به نـام خــدای مهربـــان
"لا یوم کیومک یا اباعبدلله"
در تاریخ پیامبران، کسی هست که ماجرایی شبیه اباعبدلله دارد. کسی که پیامبر هم نیست. مؤمنی که ما آنرا در قرآن به نام "مومن آل فرعون" میشناسیم. کسی که در طاغوت فرعون به خدای یگانه ایمان داشت و جایی از تاریخ، تقیه را کنار گذاشت و به ایمان خود اعتراف کرد. نحوه شهادت او و همسرش بسیار بوی کربلا می دهد.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "لا یوم کیومک یا اباعبدلله" در تاریخ پیامبران، کسی هست که ماجرایی شبیه اب
آن وقتی که همسر او – مشاطه بزرگ قصر – به ایمان خود اعتراف میکند و با شجاعت تمام در مقابل فرعون میایستد، با مجازاتی روبه رو میشود سخت و عجیب. فرعون برای بازگشت او از ایمانش، تنوری از آتش فراهم میکند و تک تک فرزندانش را در آتش میاندازد. راستش حتی وقت نوشتن این جملات هم حالم بد میشود. فکرش را بکنید؛ بوی گوشت سوخته و صدای داد و فریاد، گریه و زاری و التماس. اگر یک غریبه را در مقابلتان بسوزانند چه میکنید؟ برای مشاطه قصر، این غریبه کودکانش بودند، فرزندانی از گوشت و خون خودش، فرزندانی بس عزیز. وقتی نوبت به آخرین فرزند او میرسد، جان او به لرزه در میآید. میدانید چرا؟ چون آخرین فرزند او شیرخواره است. چون دیگر تاب دیدن جان کندن کودک شیرخوارهاش را ندارد. اینجا دیگر وقت امدادالهی است. وقت عنایتی است از سمت خدا؛ آخر آدمها توان و ظرفیتی دارند. فرعون اینجا دلش به رحم میآید یا عقلش را از دست میدهد نمی دانم، اما دستور میدهد مادر و کودک شیرخواره را باهم در تنور بیندازند...
من حرفم سر کودکی است که در تنور انداخته نشد چون مادرش طاقت نداشت. چون مصیبت شیرخواره مخصوص است. چون تاب آدمها قدر و اندازهای دارد. چون این مصیبت باید برای یک عزیز باقی بماند. چون هرکسی حسین(ع) نمیشود و شما ماجرای شش ماهه کربلا را میدانید...
اما شباهت دیگر مومن آل فرعون به اباعبدلله، خود اوست. لحظهای که فرعون دستور زجرکش کردن او را میدهد، دلش به این مجازات راضی نمیشود. این است که فرمان میدهد بعد از مرگ، بدنش را قطعه قطعه کنند...اربا اربا...
من وقت شنیدن ماجرای او و همسر و فرزندانش جانم آتش گرفت. دلم بیتاب شد و هر لحظه فکر کردم : لایوم کیومک یا اباعبدلله...
_نجمه حسنیه_
+ منبع : صوت جلسه۴ ترم ۴ روایتانسان.
به نـام خــدای مهربـــان
"کجای معرکه؟"
همه ما در حادثه کربلا و در سپاه مقابل امام حسین، نام افراد مختلفی را میدانیم. اسمشان را بلدیم و حتی به کمک روضهها و کتابها میدانیم در روز عاشورا چه کار میکردند. اینکه عمر سعد چه گفت و شمر چه فرمانی داد و حرمله چه زمانی تیر انداخت را همه خوب از بر هستیم. با این همه از یک نفر اما خبر خاصی نداریم. نمیدانیم کجاست. ظهر عاشورا درست وسط معرکه کجا ایستاده است. نمیدانیم چه فرمانی داده و به که چه گفته و اصلا دقیقا خودش کجا وارد عمل شده است!
البته با سابقهای که از خود در طول تاریخ نشان داده است، بعید است خودش را به کربلا نرسانده باشد. کسی که همیشه فعالانه مقابل تمامی پیامبران و اوصیای الهی به تقویت جبهه طواغیت پرداخته است. کسی که از روز غدیر عزمش را بیش از پیش جزم کرد تا هرطور هست مسیر روشن هدایت را منحرف کند. کسی که از بعد غدیر، همه تلاشش در خاموش کردن نور ولایت خلاصه شده است.
شما از شیطان خبر دارید؟ میدانید روز عاشورای محرم سال شصت و یک هجری کجاست؟ در صحنهآرایی دشمن چقدر نقش داشته است؟...
