eitaa logo
«مبسا»
3هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
7.9هزار ویدیو
158 فایل
شبکه اطلاع رسانی ☫مرکز مقاومت بسیج کمیته امداد کشور☫ 🕊࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐🕊 ادمین کانال جهت دریافت نظرات و شرکت در مسابقات: @mabsaa_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید محمدعلی پلیان/شهیدی که روز مبعث به دنیا آمد و شب مبعث شهید شد؛ اوّل دى 1342 در مشهد چشم به جهان گشود. پدرش می‌گوید:«تقريباً 20 روز از تولّدش مى‏گذشت كه من او را در بغل داشتم و در يكى از راهپيمايى‌ها بودم كه بسيار شلوغ شد. در همان زمان امام خمينى(ره) را دستگير كرده بودند و به ايشان گفته بودند چرا كسى براى شما كارى نمى ‏كند؟ امام(ره) فرموده بودند: سربازان من در گهواره هستند. همان طور هم شد و او در راه خدا و امام(ره) شهيد گرديد.» نماز شب مى‏‌خواند. قرآن گوش مى‏‌داد. آرزو داشت راه كربلا باز شود. براى مكّه ثبت نام كرده بود كه موفّق نشد برود. در يكى از عمليّات‏‌ها، رفتن به سوريّه و يا ديدن امام(ره) را تشويقى گرفته بود كه ديدن امام(ره) را ترجيح داد. رفتن به جبهه را وظيفه‏ شرعى و يك تكليف میدانست. در جبهه فرمانده‏ طرح و عمليّات بود. از جبهه كه برمیگشت به ديدن اقوام و گاهى به منزل شهيد محمود كاوه مى‏رفت. آن‏جا نماز مىخواندند، با هم صحبت و براى جبهه برنامه‌ریزی مى‏كردند. در عمليّات‌هايى شركت کرد كه هيچكس اميدى به بازگشتش نداشت. همه مى‏گفتند:«او شهيد میشود.» بعد از اتمام عمليّات بسيار گريه میكرد. وقتى دوستانش علّت گريه‏ او را میپرسيدند، می‌گفت:«چرا من شهيد نمیشوم؟ مگر هنوز لياقت شهادت را پيدا نكردم؟» محمّدعلى پليان 1365/8/21 و در شب مبعث حضرت رسول(صلی‌الله)، هنگامى كه به وسيله ماشين براى شناسايى در منطقه آبادان به دشمن نزديك میشود، تير به سينه‌اش اصابت میكند و به آرزویش میرسد. پيكر مطهّرش در بهشت ‏رضا مشهد، جنب مزار شهيد محمود كاوه به خاك سپرده شد. 🥀 @mabsaa
💔خدایا من را لایق لقاے شهادت قرار ده! خدایا! کمک‌مان کن که در صحنه عمل، پایمان نلغزد و استوار بر ایمان و عقیده خود بمانیم. خدایا! من را از شر وسوسه‌هاے شیطانے برهان. خدایا ! آرزویم شهادت در راه تو بوده و هست. آن را براے من و دیگر دوستانم در این راه مقدر بگردان. خدایا! زمانے که ما را آمرزیده‌اے از این دنیا ببر، و آن زمانے که گناهان ما را بخشیده‌اے، پاک گردانیده‌اے، ما را لایق این لقاے خودت و شهادت در راه خود، قرار ده... از خدا خواستم که در سومار شهادت را نصیبم کند که نشد و از خدا خواستم که در شمال غرب نصیبم گرداند که باز مرا لایق این فیض عظیم ندانست. ای خدا! تو را به پهلوے شکسته حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) قسم، که این سرے دیگر قسمت ما بگردان شهادت در راه خودت را... ان‌شالله! ✍🏻فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم موسی کاظمی 🥀 @MABSAA
مجید ماه رجب را خیلی دوست داشت. میگفت:«هر چه در ماه رمضان گیرمان می‌آید به برکت ماه رجب است.» 💔سالها بود ماه رجب را توی منطقه بود. همیشه شب اول رجب منتظرش بودم. میدانستم هر طور شده تلفن پیدا میکند. زنگ میزند به خانه و میگوید:«این الرجبیون؟» آخرش هم توی همین ماه شهید شد... 📚مجموعه یادگاران/جلد ۲۹/کتاب مجید پازوکی/نویسنده افروز مهدیان/ناشر روایت فتح/نوبت چاپ اول ۱۳۹۴/خاطره شماره ۴۸ 🥀 @MABSAA
💔شب جمعه بود و آخرین شب ماه رجب. بعد از نماز مغرب به سعید گفتم:«نمیخواهی دعایی بخوانی؟» گفت:«چرا دعای یستشیر را آماده کردم برای آخر شب.» وقتی دعا را شروع کرد و افتاد روی ریل، رفت تو حال خودش. مثل اینکه کسی را نمیدید و شروع کرد به درد دل با خدا. در ناله‌هایش میگفت:«خدایا بسه دیگه. هر چی گناه و معصیت کردم هر چی ثواب کردم دیگه بسه. منم ببر. دلم واسه دوستام تنگ شده…» صبح روز جمعه سعید گفت:«ماه رجب آمد و رفت و ما روزه نبودیم». خیلی تأسف خورد و آن روز را روزه گرفت و رفتیم طرف ارتفاع ۱۱۲ فکه. منطقه را کاملاً توجیه‌شان کردم. حدود ساعت ۹:۳۰ بود که صدای انفجار بلند شد. وقتی به منطقه رسیدیم بدن سعید شاهدی و محمود غلامی بر اثر انفجار مین والمری پر از ترکش بود. سعید با گلوی سوراخ شده و زبان روزه به ملاقات خدا رفته بود. سفره ماه رجب برای‌شان چه پر روزی بود. ✍🏻به روایت مهدی رفیعی و مرتضی شادکام/ کتاب تفحص/ نوشته حمید داودآبادی/ ناشر صیام/ نوبت چاپ اول بهار ۱۳۸۹/ صفحات ۷۵-۷۴ و ۸۸-۸۷ 🥀 @mabsaa
هدایت شده از مبسا+
❤️‍🔥یادی از بیسیم‌چی شهید جاویدالاثر علی پورمند؛ شهید جاویدالاثری که در ماه شعبان اقدامات فرهنگی انجام میداد. 💔علی در ایام ولادت اهل‌بیت با بچه‌های محله خاوران جمع میشدند و برای تزئین و چراغانی محله خدمت میکردند. به یاد دارم‌ علی و دوستانش در ماه شعبان فعالیتهای زیادی داشتند و مخصوصاً برای روز نیمه شعبان خیلی سنگ تمام میگذاشتند و گلدان‌های همسایه‌ها رو جمع کرده و می‌آوردند در وسط کوچه‌ها و محلات قرار می‌دادند. روزهای بسیار خوبی بود، الآن هم هنوز مردم محل از او یاد میکنند. 💔علی و رفقایش در اول انقلاب برای همسایه‌ها و افراد مسن محله نفت میگرفتند و توزیع میکردند و کوپن آنها را دریافت کرده و برای خرید گوشت در صف فروشگاههای گوشت و ارزاق می‌ایستادند و به آنها کمک میکردند. 💔او در تمام راهپیماییها حاضر بود و به یاد دارم تا میدان آزادی با دوستانش پیاده میرفت و علیه رژیم شاه شعار میدادند. 💔علی خیلی با مردم خوش رو و مهربان بود، مردم محله را خیلی دوست داشت و محبت خاصی به خواهر‌زاده‌های خود داشت. با آنها بازی میکرد و آنها را بیرون میبرد و برای شادی و خوشحالی آنها و نوجوانان محله پیشتاز بود. ✍🏻به روایت زینب پورمند خواهر شهیدعلی پورمند 🥀 @MABSAA
❤️‍🔥شهید علیرضا بابایی کارمند دانشگاه اراک، در در راه دفاع از «حریم اهل بیت(علیه‌السلام)» در سال ۱۳۹۵ در فلوجه عراق بر اثر گرفتار شدن در تله انفجاری تروریست‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت رسید.  💔این شهید بزرگوار زمانی که به عراق فرستاده شد، موفق به زیارت حرم «امام حسین (علیه‌السلام)» و «حضرت ابوالفضل عباس(علیه‌السلام)» نشده بود اما اولین شهید بسیجی ایرانی بود که بدون غسل و کفن با پرچم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در حرم مقدس «امام حسین (علیه‌السلام)»، «حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام)»، «امام علی (علیه‌السلام)»، «امام جواد (علیه‌السلام)»، « امام موسی کاظم (علیه‌السلام)»، «امام هادی (علیه‌السلام)» و «امام حسن عسکری (علیه‌السلام)» طواف داده شد. 🥀 @Mabsaa
❤️‍🔥شهیدی که برات شهادتش را از امام سجاد علیه‌السلام گرفت 💔 شهید ۱۰ سال قبل از شهادتش ارتباط عمیقی با شهدا گرفته بود و در همان ایام هم خواب خاصی دید و نوید شهادتش را امام سجاد (علیه‌السلام) گرفت. شهید خواب‌هایی که از اهل‌بیت دیده بود در دفترچه‌ای یادداشت می‌کرد و هیچ کس خبر نداشت تا اینکه بعد از شهادتش خانواده‌اش آن دفترچه را پیدا می‌کنند. ❤️‍🔥۱۰ سال قبل از شهادت، محمد یک شب خواب می‌بیند امام سجاد (علیه‌السلام) به مادرمان نوید شهادتش را می‌دهد. به این خواب دل خوش کرده بود و در این دنیا به امید شهادت زندگی می‌کرد. موقعی که خواب شهادتش را دید طلبه نبود یا خبری از جنگ و دفاع از حرم نبود. اما خودش مطمئن شده بود که بالاخره به شهادت می‌رسد. 💚محمد از تیپ امام سجاد (علیه‌السلام) کازرون به جبهه دفاع از حرم اعزام شد. جالب است که برات شهادت را از امام سجاد (علیه‌السلام) گرفت و از تیپ امام سجاد (علیه‌السلام) هم اعزام شد. شهید ارتباط عجیبی با امام سجاد (علیه‌السلام) گرفته بود. 💔 صبح جمعه ۱۶ بهمن سال ۹۴ در سوریه محمد و همرزمانش وسط یک میدان گیر افتاده بودند، تک‌تیرانداز دشمن از بالای یک ساختمان تیراندازی می‌کند و دو نفر همزمان شهید می‌شوند. همرزمشان هم زخمی می‌شود. محمد برای کمک می‌رود، اما تک‌تیرانداز محمد را هدف می‌گیرد و از پهلو تیر می‌خورد. گلوله از بالای سینه و از شکم به صورت اوریب خارج شده بود. پیکرش یک روز در آن صحنه مانده بود. 🥀خاطره ای به یاد شهید محمد مسرور 🥀 @mabsaa
❤️‍🔥شهید مهدی عزیزی و فقرا 💫خیلی هوای فقرا را داشت. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان می‌داد. یک بار طلبی را که از محل کارش داشت را گرفت و ما گفتیم می‌خواهی باهاش چی کار کنی؟ گفت: میدهم به یکی از اقوام که بره باهاش یک ماشین برای خودش بخره تا کار کند. بارها به دوستانش گفته بود که مدیونید اگر پول بخواهید و به من نگید. 💫 اگر سر کارش چیزی بهش می‌دادند با فقرای محل تقسیم می‌کرد ومی‌گفت:مامان! تو اگه چیزی می‌خواهی بگو خودم برایت می‌گیرم. 💫یکی از زن های فامیل می‌گوید یک بار دیدم یک زن غریبه‌ای زیر عکس مهدی در میدان قیام نشسته و دارد گریه می‌کند. پرسیدم: شما این شهید را می شناسید؟ گفت: این جوان چندین سال بود که به بچه‌های یتیم من کمک می‌کرد و احوال ما را جویا می‌شد. 🥀 @Mabsaa
زندگی به سبک شهید محسن حیدری 💔کتاب در مورد شهدا و دفاع مقدس زیاد مطالعه می‌کرد، تقریباً هر چه کتاب داشت را خوانده بود. کتاب هم زیاد می‌خرید. موقع خواب آن ‌طرف اتاق می‌نشست مطالعه می‌کرد، می‌خواست هم کنار خانواده باشد، هم باعث آزار دیگران نشود. تصمیم داشت سیره شهدا را بنویسد، به همین جهت در کارگاه‌های آموزشی شرکت می‌کرد. ❤️‍🔥عجیب با شهداء مأنوس بود. در همه حال مداحی‌های شهدا زمزمه لبش بود. هنگام رانندگی نیز همین نواها را پخش می‌کرد. 📝برگرفته از نرم افزار مدافعان حریم حرم 🥀 @mabsaa
ملاقات در ملکوت 💔شاخص‌ترین مطلبی که از احمد به یادگار مانده است یکی از پست‌های اوست که بسیار تأمل برانگیز و جالب است که می‌گوید:«لازم است خودمان را برای ملاقات با حضرت مهدی(عج‌الله) آماده کنیم!» این جمله‌ی پر مغز یعنی احمد می‌داند بعد از شهادت در ملکوت اعلی، امام عصر، حضرت بقیة اللّه(عج‌الله)، را ملاقات خواهد کرد و قطعاً اکنون این ملاقات در ملکوت اتفاق افتاده است. 📚برگرفته از کتاب ملاقات در ملکوت/ به نقل از مادر شهید مدافع حرم احمد محمد مشلب 🥀 @MABSAA
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔روز جمعه بود پنج روز است که در محاصره هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های کانال کمیل بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است. ❤️‍🔥امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند. 💔در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود، هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند. نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 ❤️‍🔥کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به قتل عام بچه های باقی مانده کمیل و حنظله ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد : 🥀ابراهیم شهید شد...😭 🥀 @mabsaa
💔زندگی به سبک شهید مهدی ثامنی راد 💫شهید مهدی ثامنی‌راد همواره در اردوهای جهادی حضوری فعال داشت. 💫همواه تلاش داشت تا خانواده‌های معظم شهدا را به سفر راهیان نور ببرد، زیرا می‌گفت که پدران و مادران شهدا علاقه دارند تا محل شهادت فرزندان خود را ببینند. 💫عیدها و تابستان‌ها به همراه جمعی از دوستان، گروه‌های جهادی تشکیل می‌داد و به مناطق مختلف برای خدمت‌رسانی به مردم محروم می‌رفت. 💫سیستان و بلوچستا ، اهواز، مناطق غرب کشور از جمله نواحی بود که شهید ثامنی‌راد در آن حضور پیدا می‌کرد و حتی در زلزله ورزقان نیز حضور داشت و به همراه همسرشان به مردم خدمت می‌رساند.... 🥀 @mabsaa