eitaa logo
محمد ابوی سانی | قیام🇮🇷🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
81 فایل
بازنشراخباروارائه تحلیل های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مدرس حوزه و دانشگاه عضومجمع خطبای جوان کشور(مشعر) مشاور ازدواج و خانواده و مدرس دوره های خانواده متعالی عضو و مدرس دبیرخانه صالحین _«ایتا»PV @ghiam89 وقت مشاوره: 09395195885 https://virasty.com/Ghiam89
مشاهده در ایتا
دانلود
امید واقعی (۱)«ولی‌الله» یک «بسیجی» کارگرزاده بود که با پولی که از دوستانش قرض گرفت، خودش را به جبهه رساند و «شهید» شد. (۲)«ابراهیم» دست‌راست محمود کاوه، یک پدر «بسیجی» بود که ۵ روز قبل از تولد زینبش «شهید» شد. (۳)«سعدالله» یک «بسیجی» مخلص بی‌ادعای مستجاب‌الدعوه‌ بود که هنوز هم از مزارش می‌توان حاجت‌گرفت. (۴)«شکرالله» یک جانباز «بسیجی» بود که بعد از یک‌سال افتادن بر تخت بیمارستان، از امام‌رضا شفا خواست تا دوباره برود جبهه! گرفت و رفت و «شهید» شد. (۵)«عبدالله» یک روحانی «بسیجی» و نماینده‌ی امام بود که می‌گفت: «خدا می‌داند اگر پیام شهدا و حماسه‌های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم، گنهکاریم.» (۶)«یدالله» یک فرمانده‌ی غیور «بسیجی» بود؛ آنقدر دیر به دیر مرخصی می‌آمد، که دخترش غریبی می‌کرد! (۷)«رضا» یک نوجوان دانش‌آموز «بسیجی» بود که در ۱۲ سالگی چون عارفان سخن می‌گفت و عاشق امام‌زمان شده‌بود و در همان سن آسمانی شد. (۸)«مرحمت» یک روستایی «بسیجی» بود که وقتی به خاطر سن کم اجازه‌ی رزم نیافت، خودش را از روستاهای اردبیل به ساختمان ریاست‌جمهوری در تهران رساند تا از رئیس‌جمهور اجازه‌ی میدان بگیرد؛ گرفت و رفت و «شهید» شد. (۹)«وحید» یک دانشجوی «بسیجی» بود در رشته‌ی پزشکی که از ابتدا تا انتهای دعای‌کمیل در سجده اشک می‌ریخت. خط پربرکت «بسیجیان روح‌الله» در شاهراه‌ انقلاب ادامه‌یافت تا نوبت به «بسیجیان‌ سیدعلی» رسید. (۱۰)«مجید» یک دانشمند هسته‌ای «بسیجی» بود که با پشتکار خیره‌کننده، ایران را وارد باشگاه ۲۰ درصدی‌ها کرد. (۱۱)«آرمان» یک طلبه‌ی جوان «بسیجی» بود که زیر شکنجه‌های ۷۰ نفر داعشیِ وطنی حاضر نشد به «حضرت سیدعلی» جسارت‌کند. (۱۲)«محمدامین» یک مدافع‌حرم «بسیجی» بود که وصیت‌ کرد، مخالفان «حضرت آقا» حق ندارند زیر تابوتش را بگیرند. (۱۳)«محمدعلی» یک پزشک پاکستانی «بسیجی» بود که از خدا خواست خونش با خون یاران خمینی مخلوط شود و شد. (۱۴)و «حاج‌قاسم» یک «بسیجی» تمام‌عیار بود که ذوب در «خمینی و خامنه‌ای» بود و عصاره‌ی تمامی شهدا! «لشکر مخلص بسیج»، مهم‌ترین و اثربخش‌ترین و در عین‌حال مظلوم‌ترین «امید واقعی» برای «آئین و امام و امت» است که هر روز شاداب‌تر و پویاتر و مستحکم‌تر از دیروز عرصه را برای ظهور «حضرت‌عشق» آماده‌تر می‌کند؛ «وَلَو کَرِهَ المُشرکون.» پ ن: ۱) شهید ولی‌الله محبی ۲) شهید ابراهیم امیرعباسی ۳) شهید سعدالله شهدفروش ۴) شهید شکرالله خانی ۵) شهید عبدالله میثمی ۶) شهید یدالله کلهر ۷) شهید رضا پناهی ۸) شهید مرحمت بالازاده ۹) شهید وحید شادیفر ۱۰) شهید دکتر مجید شهریاری ۱۱) شهید آرمان علی‌وردی ۱۲) شهید محمدامین کریمیان ۱۳) شهید محمدعلی نقوی ۱۴) شهید حاج‌قاسم سلیمانی ✍عباس بابائی 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
باید قیام کنم! به اواخر دهه‌ی هفتاد که رسیدم، آرام‌آرام حسرت‌هایی قلبم را آزرد؛ حسرت‌هایی که تاکنون هم ادامه دارد؛ حسرتِ نبودن در اردوی جهادیِ سیدعلی خامنه‌ای در زلزله‌ی فردوس؛ حسرتِ نبودن در مسجد کرامت و امام حسن مشهد آن هنگام که استاد خامنه‌ای با حرارتی شورانگیز، «طرح کلی اندیشه اسلامی» را برای مخاطبان جوان و انقلابی‌اش پایه‌ریزی می‌کرد. حسرتِ نبودن در بهشت‌زهرا وقتی که حضرت روح‌الله با تمام وجودش فریاد می‌زد: «من دولت تعیین می‌کنم؛ من...» حسرتِ نبودن در کنار رزمندگانی که بعد از ۵۷۸ روز، فاتحانه وارد مسجد جامع خرمشهر شدند و نوای «ممّد نبودی ببینی» را سر دادند! من حسرتِ فتح‌المبین و والفجر ۸ و کربلای ۵ جانم را می‌سوزاند. انگار عمر ما و سرمایه‌هامان تمامی در دهه‌ی شصت سوخت! اما این‌گونه نیست و نخواهد ماند! می‌دانید چرا؟ حاج‌قاسم عزیز قبل از شهادتش به همه‌ی دلسوختگان و جاماندگان بشارتی عجیب داد: «به شما اطمینان می‌دهم روزهایی را پیش‌رو خواهیم داشت، که شهدا به حال آن حسرت می‌خورند و می‌گویند، ای کاش ما نیز در کنار آنها بودیم.» احساس می‌کنم به سرعت داریم به آن روزهای تاریخ‌ساز نزدیک می‌شویم؛ روزهایی که تمام انبیاء الهی و یاران مظلوم‌شان انتظارش را می‌کشیدند؛ روزهایی که قرار است مظلومیت علی و فاطمه‌ و فرزندان نازنین‌شان پایان پذیرد. داریم به روزهای باشکوه جداسازی حق از باطل می‌رسیم؛ روزهای رسوایی منافقان در سراسر عالم! این روزها چقدر شوق‌انگیز است و دلهره‌آور؛ شوق جهاد در سپاه امام و دلهره‌ی جاماندنی تلخ و تاریخی! باید کاری کرد! باید قیام کنم‌‌‌؛ این روزها و شب‌هایم نباید مثل روزهای و شب‌های گذشته‌ام باشد! باید خواب و خوراکم را کمتر کنم؛ تازگی‌ها چقدر معنویتم کم شده‌! باید تهجد و دعا و تضرعم را بیشتر کنم. عهد کنم با خودم که برای مجاهدان خط‌ مقدم مقاومت، دعای توسل بخوانم! کوله‌بارم آماده نیست؛ یادم باشد حتماً وصیت‌نامه‌ی حاج‌قاسم را در کنار کتاب طرح کلی آقا بردارم با چند «سربند یا زهرا» اضافه‌تر! عافیت‌طلبی این روزها به‌شدت ممنوع است؛ تا آنجا که بتوانم باید خفتگان عافیت‌طلب را هم بیدار کنم! اگر امروز از مال اندک برای بقای جبهه‌ی حق نگذرم، یقیناً فردا نمی‌توانم از هستی‌ام برای استقرار جبهه‌ی حق بگذرم! باید برای مهیاکردن مقدمات ظهور سلاله‌ی زهرا، با تعهدی فراوان‌تر از قبل، غیر از آن‌که کلمات نائبش را نصب‌العین کنم، تا می‌توانم دیگران را بر سر این سفره بنشانم و بدانم که مطابق وصیت‌نامه‌ی شهیدان، میزان متابعتم از «امام زمان» بستگی تام دارد به میزان اطاعتم از «ولی زمان»! وقت بسیار تنگ است؛ دشمن امام با دوستانِ‌به‌ظاهرمسلمانش، شب‌وروز در حال توطئه‌اند و فساد! باید قیام کنم! ✍عباس بابائی ۱۰ آذر ۱۴۰۳ 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
سرانگشتان «آقا» تقریباً تا الآن هر تحلیلی از وقایع سوريه دیده‌ام، پر از ترس بوده و التهاب و ناامیدی! می‌خواهم اولاً ناظر به وعده‌های امام‌خامنه‌ای و شهید سیدحسن نصرالله و ثانیاً باتوجه به آنچه در میدان به سرعت در حال آشکارشدن است، تحلیلی کاملاً متفاوت ارائه کنم: ۱) حزب‌الله از طرف دولت غرب‌گرا و بخشی از ملت لبنان و همچنین آسیب‌های بزرگ داخلی چون فقدان بزرگانش به شدت تحت فشار بود؛ برای رهایی از این فشار و همچنین تجدیدقوا نیاز به آتش‌بس داشت؛ حزب‌الله با حملات بی‌امان مجاهدانش به قلب اسرائیل در روزهای اخیر، این آتش‌بس را بر رژیم صهیونی تحمیل کرد! ۲) نظام سوریه غیر از ترک‌تازی‌های فراوان رژیم صهیونیستی و عربده‌های گاه‌وبیگاه رژیم اردوغان، کماکان از وجود تعداد زیادی تروریست که حتی بخشی از کشورش را اشغال کرده‌بودند، به عنوان یک خطر بالقوه احساس نگرانی می‌کرد؛ دولت بشار نیاز به آفتابی‌شدن آنها و سپس تارومارکردن نهایی‌شان داشت؛ با یک تیر، سه نشان! ۳) روسیه غیرازآنکه درصدد احیای امپراتوری بلوک شرق است، نمی‌خواست میدان جدیدی غیر از اوکراین برایش بازشود؛ لذا بسیار قوی‌تر از دوره‌ی داعش در حال تارومارکردن تروریست‌های ترکی-سوری است؛ حملاتی که در حقیقت خط‌ونشانی برای رئیس‌جمهور جدید آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا هم هست! ۴) اما ایران! با مدیریت حکیم‌ترین فرمانده‌ی حال حاضر دنیا، آرام‌آرام درصدد محاصره‌ی بیشتر اسرائیل است! چگونه؟! بر خلاف دولت لبنان که به شدت آمریکایی است، دولت سوریه با رئیس‌جمهوری چون بشار اسد، کاملاً در جبهه‌ی مقاومت تعریف می‌شود؛ هر تحلیل‌گر نوپایی هم می‌دانست که به‌محض آتش‌بس در لبنان، تروریست‌های شامی دوباره شورش خواهندکرد؛ اما هم لبنان و هم سوریه به این آتش‌بس نیاز داشتند! بعد از آتش‌بس و طغیان تروریست‌ها، حال نوبت دولت سوریه است که از متحدان خودش به‌ويژه ایران تقاضای کمک کند و این یعنی ورود نیروهای زبده‌ی جمهوری اسلامی برای کمک به سوریه در مرحله‌ی اول آن هم نه به‌عنوان مستشار، بلکه برای قلع‌وقمع تروریست‌های عبری، عربی، غربی و ترکی در شمال سوریه و در مرحله‌ی بعد، تسلط کامل بر اسرائیل در جنوب سوریه با آزادسازی و استقرار در بلندی‌های جولان! درصورت واقع‌شدن این تحلیل، یقیناً عملیات وعده‌ی صادق ۳ در همین پازل رونمایی خواهد شد. احتمالاً اسرائیل باتوجه به وخامت اوضاع، به زودی آتش‌بس را نقض خواهد کرد! نگارنده خبری از مفاد پیام اخیر امام‌خامنه‌ای به سوریه و لبنان ندارد، اما از آرامش این روزهای بشار اسد و خنده‌های نبیه بری بعد از دیدار با آقای لاریجانی و سخنرانی غرّای شیخ نعیم قاسم بعد از آتش‌بس می‌توان فهمید، مدیریت این روزهای جبهه‌ی مقاومت توسط سرانگشتان توانای فرماندهی حکیم در خیابان جمهوری اسلامی در حال انجام است! ✍عباس بابائی ۱۱ آذر ۱۴۰۳ 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
