eitaa logo
مدرسه مهارت آموزی مبنا
18هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
373 ویدیو
62 فایل
کانال رسمی «مدرسه مهارت آموزی مبنا» ✨ ما توی این مدرسه، مهارت‌های بنیادی رو آموزش می‌دیم. دوره‌های ما فعلا در دو دپارتمان زیر برگزار می‌شه: 🔸دپارتمان نویسندگی 🔸دپارتمان روایت انسان خانم میم هستم، ادمین مبنا.☺️ بیاین باهم گپ بزنیم: 🆔 @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه مهارت آموزی مبنا
درباره "محفل" می‌دانید؟ 🔻روی لینک زیر بزنید و درباره "محفل" بخوانید: 《مجله ادبی دپارتمان نویسندگی مبنا》 🔻محفل را خوانده‌اید؟ می‌توانید ۴ شماره اول محفل را در لینک زیر رایگان دانلود کنید و بخوانید: https://eitaa.com/mabnaschoole/828 🔖در مجله محفل می‌توانید تجربه زیسته مادران دیگر را بخوانید، 🔖با کتاب‌های خوب و مختلف آشنا شوید، 🔖تکنیک‌های تخصصی نوشتن یاد بگیرید، 🔖و داستان‌های کوتاه فراخوان مجله را ورق بزنید... 📍راستی، به عنوان پینشهاد ویژه، محفل "سوگ" را از دست ندهید😉
به نـام خــدای مهربـــان خیلی وقت گذشت تا توانستم سراغ محفل۳(سوگ) بروم. با احتیاط هم رفتم. راستش تجربه سوگ سخت است. برای من حرف زدن از آن و خواندن درباره‌اش هم. اصلا حالم را بد می‌کند و ذهنم را آشفته.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان خیلی وقت گذشت تا توانستم سراغ محفل۳(سوگ) بروم. با احتیاط هم رفتم. راستش تج
یک روز دلم را به دریا زدم. بساط چای را به راه کردم و گوشه‌ی دنجی برای خودم ساختم. گوشی را برداشتم و محفل را باز کردم و تصمیم گرفتم از سخت‌ترین قسمت مجله - از نگاه خودم - شروع کنم: "میوه های دل". فکر کردم تجربه مادرانه درباره سوگ چه می‌تواند باشد؟ ترسناک بود. چای کنار دستم سرد می‌شد و جای دنجم راحت نبود. با "نگهبان قلعه نیلی" فاطمه‌سادات موسوی شروع کردم. داستان مثل ماهی سُر می‌خورد و جلو می‌رفت. راوی ۹ ساله حرف می‌زد و داستانش را می‌گفت. داستان نرم بود. موضوعش سوگ بود اما این موضوع در زیرترین لایه داستان نشسته بود. آن‌قدر که وقتی به پایان داستان رسیدم کمی فکر کردم تا موضوع مجله را به خاطر بیاورم. راستش "میوه‌های دل" برای من شروع خوبی بود. موضوع محفل۳ سوگ است و خواندن از سوگ سخت. اما اهالی هیئت تحریریه خیلی ماهرانه از پس نوشتن درباره این موضوع سخت برآمده‌اند. درباره سوگ نوشته‌اند اما آرام، نرم و در صلح‌آمیزترین حالت ممکن. محفل۳ را بخوانید و اگر خواستید مثل من از "میوه‌های دل" شروع کنید و با "باشگاه کتاب" ادامه دهید... _نجمه حسنیه_ ⬇️ما را اینجا ببینید⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
سوالی که زیاد از من می‌پرسید: "محفل را به صورت چاپی هم داریم؟" فعلا نه. محفل فقط نسخه الکترونیکی دارد.👌🤩 محفل ۱تا۴ را از لینک زیر دریافت کنید: https://eitaa.com/mabnaschoole/828
به نـام خــدای مهربـــان ➖برای نوشتن داستان باید تکنیک‌هایی بلد باشید. ➖وقت نوشتن یک روایت باید قوانین و چهارچوب‌های آن‌را خوب بدانید. ➖وقت نوشتن یک جستار باید بلد باشید جوری کلمات را قاب کنید که از دل نوشته‌تان یک جستار بیرون بیاید و نه یک مقاله. برای نوشتن - هر مدل که باشد - لازم است یک سری اصول و قواعد را بلد باشید.👌 قواعدی که گاهی بین نوشته‌های مختلف مشترک است و گاهی هم مختص یک نوع نوشتن است‌. 🔹برای نوشتن محتوا در فضای مجازی هم لازم است نکاتی بلد باشید. نکاتی عمومی از اصل نوشتن و اصول کلی آن. و بعدتر نکاتی خاص و اختصاصی برای تولیدمحتوای متنی. راستش را بخواهید خیلی از این اصول را نمی‌توانید در یک کتاب خاص و به صورت منسجم پیدا کنید‌. اما با کلاس رفتن و مدام نوشتن و البته خواندن چندین کتاب در این حوزه، می‌توانید تجربه‌ها و نکات دقیقی برای خودتان جمع‌آوری کنید... ❓اگر جز کسانی هستید که به نوشتن در فضای مجازی و تولید محتوای متنی علاقه دارید، هیچ‌وقت فکر کرده‌اید یادگرفتن را باید از کجا شروع کنید؟ ❓شما تجربه‌ای در این رابطه دارید؟ _نجمه حسنیه_ ➕ برای ارتباط با مَن: @adm_mabna
🌱یک نکته خیلی مهم در نوشتن محتوای متنی
