🔰 دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر انقلاب
🔻 در سالروز شهادت شهیدان رجائی و باهنر و به مناسبت هفته دولت، رئیسجمهور و اعضاء هیئت دولت سیزدهم صبح امروز (سهشنبه) با حضور در حسینیهی امام خمینی(ره) با حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدّظله العالی) رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
🗓️ ۱۴۰۱/۰۶/۰۸
🏷 #دیدار_هیئت_دولت
💻 Farsi.Khamenei.ir
مباحث
🏢 🏬 آپارتمان؛ مانعی جدّی بر سر راه تحقق #تمدن_اسلامی 🖥 گزارش سیما نیوز از مضرات "آپارتمان" و فوائد
🔰 رهبر انقلاب، صبح امروز: قیمت خانه و اجارهی خانه سرسامآور است و مردم واقعاً در زحمتند / یکی از اولویتهای قطعی در مسائل اقتصادی، بخش مسکن است.
🔻 حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدّظله العالی ، در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت: بخش #مسکن یکی از اولویتهاست. مسکن خیلی مسئلهی مهمی است.
🏡 اولاً خود حرکت در بخش مسکن ایجاد اشتغال میکند. خود ورود در قضیهی مسکن برای تعداد زیادی از افرادی که کارشناس این مسائل هستند، شغل ایجاد میکند.
🏘️ ثانیاً در مسئلهی مسکن ما به خارج وابستگی نداریم. زمینش مال خودمان است، مصالحش مال خودمان است، طرّاحی اینها مال خودمان است.
🔺 بنابراین به مسئلهی مسکن باید رسید. ما در قضیهی مسکن خیلی عقبیم. نتایجش را هم دارید میبینید. قیمت خانه، اجارهی خانه سرسامآور است. خب مردم واقعاً در زحمتند. یکی از اولویتهای قطعی در مسائل اقتصادی، بخش مسکن است.
🗓️ ۱۴۰۱/۰۶/۰۸
🏷 #دیدار_هیئت_دولت
💻 Farsi.Khamenei.ir
👈🏻 همراه مردم باشید
🔰 #حدیث نصب شده در محل سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت. ۱۴۰۱/۰۶/۰۸
🔸 قال #امیرالمؤمنین علیهالسلام: «وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ، فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ» | #نهجالبلاغه . خطبه ۱۲۷
🔻 امام علی (علیه السلام): «همراه توده مردم باشید، زیرا دست خدا با جماعت است.»
💻 Farsi.Khamenei.ir
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۶۳
🏷️ نکوهش فقر
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام اَلْفَقْرُ اَلْمَوْتُ اَلْأَكْبَرُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: فقر مرگ بزرگ است.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در نكوهش تنگدستى) فرموده است: فقر و تنگدستى، مرگِ بسيار بزرگست (زيرا سختى #مرگ يك بار است و سختى بىچيزى هر آن مشاهده ميشود).
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 امام عليه السلام در اين گفتار كوتاه و حكيمانه به آثار زيانبار فقر و تهیدستی اشاره كرده مىفرمايد: «فقر مرگ بزرگتر است»؛ (الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ)
در مورد نكوهش فقر در همين كلمات قصار تعبيرات متعددى ديده مىشود؛
از جمله در حكمت 3 آمده بود: «وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِينَ عَنْ حُجَّتِهِ ؛ فقر، انسان هوشمند را از بيان دليل و حجت خود گنگ مىسازد».
و در حكمت 56 آمده بود: «وَ الْفَقْرُ فِى الْوَطَنِ غُرْبَةٌ ؛ فقير حتى در وطنش غريب است».
و در حكمت 319 مىخوانيم: «فَإنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدّينِ! مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ ؛ فقر سبب نقصان دين و مشوش شدن عقل و جلب كينه مىگردد».