به نـام خــدای مهربـــان
"در وسط معرکه"
ماجرای دشمنی شیطان در طول حیات انسان، زمانی جدیتر میشود که پیامبر(ص) در روز غدیر ولایت امیرالمومنین علی(ع) را اعلام میکنند. آن روز بود که شیطان صیحه زد و برای نابودی خط ولایت تمام تلاشش را کرد. و اصلا برای همین بود که خاندان بنیامیه را در مقابل خاندان پیامبر عَلَم کرد. چرا که ابوسفیان و نسل او فرزندخوانده قریش بوده و از روز اول با اسلام و دعوت پیامبر(ص) مخالفت کردند. معاویه بن ابوسفیان در مقابل امیرالمومنین و امام حسن(ع) ایستاد، یزید بن معاویه هم برابر اباعبدلله و سفیانی هم در مقابل حضرت حجت.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "در وسط معرکه" ماجرای دشمنی شیطان در طول حیات انسان، زمانی جدیتر میشود
شیطان در ماجرای عاشورا تمام تلاشش را کرد تا حق و باطل را در هم آمیزد. برای آنکه نامی از اسلام باقی نمانَد، تلاش کرد نسخهی بدل آنرا بسازد و اسلام را آمیخته به باطل کند. این بود که مسلمان را مقابل مسلمان گذاشت، این بود که سپاه مقابل امام حسین(ع) به قصد قربت شمشیر میزدند و مرگشان را شهادت میدانستند. شیطان تلاش کرد قرائت خودش از اسلام را حق جلوه دهد...
هیچوقت فکر نکنید که یزید آدمی بیعرضه یا دست و پاچلفتی است؛ که درست برعکس، او پرورش یافته دایهای یهودی است و خوب میداند مقابل چه کسی ایستاده و قصد کشتن چه کسی را دارد. یزید پرورش یافته دستگاه یهودیت است، برای کشتن اباعبدلله برنامه میریزد و عبیدالله را مستقیما فرمانده این حرب میکند. البته که شیطان این میان جایی از نقشهاش را اشتباه میرود. او هیچوقت فکر نمیکند در جنگی که راه انداخته دستش رو شود و آدمها تا قرنها بعد باطل بودن سپاه یزید را فریاد بزنند و برای مظلومیت اباعبدلله گریه کنند...
در لحظات آخر روز عاشورا، اتفاقی رقم میخورد که حق از باطل جدا میشود و صیحه شیطان از درد بلند میشود...
_نجمه حسنیه_
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
"حق برملا میشود"
شاید بتوان کربلا را به پیش از شهادت حضرت علی اصغر و بعد از آن تقسیم کرد. ماجرای شش ماهه کربلا نه فقط یک شهادت مظلومانه، که خیلی بیش از اینهاست. راستش جانِ عزیزِ این شیرخواره، چیزی را برملا کرد که انسانها قرنهاست از برکتش استفاده کرده و به واسطهاش هدایت میشوند.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "حق برملا میشود" شاید بتوان کربلا را به پیش از شهادت حضرت علی اصغر و بعد
پیشتر گفتم که برنامه شیطان آن بود که قرائت خودش از اسلام را حق جلوه دهد تا آدمهای عصر غیبت، نتوانند اسلام ناب را بفهمند و در لابهلای جدال حق و باطل مسیر را گم کنند و خط ولایت را از دست بدهند و مردم زمان یزید هم، بین حق و باطل متحیر بمانند و در نهایت یزید را حق بپندارند...
این است که در عاشورا باید جایی، لحظهای باشد تا حق خودش را نمایان کند. که آدمها بتوانند راه راست را بشناسند و عاشورا را یک جنگ داخلی بین مسلمانان یا یک جدال سیاسی بر سر قدرت نبینند.
این نقطه حساس در واقعه عاشورا ماجرای شهادت مظلومانه حضرت علی اصغر است. آن جایی که ایشان مظلومانه شهید میشوند هر انسانی در مییابد که کشتن یک کودک شش ماههی بیگناه که در طلب آب است، جز از یک ظالم تمام عیار بر نمیآید. که انسانها تا روز قیامت، رد خون این شهید کوچک را بگیرند و میان حق و باطل تفاوت قائل شوند. این است که بعد از این شهادت، صیحه شیطان بلند میشود و همه نقشههایش نقشه بر آب میشوند...
_نجمه حسنیه_
+ پیشنهاد میکنم برای فهمیدن بهتر ماجرای این پست، حتما دوپست قبلی را بخوانید.
