فلسفه مضاف پیشین؛ بستر معرفتی تحول در علوم انسانی.pdf
738K
📚 معرفی مقاله علمی پژوهشی در زمینه جایگاه فلسفه و تأثیر آن در علوم انسانی و اجتماعی و مسئله تحول در علوم انسانی
مهدی عبدالهی، «فلسفه مضاف پیشین؛ بستر معرفتی تحول در علوم انسانی»، فصلنامه حکمت اسلامی، سال هفتم، شماره چهارم، زمستان 1399.
چکیده
عنوان «فلسفه» در خلال تاریخ فلسفه غرب و فلسفه اسلامی، معانی و کاربردهای گوناگونی داشته است. این اصطلاح ـ که در اصل لغتی یونانی به معنای دوستداری دانش بوده ـ در ابتدا به معنای همه علوم بشری بهکار میرفته است و در نوپدیدترین معنای آن، «روش عقلی در تحقیق» از آن قصد میشود. معنای اخیر، زمینه پیدایش اصطلاح «فلسفه مضاف» در اندیشه اسلامی شده است و برخی اندیشمندان معاصر با نظر به پارهای مسائل مطرح در مغرب زمین، این اصطلاح را ابداع کرده و سپس، نظر به اینکه موضوعات متعددی را میتوان به روش عقلی بررسی کرد، آن را به «فلسفههای مضاف به علوم» و «فلسفههای مضاف به امور» تقسیم کردهاند.
به اعتقاد نگارنده، اصطلاح فلسفه مضاف نهتنها در اندیشه غربی معادلی ندارد، بلکه کاربست گسترده آن غیر منطقی و زیانبار است. هیچ الزام منطقی یا فایده علمشناختی بر این مسأله مترتب نیست که ما با ابداع این اصطلاح بر هر آنچه موضوع پژوهش عقلی است، مهر فلسفه مضاف بنهیم. افزون بر اینکه در این فرض، دیگر فلسفه مطلقی نخواهیم داشت. آنچه برای سنت فکری ما سودمند است، فلسفههای مضاف به علوم است که مهمترین بخش آنها بررسی بنیادهای فلسفی علوم انسانی است.
واژگان کلیدی: فلسفه مضاف، روش تحقیق، علوم انسانی، مابعدالطبیعه
#علوم_انسانی_اسلامی
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi