شهید محمد باقر مؤمنی راد؛ شهیدی که امام حسین برایش پیام فرستاد!
نزدیک اذان صبح در خواب، از امام حسین (ع) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی.
پیام شفاهی، وعده ملاقات امام حسین (ع) بود و در نامه حضرت نوشته بود:
چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا میخوانی.
وقتی بیدار شد حال بارانی داشت. چند شب بعد هـم شهید شد. امام حسین (ع) آمده بود دنبالش...
راوی: حاج علی سیفی
کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۴۷
#شهید
@madadazshohada
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهیدمحمد باقر مومنی💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
*شهدای عزیز*
🌺 مدد از شهدا 🌺
💠 زندگینامه #شهید_جانباز_ایوب_بلندی 💠 #قسمت۸ از این همه اطمینان حرصم گرفته بود. + به همین سادگی؟ یا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
💠 زندگینامه #شهید_جانباز_ایوب_بلندی 💠 #قسمت۸ از این همه اطمینان حرصم گرفته بود. + به همین سادگی؟ یا
@madadazshohada
💠زندگی نامه #شهید_جانباز_ایوب_بلندی💠
#قسمت۹
فردای بله برون ک خانواده ایوب برگشتند تبریز، ایوب هر روز خانه ما بود.
هفته تا عقد وقت داشتیم و باید خرید هایمان را می کردیم.
یک دست لباس خریدیم و ساعت و #حلقه.
ایوب شش تا #النگو برایم انتخاب کرده بود. آنقدر اصرار کردم که به دو تا راضی شد.
تا ظهر از جمع شش نفره مان فقط من و ایوب ماندیم.
پرسید:
_ گرسنه نیستی؟؟
سرم را تکان دادم.
گفت:
_ من هم خیلی گرسنه ام.
به چلو کبابی توی خیابان اشاره کرد.
دو پرس، چلوکباب گرفت با مخلفات.
گفت: بفرما
بسم الله گفت و خودش شروع کرد.
سرش را پایین انداخته بود، انگار توی خانه اش باشد.
چنگال را فرو کردم توی گوجه، گلویم گرفته بود، حس، می کردم صد تا چشم نگاهم می کند.
از این سخت تر، روبرویم اولین مرد نامحرمی، نشسته بود که باهاش هم سفره می شدم؛ مردی ک توی بی تکلفی کسی به پایش نمی رسید.
آب گوجه در آمده بود، اما هنوز نمی توانستم غذا بخورم.
ایوب پرسید
_ نمیخوری؟؟
توی ظرفش چیزی نمانده بود.
سرم را انداختم بالا
_ مگر گرسنه نبودی؟؟
+ آره ولی نمیتونم.
ظرفم را برداشت “حیف است حاج خانم،پولش را دادیم.
از حرفش خوشم نیامد.
او که چند ساعت پیش سر خریدن النگو با من چانه می زد، حالا چرا حرفی می زد که بوی خساست می داد.
از چلو کبابی که بیرون آمدیم #اذان گفته بودند.
ایوب از این و آن سراغ نزدیک ترین مسجد را می گرفت.
گفت:
_ اگر #مسجد را پیدا نکنم، همین جا می ایستم به #نماز
اطراف را نگاه کردم
+ اینجا؟؟ وسط پیاده رو؟؟
سرش را تکان داد گفتم:
+ زشت است مردم تماشایمان می کنند.
نگاهم کرد
_ این خانم ها بدون اینکه خجالت بکشند با این سر و وضع می آیند بیرون، آن وقت تو از اینکه دستور خدا را انجام بدهی خجالت میکشی؟؟
💖 کانال مدداز شهدا 💖
@madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💠زندگی #شهید_جانباز_ایوب_بلندی 💠
#قسمت۱۰
آقاجون این رفت و آمد های ایوب را دوست نداشت. می گفت:
– نامحرمید و گناه دارد.
اما ایوب از رفت و آمدش کم نکرد. برای، من هم سخت بود.
یک روز با ایوب رفتیم خانه ی روحانی محلمان.
همان جلوی در گفتم: “حاج آقا می شود بین ما صیغه محرمیت بخوانید؟؟”
او را می شناختیم.
او هم ما و آقاجون را می شناخت.
همان جا محرم شدیم.
