#یادداشت_کتاب
#خیمه_ماهتابی
کتاب "خیمه ماهتابی" روایتی کودکانه از داستان کربلاست. راوی کتاب خیمهی خانم زینب است که خیمهی ماهتابی نام دارد. راوی ماجراهای کربلا را در ده فصل روایت میکند، از روزی که کاروان به کربلا میرسد تا روز عاشورا. در طی این ده فصل با شخصیتهای مختلف حاضر در کربلا آشنا میشویم. مثل مولا حسین، خانم زینب، خانم رباب، بیبی فضه (که اولین بار بود جایی میدیدم از بودن ایشان در کربلا سخن به میان آید) و یاران و فرزندان امام حسین.
نکته متفاوت در این کتاب، نوع نگاه به شخصیتهای کربلاست. راوی هنگام معرفی شخصیتها یا تعریف از آنها در روزهای حضور در کربلا، نه از مظلومیت و نحوهی شهادت آنها میگوید،نه از قدرت و ابهت آنها، بلکه آنها را به شکل یک خانواده و فامیل دوست داشتنی و مهربان روایت میکند و از عشق و محبت آنها به یکدیگر و دیگران میگوید. خواندن یک کتاب ۸۰ صفحهای که به صورت اختصاصی عشق و محبت آدمها و سایر موجودات حاضر در کربلا را روایت کند، برای خود من تجربه جدیدی بود. فقط در فصل آخر به صورت محدود به بحث جنگ و شهادتها و ... پرداخته شده که فقط به اشارهای بسنده شده است.
کتاب برای کودکان ۶ سال به بالا قابل فهم و ارتباطگیری است اما به دلیل نداشتن خشونت، برای کودکان سنین پایینتر هم قابل استفاده است منتها باید متن کوتاهتر و خلاصهتر خوانده شود.
تنها نقطه ضعف کتاب، تصاویر آن است. تصاویر در بیشتر قسمتها، دو صفحه کنار هم را به خود اختصاص دادهاند که باعث میشود کودک هنگام خواندن متن تصویری نبیند و علاوه بر این، خیلی جاها با متن همراه نیست و تصویر، مربوط به متنِ چند صفحه جلوتر است. با توجه به اینکه تصاویر کتاب واقعا جذاب و گویا هستند و از بدن بدون صورت هم برای شخصیتهای مقدس استفاده نشده، قرار نگرفتن آنها در جای مناسب، ارزش تصاویر کتاب را کم کرده است. امیدوارم ناشر در چاپهای بعدی کتاب این اشکال را حتما برطرف کند، یا قطع کتاب را بزرگتر کند تا بتواند کل تصویر را در یک صفحه کنار متن کار کند، یا تصاویر را تغییر دهد و در صفحات کناری متن داستان، چاپ کند.
@macktubat
#یادداشت_کتاب
#مربای_شیرین
کتاب مربای شیرین اولین اثر هوشنگ مرادی کرمانی است که میخوانم. درواقع کتاب را در نوار، با صدای حسن علیکرمی گوش کردم. شاید بشود گفت نیمی از شیرینی این داستان در اثر خوانش خوب و موسیقیهای جذاب کتاب صوتی بود.
کتاب داستان یک شیشه مرباست. شیشهای که درش باز نمیشود و قهرمان داستان یعنی پسری به نام جلال، تمام تلاشش را میکند که این شیشه را باز کند. در ادامه کار به کارخانه ساخت مربا میکشد و بالاخره علت مشکل مشخص میشود. اما خود این مساله، داستان جذابی است که مخاطب را تا لحظه آخر با خود همراه میکند.
کتاب برای نوجوان و بزرگسال مناسب است و میشود آن را در دسته کتابهای فلسفی و جامعه شناختی هم دستهبندی کرد. خواندن یا گوش دادن داستان جذاب و کوتاه این کتاب را به همهی کسانی که به دنبال یک داستان شیرین و خوشساخت هستند پیشنهاد میکنم.
@macktubat
#یادداشت_کتاب
#خمره
کتاب خمره اثر هوشنگ مرادی کرمانی، داستان بلندی است از خمرهی مدرسهای که ترک خورده است و دیگر آب در خود نگه نمیدارد. مدیر و اهالی روستا تلاش میکنند راه حلی برای این مشکل بیابند تا بچهها مجبور نشوند هر روز برای خوردن آب از مدرسه بیرون بروند. این تلاشها ماجراهای بانمکی را بوجود میآورد.
این کتاب را هم به صورت صوتی با خوانش حسن علیکرمی گوش دادم. تغییر صداهای جذاب و موسیقی و صدای متن مناسب، کتاب را مثل نمایشنامه صوتی دلچسب و جذاب کردهاست.
کتاب برای نوجوان و بزرگسال مناسب است.
@macktubat
#یادداشتطور
چند وقت پیش یادداشتی از پرستو عسگرنجاد دیدم که گفته بود چرا در شبکه های خانگی، قسمت رنگین کمانی سریال کارتونی گروه نجات اژدها یا ناجیان اژدهاسوار با دوبله وجود دارد. قسمت رنگین کمانی، یعنی قسمتی که در آن با موجودی مواجه می شویم که هویت درست خودش را نمی داند و بقیه برای این هویت یابی به او کمک می کنند. در آخر او می فهمد که مثل هیچ کس نیست و همه او را همینطور که هست می پذیرند. بعد هم تصاویر نماد رنگین کمان همه جا دیده می شود و تمام.
بحث هویت یابی مساله جدیدی نیست. از قدیم در کتابهای کودکان هم این مساله مطرح می شد. مثلا کتاب شنگال، درباره موجودی است که فرزند یک قاشق و چنگال است پس نه این است نه آن و هم این است هم آن. آخرش شنگال می فهمد به درد کودکان نوپا می خورد که نمی توانند همزمان از قاشق و چنگال استفاده کنند.
روزی که شنگال را خواندم ترسیدم. گفتم نکند این هم باز تکیه اش روی مسائل هویت جنسی و LGBTQ باشد. اما شرح حال نویسنده را که آخر کتاب خواندم فهمیدم دو رگه امریکایی-چینی (شاید هم ژاپنی) است و همین باعث شده خودش مدتها دنبال هویتش باشد.
امروز کنار بچه ها داشتم انیمیشن سریالی ماداگاسکار از شبکه نهال را می دیدم. دوباره سروکله موجودی پیدا شده بود که پاهایش شبیه گورخر بود و سر و تنش شبیه یک موجود دیگر. خوشبینانه گفتم حتما درباره اختلاط نژادها و بحران هویت است تا اینکه آخر داستان باز رنگین کمان دیدم!! فهمیدم این قسمت از سریال کارتونی ماداگاسکار هم قسمت رنگین کمانی است و بحث هویت جنسی. فهمیدم مثل همیشه صدا و سیما خواب است و عده ای نفوذی دارند مغز بچه های ما را پر میکنند. فهمیدم وقتش شده دوباره تکانی به خودمان بدهیم. کاش یک بار برای همیشه این تکان آنقدر شدید باشد که پس لرزههایش این نفوذی های صدا و سیما را از روی زمین محو کند!
پی نوشت: تصاویر بعدی از قسمت ذکر شده انیمیشن ماداگاسکار شبکه نهال است. اگر دنبال قسمت ۲۸ شهریورش بگردید پیدا می کنید.
پی نوشت ۲: وقتی ما مشغول شمردن رنگ های رنگین کمان ها هستیم و می گوییم انشاءالله گربه است، بعضی ها در حال شستشوی مغز کودکان ما هستند.
@macktubat
#یادداشت_کتاب
#جین_ایر
سالها بود کتاب عاشقانه کلاسیک نخوانده بودم. نمیدانم چرا فکر میکردم همهی عاشقانههای کلاسیک را خواندهام. شاید دلیلش این باشد که در همان نوجوانی یک کتاب را که باز هم یادم نیست اسمش چه بود ۳ بار خواندم و بار دوم و سوم وسط کتاب یادم افتاد این داستان را خواندهام. از آن روز این فکر رفت توی مغزم که همه را خواندهام حتما!
اما کتاب جین ایر را که شروع کردم همان اول فهمیدم نخوانده بودمش. کتاب با کودکی جین شروع میشود و ماجراهای عاشقانهاش در بزرگسالی را بیان میکند.
زاویه دید اول شخص است و درواقع جین دارد برای خواننده عزیز (که بارها در داستان با همین عنوان خطابش میکند!) داستان زندگیاش را بیان میکند.
هیچ توضیحی درباره داستان نمیدهم تا ماجرایش لو نرود. چون چند وقت قبل در گروهی یک نفر داستان جین ایر را با داستان دیگری مشابه دانسته بود و من چون آن کتاب دیگر را قبلا خوانده بودم، بیشتر داستان جین ایر برایم لو رفت. هرچند اتفاقات و پایان بندی کمی متفاوت بود و ظاهرا کتاب جین ایر قدیمی تر است (۱۸۴۷) و آن یکی کتاب (۱۹۳۸) ایده را از جین ایر سرقت کرده است!
جین ایر از معدود کتابهایی بود که بعد از خواندنش سریع رفتم سراغ فیلمهای اقتباسیاش. زیرا هیچ تصوری از چهره شخصیتهای اصلی نداشتم. فقط مدام نوشته بود زشت هستند! جدیدترین نسخه اقتباسی آن در سال ۲۰۱۱ ساخته شده که انتخاب بازیگرش خوب است (واقعا زشت هستند) ولی دستکاریاش در داستان زیاد است. اما نسخه سریالی آن در سال ۱۹۹۶ ساخته شده که بسیار زیاد به داستان وفادار است و تقریبا همه اتفاقات کتاب در آن آمده است.
نسخهای که من خواندم ترجمه رضا رضایی بود از نشر نی که سانسور نشده بود. هرچند کتاب به جز چند صحنه اشاره به بوسه، چیز دیگری نداشت و داستان پاک و تمیزی بود. حتی در محتوای داستان، اشاره زیادی به پاک ماندن و انجام ندادن اعمال نامشروع شده بود، چیزی که در قرن نوزدهم هنوز برای مسیحیان (مثل مسلمانان) اهمیت داشته و این مساله خیلی خوب به تصویر کشیده شده است.
ولی اگر خواستید به نوجوان بدهید، این نسخه را ندهید خصوصا نوجوان متوسطه اول. هرچند من نمیدانم بچههای این دوره زمانه تا چه حد در فیلمها و کتابها این چیزها را دیده و خواندهاند.
پینوشت: مدتی قبل کتاب "و تنها باد میداند" را خوانده بودم که آن هم عاشقانه جذابی بود ولی باز هم عاشقانههای کلاسیک یک چیز دیگر است! عشق در این کتابها پاک و معصوم به تصویر کشیده میشود و هر چیزی که بخواهد این پاکی را از بین ببرد به بعد از ازدواج موکول میشود (برخلاف عاشقانههای مدرن)
@macktubat
هدایت شده از مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔴ثبتنام رایگان مینی دورهی «روایت بنیاسرائیل»
🔶روایتی از آوارگی قوم بنیاسرائیل!
🔹۵ جلسه به صورت آفلاین در ایتا یا تلگرام(به انتخاب کاربر)
🔹شروع از شنبه ۱۵ مهرماه (همین امروز)
🔴مبلغ دوره: رایگان!
✅برای ثبت نام روی لینک پایین بزنید.
🟢https://formafzar.com/form/8xccf
| @mabnaschoole |
#یادداشتطور
#بچه_زرنگ
مدتها بود چنین لذتی در سینما را تجربه نکرده بودم. مدتها بود فیلم یا انیمیشنی ندیده بودم که همه چیز را به قاعده و در حد تعادل داشته باشد.
کیفیت بالای ساختاری که هیچ عیب و ایرادی نتوانی از آن بگیری
قوت و کشش بالای داستان که حتی نتوانی یک لحظه چشم از پرده سینما برداری
نداشتن موسیقی آزاردهنده موجود در همه کارهای سینمایی
شخصیتپردازی بومی که وقتی لهجههای مختلف ایرانی را از زبان شخصیتها میشنوی دلت ضعف برود
مکانها و موقعیتها و داستان بکر که باعث شود داستان مال خود خودمان باشد و هیچ کشور و فرهنگی نتواند از آن کپی برداری کند
نکات فراوان اخلاقی به قاعده و خوشمزه که به جان مخاطب بزرگسال بنشیند و در ناخودآگاه مخاطب کودک جا خوش کند
و از همه مهمتر نگاه ناب اسلامی و شیعی به اصالت انسان که آن را با تمام داستانهایی که تا به حال دیده و خواندهاید متمایز میکند
بله. همه اینها را امروز دیدم. در انیمیشن بچهزرنگ.
با تمام اعضای خانواده بروید و ببینید.
حتما سروقت بروید چون از همان ابتدا چنان داستان جذاب است که یک لحظه را هم نباید از دست دهید.
زیاد هم خوراکی با خود نبرید چون چنان محو دیدن میشوید که فرصت خوردن پیدا نمیکنید.
@macktubat
#یادداشتطور
#غزه
این حجم از قساوت و بیاعتنایی در دنیا بینظیر است. غزه زیر حملهی بمبهای فسفری است. دیگر فقط نمیکشند، زجرکش میکنند!
فقط مانده بمب اتم روی سر مردم بریزند. مجامع جهانی کجا نشستهاند؟ هستند یا در خواب مردهاند؟
چرا هیچکس کاری نمیکند؟ حالا که فلسطین کمی قوی شده، دارند دوباره نسلکشی را تکرار میکنند! پس ایران کجاست؟ مقاومت لبنان و سوریه و عراق کجاست؟ شیربچههای فاطمیون کجا هستند؟ خدایا راضی نشو که اینان در کربلایی ثانی پرپر شوند! ما اهل کوفه نیستیم، ما یاران سلمان محمدی هستیم...
@macktubat