از قدیم گفتن عاقل اونیه که یک طرفه به قاضی نره و حرف هردو طرف رو بشنوه! خب ما هم دیدیم این همه از روایت انسان گفتیم، یک بار هم بیایم و پای روایت‌ شیطان بشینیم. این شما و این هم شماره اول از روزنامه روایت شیطان... | @mabnaschoole |

«برای اولین بار، روزنامه رسمی روایت شیطان منتشر شد!» این‌بار شیطان روایت می‌کند... _ توسط منجنیق آهنین تبرهای ابراهیم رهگیری شد. _ سخن سردبیر: ابراهیم انسان محترمی بود؛ اما به پندهای من توجه نکرد و در نهایت نام و مرامش از صفحه روزگار حذف شد. و این نمرود_رفیق دیرینه‌ی من_است که ماندگار شده. متن کامل روزنامه را در تصویر بخوانید و پند(😈) بگیرید! #روایت_شيطان #سرباز_خداییم | @mabnaschoole |

. 🖇 فایل با کیفیت روزنامه روایت شیطان، قسمت اول | @mabnaschoole |

. 🔸به نظرتون چه تیتری جاش توی این روزنامه خالیه؟ ▫️اگه شما(دور از جون) سردبیر این روزنامه بودین، از چه تیتری استفاده می‌کردین؟ 🔻تیترهای خودتون رو می‌تونین از طریق شناسه زیر برامون بفرستین: 📮 @adm_mabna #روایت_شيطان #سرباز_خداییم | @mabnaschoole |

. 🔹تیترهایی که اگه شما سردبیر بودین برای این روزنامه استفاده می‌کردین! «بخش اول» #روایت_شيطان #سرباز_خداییم | @mabnaschoole |

🔻نمی‌افتد درختی که ریشه در خون شهیدان دارد... #طوفان_الاقصی | @mabnaschoole |

🔻یک سال پیش همچین روزی، اتفاقی افتاد که ما رو یک قدم دیگه به سمت رویایی مشترک‌ نزدیک کرد: رویای نابودی اسرائیل و رویای تشکیل تمدن بزرگ اسلامی همه‌ی ماها که این رویای بزرگ رو در سرمون داریم طی این یک سال خیلی اتفاقات رو تجربه کردیم. از شیرینی اسیر شدن اسرائیلی ها تا غم از دست دادنِ اسطوره هامون. اما این اتفاقات رویائیه که خیلی از هم‌ رویاهامون در گذشته آرزوی دیدنش رو داشتن... #هم_رویا #طوفان_الاقصی | @mabnaschoole |

. موافقین تا با همدیگه لحظاتی از این تجربیات تلخ و شیرین رو به هم‌رویاهایی که شاید هم الآن پیش‌مون نیستن منتقل کنیم؟ پس اگه موافقین، نامه‌ی زیر رو بخونین، و در چند خط نامه رو از زبان خودتون تکمیل کنین و از این تجربیات بنویسین. و در قدم آخر برای ما بفرستین: 📮@adm_mabna | @mabnaschoole |

عدنان عزیز، سلام حالا که این نامه را می‌خوانی یک سال از عملیات برادران‌مان در طوفان الاقصی می‌گذرد. عملیاتی که شجاعتش را از دست های کوچک تو گرفته بودند. حال و هوای این عکس را یادت هست؟ از این تصویر حالا حدود 17 سال می‌گذرد. و احتمالا الان یک جوان 24، 25 ساله باشی. البته اگر در حمله‌های وقت و بی‌وقت صهیونیست‌ها، تن سردت روی دست مادرت نمانده باشد. یادت هست فقط سنگ را داشتید تا از خود دفاع کنید؟ حالا اما اوضاع فرق کرده. شما قوی‌تر شده‌اید و تنها در یک عملیات حدود چهار هزار راکت را سمت اسرائیل شلیک کرده‌اید. می‌دانم، باورش برایت سخت است. اما برادرانت بخشی از رویای تو را عملی کرده‌اند. البته راستش را بخواهی این یک سال به همین راحتی ها هم نگذشت. حالا که مشتاقی بگذار برایت بگویم که در این یک سال مادران و پدرانمان شاهد چه اتفاقاتی بودند...... (نامه را شما در چند خط ادامه بدهید و برای ما بفرستید) #نامه‌ای_به_برادرم #سرباز_خداییم | @mabnaschoole |

_ عدنان برادرعزیزم ما در این یک سال روزها و شب‌های بیمارستان المعمدانی را دیدیم... #نامه‌ای_به_برادرم #سرباز_خداییم | @mabnaschoole |