یک جعبه شیرینی ناپلئونی خریدیم و برگشتیم خانه.
مامان از دیدن صورت گل انداخته من و جعبه شیرینی تعجب کرد.
– خبری شده؟؟
نخ دور جعبه را باز کردم و گرفتم جلوی مامان.
گفتم:
+ مامان!….ما……رفتیم….موقتا محرم شدیم.
دست مامان تو هوا خشک شد.
+ فکر کردم برادر بلندی که می خواهد مدام اینجا باشد، خب درست نیست، هم شما ناراحت می شوید، هم من معذبم.
مامان گفت: آقا جونت را چه کار می کنی؟
یک شیرینی دادم دست مامان
+ شما اقاجون را خوب می شناسی، خودت می دانی چطور به او بگویی.
بی اجازه شان محرم نشده بودیم.
اما بی خبر بود و جا داشت که حسابی دلخور شوند.
نتیجه صحبت های مامان و توجیه کردن کار ما برای آقاجون این شد که اقاجون ما را تنبیه کرد.
با قهر کردنش.
💖 کانال مدداز شهدا 💖
@madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌺 مدد از شهدا 🌺
#کتاب_شهید_نوید📚 #همقدم_بهروایتهمسرشهید✍ رضاخلاصه حلال کنید اگه یه وقتایی از دستم عصبانی میشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
#کتاب_شهید_نوید📚 #همقدم_بهروایتهمسرشهید✍ رضاخلاصه حلال کنید اگه یه وقتایی از دستم عصبانی میشی
#کتاب_شهید_نوید📚
#همقدم_بهروایتهمسرشهید✍
حواستان به دلهای تنگ هست که آدم هوس میکند
همیشه ی سال دل تنگ بماند.تشنه ام شده. انگار
هرچه به کربلا نزدیک تر می شوی ، تشنه تر می شوی! بگردم موکبی که شربتش از همه خوش رنگ تر است .پیدا کنم اینجا را ببینید نوشته به یاد شهید امر به معروف علی خلیلی شربت آلبالو هم که دارند چقدر آقا نوید آلبالو دوست داشت. قسمت بود توی این مسیر یاد شهيد على خليلى هم بکنم شهیدی که توی زندگی آقا نوید خیلی مؤثر بود. بعد از شهادت علی، آقا نوید پایش بیشتر به بهشت زهرا باز می شود و توی همین رفت و آمدها با شهدا انس بیشتری میگیرد روزی که من و آقا نوید عقب آمبولانسی که برای خاک سپاری به سمت بهشت زهرا می رفت، تنها بودیم اتفاقاً یاد این شهید کردم. آن روز قرار شد تا بهشت زهرا من با آقا نوید تنها باشم از آن وقت هایی بود که دلم میخواست ترافیک هیچ وقت تمام نشود.دلم میخواست آخرین عکس دونفره مان را با هم بگیریم حلقه ی خودم و انگشتر فیروزه ی آقا نوید را گذاشتم روی تابوت، کنار قرآن کوچکم.با شهیدم آخرین سلفی را گرفتیم. آقا نوید عشق سلفی گرفتن بود. بعد گوشی را گذاشتم توی کیف و سرم را گذاشتم روی تابوت. همه ی قول و قرارهایی که با هم بسته بودیم یکی یکی و با جزئیات جلوی چشم هایم قدم میزدند حرف هایی را که در مورد همین علی آقای خلیلی با هم زدیم یادش اند .اختم روزی که عکسی از داخل قبر شهید قبل از تدفین برایم فرستاد که سربندهای یازهرا دور تا دورش بود. بعد از اینکه آقا نوید برای خودش شبیه رفیقش على عاقبت به خیری خواست و دعای شهادت کرد من گفتم منم دلم شهادت میخواد خوش به حال شما که رزمنده اید! جواب داد به رزمنده بودن نیست شهادت طلبی شهادت رو در پی داره. علی خلیلی مگه رزمنده بود؟!