عصای موسی سال ۷۶ وقتی دولت اصلاحات بر کرسی قدرت نشست، به راحتی می‌شد فهمید که نظام سال‌های پرالتهابی پیش رو دارد! حادثه‌ی کوی دانشگاه در سال ۷۸، مثل سیلی بنیان‌کن به سرعت از تهران به باقی کشور رسید؛ و من بعد از گذشت ۲۵ سال هنوز صدای گوش‌خراش یکی از دانشجونمایان نانجیب در تجمع دانشجویی مشهد که با حرارت پشت تریبون فریاد می‌زد: «ولایت، ولایت-از دانشجو از ملت-اعاده‌ی حیثیت»، در گوشم زنگ می‌زند! فتنه‌گران نیامده بودند برای اعتراض به حوادث کوی دانشگاه، بلکه آمده بودند تا به قول خودشان صندلی را از زیر پای «سیدعلی» بکشند! سال ۷۸ هنوز تلخی‌هایش ادامه داشت؛ در بهمن‌ماه سرد آن سال، یکی از تلخ‌ترین خاطرات سیاسی‌ام رقم خورد؛ اولین‌بار بود که به‌عنوان ناظر بر سر صندوق رأی حاضر می‌شدم. با پایان شمارش آراء تمام ۵ نفر نماینده‌ی مشهد، مشارکتی شدند؛ نه مشهد بلکه اکثریت نمایندگان مجلس از حزب تازه‌تاسیس و البته بسیار تندروی حزب مشارکت انتخاب شدند! حالا دولت اول آقای خاتمی، مستظهر به تندترین مجلس بعد از انقلاب شده‌بود؛ مجلس ششم! در کمتر از دو سال از عمر این مجلس که بسیاری از انقلابی‌ها در برابر هجمه‌های بنیان‌کن اعتقادی و سیاسی و فرهنگی و رسانه‌ای آن دولت و مجلس احساس بن‌بست می‌کردند، لوایح پرحاشیه‌ی دوقلو و تهدید به خروج از نظام توسط عده‌ای از اعضای دولت و مجلس و سپس نامه‌ی جام‌زهر نمایندگان افراطی به رهبری و سرانجام بعد از مدت کوتاهی تحصن ۱۱۵ نماینده‌ی مجلس علیه نظام، نتوانست فضای کشور را به بن‌بست برساند. «آقا» در سال ۷۹ و بعد از اینکه برای اولین بار چفیه بر شانه‌های مبارک‌شان انداختند، «عصای موسی» را بلند کردند و فرمودند: «نه آمریکا و نه بزرگتر از آمریکا ... قادر نیستند حادثه‏اى مثل حادثه‏ى صلح‏ امام‏ حسن‏ را بر دنیاى اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتّفاق خواهد افتاد.» قشون‌کشی بوش پسر که به مراتب دیوانه‌تر از ترامپ می‌نمود، در جنگ دوم خلیج‌فارس و حمله به افغانستان بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر، باعث شد تا آمریکا در مرزهای دو طرف ایران لانه کند و اکنون با قراردادن نام ایران در «محور شرارت» و با حضور یکی از غرب‌گراترین دولت‌های بعد از انقلاب، بتواند به راحتی با سیاست چماق جنگ به اهدافش برسد؛ اما دوباره «عصای موسی» چنان بر سینه‌ی غرب و غرب‌گرایان نواخته‌شد که همگی به تاریخ پیوستند! ده سال بعد وقتی تمام مخالفان سیاسی و اعتقادی «آقا» در پس پرده‌ی انتخابات برای پایین‌کشیدن ایشان از تخت رهبری هم‌داستان شدند، «عصای موسی» دوباره برافراشته شد تا با هدایت‌گری‌های مظلومانه و مقتدرانه‌‌‌‌شان، مردم چنان در حمایت از «امام جامعه» به میدان بیایند و بساط فتنه و فتنه‌گران را در هم بپیچند که «حماسه‌ی نه دی» در تاریخ ماندگار شود! وقتی داعش وحشی و آدم‌خور با حمایت تمام مفسدان عالم یک جنگ جهانی را علیه محور مقاومت آغاز کرد و در مدت کوتاهی بخش‌های وسیعی از سوریه و عراق اشغال شد، بسیاری از انقلابی‌ها و انقلابی‌نماها کار را تمام‌شده دیدند! اما باز هم مجاهدان گمنام جبهه‌ی مقاومت با هدایت‌گری‌های «عصای موسی» در برابر تمام هیمنه‌ی استکبار، کاری کردند کارستان! از آن سال‌های پرالتهاب و پر از نفاق که به مراتب سخت‌تر از اکنون‌مان بود، سال‌ها می‌گذرد؛ من وقتی توان و تفکرات غربی و مقبولیت اجتماعی رئیس دولت وفاق را با رئیس دولت اصلاحات می‌سنجم، فاصله‌ی فاحشی بین آنها می‌بینم؛ از نگاه من تندترین وزرای این کابینه حتی انگشتِ کوچک عده‌ای از وزرای آن دولت در ضدیت با انقلاب و آرمان‌هایش هم نمی‌شوند؛ از طرفی مجلس کنونی را علی‌رغم همه‌ی ایرادات، دارای اختلافات ماهوی با آن مجلس کذایی می‌دانم و بر این بیافزایید توان و باور سپاه و ارتش را که چندین برابر بیشتر از آن زمان پرازغربت شده‌است! از همه اینها مهم‌تر، آمریکایی که این روزها می‌بینم، شیری است بی یال و دم و اشکم که با ریختن چنگال‌ها و دندان‌هایش فقط عربده‌ای زوزه‌مانند از او شنیده می‌شود! با همه‌ی این بشارت‌ها اما من قلبم آرام است به «امامی» که دائما مستظهر است به عنایات ربانی قطب عالم امکان! رهبری که اگر برای انقلاب و مردمش احساس خطر کند، یقیناً «عصای موسی» را آن‌چنان برافرازد که میلیون‌ها ایرانی و غیرایرانی برای جانفشانی بسیج شوند! هرچند باورم آن است که پیش از بلندشدن «عصای موسی»، باید به نبرد با جبهه‌ی داخلی زر و زور و تزویر رفت؛ همانان‌که با امیدهای واهی به غرب وحشی و مصلحت‌اندیشی‌های نابهنگام و عقلانیت‌های پر از رعب، مانع فرودآمدن بهنگام شمشیر از نیام‌کشیده‌ی مالک بر فرق رژیم حرام‌زاده‌ می‌شوند! ✍ عباس بابائی ۱۷ آذر ۱۴۰۳ 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
چهارشنبه‌ی فتح شرایط منطقه و عالم به گونه‌ای است که نه تنها ایران و جبهه‌ی مقاومت، بلکه تمام دنیا منتظر سخنان «امام‌خامنه‌ای» هستند؛ مدیری توانا در عرصه‌ی جهانی و استاد تبدیل بحران‌ها به فرصت‌ها برای مستضعفان عالم! تحلیل‌هایی که این روزها و خصوصاً بعد از سقوط دمشق در سراسر دنیا گفته و نوشته شد جز مواردی معدود، بسیار متناقض و بعضاً گمراه‌کننده‌ بود تا جایی که نه تنها فضا را برای مخاطبان‌شان شفاف‌ نکرد، بلکه بر ابهامات و دلهره‌ها و ناامیدی‌های آنها نیز افزود! اکنون نیاز به «فصل‌الخطاب»ی است که دوست و دشمن به درایت و صراحت و صداقتش ایمان دارند؛ کسی که خنکای سخنانش، همواره مرهمی است بر آتش دل مظلومان و ستم‌دیدگان! «آقا» چه خواهند گفت؟ آنچه از نگاه ایشان و شرایط عالم می‌توان «حدس‌زد»، موارد زیر است: ۱) تاکید چندباره بر اهمیت موضوع فلسطین به‌عنوان مسأله‌ی نخست دنیای اسلام و عدم‌تغییر سیاست راهبردی جمهوری اسلامی در حمایت از مردم مظلوم آن؛ ۲) بشارت قرص و محکم بر پیروزی نهایی و نزدیک جبهه‌ی حق؛ حتی محکم‌تر از سخنرانی‌های گذشته! ۳) بیان شرایط لازم برای پیروزی جبهه‌ی مقاومت و توجه‌دادن به عوامل شکست این جبهه؛ ۴) خط‌ونشان اساسی برای اسرائیل و خصوصاً آمریکا؛ ۵) تحلیل شرایط منطقه و جبهه‌ی مقاومت به‌ویژه وضعیت سوریه و احتمالاً شکوه‌ای درددل‌گونه از ماجرای بشار؛ مثل آنچه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با اندوه فراوان بعد از دیدن شمشیر زبیر فرمود! ۶) تاکید تام و تمام بر توانمندی نیروهای مسلح در عرصه‌ی باور و میدان. ۷) تأکید بر نقش مهم «مردم ایران» در رقم‌زدن «پیروزی نهایی» با شناخت و انجام وظایف ملی و تمدنی. نکته: آنچه قطعاً در سخنان ایشان شنیده نخواهد شد، ابراز سستی و ناامیدی و شکست خواهد بود! بیان شرایط و علائم ظهور و مطالبی از این‌دست که این روزها فراوان دیده و شنیده شد، به نظر جایی در کلام‌شان نخواهدداشت. باید «این چهارشنبه» منتظر یکی از مهمترین سخنرانی‌های «امام‌خامنه‌ای» در طول ۳۵ سال زعامت‌شان باشیم. ✍عباس بابائی ۱۹ آذر ۱۴۰۳ 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
آقای پزشکیان و تعهد به خانواده یکی از مسائلی که قبل از روی‌کارآمدن آقای پزشکیان در کارزارهای انتخاباتی به‌عنوان یکی از ویژگی‌های خاص ایشان فراوان دیده و شنیده شد و با انتخاب ایشان روند فزاینده‌تری به خود گرفت، «عدم ازدواج‌شان بعد از فوت همسر» بود که امروز با عنوان «تعهد ایشان به خانوده» در حال تبلیغ است؛ آخرین مورد این تعهد دو روز قبل در همایشی بزرگ اتفاق افتاد که با ناتمام گذاشتن سخنرانی رسمی در حضور مهمانان داخلی و خارجی و سپس اشک‌ریختن ایشان و معاون‌شان همراه شد! عده‌ای قائل‌اند که این واکنش‌های احساسی، یک «برنامه» است برای دورکردن اذهان مردم از «خلأ برنامه»‌های اقتصادی و فرهنگی دولت که توسط تیم رسانه‌ای‌ مدیریت و تبلیغ می‌شود و دسته‌ای هم معتقدند این احساسات فارغ از اینکه درست است یا نادرست، کاملاً واقعی است و ذره‌ای نمایش در آن نیست! نگارنده با دسته‌ی دوم همراه است؛ فقط با دو تذکر مشفقانه به آقای رئیس‌جمهور. آقای پزشکیان! قطعاً تعهد شما به خانواده از نبی اکرم و امیرمؤمنان(سلام‌الله‌علیهما) بیشتر نیست در حالی‌که آن دو بعد از آسمانی‌شدن همسران‌ بزرگوارشان، ازدواج کردند و این اقدام شرعی و قانونی و عقلانی، به معنای عدم‌تعهد آنان به خانواده نیست! حتماً شما برای عدم‌ازدواج‌تان ادله‌ی شرعی و قانونی و عقلانی داشته‌اید اما قطعاً دستاوردسازی‌های این روزهای رسانه‌های دولتی، نه شرعی است و نه قانونی و عقلانی! این اقدامات ناصواب، تذکر فوری و جدی شما را می‌طلبد. از طرفی مردم نجیب ایران در این چند ماه آشنایی با شما، مدام می‌بینند که پرداختن به این ماجرا به مراتب بیشتر از مسائل اصلی زندگی و معیشتی آنهاست! آنان می‌بینند که تیم رسانه‌ای شما به‌جای آنکه بیشتر به گرانی‌های افسارگسیخته و ترک‌فعل‌های ناگوار بپردازد، مدام این امر ناصواب را به‌عنوان یک دستاورد خیره‌کننده‌ برای مردم فاکتور می‌کند و مرتب درحال سپرکردن همسرمرحومه‌ی شما دربرابر معضلات دولت و مشکلات ملت است! می‌دانید در آینده‌ای نزدیک نتیجه‌ی این اقدام چه خواهدبود؟ حتماً تاکنون بارها ضرب‌المثل «از قضا سرکنگبین، صفرا فزود» را شنیده‌اید. این ضرب‌المثل برگردان بخشی از نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه است: «رُبَّما کانَ الدَّواءُ داءً؛ چه بسا که دارو بر درد بیافزاید!» نتیجه آنکه همین مردم نجیب و صبور علی‌رغم اینکه فعلاً با شما در فراق همسرتان آن هم بعد از گذشت ۳۰ سال هم‌دردی می‌کنند، اما اگر مشکلات اصلی آنان به هر دلیلی مرتفع نشود و تیم رسانه‌ای‌تان کمافی‌السابق به این روند خطا ادامه دهد، آن‌گاه ممکن است روح آن مرحومه به‌واسطه‌ی رنج‌های بیشترشده‌ی زندگیِ ولی‌نعمتان‌‌تان و آه و ناله و نفرین‌‌شان در آزار و اذیت قرارگیرد! چیزی که قطعاً شما آن را نمی‌پسندید! آقای پزشکیان! همسر مرحومه‌تان را دریابید! ✍عباس بابائی ۳۰ آذر ۱۴۰۳ 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
تولد دوباره‌ی انقلاب به ضرس‌قاطع معتقدم فتنه‌ی ۸۸ سنگین‌ترین حادثه بعد از انقلاب است؛ حادثه‌ای که از ادعای تقلب در انتخابات شروع شد و به شعار «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است» رسید! می‌خواهم برخی از مهم‌ترین وقایع ۸ ماه فتنه را(بدون ترتیب زمانی) اولاً برای دهه‌هشتادی‌ها و نودی‌ها و ثانیاً برای تمام کسانی که آن وقایع هولناک را فراموش کرده‌اند، روایت کنم تا معلوم شود به برکت وجود «امام‌خامنه‌ای» و «امت بیدارش» چه بلایی از این انقلاب و میهن دور شد: ۱) اعلام «تقلب در انتخابات» به‌عنوان رمز آشوب‌های بعدی، مدت‌ها قبل از شروع انتخابات؛ ۲) تشکیل کمیته‌ی «صیانت از آراء» برای اولین بار در تاریخ انقلاب توسط اصلاح‌طلبان؛(آقای محتشمی‌پور و سرانجام ایشان را ببینید) ۳) کنارکشیدن آقای خاتمی به نفع آقای موسوی(نظر کیهان در مورد این جابجایی خواندنی است) ۴) هتاکی و دروغ و شایعه‌های فراوان علیه دولت و آقای احمدی‌نژاد در رسانه‌های مخالف ایشان؛ ۵) مناظرات داغ و بی‌سابقه‌ی انتخابات بین ۴ نامزد و سخنان ساختارشکنانه‌ی آقای احمدی‌نژاد علیه بعضی از نامزدها و مسئولان کشور؛(خصوصاً مناظره احمدی‌نژاد-موسوی را ببینید) ۶) حضور حدود ۴۰ میلیون نفر در انتخابات و ثبت یک رکورد؛ ۷) حضور ۴۰ هزار نماینده از طرف ستاد آقای موسوی در صندوق‌های اخذ رأی؛(بی‌سابقه) ۸) اعلام پیروزی زودهنگام آقای موسوی قبل از پایان انتخابات و تبریک آقای خاتمی به ایشان؛ ۹) بیانیه‌های گسترده‌ی طیف‌های اصلاحات مبنی بر تقلب در انتخابات؛ (آقای خاتمی بعدها گفت تقلب نشده است؛ همچنین آقای عباس آخوندی نماینده‌ی