⚡️⚡️⚡️🍃
#تلنگرانــه❗️
#روابط_خواهر_برادر_مجازے
همه میگن, اینچیزا عادی شده❗️
#خواهر،برادر مجازی الان مد شده❗️😳😳
تو این زمونه خواهر و برادر مجازی نداشته باشی یعنی بی کلاسی❗️😑😑😑
♻️خب یه سوال⁉️
چرا تو #چاه انداختن خودمون رو مد کردیم⁉️
🤔🤔🤔🤔🤔🤔
بهتره از این چاه بیایم بیرون,امکان داره,اون پایین چشم هامون خیلی چیزارو نبینه.
حتی نگاه خدا رو.....😔😔
🍀🎋🍀🎋🍀
خودت رو گول نزن
این فضای #مجازی هیچکس رو محرم نمیکنه😏
مجازی نامش #مجازی ست
#اعتمادبیجا نکنید⛔️
راهی نرو ک عمری همه رفته اند
و تهش جز #بن_بست چیزی نبوده😵
تا بوده،آسیب بوده و #آسیب..🤕
@mabareshohada
💞 #ازدواج_به_سبک_شهدا
💞حدود دویست غـذای اضافه، تاوان عروسی مذهبی گرفتنمان بود
💞عده ای نیامدند و اظهار ڪردند چگونگی عروسی شما قابل پیش بینی است!
💞صبح فـردای عروسی آقا مرتضی #غـذاهای_باقیمانده را بسته بندی ڪرد و به خیریه داد، همان شد خیـر و برڪت در زندگیمان…
💞همسر عزیزم
خوشا به حالت! من با تمام ظلماتم روی زمیـن ماندم و تو در بهشـت، در جوار امام حسین (علیه السلام) با تمام برڪاتش…
پر بیراه نیست ڪه لحظه جـان دادن، نام مبارڪش را بر زبان جاری ڪردی… برای همسفر جا مانده ات دعــا ڪن…
من شنیدم سـر عشـاق به زانوی شماست
و از آن روز سـرم میل بریـدن دارد
#شهیدمدافع_حرم_مرتضی_زارع
@mabareshohada
💢🌷💢
🌷سردار شهید محمد جواد روزی طلب در ۲۸مرداد ۱۳۴۲ در شیراز در خانواده ای مذهبی متولد شد.
در سال ۱۳۶۵ و با تاسیس تیپ مستقل ۳۵ امام حسن (علیه السلام ) مسئولیت پرسنلی این تیپ را بر عهده گرفت و در عملیات کربلای ۴ شرکت کرد.
💢سردار شهید محمد جواد روزی طلب در شب ۲۵ دی ماه ۱۳۶۵ و در مرحله دوم عملیات کربلای ۵ به همراه سرداران شهید هاشم اعتمادی، فرمانده تیپ امام حسن علیه السلام و سردار شهید محمد غیبی جانشین این تیپ در منطقه عمومی شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید.
🌷وی در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و در عملیاتی که با رمز «یازهرا س » آغاز شده بود، با پهلویی شکسته به دیدار معبود شتافت.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد
#سالگرد #شهادت
#صلوات
@mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
💢🌷💢 🌷سردار شهید محمد جواد روزی طلب در ۲۸مرداد ۱۳۴۲ در شیراز در خانواده ای مذهبی متولد شد. در سال ۱
🍂 #عصرانه_آخر
🗓جمعه 19 دی ماه سال 1365
🌷غروب جمعه همیشه دلتنگیهای خودش روداره خصوصا زمستونا...
روزهای کوتاه وسرد آسمون سرخ شفق نزدیک شدن لحظه وداع و آغاز دوباره دلتنگی و دلشوره های سخت...
عقربه های ساعت تندتند همدیگر رو دنبال میکردن
اون روز بابا حاجی وحاج خانم مهمون بودن چایی دم کردم اوردم اتاق...
با نوازش دستای گرم و پرمحبت بابا حسن وحمید از خواب بیدارشدن...
🍃میگفت خواب دم غروب خوب نیست آدمو کسل میکنه
چایی روتوی استکانها ریخت چای و بیسکوییت عصرانه اخر...
ساده مثل همه جا وهمه چیززندگیمون...
نمیدونم اون ساعات تودل مهربون و پرصلابتش چی می گذشت
ظاهرش اروم بود، محسن روبغل گرفته بود..
ساکش روپیچیدم...
این دفعه یه ژاکت جلوباز یقه هفتی قهوه ای براش بافته بودم...
🌷وقتی دیدش گفت چقدرقشنگه این واسه کیه؟
گفتم برا رزمندگان اسلام...
خندید و گفت خوش به حال رزمندگان اسلام...
فقط یه بار پوشید چقدربهش میومد... خواستم ژاکت روتوی ساک بذارم نذاشت گفت این به درد اونجا نمیخوره
برای مهمونی رفتن خوبه ادم پُز بده بگه خانمم بافته ...
حیفه تو ساک بمونه...
🍃صدای زنگ درخونه اومد بابا حاجی حاج خانم و دو خواهرش با بچه هاشون بودن چند دقیقه بعد اذان مغرب بود
وضوگرفت آخرین وضویی که توخونه گرفت روی سجاده سبزمخملی که وقتی ازسفرحج برگشت بهش هدیه دادم به نمازایستاد (گفت اتوبوس ها اخر وقت برای نماز نگه میدارن ادم معذب میشه)
🌷رفتم اشپزخونه ظرف غذاشو آماده کردم کتلت وسبزی وخیارشور..
سرسجاده بین دونماز بود اومدم ظرف رو توی کیفش بذارم. گفت: برام لقمه بگیربا ظرف نذار.
لقمه ها رو آماده کردم توی کیفش گذاشتم زیپ ساکش روکه بستم دستام سرد شد .
🍃همیشه خودم وسایلش روآماده میکردم. با روحیه و امیدوار.. اماحالا یه حس غریب وخاص بود نمیخواستم دم رفتن دلسردش کنم سعی کردم خودم واحساساتم روکنترل کنم که صدام کرد صدای مردونه و پرمهرش گرما رو به وجودم برگردوند.
🍂هنوز طنین صداش توی گوشمه
چقدردلم تنگه برای اون نگاه اون صدا اون صفا اون عشق حقیقی....
#خاطره_از_همسر_شهید_محمدجواد_روزی_طلب
✍ سایت نوید شاهد
🌷🍃 @mabareshohada
🍃✨🍃✨🍃
🕗 ساعت دوباره هشت
دلم می تپد عجیب ❤️
مثل کسی که گم شده درغربتی غریب 💚
🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى 🌹
🌹 علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🌹
🌹 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ 🌹
🌹 و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🌹
🌹 و مَنْ تَحْتَ الثَّرى 🌹
🌹 الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🌹
🌹 صلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🌹
🌹 زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً 🌹
🌹 کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 🌹
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃🕊🌷
🌹🕊🌹🕊🌹
#متن_ترجمه
#صفحه_194قرآن_کریم
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
🌹شهید مدافع حرم ابوالفضل راه چمنی🌹
🔸یک شب دیدم ابوالفضل طوری راه می رود که انگار کمر درد دارد.
بهش گفتم: چی شده؟
گفت: چیز خاصی نیست. ان شالله خوب میشه.
فقط ناراحتم از رسیدگی به کارهای بچه ها و عملیات جا بمونم!
کمی کمرش را ماساژ دادم. دوباره پاپیچش شدم که چرا کمر درد گرفته است،
بالاخره قفل زبانش شکسته شد و گفت:
بچه ها در خط نیاز شدیدی به مهمات داشتند؛
بعلت خطرناک بودن منطقه، کسی زیاد راغب نبود کمک کند.
خودم به تنهایی چند جعبه مهمات را زیر تیر و ترکش جابجا کردم و بردم خط.
به خاطر همین کمر درد گرفتم.
با خودم گفتم هنوز هم شهید همت پیدا می شود؛
خودش فرمانده است و جعبه مهمات می برد!
🔹راوی همرزم شهید
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهید_راه_چمنی
🌷شادی روح شهدا #صلوات
@mabareshohada
4_297669198144866594.MP3
867.6K
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی_بسیار_زیبا
#صفحه_195قرآن_کریم
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
❤️🍃
صبحی که . . . 🍃
با سلام تو آغاز میشود ؛☺️
صد پنجره به باغ غزل باز میشود❤️
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#روزتونشهــدایے🌹
@mabareshohada
🌹🕊🌹
داشتیم با ماشین از روستایی برمی گشتیم که ماشینمون نزدیک روستای مادر حاج حمید، بنزین تمام کرد.
پیشنهاد کردم که به خانه مادرشون بریم و پول قرض بگیریم؛ ولی حاج حمید باناراحتی گفت : چیزی رو به شما می گم که آویزه گوشتون کنید.
هیچ وقت خودتون رو نیازمند کسی غیر خدا نکنید.
حتی اگه نیازمند شدید فقط از خدا بخواید و به اون توکل کنید.
با ناراحتی گفتم : الان خدا برای ما بنزین می فرسته؟!
گفت : بله اگه توکل کنی می فرسته.
بعد هم کاپوت ماشین رو بالا زد و نگاهی به آب و روغن ماشین انداخت که یک مرتبه یکی از دوستانش از راه رسید و مقداری بنزین بهمون داد
حاج حمید گفت : دیدی اگه به خدا اعتماد کنی خودش وسیله رو می فرسته؟
#شهید_سید_حمید_تقوی_فر
🌹شهید مدافع حرم🌹
@mabareshohada
🌺🍃🍂🌿🌺🍃🍂
🍃🍂🌿
🌺
#سردار_شهید #مجید_پازوکی
🔸ولادت:١٣۴۶/١/١
🔸شهادت:١٣٨٠/٧/١٧
🔸محل شهادت:فکه
پایش را می گذاشت توی میدان مین، همان اول می نشست زمین و با خاکش تیمم می کرد...
می گفت اینجا #نفس کشیدن برایم راحت تر است...
جایی که باید با تمام وجودت می ترسیدی ، برای او آرامش بخش ترین جای دنیا بود...
#طلاییه...
طلاییه بودیم...
چند روزی بود هر چه می گشتیم ، #شهید پیدا نمی کردیم...
یک شب خواب دید پرتوهای نور از یک نقطه از زمین به #آسمان می رود...
فردا همان جا را کندیم؛
کلی شهید پیدا شد...
اولین بار نبود که توی خواب آدرس می گرفت...
#سردار_شهید #مجید_پازوکی
🌷شادی روحش #صلوات
#اللهم_ارزقنا_توفیق_الشهاده_فی_سبیلک
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🍂🌿
🌺🍃🍂🌿🌺🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسـماטּ قصــہ ے پـــرواز بلندیــست
ولے🕊🌿❣
قصـــــہ ایـטּ اسـت چـــہ اندازه ڪبـــوتر باشــی🕊🌿❣
باز آئینہ، آب، سـینے و چاے و نباٺ🌷
باز پنجشنبہ و یاد شہـدا با #صلواٺ 🌷
@mabareshohada
🍃✨🍃✨🍃
🕗 ساعت دوباره هشت
دلم می تپد عجیب ❤️
مثل کسی که گم شده درغربتی غریب 💚
🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى 🌹
🌹 علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🌹
🌹 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ 🌹
🌹 و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🌹
🌹 و مَنْ تَحْتَ الثَّرى 🌹
🌹 الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🌹
🌹 صلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🌹
🌹 زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً 🌹
🌹 کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 🌹
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃🕊🌷
✨
شب جمعه ز حرم موج کرم میآید
باز از کرب و بلا ماتم و غم میآید
امشب انگار هوای دگری خواهد داشت
فاطمه (س)با کمری خم به حرم میآید
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#صلوات
#فاطمیه
@mabareshohada