محمد ابوی سانی | قیام🇮🇷🇵🇸
آمریکا میخواد تیک تاک رو فیلتر کنه و مدیرشو آوردن کنگره که ازش سوال جواب کنن کلا که آبروشون رفت با س
ممنوعیت شبانه شبکههای اجتماعی برای ۱۸ سالهها در آمریکا
🔹طبق قانون جدید ایالت یوتا، افراد زیر ۱۸ سال بین ساعت ۲۲:۳۰ تا ۶:۳۰ حق استفاده از شبکههای اجتماعی را ندارند. هر کسی که میخواهد در این زمان از رسانههای اجتماعی استفاده کند باید تأییدیه سن بگیرد.
🖊مهد فساد فرهنگی و اجتماعی هم برای حضور نوجوون هاش در فضای مجازی، قانون تصویب میکنه و مسیر اجرای قانون و ضمانت ش رو هم تعیین می کنه!
بعد برخی نمایندگان مجلسِ ما با بهانه های واهی و ترس و زبونی ِ مشهود و شاید نگرانی از رأی آوری مجدد در انتخابات اسفند۱۴۰۲، یا سکوت پیشه کردن و یا عملا در جهت سلطه ی پلتفرم های خارجی در کشور نطق میکنن...
خواهشاً اینجا کمی آمریکایی باشید !!
#جهاد_تبیین
#حکمرانی_مجازی
#شبکه_ی_ملی_اطلاعات
#جریان_التقاط
#یانکی_ها
@mabavi
🔻ادرس غلط فیلترینگ
رئیس جمهور محترم به دنبال رفع فیلترینگ است. اما قاضی القضات و رئیس عدلیه می گوید هنوز وقتش نیست. واقعیت اینست که فارغ از درستی یا غلطی فیلترینگ، مساله اصلی اینست که فیلترینگ مساله اصلی نیست. ادرس غلط است.
گوئی عادت داریم مساله را از کمر بحث و از نیمه راه روایت کنیم.
مساله اصلی رها بودن فضای مجازی است. مساله اصلی فقدان قانونگذاری و رگولاتوری در این حوزه است. مساله اصلی اینست که اساسا طرحی و برنامه ای برای قانونمندکردن فضای مجازی وجود ندارد. مساله اصلی اینست که اساسا کارهای روی زمین مانده از جمله اینترنت ملی و غیره رها شده است. فیلترینگ مساله ثانوی است.
به اندازه غربی ها و آمریکایی ها که صاحب پلتفرم های فیلتر شده در ایران هستند، برای این عرصه نگران باشیم. امروزه همه جای دنیا برای فضای مجازی در کشورشان برنامه ریزی می کنند. دغدغه دارند و قانون گذاری می کنند. دولت آمریکا رسما یک پلت فرم را دادگاهی می کند و حضورش را محدود می سازد. در سطح اتحادیه اروپا برای پلتفرم ها برنامه ریزی می کنند. بسیاری از کشورها از جمله چین و آلمان و روسیه برخی پلتفرم ها را محدود و برخی را ممنوع می کنند.
پرداختن به مساله فیلترینگ تقلیل دادن ماجراست. اول ببینیم درباره چه چیز حرف میزنیم آنوقت مشخص می شود که آیا فیلترینگ کمک می کند یا خیر. نیازمند یک نقشه کلان هستیم. فیلترینگ جزئی از این نقشه است. آنهم باید دقیق شود که کجا باید استفاده شود و کجا خیر. در چه شرایطی باید بکار گرفته شود و چه مقدمه ای آنرا موثر می کند و چطور میشود عوارض آنرا کم کرد.
آنچه مساله اصلی است اینست که ما فضای مجازی را در سطح حکمرانی دقیق نمی شناسیم. برداشت رایج اینست که با مجموعه از رسانه ها مواجهیم. پلتفرم صرفا یک رسانه نیست؛ صرفا ابزار سرگرمی نیست؛ صرفا محل تعامل مخاطبین نیز نیست. پلتفرم یک جامعه است. یک شبکه حقیقی و انسانی که شناخت می سازد. قدرت ساخت امر ذهنی دارد و نگرش و گرایش و باور ایجاد می کند و اراده و رفتار می سازد.