آقای موسوی و آقای تاج‌زاده. بیانیه‌ی آقای محسن رضایی را ببینید) ۱۰) بازشماری ده درصد کل آراء توسط شورای نگهبان برای اولین بار در کشور؛ ۱۱) راهپیمایی سکوت طرفداران آقای موسوی در خیابان انقلاب؛ ۱۲) نماز جمعه‌ی تاریخی امام‌خامنه‌ای در ۲۹ خرداد و مناجات معروف ایشان با امام زمان علیه‌السلام(حتماً کل خطبه‌ها را بشنوید) ۱۳) سکوت عجیب و غریب تعداد زیادی از خواص و روشنگری‌های تعداد قلیلی از سیاسیون؛(اصطلاح ساکتین فتنه را جستجو کنید) ۱۴) حضور حسین شریعتمداری در تلويزيون و تشبیه جنبش سبز به «انقلاب مخملی»‌؛(انقلاب‌های رنگی را جستجو کنید) ۱۵) دستگیری‌های عوامل اصلی فتنه و اعترافات بعدی آنها؛(اعترافات آقای ابطحی قابل‌تامل است) ۱۶) نامه‌ی بدون سلام آقای هاشمی رفسنجانی به امام‌خامنه‌ای؛(نامه را ببینید) ۱۷) مدیریت میدان توسط امام‌خامنه‌ای در جلسه با نمایندگان چهار نامزد(کتاب فتنه‌ی تغلب را بخوانید) ۱۸) اقامه‌ی آخرین خطبه‌ی نماز جمعه‌ی آقای هاشمی رفسنجانی در ۲۶ تیر ۸۸( حواشیِ قبل، حین و بعد از آن را بخوانید) ۱۹) صدور ۱۷ بیانیه‌ی تند توسط آقای موسوی و اغتشاشات بعد از بیانیه‌ها با شعارهای هنجارشکنانه علیه نظام و آقا؛(از باب نمونه یکی از بیانیه‌ها را بخوانید) ۲۰)ریزش‌های باورنکردنی بزرگانی همچون بعضی از اساتید شناخته‌شده‌ی اخلاق و عرفان؛(مواضع آن زمان و این زمان آقای مهاجرانی را ببینید) ۲۱) مظلوم‌ترین شهدای انقلاب، شهدای فتنه‌ی ۸۸؛(شادی روح‌شان حمد و سوره‌ای هدیه بفرمایید) ۲۲) ۳۲۰ هزار میلیارد تومان زیان اغتشاشات ۸۸‌؛ ۲۳) مسئولیت‌گرفتن تعداد زیادی از عناصر اصلی فتنه در دولت آقای روحانی؛(وزرا و معاونان آقای روحانی را ببینید) ۲۴) حمله‌ی فتنه‌گران به دسته‌جات عزاداری روز عاشورا و حمایت آقای موسوی از آنان؛(بیانیه‌ی عجیب آقای موسوی را بخوانید) ۲۵) «قلاده‌های طلا» ارزشمندترین اثر هنری پیرامون فتنه‌ی ۸۸ است که چندبار مورد تمجید «آقا» قرار گرفت؛ فیلمی که هنوز کارگردان و تعدادی از بازیگرانش توسط غرب‌گرایان، بایکوت‌اند؛ ای‌کاش صدها فیلم و سریال و رمان و اثر هنری پیرامون آن دوران تولید می‌شد! ۲۶) «تولد دوباره‌ی انقلاب» در «یوم‌الله ۹ دی» با حضور میلیون‌ها نفر در تهران و سراسر کشور در حمایت از انقلاب و آقا و علیه فتنه‌گران(شعارهای این روز را حتماً ببینید)‌ آقا پیرامون حماسه‌ی ۹ دی سخنان فراوانی دارند؛ اما این جملات‌شان بسیار متفاوت است: «هرچه انسان در اطراف اين قضايا فکر می‌کند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسين بن علی(عليه‌السلام) را می‌بيند. این کارها کارهایی نیست که با اراده‌‌ی امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است؛ همان‌طور که امام در یک موقعیت حساسی - که من بارها این را نقل کرده‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.» ✍عباس بابائی ۹ دی ۱۴۰۳ 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec