eitaa logo
مدرسه مهارت آموزی مبنا
18هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
373 ویدیو
62 فایل
کانال رسمی «مدرسه مهارت آموزی مبنا» ✨ ما توی این مدرسه، مهارت‌های بنیادی رو آموزش می‌دیم. دوره‌های ما فعلا در دو دپارتمان زیر برگزار می‌شه: 🔸دپارتمان نویسندگی 🔸دپارتمان روایت انسان خانم میم هستم، ادمین مبنا.☺️ بیاین باهم گپ بزنیم: 🆔 @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
به نـام خــدای مهربـــان 《پشت صحنه مبنا》 چیزی که در تصویر می‌بینید "مبنا"ست؛ "مبنا" به روایت تصویر. ما در مبنا حدود ۵۰ نفر هستیم. امروز ظهر به صورت مجازی، در یک جلسه دورهم جمع شدیم و دیداری تازه کردیم و درباره مبنا، اتفاقات قدیمی و رویدادهای تازه‌اش حرف زدیم...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان 《پشت صحنه مبنا》 چیزی که در تصویر می‌بینید "مبنا"ست؛ "مبنا" به روایت ت
اگر تجربه دورکاری داشته باشید خوب می‌دانید که این جنس کار چه محدودیت‌ها و سختی‌هایی دارد. پروسه‌های ایده‌پردازی و اجرا به واسطه بستر مجازی، سخت‌تر و حتی طولانی‌تر از مدل حضوری جلو می‌روند و این بین دوری اعضا از هم، در شناخت‌شان نسبت به هم اثرگذار است. امروز ظهر ما کنار هم جمع شدیم برای پر کردن این فضای خالی. برای بیشتر شناختن هم. برای دیدن تصاویر هم و شنیدن صدای یکدیگر. جلسه دوساعت طول کشید. با قرآن و ذکر توسل شروع کردیم. بعد آقای جوان به عنوان مدیر و موسس مبنا برایمان حرف زد و ما را باهم آشنا کرد: اعضای دپارتمان نویسندگی و استادیارها با اعضای دپارتمان روایت انسان، مسئولین رسانه با دیگران و... این بین حرف زدیم و گاهی خندیدیم و یک دوساعت خوب را تجربه کردیم. از آرمان‌هایمان در مبنا گفتیم. از چطور مبنا شدن و چطور مبنا ماندن. درباره برنامه‌های هیجان‌انگیز آینده و آدم‌های جدید جمع‌مان. برای من از جلسه امروز یک دلگرمی عمیق ماند...یک دلگرمی از بودن در کنار کسانی هم‌رویا با خودم. راستش آن‌که مبنا در حال بزرگ شدن است و روزهای آینده خبرهای جدیدی برای شما دارد.😎 خبرهایی شیرین مثل قند...☺️ _نجمه حسنیه_ + اگر بخواهم صادقانه بگویم، امروز همکارهایی را دیدم که پیش‌تر اسم‌شان را فقط شنیده بودم. و مهم‌تر آن‌که کسانی که علی‌رغم همکاری‌مان هیچ‌وقت تصویرشان را ندیده بودم و امروز توفیق حاصل شد😅
به نـام خــدا مهربـــان خیلی‌هایمان درباره دعوت حضرت نوح(ع) شنیده‌ایم... تا به حال فکر کرده‌اید چه چیزی سبب می‌شود که قومی پس از این همه سال دعوت یک پیامبر، از کفر خود دست برندارد، ذره‌ای شک نکند و توبه نکند؟...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدا مهربـــان خیلی‌هایمان درباره دعوت حضرت نوح(ع) شنیده‌ایم... تا به حال فکر کرده‌اید چ
یکی از علت‌های این کفر پایدار، نحوه مواجهه قوم حضرت نوح(ع) با دعوت ایشان بوده است... فکرش را بکنید. وقتی حضرت نوح(ع) هربار به شیوه‌ای تلاش می‌کرد قومش را هدایت کند، هربار که با مهربانی، معجزه، استدلال و بینات از خدا حرف می‌زد، "مَلأ" بودند که پاسخ او را می‌دادند. در تمام مکالمات قرآنی حضرت نوح(ع) و قومش علی‌رغم این‌که طرف صحبت حضرت نوح(ع) همه مردم بوده است اما کسانی که پاسخگوی دعوت او هستند و او را انکار می‌کنند و در مقابل او جواب می‌دهند، "مَلأ" هستند. "مَلأ" چه کسانی‌اند؟ "مَلأ" همان اشراف قوم‌اند، بزرگان قوم. بیان امروزی‌اش می‌شود سلبریتی‌ها. کسانی که جلب توجه بالایی دارند. ثروت دارند. رسانه در دست‌شان است. کسانی که چشم‌ها نگاه‌شان می‌کند و گوش‌ها صدایشان را می‌شنود... "مَلأ" بودند که در مقابل دعوت به توحید، می‌ایستادند و مردم، کورکورانه و بی‌هیچ توجیهی پیروی‌شان می‌کردند...
مردم قوم حضرت نوح(ع) هدایت نشدند چون نگاه‌شان به دهان مَلأ بود. چون هربار به جای آن‌که فکر کنند پیامبرخدا از چه چیزی می‌گوید، گوش‌شان را به دهان مَلأ چسباندند و شبهه‌های آن‌ها را شنیدند و گوش به حرف‌ آن‌ها دادند. آنها نور هدایت را ندیدند چون برق لباس‌های مَلأ کورشان کرده بود. راستش سرنوشت مردمی که تمام توجه و نگاه‌شان سمت مَلأ و اشراف است، تمام حواس‌شان پی رفتار و کردار و گفتار سلبریتی‌هاست چیزی جز عذاب نوح نیست. مَلأ جای مردم فکر کردند و جای مردم انکار کردند. راه عقل مردم را بستند و به جای آن‌ها تصمیم گرفتند و سرنوشت‌شان شد آن‌چه که نباید... بنظرشما چه دلایل دیگری وجود داشت که قوم حضرت نوح از پیروی پیامبر خدا جا ماندند؟ _نجمه حسنیه_ ⬇️ما را اینجا ببینید⬇️https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
📣اصفهانی‌ها کجا نشستن؟😏 بهتره بگم، روایت‌انسانی‌ها مقیم اصفهان کجان؟😎 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
تمام تلاش‌مون اینه، ارتباط مجازی‌مون رو تبدیل به فرصت‌های حقیقی و دیدارهای حضوری کنیم...🤗 حالا اعضای دپارتمان روایت‌انسان، می‌خوان بیان اصفهان🤩 از برکت دورهمی‌های روایت‌انسانی همین بس، که با یک عالمه اهالی دیگه آشنا می‌شید و هرچی هم سوال دارید می‌تونید مستقیم و رودر رو از استاد بپرسید🤭 📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣 🔸🔹انشالله روز جمعه ۲۵آذرماه، ساعت۱۵ در اصفهان، یک دورهمی روایت‌انسانی، داریم.🔹🔸 📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣 🔸حضور برای عموم آزاده. 🔹آدرس محل دیدار رو توی پوستر ببیند👌 🔸جای مارو هم خالی کنید. 🔹عکس و فیلم و سوژه هم فراموش نشه! منتظر عکسای خوبتون هستم🤩
به نـام خــدای مهربـــان "خانه‌خوانی" "خانه‌خوانی" را چند روز پیش در حلقه کتاب مبنا خواندیم. یک کتاب شامل جستارهایی با محوریت خانه.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "خانه‌خوانی" "خانه‌خوانی" را چند روز پیش در حلقه کتاب مبنا خواندیم. ی
کتاب "خانه‌‌خوانی" سبک متفاوتی از جستار است که علی طباطبایی دانشجوی رشته معماری، بر اساس پایان‌نامه ارشدش نوشته است. او در طول ۱۲۷ صفحه سراغ خانه‌های دهه سی و چهل تهران رفته و آن‌ها را فارغ از معیارهای رایج، سنجیده است. او خانه را در ارتباط با ساکنین‌ش تعریف می‌کند و در طول کتاب درباره بخش‌های مختلف خانه و ارتباط این بخش‌ها با اهالی خانه حرف می‌زند. کتاب متن روانی ندارد و نویسنده از مجموعه مصاحبه‌هایی که با ساکنین این خانه‌ها داشته، تنها به آوردن بخش‌هایی کوتاه از آن‌ها اکتفا کرده و موضوع کتاب را بیشتر با نگاه علمی بررسی کرده است. با این وجود کتاب بخاطر نگاه نو و جدیدش خواننده را به تفکر وا می‌دارد؛ جستجوی درون خود، تفکر درباره ارتباط خود و خانه‌، و مهم‌تر از همه غرق شدن در خاطرات قدیمی و دوران کودکی شاید بزرگ‌ترین دستاوردی باشد که کتاب برای خواننده به ارمغان می‌آورد. چیزی که علی طباطبایی با نثر روایی و خاصش رقم زده سبب می‌شود تا خواننده بعد از خواندن کتاب، با دیدی متفاوت به مفهوم "خانه" نگاه کند‌. اگر می‌خواهید سراغ کتاب "خانه‌خوانی" بروید این را بدانید که سراغ یک کتاب متفاوت می‌روید. کتابی که با نگاه و قلم متفاوتی نوشته شده است. پس برای خواندن این کتاب توقع‌تان را تنطیم کنید و به قول مسئول حلقه کتاب‌مان "از یک سیب‌زمینی نخواهید که پیاز باشد..." _نجمه حسنیه_ +عکاس: آسیه روشن‌‌علی
مدرسه مهارت آموزی مبنا
کتاب "خانه‌‌خوانی" سبک متفاوتی از جستار است که علی طباطبایی دانشجوی رشته معماری، بر اساس پایان‌نامه
🔺🔺🔺🔺🔺 💢جمع‌خوانی این کتاب نکته‌های جالبی داشت!💢 ➕اول آنکه می‌توانم بگویم زیباترین و شاید زنده‌ترین عکس‌ها را درباره این کتاب داشتیم. ما ابتدای شروع هر جمع‌خوانی یک آلبوم از کتاب درست می‌کنیم. این‌بار هم هرکدام از اعضا، کتاب را با مفهومی از خانه مرتبط کرده بودند و آن‌را در قاب گوشی ثبت کرده بودند‌‌...👌 ➕نکته بعد یادآوری خاطرات نوستالژی در مدت خواندن کتاب بود. خواندنِ خاطره‌های شخصی اعضا در خانه‌های قدیمی‌، در روزهای کودکی، از وسایل قدیمی و... حسابی لذت بخش بود و تاثیر کتاب را چندبرابر کرد... ➕و اتفاق جالب آخر تفاوت دیدگاه نسبت به این کتاب بود. هم کسانی را داشتیم که شیفته کتاب شده بودند و هم بودن اعضایی که به قول خودشان اگر جمع‌خوانی و همراهی با حلقه نبود، کتاب را نصفه رها می‌کردند... 📌اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم که اگر به خودم بود هیچ‌وقت چنین جستاری را برای خواندن انتخاب نمی‌کردم؛ اما بودن در جمع و همراهی با اعضا مرا به چشیدن مزه‌ی یک جستار متفاوت دعوت کرد‌‌. چیزی که فقط به برکت یک جمع‌خوانی رقم می‌خورد و هیچ‌وقت نمی‌توانستم بدون همراهی با اعضا آن را تجربه کنم...
💢دیروز دیدار حضوری تیم روایت‌انسان با اصفهانی‌های عزیز بود.💢 🔻بیایید باهم چند عکس از این دیدار ببینیم: + اگر شماهم در دیدار دیروز شرکت کردید و عکس گرفتید، حتما برام بفرستید: @adm_mabna
اعضای روایت‌انسان سراپا گوش نشستن و به حرف‌های استاد گوش می‌دن🤩 + جای ادمین جامدنده اینجا خالیه🤦‍♀