پلتفرم عبور از فضای مجازی به یک زندگی واقعی است. بخشی از خاک کشور است. مگر ممکن است بخشی از خاک کشور تحت کنترل و سیطره قانون نباشد؟ مگر ممکن است خاک کشور در اختیار حاکمیت نباشد؟ مگر میشود جزئی از کشور را قوانین کشور های دیگر اداره کند؟ مضحک نیست؟ حاکمیت در ایران با یله گی فضای مجازی چند پاره شده است. بااین حال ما اصل موضوع را رها کردیم و چسبیدیم به فیلترینگ.
✍محسن مهدیان
#فیلترینگ
#جنگ_رسانه_ای
#حکمرانی_مجازی
الجزیره دمشق را فتح کرد؟!
▫️محمد زعیمزاده سردبیر «فرهیختگان» نوشت:
🔻در ماجرای دمشق ردپای یک جبهه رسانهای هماهنگ را قبل، حین و پس از سقوط بهوضوح میتوان مشاهده کرد؛ جبههای که در رأس آن الجزیره قطر حتی جلوتر از سیانان قرار داشت.
تحلیل محتوای رسانه قطری که در واقعه ۷ اکتبر و حوادث پس از آن معمولاً طرف جریان ضداسرائیلی ایستاده بود، در این ماجرا نشان میدهد آنها آنچه را در سالهای متمادی در منطقه کاشته بودند، بهخوبی برداشت کردند. فقط به یک فقره حوادث پس از سقوط اسد دقت کنید.
🔻پس از تغییر رژیم دمشق دو موضوع در افکار عمومی منطقه درباره سوریه پررنگ شد؛ یکی ماجراهای زندان صیدنایا و دیگری اشغال بخش مهمی از خاک سوریه توسط صهیونیستها و تسلط نتانیاهو به منافعی استراتژیک بدون هیچگونه مقاومتی از سوی نیروهای جولانی.
از میان دو موضوع بالا دوگانه سیانان و الجزیره تمام ظرفیت خود را بهکار بردند تا مسئله اول-ولو با کلیپهای دروغین-اصطلاحاً وایرال و تبدیل به جریان غالب رسانهای شود تا در جهان عرب و حامیان آرمان فلسطین کسی سؤال نکند چرا رسانهای مثل الجزیره که در وقایع ۱۴ ماه اخیر خط مقدم و اصلی جریان رسانهای ضدصهیونیستی است، این تبانی آشکار در منطقه جولان را که به دستاورد بزرگ برای صهیونیستها منجر شد، بایکوت میکند و چیزی درباره آن نمیگوید یا خیلی کماثر پوشش میدهد.
🔻مدیران الجزیره احتمالاً اینجا از هزینه رسانهای بالای چنین سیاستی در درازمدت مطلع بودند، اما در محاسبه هزینه و فایده تصمیم گرفتند این هزینه را بپذیرند و اصطلاحاً از جیب بخورند. آنها در این فقره از اعتمادی که سالها ذرهذره به دست آورده بودند، خرج کردند تا بتوانند یک امر استراتژیک دولت متبوعشان یعنی قطر را پیشببرند و البته اتخاذ این تصمیم نیاز به داشتن یک ذخیره پروپیمان از سرمایه مخاطب است که یک شبه بهدست نیامده است.
🔻دیگر از اینجا به بعدش تکرار مکرّرات است و روضهخوانی. روضه مکشوف این است که چرا کشور کوچک قطر رسانه استراتژیکی چون الجزیره دارد و ما با این همه نقش مهم در منطقه و فرامنطقه ثلثی از چنین ظرفیتی را نداریم تا در شرایط اینچنینی در آفساید نمانیم؟
🔻الجزیره حاصل اعتماد حاکمیتی تمامقد است که در سالهای متمادی از دَم و دِرَم و قلم و قدم برای تولید یک ظرفیت بزرگ دریغ نکرده است و یک تجربه چند دههای پیچیدهٔ انگلیسی از رسانهداری که ریبرند شده است و الجزیره را شکل داده. البته برای آه و افسوس بیشتر خیلی نیاز نیست الجزیره را ببینیم، بلکه بهتر است خودمان را تماشا کنیم.
الجزیره غیر از پول و امکانات- که حتماً مهم است- نمادی از نگاه حرفهای حکمرانی به امر رسانه است؛ حکمرانی رسانهای که میفهمد رسانه جمع جبری بردارهای مثبت و منفی است و نه مسابقه فوتبال یکطرفه که قرار است ما همیشه بدون گلخورده پیروز شویم. برای نمره دادن به رسانه باید برآیند گرفت نه که نقطهها را شمرد. حکمرانیای که موضوع تولید سرمایه و اعتماد مخاطب را میفهمد و به مدیرش جرئت میدهد تا اعتماد لازم را جذب کند و بهنگام آن را خرج کند و...
در اوایل ۷ اکتبر الجزیره سخنرانیهای همه اطراف جنگ از حماس و حزبالله تا ایران و آمریکا و... و حتی گالانت و نتانیاهو را مستقیم و کامل پوشش میداد. چرا؟ چون میخواست مخاطب حس کند هر نیاز خبریای که دارد همینجا تأمین میشود و نیاز نیست جای دیگری برود. آنوقت در سوپرمارکت رسانهای که ساخته بود، ابوعبیده را بهمثابه یک سوپرمن برساخت میکرد و وقایع غزه را آنگونه که لازم بود روایت؛ که درنهایت باعث عصبانیت صهیونیستها هم شده بود. حال فرض کنیم یک رسانه بخواهد چنین کاری در ایران انجام بدهد چه بر سرش میآید؟
🔻الجزیره با نیروی انسانی پرتعداد و حرفهای در فلسطین و لبنان و... تقریباً مرجع اول همه اخبار دستاول شده بود. این روش در نظام رسانهای دنیا تقریباً یک امر بدیهی است. در بسیاری از موضوعات مهم به فراخور نیاز از چند خبرنگار مورد اعتماد مرجع خبری میسازند و حتی ذهن رقیب را هم با اطلاعاتی که آنها نشر میدهند و ممکن است حتی بخشی از آنها فیکنیوز هم باشد، سامان میدهند. باراک راوید، لارس نورمن، منابع نزدیک به آکسسیوس و... اینها اسامی است که ماههای اخیر و در جریان ردوبدل شدن آتش بین ایران و صهیونیستها بارها نامشان را شنیدهایم، اما از این طرف ماجرا تقریباً نامی ساخته نشده است، چون به خبر و خبرنگار حتی در حد ابزاری برای سوءاستفاده هم ارزش قائل نیستیم. و این گونه میشود که الجزیره دمشق را فتح میکند و ما تماشا.
#حکمرانی_مجازی
#نبرد_ترکیبی
#جنگ_رسانه_ای
#جنگ_روایتها
#ارسالی_مخاطبین
اینا نمیذارن بخوابیم!
آخه نادان، توی شاد میای همچین خبرایی میذاری!!
اون دانشآموز و آیندهساز وطن، گناهش چیه چرندیات تو رو بخونه؟!
کانالای پروکسی توی تلگرامم اینا رو نمیذارن!
اینترنشنال و منوتو و رادیوفردا اگه اخبار جنگ بخوان بزنن آیا چیزی جز اینا میزنن؟!
خداروشکر اینا جنگ ۸ ساله رو ندیدن که گردان گردان شهید میدادیم تا خاک ندیم!
چون دوست، دشمن است شکایت کجا بریم!!
هشدار به مسئولین: ساماندهی مجازی را دریابید.
#مرجفون
#حکمرانی_مجازی