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
محفل ۶ را خواندهاید؟
زیاد بالا و پایین کردیم تا موضوعش را انتخاب کنیم. سردبیر سخت میگرفت و پیشنهادها باب دلش نبود. اما اسم "ترس" که آمد، چشمهایش برق زد. هیچ اشکالی نگرفت. موضوع به قدر کافی جذاب و البته ناب بود. مهر تایید سردبیر که خورد، نوشتن شروع شد! برای هرکدام از نویسندههای این شماره مجله، عناوین نه یک موضوع ساده برای نوشتن، که واکاوی حال درونیشان نسبت به ترس بود. ترس گریبانگیر آدمیزاد بوده و هست و حتما خواهد بود. حرف زدن از ترس جرئت میخواهد و نوشتن از ترس بیشتر،
وخواندن از ترس هم😉
پس،
شمارا به خواندن محفل تازه نفسمان با موضوع "ترس" دعوت میکنم...
📌محفل ۶ را از《 اینجا 》 تهیه کنید.
📌 به《 پیج اینستاگرام 》 محفل سر بزنید.
_نجمه حسنیه_
#محفل
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
هدایت شده از مدرسه مهارت آموزی مبنا
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠
💠
💠
به نـام خــدای مهربـــان
اینجا کانال رسمی "مدرسه مهارتآموزی مبنا" است.
در مدرسه مهارت آموزی مبنا، دورههایی را برگزار میکنیم که فکر میکنیم دیگران کمتر سراغش رفتهاند؛ یا اگر هم رفتهاند به قدر کافی و آنطور که باید از پسش برنیامدهاند.
ما در مبنا اعتقاداتی داریم، در مسیر این اعتقادات پیش میرویم و برای بهتر شدن هر روز تلاش میکنیم...
دورههای مدرسه مهارت آموزی مبنا:
1⃣ دوره #روایت_انسان با تدریس آقای امین نخعی
2⃣ دوره #نویسندگی با تدریس آقای رضا جوان آراسته(#ناخدا)
+ اینجا مَن (نجمه حسنیه) مینویسم، و برای ارتباط با شما مشتاقم؛
برای ارتباط با مَن :@adm_mabna
+ برای دسترسی راحت تر به مطالب کانال از #لیست_هشتکها استفاده کنید😊
💠
💠
💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
به نـام خــدای مهربـــان
"روال اینجا از این قرار است"
مَن روزانه یک پست در کانال بارگذاری میکنم. این روال از آذرماه ۱۴۰۰ با شروع حیات کانال شروع شد و تا امروز که نزدیک ۸ ماه از راهاندازی کانال میگذرد، ادامه داشته است. موضوعاتی را که دربارهشان مینویسم با وسواس انتخاب میکنم و از آنجا که "نوشتن" و دورههای نویسندگی، طرفدارانی در بین مخاطبان کانال دارد، تلاش میکنم هفتهای یک متن مرتبط با نویسندگی بنویسم. این پستها نوشتههایی با محوریت تکنیکهای نوشتن و داستاننویسی هستند. از سوژهیابی و انتخاب کلمات تا شخصیتپردازی و دیالوگنویسی. متنها را گاهی کلی و گاهی جزئی مینویسم. از درستی تکنیکها خیالم راحت است و همهشان را خودم در نوشتن استفاده میکنم. مطالب خیلی از پستها را از زبان استادهایم شنیدهام و برخیشان را با مطالعه کامل کردهام. این پستها را با #داستان منتشر میکنم. اگر این پستها را بخوانید یک نویسنده حرفهای نمیشوید! راستش نویسنده شدن به خیلی چیزها نیاز دارد؛ اما میتوانم به شما قول دهم که این پستها و مطالب آنها میتواند شما را در بهتر نوشتن کمک کند. علاوه براینکه در بین مطالب منتشر شده در ایتا تقریبا هیچ مطلبی با این سروشکل و محتوا ندیدهام و خیالم از بابت ناب بودن مطالب راحت است.
_نجمه حسنیه_
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "روال اینجا از این قرار است" مَن روزانه یک پست در کانال بارگذاری میکنم.
اگر تازه به جمع ما پیوستهاید و به نوشتن علاقهمندید، شما را به خواندن پستهای #داستان دعوت میکنم.
این پستها حاصل چندسال کلاس رفتن و کتاب خواندن است. با خیال راحت بخوانید و البته، مصرف کنید.
همچنین، میتوانید پستها را برای خودتان ذخیره کنید یا با ذکر منبع برای دوستان اهل قلمتان بفرستید.