و در حكمت 372 آمده است: «إذا بَخِلَ الْغَنِىُّ بِمَعْرُوفِهِ باعَ الْفَقيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ ؛ هرگاه اغنيا از كمك به ديگران بخل بورزند فقرا آخرت خود را به دنيايشان مىفروشند».
از مجموع اين كلمات حكيمانه با ساير رواياتى كه از رسول خدا و ائمۀ هدى عليهم السلام به ما رسيده به خوبى استفاده مىشود كه #اسلام براى مسئلۀ فقرزدايى اهميت بسيار قائل است.
در حديث معروف رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه در كتاب كافى آمده است مىخوانيم: «كادَ الْفَقْرُ أنْ يَكُونَ كُفْراً ؛ نزديك است كه فقر انسان را به مرحلۀ كفر برساند».
👈 دليل همه اين است كه فقر زمينۀ انواع انحرافات عقيدتى و اخلاقى را به ويژه در وجود افراد كمظرفيت فراهم مىسازد. بسيار ديده شده است كه افراد فقير كلمات كفرآميز بر زبان جارى مىكنند و هنگامى كه #زن و #فرزند خود را گرسنه مىبينند دست به هر كارى مىزنند، قوانين اجتماعى را مىشكنند، #آداب و #اخلاق انسانى را به فراموشى مىسپارند و براى رفع فقر خود هر كارى را مجاز مىشمارند و اگر شخص فقير كمظرفيت واقعا كافر نشود، به مرز كفر نزديك مىگردد و حداقل رضايت به قضاى الهى را از دست مىدهد.
💭 اين احتمال نيز مىرود كه مراد از كفر، كفر عملى باشد كه همان آلوده شدن به انواع معصيتهاست.
#مطالعه
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
99 - گریه شیر در عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام)
و نیز نقل کردند از عالم بزرگوار جناب حاج سید محمد رضوی کشمیری فرزند مرحوم آقا سید مرتضی کشمیری که فرمود در کشمیر به دامنه کوهی، حسینیه ای است و اطراف آن طوری است که می توان از بیرون داخل آن را دید و پشت بام آن جهت روشنایی و هوا، مقداری باز است و هر ساله ایام #عاشورا در آن اقامه عزای #حضرت_سیدالشهداء علیه السّلام می شود و جمعی از شیعیان جمع می شوند و #عزاداری می کنند و از شب اول محرم از بیشه نزدیک شیری می آید می رود پشت بام حسینیه و سرش را از همان روزنه داخل می کند و عزاداران را می نگرد و قطرات اشک پشت سر هم می ریزد تا #شب_عاشورا هر شب به همین کیفیت ادامه می دهد و پس از پایان مجلس می رود.
و فرمود در این قریه، اول محرم هیچ وقت مشتبه و مورد اختلاف نمی شود و با آمدن شیر معلوم می شود شب اول عاشواری حسینی علیه الصلوه و السلام است .
ظهور آثار حزن از بعضی حیوانات در عاشواری حسینی علیه السّلام مکرر واقع شده و از موثقین نقل گردیده و در اینجا برای زیادتی #بصیرت خواننده عزیز تنها یک داستان عجیب از کتاب کلمه طیبه نوری نقل می شود:
عالم جلیل و کامل نبیل صاحب کرامات باهره و مقامات ظاهره، آخوند ملا زین العابدین سلماسی (اعلی اللّه مقامه) فرمود : چون از سفر #زیارت #حضرت_رضا علیه السّلام مراجعت کردیم، عبور ما به کوه الوند افتاد که در نزدیکی همدان واقع شده است؛ پس در آنجا فرود آمدیم و موسم بهار بود؛ پس همراهان مشغول خیمه⛺زدن شدند و من نظر می کردم به دامنه کوه 🗻 ناگاه چشمم افتاد به چیز سفیدی چون تأمل کردم پیرمرد محاسن سفیدی را دیدم که عمامه کوچکی بر سر داشت و بر سکویی نشسته که قریب به چهار ذرع ارتفاع داشت و بر دور آن سنگهای بزرگی چیده که بجز سر چیزی از او نمایان نبود؛ پس نزدیک او رفتم و سلام کردم و مهربانی نمودم؛ پس به من انس گرفت و از جای خود فرود آمد و مرا از حال خود خبر داد که از گروه ضالّه نیست که به جهت بیرون رفتن از عمده تکالیف، اسمهای مختلفه بر خود گذاشته اند و به اشکال عجیبه بیرون می آیند بلکه برای او دارای اهل و اولاد بوده و پس از تمشیت امور ایشان برای فراغت در عبادت از آنها عزلت اختیار کرده و در نزد او بود رساله های عملیه از علمای آن عصر و هیجده سال است که در آنجا بود.
