه😈 گريختند🏃🏃♂، مبادا براى از دست دادن آنان، و قطع شدن كمك و ياريشان افسوس بخورى! كه اين فرار براى گمراهىشان، و نجات تو از رنج آنان كافى است، آنان از حق و هدايت گريختند، و به سوى كور دلى و جهالت شتافتند.
فَإِنَّمَا هُمْ أَهْلُ دُنْيَا مُقْبِلُونَ عَلَيْهَا وَ مُهْطِعُونَ إِلَيْهَا وَ قَدْ عَرَفُوا اَلْعَدْلَ وَ رَأَوْهُ وَ سَمِعُوهُ وَ وَعَوْهُ وَ عَلِمُوا أَنَّ اَلنَّاسَ عِنْدَنَا فِي اَلْحَقِّ أُسْوَةٌ فَهَرَبُوا إِلَى اَلْأَثَرَةِ فَبُعْداً لَهُمْ وَ سُحْقاً
آنان دنياپرستانى هستند كه به آن روى آوردند، و شتابان در پى آن روانند. عدالت را شناختند و ديدند و شنيدند و به خاطر سپردند، و دانستند كه همۀ مردم در نزد ما، در حق يكسانند؛ پس به سوى انحصار طلبى گريختند، دور باشند از رحمت حق، و لعنت بر آنان باد.
إِنَّهُمْ وَ اَللَّهِ لَمْ يَنْفِرُوا مِنْ جَوْرٍ وَ لَمْ يَلْحَقُوا بِعَدْلٍ وَ إِنَّا لَنَطْمَعُ فِي هَذَا اَلْأَمْرِ أَنْ يُذَلِّلَ اَللَّهُ لَنَا صَعْبَهُ وَ يُسَهِّلَ لَنَا حَزْنَهُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ وَ اَلسَّلاَمُ
سوگند به خدا! آنان از ستم نگريختند، و به عدالت نپيوستند، همانا آرزومنديم تا در اين جريان، خدا سختىها را بر ما آسان، و مشكلات را هموار فرمايد. إن شاء الله، با درود.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۰ - نامه به سهل بن حنیف در بیان علل پیوستن بعضی از مردم مدینه به م
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۱ - نامه به منذر بن جارود در سرزنش خيانت اقتصادى
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى المنذر بن الجارود العبدي و خان في بعض ما ولّاه من أعماله
(نامه به منذر بن جارود عبدى، كه در فرماندارى خود خيانتى مرتكب شد)
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ صَلاَحَ أَبِيكَ غَرَّنِي مِنْكَ وَ ظَنَنْتُ أَنَّكَ تَتَّبِعُ هَدْيَهُ وَ تَسْلُكُ سَبِيلَهُ
پس از ياد خدا و درود!
همانا، شايستگى پدرت مرا نسبت به تو خوشبين، و گمان كردم همانند پدرت مىباشى، و راه او راه مىروى
فَإِذَا أَنْتَ فِيمَا رُقِّيَ إِلَيَّ عَنْكَ لاَ تَدَعُ لِهَوَاكَ اِنْقِيَاداً وَ لاَ تُبْقِي لِآخِرَتِكَ عَتَاداً تَعْمُرُ دُنْيَاكَ بِخَرَابِ آخِرَتِكَ وَ تَصِلُ عَشِيرَتَكَ بِقَطِيعَةِ دِينِكَ
ناگهان به من خبر دادند، كه در هواپرستى چيزى فروگذار نكرده، و توشهاى براى آخرت خود باقى نگذاشتهاى، دنياى خود را با تباه كردن آخرت آبادان مىكنى، و براى پيوستن با خويشاوندانت از دين خدا بريدهاى
وَ لَئِنْ كَانَ مَا بَلَغَنِي عَنْكَ حَقّاً لَجَمَلُ أَهْلِكَ وَ شِسْعُ نَعْلِكَ خَيْرٌ مِنْكَ
اگر آنچه به من گزارش رسيده، درست باشد، شتر خانهات، و بند كفش 👟 تو، از تو با ارزشتر است.
وَ مَنْ كَانَ بِصِفَتِكَ فَلَيْسَ بِأَهْلٍ أَنْ يُسَدَّ بِهِ ثَغْرٌ أَوْ يُنْفَذَ بِهِ أَمْرٌ أَوْ يُعْلَى لَهُ قَدْرٌ أَوْ يُشْرَكَ فِي أَمَانَةٍ أَوْ يُؤْمَنَ عَلَى جِبَايَةٍ فَأَقْبِلْ إِلَيَّ حِينَ يَصِلُ إِلَيْكَ كِتَابِي هَذَا إِنْ شَاءَ اَللَّهُ
و كسى كه همانند تو باشد، نه لياقت پاسدارى🪖 از مرزهاى كشور را دارد، و نه مىتواند كارى را به انجام رساند، يا ارزش او بالا رود، يا شريك در امانت باشد يا از خيانتى دور ماند؛ پس چون اين نامه🗞 به دست تو رسد، نزد من بيا. إن شاء الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قال الرضي و المنذر بن الجارود هذا هو الذي قال فيه أمير المؤمنين عليهالسلام إنه لنظار في عطفيه مختال في برديه تفال في شراكيه
(منذر كسى است كه امير مؤمنان در بارۀ او فرمود: آدم متكبّرى است، به دو جانب خود مىنگرد، و در دو جامه كه بر تن دارد مىخرامد، و پيوسته بر بند كفش خود مىدمد كه گردى بر آن ننشيند)
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۱ - نامه به منذر بن جارود در سرزنش خيانت اقتصادى ┄┄┅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۲ - نامه به عبد الله بن عباس در بیان جایگاه مقدّرات الهى
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى عبد الله بن العباس
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّكَ لَسْتَ بِسَابِقٍ أَجَلَكَ وَ لاَ مَرْزُوقٍ مَا لَيْسَ لَكَ
پس از ياد خدا و درود!
تو از أجل خود پيشى نخواهى گرفت، و آنچه كه روزى تو نيست به تو نخواهد رسيد.
وَ اِعْلَمْ بِأَنَّ اَلدَّهْرَ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ وَ أَنَّ اَلدُّنْيَا دَارُ دُوَلٍ فَمَا كَانَ مِنْهَا لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ
و بدان كه روزگار دو روز است: روزى به سود، و روزى به زيان تو، و همانا دنيا خانه دگرگونىهاست، و آنچه كه به سود تو (و از آن تو) است هر چند ناتوان باشى خود را به تو خواهد رساند، و آنچه كه به زيان تو است هر چند توانا باشى دفع آن نخواهى كرد.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۲ - نامه به عبد الله بن عباس در بیان جایگاه مقدّرات الهى
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۳ - نامه به معاویه در افشاى سيماى دروغين او
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى معاوية (علیه اللعنة و العذاب)
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي عَلَى اَلتَّرَدُّدِ فِي جَوَابِكَ وَ اَلاِسْتِمَاعِ إِلَى كِتَابِكَ لَمُوَهِّنٌ رَأْيِي وَ مُخَطِّئٌ فِرَاسَتِي
پس از ياد خدا و درود!
من با پاسخهاى پياپى به نامههايت، و شنيدن مطالب نوشتههايت، رأى خود را سُست، و زيركى خود را به خطأ نسبت مىدهم.
وَ إِنَّكَ إِذْ تُحَاوِلُنِي اَلْأُمُورَ وَ تُرَاجِعُنِي اَلسُّطُورَ كَالْمُسْتَثْقِلِ اَلنَّائِمِ تَكْذِبُهُ أَحْلاَمُهُ وَ اَلْمُتَحَيِّرِ اَلْقَائِمِ يَبْهَظُهُ مَقَامُهُ لاَ يَدْرِي أَ لَهُ مَا يَأْتِي أَمْ عَلَيْهِ وَ لَسْتَ بِهِ غَيْرَ أَنَّهُ بِكَ شَبِيهٌ
و همانا تو كه مدام خواستههايى از من دارى و نامههاى فراوان مىنويسى، به كسى مانى كه به خواب سنگينى فرو رفته، و خوابهاى دروغينش او را تكذيب مىكند، يا چونْ سرگردانى هستى كه ايستادن طولانى بر او دشوار مىباشد، و نمىداند. آيا آينده به سود او يا به زيانش خواهد بود؟ گرچه تو آن كَس نيستى؛ امّا به تو شباهت دارد.
وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَوْ لاَ بَعْضُ اَلاِسْتِبْقَاءِ لَوَصَلَتْ إِلَيْكَ مِنِّي قَوَارِعُ تَقْرَعُ اَلْعَظْمَ وَ تَهْلِسُ اَللَّحْمَ
به خدا سوگند! اگر پرهيز از خونريزى در مهلت تعيين شده نبود، ضربۀ كوبندهاى دريافت مىكردى كه استخوان را خرد، و گوشت را بريزاند
وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلشَّيْطَانَ قَدْ ثَبَّطَكَ عَنْ أَنْ تُرَاجِعَ أَحْسَنَ أُمُورِكَ وَ تَأْذَنَ لِمَقَالِ نَصِيحَتِكَ وَ اَلسَّلاَمُ لِأَهْلِهِ
معاويه! بدان كه شيطان تو را نمىگذارد تا به نيكوترين كارت بپردازى، و اندرزى كه به سود تو است بشنوى. درود بر آنان كه سزاوار درودند.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۳ - نامه به معاویه در افشاى سيماى دروغين او ┄┄┅┅┅❅❁❅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۴ - پیمان نامه میان قبایل ربیعه و یمن
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من حلف له عليهالسلام كتبه بين ربيعة و اليمن و نقل من خط هشام بن الكلبي
(عهد نامهاى كه با خط هشام بن كلبى براى صلح ميان قبيله «ربيعه» و «يمن» تنظيم فرمود)
📜 هَذَا مَا اِجْتَمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ اَلْيَمَنِ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا وَ رَبِيعَةُ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا أَنَّهُمْ عَلَى كِتَابِ اَللَّهِ يَدْعُونَ إِلَيْهِ وَ يَأْمُرُونَ بِهِ وَ يُجِيبُونَ مَنْ دَعَا إِلَيْهِ وَ أَمَرَ بِهِ لاَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً وَ لاَ يَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلاً
اين پيمان نامهاى است كه مردم «يمن» و «ربيعه» آن را پذيرفتهاند، چه آنان كه در شهر حضور دارند چه آنان كه در بيابان زندگى مىكنند. آنان پيرو قرآنند، و به كتاب خدا دعوت مىكنند، و به انجام دستورات آن فرمان مىدهند، و هر كس كه آنان را به كتاب خدا بخواند پاسخ مىدهند، نه برابر آن مزدى خواهند، و نه به جاى آن چيز ديگرى بپذيرند
وَ أَنَّهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذَلِكَ وَ تَرَكَهُ أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ
و در برابر كسى كه خلاف اين پيمان خواهد، يا آن را واگذارد، ايستادگى خواهند كرد. بعضى بعض ديگر را يارى مىدهند
دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ لاَ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ وَ لاَ لِغَضَبِ غَاضِبٍ وَ لاَ لاِسْتِذْلاَلِ قَوْمٍ قَوْماً وَ لاَ لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً عَلَى ذَلِكَ شَاهِدُهُمْ وَ غَائِبُهُمْ وَ سَفِيهُهُمْ وَ عَالِمُهُمْ وَ حَلِيمُهُمْ وَ جَاهِلُهُمْ
همه متّحد بوده و به خاطر سرزنش كنندهاى، يا خشم خشم گيرندهاى، يا خوار كردن بعضى، يا دشنام دادن قومى، اين پيمان را نمىشكنند. بر اين پيمان، حاضران و آنها كه غايبند، دانايان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْهِمْ بِذَلِكَ عَهْدَ اَللَّهِ وَ مِيثَاقَهُ إِنَّ عَهْدَ اَللَّهِ كَانَ مَسْئُولاً وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ
و عهد و پيمان الهى نيز بر آنان واجب گرديده است كه «همانا از پيمان خدا پرسش خواهد شد» و على بن ابى طالب آن را نوشت.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۴ - پیمان نامه میان قبایل ربیعه و یمن ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۵ - نامه به معاویه در اتمام حجت با او
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى معاوية في أول ما بويع له ذكره الواقدي في كتاب الجمل
(نامه به معاويه در روزهاى آغازين بيعت، در سال 36 هجرى كه واقدى در كتاب الجمل آن را آورد)
📜 مِنْ عَبْدِ اَللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ إِلَى مُعَاوِيَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ
از بنده خدا على امير مؤمنان، به معاويه بن ابى سفيان
أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتَ إِعْذَارِي فِيكُمْ وَ إِعْرَاضِي عَنْكُمْ حَتَّى كَانَ مَا لاَ بُدَّ مِنْهُ وَ لاَ دَفْعَ لَهُ وَ اَلْحَدِيثُ طَوِيلٌ وَ اَلْكَلاَمُ كَثِيرٌ وَ قَدْ أَدْبَرَ مَا أَدْبَرَ وَ أَقْبَلَ مَا أَقْبَلَ
پس از ياد خدا و درود!
مىدانى كه من دربارۀ شما معذور، و از آنچه در مدينه گذشت روى گردانم، تا شد آنچه كه بايد مىشد، و بازداشتن آن ممكن نبود.
داستان طولانى و سخن فراوان است و گذشتهها گذشت، و آينده روى كرده است
فَبَايِعْ مَنْ قِبَلَكَ وَ أَقْبِلْ إِلَيَّ فِي وَفْدٍ مِنْ أَصْحَابِكَ وَ اَلسَّلاَمُ
تو و همراهانت بيعت كنيد، و با گروهى از يارانت نزد من بيا، با درود.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۵ - نامه به معاویه در اتمام حجت با او ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۶ - سفارش به عبد الله بن عباس در بیان اخلاق حاکم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من وصية له عليهالسلام لعبد الله بن العباس عند استخلافه إياه على البصرة
(نامه به عبد اللّه بن عباس، هنگامى كه او را در سال 36 هجرى به فرماندارى بصره نصب فرمود)
📜 سَعِ اَلنَّاسَ بِوَجْهِكَ وَ مَجْلِسِكَ وَ حُكْمِكَ وَ إِيَّاكَ وَ اَلْغَضَبَ فَإِنَّهُ طَيْرَةٌ مِنَ اَلشَّيْطَانِ
با مردم، به هنگام ديدار و در مجالس رسمى و در مقام داورى، گشاده رو باش و از خشم بپرهيز، كه سبك مغزى، به تحريك شيطان است
وَ اِعْلَمْ أَنَّ مَا قَرَّبَكَ مِنَ اَللَّهِ يُبَاعِدُكَ مِنَ اَلنَّارِ وَ مَا بَاعَدَكَ مِنَ اَللَّهِ يُقَرِّبُكَ مِنَ اَلنَّارِ
و بدان! آنچه تو را به خدا نزديك مىسازد، از آتش جهنّم دور، و آنچه تو را از خدا دور مىسازد، به آتش جهنّم نزديك مىكند.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۶ - سفارش به عبد الله بن عباس در بیان اخلاق حاکم ┄┄┅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۷ - سفارش به عبد الله بن عباس در بیان روش مناظره با خوارج
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️
📜 لاَ تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ اَلْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ يَقُولُونَ وَ لَكِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ يَجِدُوا عَنْهَا مَحِيصاً
به قرآن با خوارج به جدل مپرداز؛ زيرا قرآن داراى ديدگاه كلّى بوده، و تفسيرهاى گوناگونى دارد، تو چيزى مىگويى، و آنها چيز ديگر، ليكن با سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنان به بحث و گفتگو بپرداز، كه در برابر آن راهى جز پذيرش ندارند
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۷ - سفارش به عبد الله بن عباس در بیان روش مناظره با خوارج
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۸ - نامه به ابو موسى اشعرى در جواب نامه او
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام إلى أبي موسى الأشعري جوابا في أمر الحكمين ذكره سعيد بن يحيى الأموي في كتاب المغازي
(جواب نامه ابو موسى اشعرى، پيرامون حكميّت كه سعيد بن يحيى اموى در كتاب المغازى آن را آورده)
📜 فَإِنَّ اَلنَّاسَ قَدْ تَغَيَّرَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ عَنْ كَثِيرٍ مِنْ حَظِّهِمْ فَمَالُوا مَعَ اَلدُّنْيَا وَ نَطَقُوا بِالْهَوَى وَ إِنِّي نَزَلْتُ مِنْ هَذَا اَلْأَمْرِ مَنْزِلاً مُعْجِباً اِجْتَمَعَ بِهِ أَقْوَامٌ أَعْجَبَتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ وَ أَنَا أُدَاوِي مِنْهُمْ قَرْحاً أَخَافُ أَنْ يَكُونَ عَلَقاً
همانا بسيارى از مردم تغيير كردند، و از سعادت و رستگارى بىبهره ماندند، به دنيا پرستى روى آورده، و از روى هواى نفس سخن گفتند. كردار اهل عراق مرا به شگفتى وا داشته است، كه مردمى خودپسند در چيزى گرد آمدند، مىخواستم زخم درون آنها را مداوا كنم، پيش از آن كه غير قابل علاج گردد
وَ لَيْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلىاللهعليهوآلهوسلم وَ أُلْفَتِهَا مِنِّي أَبْتَغِي بِذَلِكَ حُسْنَ اَلثَّوَابِ وَ كَرَمَ اَلْمَآبِ
پس بدان در امّت اسلام، هيچ كس همانند من وجود ندارد كه به وحدت امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و به انس گرفتن آنان به همديگر، از من دلسوزتر باشد. من در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را از خدا مىطلبم
وَ سَأَفِي بِالَّذِي وَأَيْتُ عَلَى نَفْسِي وَ إِنْ تَغَيَّرْتَ عَنْ صَالِحِ مَا فَارَقْتَنِي عَلَيْهِ فَإِنَّ اَلشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ نَفْعَ مَا أُوتِيَ مِنَ اَلْعَقْلِ وَ اَلتَّجْرِبَةِ
و به آنچه پيمان بستم وفا دارم، هر چند تو دگرگون شده، و همانند روزى كه از من جدا شدى نباشى. همانا تيره روز كسى است كه از عقل و تجربهاى كه نصيب او شده، محروم ماند
وَ إِنِّي لَأَعْبَدُ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ بِبَاطِلٍ وَ أَنْ أُفْسِدَ أَمْراً قَدْ أَصْلَحَهُ اَللَّهُ
و من از آن كس كه به باطل سخن گويد يا كارى را كه خدا اصلاح كرده بر هم زند، بيزارم
فَدَعْ مَا لاَ تَعْرِفُ فَإِنَّ شِرَارَ اَلنَّاسِ طَائِرُونَ إِلَيْكَ بِأَقَاوِيلِ اَلسُّوءِ وَ اَلسَّلاَمُ
آنچه را نمىدانى واگذار، زيرا مردان بد كردار، با سخنانى نادرست به سوى تو خواهند شتافت، با درود.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۷۸ - نامه به ابو موسى اشعرى در جواب نامه او ┄┄┅┅┅❅❁❅┅
#نهج_البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۷۹ - نامه به امیران لشکر در بیان خطر انحراف از حق
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🗞️ و من كتاب له عليهالسلام لما استخلف إلى أمراء الأجناد
📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا اَلنَّاسَ اَلْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ وَ أَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْهُ
پس از ياد خدا و درود!
همانا ملّتهاى پيش از شما به هلاكت رسيدند، بدان جهت كه حق مردم را نپرداختند؛ پس دنيا را با رشوه دادن به دست آوردند، و مردم را به راه باطل بردند و آنان اطاعت كردند.
═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────