eitaa logo
‹ مَبـه‍‌‌وت ›
10.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
257 ویدیو
0 فایل
اینجا ؟! _ چنل‌صرفاً‌ دلی‌هست‌ خالی کردن حرفای دل _ [ تَراوشاتِ‌ذهنِ‌دختر‌دهه‌هشتادی‌ ] _ گه‌گاهی‌ناشناس‌‌گذاشتن _ | برای همه می‌نویسم تا یک نفر بخواند | متولد شده در: 𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟒/𝟐𝟏 کپی: ازعکس های شخصی‌ممنوع! شرایط= @sharayet_m
مشاهده در ایتا
دانلود
-حالم زیادی بد بود چند مدتی هست بیمارستان شده خونه ابدیم دکترا روز به روز بیشتر ناامیدم میکردن گفت:بیا اینم جواب آزمایشت هیچیت نیس گفتم: مگه میخواستی چی نوشته باشه توش گفت: تو زیادی ترسوندیم فکر کردم دیگه واقعا دارم از دستت میدم، سرطان داری این چندمین باره که از ترس مُردم زنده شدم ولی هربار دیدم هیچیت نبوده، گفتم :حالا چه فرقی میکنه من که زیاد دووم نمیارم همین روزاس که خانواده‌بعد چند روز جنازم تو خونه پیدا کنن ! گفت : چی میگی تو اینا رو ببین نوشته تو هیچیت نیس باور نداری بیا خودت ببین گفتم : آزمایشا هیچی نشون نمیده هیچ کدومشون قبول ندارم نمیدونه چه مرگمه گفت : باشه اصلا بیا فردا میریم آزمایشگاه دیگه تا خیالت راحت شه بعد . . گفتم یه آزمایشگاه سراغ نداری ک نشون بده من چه حسی بهت دارم :) -هر چه‌ میخواهی‌ ببر‌، اما‌ مرا‌ از یاد‌ نه ! [به قلـمِ ʜ.ɴ]
هیچ کس ‌جایِ مرا دیگر نمی داند کجاست؛ آنقدر در عشقِ او غرقم‌، که‌ پیدایم نیست!(:
-شعر بخونیم
رنگِ لبخندِ تو ای دنیا تماشایی نبود آنچه ما دیدیم زینت بود، زیبایی نبود
آنچه را مردم غریوِ کوچ می‌پنداشتند هیچ غیر از ناله‌ی مرغانِ دریایی نبود
هرچه را در جامِ هستی بود نوشیدم ولی در شرابِ عمر، تلخی بود و گیرایی نبود
نیستم غمگین گر از من دل بریدند این و آن عشق ورزیدن به جز تمرینِ تنهایی نبود
مشت بر دیوار و سر بر سنگ و دندان بر جگر لب فروبستیم و راهی جز شکیبایی نبود.
هدایت شده از ‹ مَبـه‍‌‌وت ›
「بِســـم‌ِرَب‌ِّاُـو❥︎」
💕'✨
‹ مَبـه‍‌‌وت ›
💕'✨
شیواتر از این جمله ندارم بـنگارم ، جز اینکه تورا تا به ابد دوسـت بدارم😌! .
- من بدون تو مثل ‹ یه ‌آدم بدبخت‌ام :) ›
هم ساده دلم را برد، هم دار و ندارم را خندید و گرفت از من، آرام و قرارم را .
من اضافه بودن رو تو جمعای خانوادگی فهمیدم .
-
هر‌ چند که عمری همه از بوسه نوشتند ؛ من عاشق آن اخم پُر از نازِ حبیبم:)
-شعر بخونیم
از برای خاطر اغیار خوارم می‌کنی من چه کردم کاینچنین بی‌اعتبارم می‌کنی
روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو گر بگویم گریه‌ها بر روزگارم می‌کنی
گر نمی‌آیم به سوی بزمت از شرمندگیست زانکه هر دم پیش جمعی شرمسارم می‌کنی
گر بدانی حال من گریان شوی بی‌اختیار ای که منع گریه بی‌اختیارم می‌کنی
گفته‌ای تدبیر کارت می‌کنم وحشی منال رفت کار از دست کی تدبیر کارم می‌کنی