و از جمله عجایبی که دیده بود پس از استفسار از آنها گفت اول آمدن من به اینجا #ماه_رجب بود، چون پنج ماه و چیزی گذشت شبی مشغول #نماز مغرب بودم ناگاه صدای ولوله عظیمی آمد و آوازهای غریبی شنیدم ؛ پس ترسیدم و نماز را تخفیف دادم و نظر نمودم در این دشت. دیدم بیابان پر شده از حیوانات و روی به من می آیند، اضطراب و خوفم زیاد شد و از آن اجتماع تعجب کردم چون دیدم در ایشان حیوانات مختلفه و متضاده اند چون شیر و آهو و گاو کوهی و پلنگ و گرگ با هم مختلطند و به صداهای غریبی صیحه می زنند؛ پس در این محل دور من جمع شدند و سرهای خود را به سوی من بلند نموده فریاد می کردند! با خود گفتم دور است که سبب اجتماع این وحوش و درندگان که با هم دشمنند برای دریدن من باشد در حالی که خود را نمی درند؛ این نیست مگر برای امری بزرگ و حادثه ای عجیب .
چون تأمل کردم به خاطرم آمد که امشب شب عاشوراست و این فریاد و فغان و اجتماع و نوحه گری برای #مصیبت حضرت #سیدالشهداء است چون مطمئن شدم، عمامه از سر برداشتم و بر سر خود زدم. خود را از این مکان انداختم و می گفتم حسین حسین ، شهید حسین وامثال این کلمات .
پس حیوانات در وسط خود جایی برایم خالی کردند و دور مرا حلقه گرفتند پس بعضی سر بر زمین می زدند و بعضی خود را در خاک می انداختند و به همین نحو بودیم تا فجر طالع شد؛ پس آنها که وحشی تر از همه بودند رفتند و به همین ترتیب می رفتند تا همه متفرق شدند و از آن سال تا به حال که مدت هیجده سال است این عادت ایشان است حتی اینکه گاهی عاشورا بر من مشتبه می شود پس از اجتماع آنها در این محل بر من ظاهر می گردد آنگاه عابد برخاست و خمیری کرد و آتش افروخت که دو قرص نان برای افطاری و سحری خود تدارک کند. از او خواهش کردم فردا میهمان من باشد که طبخی کنم و برایش بیاورم. گفت: روزیِ فردا را دارم اگر فردا را چیزی نرسید روز بعد مهمان تو می باشم چون شب شد به همراهان خود گفتم طعامی نیکو بسازید به جهت مهمان عزیزی که سالهاست مطبوخی نخورده. پس شب مهیا شدند و صبح از برنج طبخی نمودند و من روی سجاده ام نشسته مشغول تعقیب بودم، نزدیک طلوع آفتاب ☀️ مردی را دیدم که به شتاب بر کوه بالا می رود، ترسیدم و به خادم خود که (جعفر ) نام داشت گفتم او را نزد من آور پس او را آواز داد که بیاید، گفت تشنه ام آبی به من رسان. چون به نزد عابد رفتم آنگاه می آیم به نزد شما. چون نزد عابد رفت و چیزی به او داد و عابد از او بگرفت، برگشت به سوی ما و سلام کرد و نشست ...