مباحث
و روایت شده که شخصی ابوجعفر نام وافد اهل خراسان بود و جماعتی از اهل خراسان نزد او جمع شدند و از او د
#منتهی_الآمال
📖 شیخ کلینی و شیخ طوسی و ابن شهرآشوب روایت کرده اند از ابوایوب جوزی که گفت : شبی ابوجعفر دوانیقی در میان شب فرستاد و مرا طلبید، چون رفتم دیدم که بر کرسی نشسته و شمعی 🕯️ در پیش او نهاده اند و نامه در دست دارد و می خواند، چون سلام کردم نامه را پیش من انداخت و گریست و گفت : این نامه محمّد بن سلیمان است و خبر وفات امام جعفر صادق علیه السلام را نوشته است ؛ سپس سه نوبت گفت ( اِنّا للّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ ) و گفت مثل جعفر کجا به هم می رسد، پس گفت : بنویس که اگر یک کَس را بخصوص وصیت کرده است او را بطلب و گردن بزن . بعد از چند روز جواب نامه رسید که پنج نفر را وصی کرده است؛ خلیفه و محمّد بن سلیمان والی مدینه و دو پسر خود عبداللّه و موسی و حمیده مادر موسی را. چون نامه را منصور خواند گفت : اینها را نمی توان کشت !
✍️ علامه مجلسی رحمه اللّه فرموده که حضرت به علم امامت می دانست که منصور چنین اراده خواهد کرد آن جماعت را حسب ظاهر در وصیت شریک کرده بود، اول نامه، او را نوشته بود و در باطن امام موسی علیه السلام مخصوص بود به وصیت ، و از این وصیت نیز اهل علم می دانستند که وصایت و امامت مخصوص آن حضرت است چنانچه از روایت ابوحمزه که گذشت معلوم گشت .
فصل هفتم : در ذکر اولاد و احفاد #امام_جعفر_صادق علیه السلام
📖 شیخ مفید رحمه اللّه فرموده حضرت صادق علیه السلام را ده تن اولاد بود: اسماعیل و عبداللّه و امّ فروه؛ مادر این سه نفر فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام بوده و دیگر موسی علیه السلام و اسحاق و محمّد که مادر ایشان امّ ولد بوده و عباس و علی و اسماء و فاطمه که هر یک از ام ولدی بوده اند و اسماعیل از همه برادران بزرگتر بوده و #حضرت_صادق علیه السلام او را بسیار دوست می داشت و شفقت و مهربانی بر او بسیار می نمود.
گروهی از شیعه را گمان آن بود که اسماعیل قائم به امر خلافت و امامت خواهد بود بعد از حضرت صادق علیه السلام به سبب آنکه بزرگتر اولاد آن جناب بود و محبت و اکرام پدر بر او بیشتر بود، لکن در حیات حضرت
صادق علیه السلام در قریه عریض از دنیا رفت و مردمان جنازه او را به سر دوش تا مدینه آوردند و در بقیع مدفون گشت.
روایت شده که حضرت صادق علیه السلام بر مرگ اسماعیل جزع شدیدی نمود و حزن و اندوهش بر او عظیم گشت و بدون کفش و ردا مقدم سریر او می رفت و چند دفعه امر فرمود سریر ⚰️ او را بر زمین نهاد و نزدیک جنازه می آمد و صورت او را باز می کرد و بر او نظر می نمود و مراد آن حضرت از این کار آن بود تا امر وفات اسماعیل بر همه مردم مکشوف شود و دفع شبهه شود از کسانی که معتقد به حیات اسماعیل و خلافت او بعد از پدر می باشند.
مؤلف گوید: که احادیث به این مضمون بسیار است و شیخ صدوق روایت کرده است که حضرت صادق علیه السلام به سعید بن عبداللّه اعرج فرمود که چون اسماعیل وفات یافت گفتم جامه ای را که روی او کشیده بودند بردارند، چون صورت او را مکشوف کردند جبهه و زنخ و گلوی او را بوسیدم پس گفتم او را بپوشانند، باز گفتم که جامه را از روی او برداشتند دیگرباره جبین و زنخ و گلوی او را بوسه دادم؛ پس گفتم او را بپوشانیدند و غسل دادند. چون از کار غسل او فارغ شدند نزدیک او رفتم دیدم که او را در کفن پیچیده اند گفتم صورت او را از کفن بیرون کردند باز جبین و زنخ و گلوی او را بوسیدم و او را تعویذ کردم پس گفتم او را در کفن کنند. راوی گفت پرسیدم به چه چیز او را تعویذ کردید؟ فرمود: به قرآن .
و روایت شده که به حاشیه کفنش نوشت : ( اِسْماعیل یَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ. ) و خواند یکی از شیعیان خود را و درهمی چند به او داد و امر کرد که حج کند با آن از جانب پسرش اسماعیل و فرمود که هرگاه تو حج بگذاری از جانب او نه سهم ثواب مال تو است و یک سهم مال اسماعیل .
📖 سید ضامن بن شدقم در (تحفه الأزهار) گفته که وفات کرد اسماعیل در سنه صد و چهل و دو؛ و در سنه پانصد و چهل و شش حسین بن ابی الهیجاء وزیر عبیدلی به مدینه رسید؛ پس بنا کرد بر مشهدش قبّه ای و ذکر کرده ابن شیبه که این محل خانه زید شهید پسر امام زین العابدین علیه السلام بوده .
و بالجمله ؛ شیخ مفید فرموده : چون اسماعیل از دنیا رفت کسانی را که اعتقاد بر خلافت او بود بعد از پدر از این اعتقاد منصرف شدند مگر نادری از مردمان اباعد که از خواص روات نبودند به همان اعتقاد ماندند و قائل به حیات اسماعیل گشتند و چون حضرت امام صادق علیه السلام از دنیا رحلت فرمود جمله ای از مردم قائل به امامت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام شدند و مابقی هم دو فرقه شدند فرقه ای گفتند اسماعیل امام بوده و امامت بعد از او منتقل به محمّد بن اسماعیل شده است و فرقه دیگر گفتند که اسماعیل زنده است و ایشان مردمانی قلیل هستند که گمانشان این است که امامت بعد از اسماعیل در اولاد و احفاد او است تا آخر زمان!
مؤلف گوید: سلاطین فاطمیه که در دیار مغرب سلطنت داشتند از اولاد اسماعیل اند.
اول ایشان عبیداللّه بن محمّد بن عبداللّه بن احمد بن محمّد بن اسماعیل بن الامام جعفر الصادق علیه السلام ملقب به المهدی باللّه ، اول کسی است که از آل اسماعیل در دیار مغرب و مصر خلیفه شدند در زمان دولت بنی عباس و مدت دویست و هفتاد و چهار سال پادشاهی کردند و اول سلطنت ایشان در زمان معتمد و معتضد بوده که اوایل غیبت صغری باشد و عدد ایشان چهارده است و ایشان را اسماعیلیه و عبیدیه می گفتند. قاضی نوراللّه گفته که قرامطه ورای اسماعیلیه طایفه دیگرند و عباسیان و هواخواهان ایشان از کمال بغض و عداوت قرامطه را داخل اسماعیلیه ساختند.
ادامه دارد ←
#نهج_البلاغه | #حکمت ۴۳۸
🏷️ جهل عامل دشمنى
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام اَلنَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: مردم دشمن آنند كه نمىدانند.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در نكوهش نادانى) فرموده است: النّاس (تا آخر، اين فرمايش بىكم و زيادة همان فرمايش يك صد و شصت و سوم است كه ترجمه و شرحش بيان شد).
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ بسيار كوتاه و پرمعنا مىفرمايد: «مردم دشمن چيزى هستند كه نمىدانند»؛ (النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا).
اين جمله عيناً در حكمت 172 بدون هيچ تغييرى آمده و در آنجا تفسيرهاى سهگانهاى براى آن ذكر كرديم و در اينجا اضافه مىكنيم كه ممكن است بسيارى از امور داراى فوايد زيادى باشد؛ اما شخصى كه از آن بىخبر است با آن به مخالفت برمىخيزد همانگونه كه قرآن مجيد مىفرمايد: « كُتِبَ عَلَيْكُمْ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللّٰهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ »؛ جهاد در راه خدا بر شما مقرّر شد؛ در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است و خدا مىداند، و شما نمىدانيد».
افراد ناآگاه كه به اهميت جهاد و تأثير آن در عظمت و عزت مسلمين واقف نيستند آن را امرى خشونتآميز و زيانبار مىپندارند و طبيعى است كه با آن به عداوت برخيزند يا براى آنها ناخوشايند باشد؛ اما مؤمنان آگاه كه به اسرار جهاد و حتى شهادت فى سبيل اللّٰه آشنا هستند به آن عشق مىورزند.
داروهاى تلخ و شفابخش براى كودكى كه از آن اطلاعى ندارد تنفرآميز است و به اين آسانى حاضر به نوشيدن آن نيست و با آن دشمنى مىكند در حالى كه افرادى كه از آثار آن دارو باخبرند براى بهدست آوردن آن هرگونه بهايى را مىپردازند و با عشق و علاقه آن را مىخورند.
مؤيد اين سخن گفتارى است كه به عنوان يك اصل كلى، بعضى از روانشناسان اظهار كرده و مثال روشنى نيز براى آن ذكر نمودهاند و آن اينكه جهل انسان به شرايط محيط، محيط را براى او غير قابل تحمل مىكند؛ اما هنگامى كه از آن شرايط باخبر مىشود ناگهان همه چيز براى او قابل تحمّل مىگردد.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیأتی یوماً نریٰ مهدینا...
#لبیک_یا_مهدی
#اللهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۴۶ - نامه به مالك اشتر در اصول اخلاقی رهبر اسلامی ┄┄┅
نهج البلاغه | #نامه_ها
✉️ نامه ۴۷ - وصيت امام عليه السلام به فرزندانش پس از ضربت ابن ملجم (علیه اللعنة و العذاب)
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📜 و من وصية له عليهالسلام للحسن و الحسين عليهماالسلام لمّا ضربه ابن ملجم لعنه الله
(وصيّت امام عليه السلام به حسن و حسين عليهما السّلام پس از ضربت ابن ملجم كه لعنت خدا بر او باد مىباشد كه در ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر كوفه مطرح فرمود)