💌 #یه_سلام_دوباره
براے کسایے که
قلبشون کبوتر #حــــرمه 🕊
کسایے که
دلشون با اسم امام مهربون آروم مےگیره 💚💜
🔆 امروز هم،
عاشقانه و با شوق،
زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو:☺️
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e 🌺
💠
491_Page (3).MP3
992.1K
💐🌺
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_491_قرآن_کریم
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇 📥
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌜🌺✨🌺🌛
#سلام_امام_زمانم✋
سلام بر نگاه تو بلند آسمانےام!
ڪہ از حضيض خاڪها به اوج مےڪشانےام
من از تبار لحظههاے تند سير زندگے
تو از تبار ديگرے، بهار جاودانےام
سراسر وجود مڹ پُر است از صداے تو
وجود مڹ فداے تو! بيا به ميهمانےام
بہ ذرّه ذرّه جاڹ مڹ، طلب زبانہ مےڪشد
ولے در اين حصارها، اسير ناتوانےام
شنيدهام ڪہ مےرسے، نشستہام بہ راه تو
سلام بر نگاه تو بلند آسمانےام ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
#دل_بده ❤️
رفقا بعد از نمازهای یومیه
دعـای فرج فراموش نشه
و تا قرائت نڪردین
از جاتون بلند نشید
چون امام ، منتظر دعای خیر شماست .
اگر درد دل داشتین
و یا خواستین مشورت بگیرید
بیایید سر مـزارم ،
به لطف خداوند حاضرم .
👇آدرس مزارم ، منتظرتونم 😊
تهران ، بهشت زهرا (س) ، قطعه50 ، ردیف117 ، شماره14
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_زبرجدی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
─┅─🍃🌸🍃─┅─╮
#شهدا_زندگی_کنیم
--------------------------
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
#حلالم_کنید
يكي از دوستان شهيد امير سياوشي نحوه #خداحافظي امير با دوستانش را اينگونه روايت ميكند:
قبل از اربعين با كارواني از بچههاي چيذر به كربلا رفته بوديم كه در مسير، امير از بچهها #حلاليت طلبيد.
بچهها كمي سر به سرش گذاشتند و گفتند «امير نكند كه بدون پا برگردي».
امير پاسخ داد: «برگشتي ندارد. ميروم و با يك خال در پيشاني برميگردم.»
آخرين پيغامي بود كه از امير به ما رسيد.
آن لحظه تصور نميكرديم كه كمي بعد خبر شهادتش را خواهيم شنيد و بدین گونه امیر سیاوشی عاشقانه فدایی حضرت #زینب(سلام الله علیها)شد و به قافله شهدا پیوست🌹
روحش شاد وراهش پررهروباد✨🌹
#شهید_امیر_سیاوشی 🌹
#سالروز_شهادت
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
@mabareshohada
#خاطرات_نماز
ده سال با محمد زندگی کردم
هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه
غیر ممکن بود یه شب نماز شبش ترک بشه✅
به#نماز_اول_وقت فوق العاده اهمیت می داد👌
مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید ، توی بیابون هم بود می ایستاد
بارها بهش می گفتم مقصد که نزدیکه ، نمازتون رو شکسته نخونین
بذارین برسیم خونه ،#نماز رو کامل و با خیال راحت بخونین🌹
محمد می گفت: شاید توی همین راه کوتاه عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم
الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم
اگه رسیدیم خونه ، کامل هم می خونم...
🍃شهید محمد بروجردی🍃
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌹🕊
نام : سجاد
نام خانوادگی : عفتی
تاریخ تولد : ۳۰ /تیر/۱۳۶۴
محل تولد : رامسر
سن : ۳۰ سال
تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴ مصادف با شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
محل شهادت : خانطومان_سوریه
نحوه شهادت : اصابت تیر به سینه
محل مزار شهید : شهریار -بهشت رضوان
مادر شهید:
یکی از اقوام آمده بود خانه و به عنوان دلسوزی میگفت چرا گذاشتیم سجاد به جنگ برود؟ سجاد را به اجبار بردند. گفتم بله، سجاد با اجبار رفت ولی نه به اجبار ما، دو هفته روزه نذر کرد تا خدا کمک کند و برود. بعد از دو هفته روزه گرفتن خدا حاجتش را داد و رفت.
فرازی از وصیت نامه شهید:
مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و انشالله این پل با شهادت رقم بخورد، صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد، در مصیبتها، فقط برای امام حسین(علیه السلام) گریه کنید.
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🍃🌹🕊 نام : سجاد نام خانوادگی : عفتی تاریخ تولد : ۳۰ /تیر/۱۳۶۴ محل تولد : رامسر سن : ۳۰ سال تاریخ
✅خاطره شهـــــید
یکشنبه بود ۲۹ آذر ۹۴ بین منطقه خالدیه و خان طومان درگیری ما با النصره شدید شد بود تک تیراندازشون مشرف بود بهمون ،گرامون هم گرفته بودن داشتن با خمپاره میزدنمون.
هرکی یه گوشه پناه گرفته بود سجاد عین خیالش نبود خیلی شجاع بود داش مشــتی و بامـــرام.....قبــــل از تیر خوردنش میگـــفت حاجی دعا کن شهید شم ، میگه برگشتم بهش گفتم اگه قسمتمون باشه شهید میشیم ، به چند دقیقه هم نرسید که تیر بهش اصابت کرد
بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون که دیگه خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشـت به یکی از رفقا گفت ، بلندم کن رو زانوهام بشينـــم ، میگه برگشتم بهش گفتم واســـــه چی؟! خون زیادی ازت رفته ، که آقا سجاد گفت:
اربابم اومد میخوام بهش سلام بدم...
السلام علیک یا ابا عبدالله حسین (علیهالسلام)
#شهید_سجاد_عفتی 🌹
راوی : جانباز قطع نخاع آقا امیر حسین حاج نصیری
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و هدیہ به روح مطهر شهید صلوات🌹
💓اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 💓
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#ڪلام_شهید
من از خدا میخواهم
ڪہ در زمانِ حـال
به من شهادت عنایت ڪند
و از خداوند میخواهم
زمانیکه امام زمان ظهور ڪرد
دوباره مـا را زنده ڪند
و از خـاڪ بلند ڪند
تا در رڪاب امام زمان (عج)
دوباره بجنگیم و به شهادت برسیم
تا دیگر واقعهی عاشـورا اتفاق نیفتد.
#تکاور_یگان_ویژه_صابرین
#پاسدار_مدافع_حــرم
#شهید #حسین_جمالی
🍃🌹
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e 🌺
✨﷽✨
💠 تلنگر 💠
✍مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد!
میگفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی … گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!
💥تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم …
@mabareshohada
💕🕊💕
💌#وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
#خاطرات_شهدا
‼️خدا ، شهید مهدی خندان را رحمت کند. مرحله دوم عملیات والفجر چهار به عهده نیروهای تهران بود. ستون بچه ها برای عملیات حرکت کرد که شهید خندان سر ستون بود. وقتی به کمین دشمن رسیدیم ، همه عزا گرفته بودندکه چطور باید از این کمین رد شوند.
‼️فاصله ما تا نیروهای دشمن شش کیلومتر بود. «خدا یا چه کنیم؟» تنها جمله ای بود که از دهان همه شنیده می شد. شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او می توانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا یادتان رفته، همه بخوانید. قول می دهم کسی شمارا نبیند.»
‼️بعد از این درخواست سه کیلومتر ستون ما از زیر لوله دوشکا رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از 1 شب تا چهار صبح این راه را طی کردند، بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد. همه اینها حاکی از اعتقاداتی است که در جنگ ما نیروهایمان به همراه داشتند.»
✍به روایت همرزم شهید
#شهید_مهدی_خندان 🌷
شهادت: 62/9/28
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_492
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e 🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
492_Page.MP3
930.2K
💐🌺
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_492_قرآن_کریم
✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇 📥
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
سلام جانِ جهان ، مهدی جان
🎋🎋🎋🎋
دوباره دویدن های پرتکرار ، رفتن ها و نرسیدن ها ، دوباره غوغای هراس آلود شهر ، نواهای غفلت انگیز ، غمِ نان ، مصیبتِ زندگی ...
آخر هوای بی تو مگر نفس کشیدن دارد ؟ ...
🍂🍂🍂🍂🍂
بیا و زندگی را از نو ترسیم کن .
امید را ، حیات را ، بهار را ... در رگ هایمان جاری ساز ...
📥ورُودبِه معبر شُّہَدٰاء👇
🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e 🌺
🍃🌺🕊
#گذرے_بر_سیره_شهید
همیشه نمازهای شبش را با گریه میخواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را میخواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم میگفت داری دستت را میشوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمیکرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو میزدند نه نمیگفت.
گاهی اوقات نمیگذاشت من متوجه کمکهایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش میگذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند. شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمعهای خانوادگی میگفتند مسلم خیلی به زن و بچهاش میرسد. اگر مبینا گریه میکرد تا نیمه شب بغلش میکرد و راه میرفت تا خوابش ببرد. هیچ موقع نمیگفت من خسته هستم. خیلی صبور بود.
#راوی_همسرشهید
#شهید_مسلم_نصر
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