به نـام خــدای مهربــان اولش نمی‌دانستم موضوع کتاب چیست. اسمش برایم جالب بود فقط. وقتی فهمیدم کتاب درباره "شهید صدر" است برای خواندنش روزشماری می‌کردم...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربــان اولش نمی‌دانستم موضوع کتاب چیست. اسمش برایم جالب بود فقط. وقتی فهمیدم کتاب
کتاب "نا" در ۲۱۶ صفحه درباره "شهید محمدباقر صدر" حرف زده است. کتاب شامل خرده روایت‌هایی از زندگی شهید است که اطلاعاتی درباره زندگی علمی و شخصی شهید صدر به خواننده می‌دهد. البته از هرکدام از وقایع، حداقل اطلاعات در اختیار خواننده قرار می‌گیرد و این اطلاعات حداقلی و البته زیاد، گاهی خواننده را سردرگم می‌کند. خصوصا اگر خواننده درباره وقایع زمان شهید و البته آدم‌ها و علمای آن زمان اطلاعات چندانی نداشته باشد. راستش کتاب نقطه ضعف‌هایی در نگارش و قلم دارد. نثر آشفته است و پرداخت به خرده روایت‌ها می‌توانست خیلی بهتر و دقیق‌تر از آن‌چه که هست انجام شود. ماجرا اما این است که شخصیت کتاب آن‌قدر جذاب و خاص است که اشکالات فرمی را تا حد زیادی پوشش می‌دهد. همچنین وجود موانعی برای نویسنده در جمع آوری اطلاعات و مصاحبه با اعضای خانواده شهید صدر، تاحدی وجود این اشکالات را توجیه می‌کند. مسلما کار نویسنده در نوشتن کتاب سخت بوده است. مرتبط کردن اطلاعات زیاد و پراکنده به هم و ساختن یک سیر منسجم و روایی خوب کار هر کسی نیست. خانم برادران در طول داستان تلاش کرده‌ است از طریق وحدت وقایع و یا یکسانی تاریخ این انسجام را شکل دهد و البته در بعضی از فصل‌ها موفق بوده و در بعضی‌یشان نه. در مجموع کتاب را به آدم‌های اهل کتاب توصیه می‌کنم. اشکالات فرمی موجود در کتاب کمی آن را سخت‌خوان کرده و مخاطبی می‌تواند کتاب را به پایان برساند که یا شیفته شهید صدر شود(که حتما می‌شود) و یا در مطالعه حرفه‌ای باشد و بتواند با کتاب‌های بدقلق کنار بیاید. در نهایت این‌که کتاب را تهیه کنید و آن‌را به عنوان اولین قدم برای شناخت شخصیت عظیم و نابغه شهید صدر ببینید. مسلما برای بهتر شناختن شهید باید بیشتر درباره ایشان بخوانید و از اطلاعات تاریخی و جستجوهایتان در گوگل کمک بگیرید... _نجمه حسنیه_ + عکاس : زهرا داوری
به نـام خــدای مهربـــان 《پشت صحنه مبنا》 چیزی که در تصویر می‌بینید "مبنا"ست؛ "مبنا" به روایت تصویر. ما در مبنا حدود ۵۰ نفر هستیم. امروز ظهر به صورت مجازی، در یک جلسه دورهم جمع شدیم و دیداری تازه کردیم و درباره مبنا، اتفاقات قدیمی و رویدادهای تازه‌اش حرف زدیم...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان 《پشت صحنه مبنا》 چیزی که در تصویر می‌بینید "مبنا"ست؛ "مبنا" به روایت ت
اگر تجربه دورکاری داشته باشید خوب می‌دانید که این جنس کار چه محدودیت‌ها و سختی‌هایی دارد. پروسه‌های ایده‌پردازی و اجرا به واسطه بستر مجازی، سخت‌تر و حتی طولانی‌تر از مدل حضوری جلو می‌روند و این بین دوری اعضا از هم، در شناخت‌شان نسبت به هم اثرگذار است. امروز ظهر ما کنار هم جمع شدیم برای پر کردن این فضای خالی. برای بیشتر شناختن هم. برای دیدن تصاویر هم و شنیدن صدای یکدیگر. جلسه دوساعت طول کشید. با قرآن و ذکر توسل شروع کردیم. بعد آقای جوان به عنوان مدیر و موسس مبنا برایمان حرف زد و ما را باهم آشنا کرد: اعضای دپارتمان نویسندگی و استادیارها با اعضای دپارتمان روایت انسان، مسئولین رسانه با دیگران و... این بین حرف زدیم و گاهی خندیدیم و یک دوساعت خوب را تجربه کردیم. از آرمان‌هایمان در مبنا گفتیم. از چطور مبنا شدن و چطور مبنا ماندن. درباره برنامه‌های هیجان‌انگیز آینده و آدم‌های جدید جمع‌مان. برای من از جلسه امروز یک دلگرمی عمیق ماند...یک دلگرمی از بودن در کنار کسانی هم‌رویا با خودم. راستش آن‌که مبنا در حال بزرگ شدن است و روزهای آینده خبرهای جدیدی برای شما دارد.😎 خبرهایی شیرین مثل قند...☺️ _نجمه حسنیه_ + اگر بخواهم صادقانه بگویم، امروز همکارهایی را دیدم که پیش‌تر اسم‌شان را فقط شنیده بودم. و مهم‌تر آن‌که کسانی که علی‌رغم همکاری‌مان هیچ‌وقت تصویرشان را ندیده بودم و امروز توفیق حاصل شد😅