💯~ادامهدارد...همراهمونباشید😉
#کتابشهیدنویدصفری📗/ #پارتپنجاهویکم
@madadazshohada
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
@madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
♥️با توسل به شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️
🌸شهدای این چله🌸
۱🌷شهید داریوش رضایی نژاد
۲🌷شهیدعبدالحمید هدایتی جلودار
۳🌷شهید سید رضا حسینی
۴🌷شهید مهدی ایمانی
۵🌷شهید ذوالفقار حسن عزالدین
روز اول👈🏼 ۱۰ مهر🌼🌿🔴
روز دوم👈🏼 ۱۱ مهر🌼🌿🔴
روز سوم👈🏼 ۱۲ مهر🌼🌿🔴
روز چهارم👈🏼 ۱۳ مهر🌼🌿🔴
روز پنجم👈🏼 ۱۴ مهر🌼🌿🔴
روز ششم👈🏼 ۱۵ مهر🌼🌿🔴
روز هفتم👈🏼 ۱۶ مهر🌼🌿🔴
روز هشتم👈🏼 ۱۷مهر 🌼🌿🔴
روز نهم👈🏼 ۱۸ مهر🌼🌿🔴
روز دهم👈🏼 ۱۹ مهر🌼🌿🔴
روز یازدهم👈🏼 ۲۰مهر🌼🌿🔴
روز دوازدهم👈🏼 ۲۱ مهر🌼🌿🔴
روز سیزدهم👈🏼 ۲۲ مهر🌼🌿🔴
روز چهاردهم👈🏼 ۲۳ مهر 🌼🌿🔴
روز پانزدهم👈🏼 ۲۴ مهر 🌼🌿🔴
روز شانزدهم👈🏼 ۲۵ مهر 🌼🌿🔴
روز هفدهم👈🏼 ۲۶ مهر🌼🌿🔴
روز هجدهم👈🏼 ۲۷ مهر🌼🌿🔴
روز نوزدهم👈🏼 ۲۸ مهر🌼🌿
روز بیستم👈🏼 ۲۹ مهر🌼🌿
روز بیست ویکم👈🏼 ۳۰ مهر🌼🌿
روز بیست دوم👈🏼 ۱ آبان 🌼🌿
روز بیست وسوم👈🏼 ۲ آبان 🌼🌿
روز بیست وچهارم👈🏼۳ آبان🌼🌿
روز بیست وپنجم👈🏼 ۴ آبان🌼🌿
روز بیست وششم👈🏼 ۵ آبان🌼🌿
روز بیست وهفتم👈🏼 ۶ آبان🌼🌿
روز بیست وهشتم👈🏼۷ آبان🌼🌿
روز بیست ونهم👈🏼 ۸ آبان🌼🌿
روز سی ام👈🏼 ۹ آبان 🌼🌿
روز سی ویکم👈🏼 ۱۰ آبان🌼🌿
روز سی دوم👈🏼 ۱۱ آبان🌼🌿
روز سی سوم👈🏼 ۱۲ آبان🌼🌿
روز سی وچهارم👈🏼 ۱۳ آبان🌼🌿
روز سی وپنجم👈🏼 ۱۴ آبان🌼🌿
روز سی وششم👈🏼 ۱۵ آبان🌼🌿
روز سی وهفتم👈🏼 ۱۶ آبان🌼🌿
روز سی وهشتم👈🏼 ۱۷ آبان🌼🌿
روز سی ونهم👈🏼 ۱۸ آبان 🌼🌿
روز چهلم👈🏼 ۱۹ آبان🌼🌿
🌼روزتون شهدایی🌼
❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ( یک دور تسبیح برای هر ۵ شهید)
🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼
🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وامام صادق علیه السلام🌷
❤️حاجت روا ان شالله❤️
🌷التماس دعا🌷
💫♥️🍃♥️🍃💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯پنجشنبه است
🥀به یاد آنهایی
🥀که دیگر میان ما نیستند
🥀و هیچکس نمیتواند
🥀جایشان را در قلب ما پر کند
🥀نثار روح پدران و مادران آسمانی
🥀فرزندان خواهران وبرادران درگذشته
🥀و همه در گذشتگان بخوانیم
🕯فاتحه و صلوات
روحشون شاد یادشون گرامی🌹🌹
@madadazshohada🍁🍂
💠آیت الله سیدمحمدرضا علمالهدی در انتهای درس تفسیر خود فرمودند:
✍با ختم چله سوره حشر و قرائت دسته جمعی دعای جوشن صغیر به مردم مظلوم و مسلمان غزه کمک کنید؛ چرا که سوره حشر در بستن دست یهودیان اثرات بسیاری دارد.
