eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
532 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
870 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
524_Page.MP3
980.3K
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 📥 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃.
#روزتون‌مهدوی ای یوسف زهرابه گدایت نظری کن داردطمع ازچشمه ایثارتوچشمم تاکی به تمنای تو ای مهدی موعود گریان شودازطعنه اغیار تو چشمم #مولای‌من‌سلام #اللهم_عجـل_لولیک_الفـرج @mabareshohada
یعنی وسط قصه تردید شما ڪسےاز در برسد تعارف بڪند 🌷 🍃🌹 @mabareshohada
🍃🌹 اگر بین بسیجی ها حرفی میشد میگفت: " برای این حرف ها به هم تهمت نزنید. این تهمت ها فردا باعث تهمت های بزرگتری میشه . اگر از دست هم ناراحت شدید دو رکعت نماز بخوانید بگویید خدایا این بنده ی تو حواسش نبود من گذشتم تو هم ازش بگذر. این طوری مهر و محبت زیاد میشه اون وقت با این نیروها میشه عملیات کرد." 🌹 #شهید_غلامحسین_افشردی (حسن باقری) 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
┏━🍂🌺🍂🌺🍂━┓ وَ أنَّ #الرّاحِلَ إلِیک #قَرِیبُ المَسافَة... آن ‌که به سوی تو #سفر می‌‌کند، راهش چه #نزدیک است! #دعای_ابو_حمزه_ثمالی اگر كسی بار سنگین #گناه روی دوش او نباشد! بخواهد به #سمت_خدا سفر كند؛ راه #دور نیست... مسافت بسیار نزدیك است! #یك_قدم فاصله است؛ یك قدم بر #خویشتن نِه! و آن دِگر در كوی #دوست.... باید از امیال و #خواسته ها چشم پوشی کرد! باید روی #هوای_نفس پا نهاد! وقتی روی هوا پا گذاشت؛ قدم دوّم را در دالان #توحید می‌نهد... #شهدا این فاصله را به خوبی طی کردند! با #توسل و #توکل #خودسازی نظر کردند وجه #خدا را... ┗━🍂🌺🍂🌺🍂━ ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 📥 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃.
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🌹🍃 محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...  صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.  یکی از دوستانش از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.  از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟  محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را در آغوش گرفتم.. شهید_محمدرضا_تورجی_زاده 🍃🌹 @mabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ ‌در هیاهوے این شهرِ آلوده‌ هوا ! که نه دستت به مشـــــهد می‌رسد❌ نه به کـــــربلا ❌ نه به نـــــجف ❌ و نه حتے به قم ❌ ⬅️ دنج ترین جا براے پر کردن خلأ قلبتــــــ💖 همیـن‌ جاست .. جایــــے #کنــــار_شـهـــــدا ..🌷 اینجا بـے اختیـار خـم می‌شود پاها👌 #اشڪــــ مے ‌ریزد چشم‌ ها ...😭 #حاجت مے خواند لب ‌ها ...❣️ 《🌹 " شهـــــدا " براے قلبـ💔 ـهاے ما هم دعاکنید😭 》 ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 📥 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃.
✨ علاقه به تحصیل و کسب علم📚 ❣یکی از مهمترین دغدغه هایش ورود به دانشگاه بودو به کوچک تر ها می گفت : تعداد بچه حزب اللهی ها در دانشگاه ها کم است . خوب درس بخوانید و 🍃 دکترا بگیرید که کرسی استادی بگیرید و خوراک فکری خوب برای بچه ها درست کنید . باید در دانشگاه ها کار فرهنگی شود.🌿✨ 💌خاطره ای از شهید صدرزاده🌿 🌹 🏴✨ @mabareshohada✨🏴
💕🕊💕 💌 ✋ نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه می‌خواهد کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه می‌خواهد عطش دارم،تو درجریانی و دیریست می‌دانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می‌خواهد 💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐 ☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸 ❤️زندگیتون امام رضایی❤️ 👈 🌹 📥ورُودبِه معبر ‌شُّہَدٰاء👇 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
با طناب کسی تو چاه رفتن شبی هنگام خواب، صاحب خانه متوجه دزدی شد که وارد خانه شده است. صاحب خانه با زیرکی و به دروغ، به همسرش گفت مقداری پول در چاه داخل حیاط پنهان کرده ام تا از دست دزدان در امان باشد، دزد که صدای صاحب خانه را شنید فریب حرف صاحب خانه را خورد و خوشحال به داخل چاه رفت، سپس صاحب خانه به زنش گفت خانم چون هوا خیلی گرم است امشب رختخواب را در حیاط روی در چاه پهن کن، دزد که در پی یافتن پول به داخل چاه رفته بود هنگامی که از یافتن پول نا امید شد خواست که از چاه بیرون بیاید، اما دید که صاحب خانه روی در چاه خوابیده و به همسرش وعده خرید طلا می دهد و می گوید برای تو چنین و چنان می کنم، دزد از داخل چاه بلند فریاد زد، آهای زن صاحب خانه، من با طناب شوهرت به چاه رفتم، اما تو مواظب باش با طناب او در چاه نروی. بدین ترتیب دزد به دام افتاد. @mabareshohada