لطفا برای همه بفرستید.
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستفروشی که میلیاردر شد 😳😳🤔🤔
مگه میشه🤔🤔
کلیپ رو کامل ببینی متوجه میشی چجوری شده 😊
بچه ها من بااین کلیپ کلی گریه کردم
عجب باوری ازخداداره👆👆
@madadazshohada
در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم نماز حاجت که مکرراً تجربه شده است.
از حجت الاسلام مرحوم آشیخ محمد جواد طاب ثراه ( نوه مرحوم آیت الله ملا علی کنی ره) که از محدثین معروف بودند
که برای حاجت مهم شرعی در حرم بالای سر دو رکعت نماز هدیه به حضرت عبدالعظیم علیه السلام بخواند و در هر گوشه حرم یک صد صلوات بفرستد هدیه کند به امام علی النقی علیه السلام که استاد آن جناب(حضرت عبدالعظیم) است و بالای سر ( حضرت عبدالعظیم) پنج مرتبه حضرت عبدالعظیم را به حضرت امام علی النقی علیه السلام قسم دهد، حاجت برآورده خواهد شد انشاءالله.
کشکول شمس، صفحه ۴۵۳، سید عطاءالله شمس دولت آبادی، چاپ مهر قم، مرداد ۱۳۵۹.
@madadazshohada
در میان جبههها گم گشتهام پیدا نشد
آمدن از او نشانی جز به یک رؤیا نشد
خطبهخط کاروانهای شهیدان رفتهام
هرکه را دیدم برایم آخرش بابا نشد
سالهاست دنبال یک نام و نشانی بودهام
باز سهمم جزبه عکسی گوشهای تنها نشد
من پدرمیخواستم او خواست گمناممشود
بعد از او دنیای من هم هیچگاه زیبا نشد
#الهه_نودهی
#شهدای_گمنام
#فرزندان_شهدا
💖 کانال مدداز شهدا 💖
@madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
آمدهایم به قطعه شهدای گمنام، قطعه سرداران بیپلاک؛ جایی که در دل هر مزارش، یک رزمنده بیادعا آرمیده است، رزمندهای که در آتش باران گلوله و خمپاره بیشتر از 30 سال پیش آسمانی شده و حالا اینجاست، بی نام، بی نشان، با سنگ مزاری که «شهید گمنام» نام گرفته، شهیدی که فرزند روحا... است. سن و سالش معلوم نیست، اسم ندارد، کسی نمیداند اهل کجا بوده...رزمندهای که بیپلاک پرکشیده سمت آسمان.
💖 کانال مدداز شهدا 💖
@madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
قطعه سرداران بیپلاک جای غریبی است، کاجهای بلندش شاهدند که مادرها، مادرهای چشم انتظار شهدای جاویدالاثر، چطور به اینجا که میرسند، سر درددلشان باز میشود، چطور مینشینند یکی یکی سر مزارها، انگار که مزار هر شهید گمنام، مزار پسر خودشان باشد، همان عزیزی که با دست خودشان راهی جبهه نبردش کردهاند و حالا دلتنگی نبودنش را، ندیدنش را اینجا خالی میکنند.
رازش را کسی نمیداند، راز جمعیتی که به اینجا میرسند دلشان گرهگیر میشود، میشوند کفتر جلد این قطعه و پر نمیکشند از حوالی شهدای گمنام.
رازی که قطعه سرداران بی پلاک را با این کاجهای بلند و سر به فلک کشیده، با این فانوسهای رنگی روشن که بالای سر هر مزار، نشانی غریبی و دلتنگیاند، هیچوقت از جمعیت خالی نمیکند.
همیشه چند نفری هستند که بیایند و بین ردیف مزارها راه بروند و چشمشان نوشتههای روی سنگها را بخواند؛ نوشتههایی که همه به یک اسم میرسند، انگار همه یکی باشند، یک نفر باشند؛ شهید گمنام!
💖 کانال مدداز شهدا 💖
@madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهدای گمنام💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
*برادران شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
💠زندگی #شهید_جانباز_ایوب_بلندی 💠 #قسمت۱۰ آقاجون این رفت و آمد های ایوب را دوست نداشت. می گفت: – نا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا