eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید «یوسف قربانی» در خانواده‌ای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد. در سن شش سالگی مادر یوسف در اثر حادثه‌ای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنج‌هایشان تنها گذاشت تا آنها آبدیده‌تر شوند و طعم تلخ فقر و مصیبت را به طور کامل احساس نمایند و خود را برای یک زندگی پر فراز و نشیب آماده سازند. یوسف به همراه برادرش در کنار مادربزرگ در خانه‌ای محقر سال‌های اول دبستان را پشت سر می‌گذاشتند که تنها پناهگاه آنها نیز از دنیا رفت. بعد از سه سال زمانی که یوسف سال چهارم ابتدایی را می‌خواند، همراه برادرش به تهران رفت. برادر یوسف هنرمندی فقیر بود و بر روی سنگ و آجر، نقاشی و کنده‌کاری می‌کرد و همه او را به این لقب می‌شناختند و هیچ کس نمی‌دانست که در این هنر او چه چیزی نهفته است. با پیروزی انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت و با تشکیل اولیه بسیج، جذب خیل عاشقان انقلاب شد و بعد از جنگ تحمیلی به صورت سربازی گمنام و رزمنده‌ای خستگی‌ناپذیر مشغول نبرد با کفار بعثی شد. در همین سال‌ها برادر یوسف در حادثه‌ای درگذشت. یوسف در عملیات‌های مختلف جبهه‌ها شرکت می‌کرد. او در لشکرهای 17 علی بن‌ابی طالب و 31 عاشورا خاضعانه و غریبانه بدون آنکه مسئولیتی داشته باشد خدمت می‌کرد. از جمله نیروهای شجاع و کارآمد اطلاعات و عملیات گردان همیشه خط‌شکن حضرت ولیعصر عج‌الله استان زنجان بود که در عملیات‌های آبی - خاکی والفجر هشت (بهمن ماه 1364، منطقه اروندرود، فاو) و کربلای پنج (دی ماه 1365، منطقه عمومی شلمچه) در ماموریت‌های شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات، از مناطق پدافندی دشمن و درهم شکستن خطوط مستحکم نیروهای بعثی، در کسوت یک بسیجی غواص حضوری چشمگیر و نقشی تاثیرگذار داشت. او سرانجام در عملیات کربلای پنج، هنگام فتح پاسگاه کوت سواری عراق در شلمچه به شهادت رسید. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله. @madadazshohada 💖 کانال مدداز شهدا @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
خبرنگار در مصاحبه با شهید یوسف قربانی از او می‌پرسد: یوسف‌ جان! غواص یعنی چی؟ و شهید قربانی جواب می‌دهد: غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج). باز خبرنگار از او می‌پرسد: یوسف‌ جان! حرف آخرت چیست؟ و شهید به زیبایی این شعر را می‌خواند: در مسلخ عشق جز نکو را نکشند/ روبه‌صفتان زشت‌خو را نکشند/ گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز/ مردار بود هر آن که او را نکشند. به یاد @madadazshohada
کسی رو تو دنیا نداره👈یه فاتحه براش بفرستید .ان شاءالله که شفیع ما باشن.. غواصی که کسی را نداشت و برای آب نامه می نوشت.. 🌷نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم کسی را ندارم که !!!! 🌷نقاشی یکی از کارهای مورد علاقه شهید یوسف قربانی نقاشی کردن و نوشتن بود. به هر چادری که قدم می گذاشت بر روی دیوارهای آن اشکال گوناگون را رسم می کرد. این کارش بچه ها را واقعا ذلّه کرده بود. مدام می گفتند: یوسف! بابا این چه کاریه که می کنی؟ چادرها را خراب نکن. ولی او گوشش به این حرفها بدهکار نبود و کار خودش را می کرد. یادم هست یک روز به چادر یعقوبعلی محمدی رفته بود که ذوق هنری اش گل می کند و شکل همه افراد چادر را به گونه ای روی دیوارهای چادر نقاشی می کند به نحوی که همه جای چادر پر از نقش و نگار می شود اصلا او از کار نوشتن و کار رسم خوشش می آمد و این کارش هم گاهی برایش درد سرآفرین هم می شد. به عنوان مثال یک روز که در مقر آموزش لشگر عاشورا بوده است، کچ را برداشته و آیه زیر را بر روی تخته سیاه می نوسید: " فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما" با توجه به این که آیه به اصطلاح در آرم سازمان (مجاهدین خلق) وجود دارد حساسیت حفاظت اطاعات لشگر را برانگیخته بود و لذا می آیند و می پرسند که چه کسی این آیه را بر روی تخته سیاه نوشته است؟ و شهید یوسف قربانی می گوید من نوشته ام. حفاظت اطلاعات به او مظنون شده و به گمان اینکه او یک منافق نفوذی است او را بازداشت می کنند. از طرف دیگر برای اینکه بتوانند به طور غیر مستقیم از زیر زبان او حرف بکشند، یکی از بچه های گردان خودشان را همراه او می کنند تا پیش او از امام و انقلاب بدگویی و انتقاد کند از عملکرد امام که: بله! امام در مورد جنگ تحلیل درستی ندارد و دارد اشتباه می کند. اصلا ما جنگ می کنیم که چه؟ و... شهید قربانی با شنیدن این حرفها حسابی از کوره در رفته و با او گلاویز می شود. آن بنده خدا بعد از خوردن یک کتک مفصل داد و قال راه می اندازد که: ای بابا به دادم برسید این مرا کشت. بالاخره چند نفری می آیند و او را از دست شهید قربانی می گیرند هنگامی که از یوسف می پرسند: تو که طرفدار امام و انقلاب هستی پس چرا این آیه را روی تخته سیاه نوشتی؟ او می گوید: مگه کار بدی کردم؟ این یک آیه  قرآنه! مگه نوشتن  قرآن هم گناهه؟ حالا اگه دیگران از آن سوء استفاده می کنند و به بیراهه می روند گناه من چیه؟! 🌷پیش از عملیات کربلای 5 بود. ما در موقعیت شهید اوجاقلو ـ در کنار رود کارون ـ دوره آموزش غواصی را می گذراندیم. یکی از روزها به دلیلی از من خواسته شد تا به گروهان دیگری منتقل شوم، ولی من نپذیرفتم، کلی هم ناراحت و عصبانی شدم. هرگز فراموش نمی کنم که او پیش من آمد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: ـ چته پسر؟ این همه اخم و تخم می کنی که چی؟ آسمان که به زمین نیومده! اصلا بگو ببینم تو برا چی به جبهه اومدی؟ ها؟ برا تفریح؟ یا برا مهمونی؟ آدم که نبومده با این حرفا دلخور بشه؟ من نمی دونم اگه تو به جای من بودی چکار می کردی؟ فکر نمی کنم در این دنیای بی در و پیکر به اندازه من رنج و تنهایی کشیده باشی؟ از اول زندگیم همزاد غم و غصه بودم و همراه درد و رنج بزرگ شدم. در آسمان بلند زندگی ام یک ستاره آشنا هم برایم سوسو نمی زند! او راست می گفت. در دنیای به این بزرگی، هیچ کس و کاری نداشت. وقتی که به مرخصی می آمد، اکثرا در پایگاه بسیج بود. گاهی هم بچه ها او را به خانه خود دعوت می کردند. اما هرگز از خود ضعف و ناتوانی نشان نمی داد و جزع و فزع نمی کرد. همیشه سرزنده و شاداب بود. کتاب زندگی به سبک شهدا، ناصر کاوه برگرفته از کتاب زندگینامه غواصان دریادل زنجان🥀😢 « رو یاد کنیم با ذکر یک صلوات» @madadazshohada
پیام شما✅ خیییییلی ممنونم از زحمات شما کانال مدد شهدا واقعا مدد از شهداست چقدر مطالب زیبا ودلنشینی میزارید الهی شهدا دنیا و آخرت پشتیبان شما باشند. اولین کانالی که هر روز نگاه می کنم که زندگی ام با برکت باشه کانال مدد از شهداست 😍😍😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏اگر می‌خواهید در این دوران پر آشوب گمراه نشوید، گوشتان به سخنان ولایت‌مطلقه‌فقیه باشد.. "شهید‌ محمود‌ رادمهر" https://eitaa.com/madadazshohada
شهیدی که هیچ وقت خبر پدر شدنش را نشنید 🔹شهید رستم‌على آقا باباپور برای آخرين بار در ۱۵ بهمن ۱۳۴۶ با وجود آگاهی كامل از وضع همسر بيمارش که مدت چهار ماه براى حمل فرزند سومش بسترى بود به جبهه حق عليه باطل عزيمت كرد. فرزند سومش در شب اول ماه مبارك رمضان ساعت ۴ بعدازظهر چشم به جهان گشود در صورتي كه ساعت ۴ بعدازظهر روز پنجشنبه مورخه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۶۵ در منطقه عملياتى فاو گلوله دو زمانه بر سر مباركش اصابت و قبل از شنيدن خبر ولادت فرزندش به آرزوى ابديش نائل شد. 🔹آخرین نامه‌ای که همسر شهید برای او نوشت و درست چند دقیقه بعد از شهادتش رسید و محتوای نامه چنین بود : "رستم‌علی جان، امروز تو پدر شدی، من هول شدم، سلام، وای نمی‌دانی چقده قشنگه، بابا ابوالقاسم، نام پسرت رو گذاشته مهدی. من گفتم: تو بابای رستم‌علی هستی. صاحب اختیاری. گذاشت مهدی. بخدا عین خودته. كشیده و سبزه و ناز، میای؟ باید بیای. شنیدم عملیات شده، رادیو گفت: فاو گرفتین، این فاو چی هست؟ چی داره كه ولت نمی‌كنه؟ تلویزیون نشان داد، هی نگاه كردم. آخه شماها همه مثل هم هستید. مهدی بهانه باباش و می‌گیره، تو رو جان مهدی بیا، دلم بد جوری تنگ شده. یه تكه پا بیا، بعد برو... جنگ كه فرار نمی‌كنه، ناسلامتی بابا شدی‌ها. همه سلام دارند. زود میائی، منتظرتم خیلی... باشه" دوستت دارم... زهراء https://eitaa.com/madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 و تا ابد... به آنانکہ پلاکشـــان را از گــردن خویش درآوردند... تـا مانند مــــادرشان گـــمنام و بـے مزار بمانند مدیونیم … 💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 📚 چشم‌انتظار پسر، خود را در آغوش مادر انداخت؛ اثری از زخم‌های روی صورت پسر نبود! خبری از چهره‌ی خسته و گل‌آلود توی عکس‌ها هم نبود! اما هم‌چنان نگاهی قوی و مصمم داشت. بوسه‌ای بر دستان چروک و پیر مادر زد. _ مادر! ببخش که دیر آمدم. مادر چشم باز کرد و تا پسر را دید لبخندی از عمق جانش زد. _ عزیز دلم آمدی؟! چرا پای برهنه‌ای پسرم؟ قربان قد و بالای کوچکت بروم. خدا را شکر که بالاخره آمدی. _ مادر! برویم؟ _ برویم حسن جانم! برویم جان دلم. پسر کمک کرد تا مادر از تخت پایین بیاید؛ دستانش گرم بود و نیرویی در جانش نشسته بود. پسر همراه مادر از اتاق خارج شد. صدای بوق ممتد دستگاه در اتاق پیچید... ✍🏻زهرا فرح‌پور ۱۴۰۲/۱۱/۱۰ 👩🏻‍💻طراح: مطهره‌سادات میرکاظمی 🎙با صدای: کوثر راد 🎞تدوین: زهرا فرح‌پور 🕊🕊 @madadazshohada
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهدای گمنام💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* * برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
🇮🇷 رمان عاشقانه، جذاب و شهدایی #لیلا 🌷قسمت ۱۵ @madadazshohada تاكسی ترمز ميزند و او به  ناچار سو
✿❀❀✿✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿✿❀❀✿ 🇮🇷رمان عاشقانه، جذاب و شهدایی 🌷 قسمت ۱۷ @madadazshohada _سپهر!... خفه‌خون بگيرين ، ديوانه شدم ... سرسام گرفتم از دست شما... ليلا سر از تأسف تكان داده ، لب برميچيند: «عقده دلشو سر اين طفلاي معصوم خالي  ميكنه ... آخه به تو هم مي گن مادر!» آفتاب سايه‌ی چهارچوب  پنجره را كف اتاق  انداخته و قسمتي از سايه تا لبه ميزتحرير بالا آمده است لیلا به طرف پنجره ميرود و به بيرون و سروی كه تا پشت‌بام خانه قد كشيده ، نگاه ميكند پرده را با خشم  تا انتها ميكشد و با عصبانيت روي تنها مبل اتاقش فرو رفته، با ضرباتي نه چندان محكم به دسته ها ميكوبد: @madadazshohada «حالا من ميدونم و اون ... يك آشی براش بپزم كه يك وجب روغن داشته باشه ...قربون  خدا برم  كه  دستشو رو كرد... چقدر خودشو كاسه‌ی داغ تر از آش نشون  ميداد... چه قيافة حق به جانبي  ميگرفت ... بيچاره پدر كه گول اين دلسوزی‌های  بيجا رو خورده .» @madadazshohada صداي گريه دوقلوها، ليلا را از مبل جدا ميكند از اتاق بيرون می‌آيد. سهراب و سپهر با ديدن او، به طرفش ميدوند و پشت او پنهان ميشوند تا از كتك‌های مادر در امان باشند صورت هايشان سرخ شده  و آب از بينی‌شان  آويزان @madadazshohada 🍃🇮🇷ادامه دارد... @madadazshohada 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ @madadazshohada «»
✿❀❀✿✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿✿❀❀✿ 🇮🇷رمان عاشقانه، جذاب و شهدایی 🌷 قسمت ۱۸ @madadazshohada ـ چه كار ميكني ؟ كبابشان كردي ! زورت به اين  بدبخت ها ميرسه ... عقده ها تو سر اينا خالي ميكني ! طلعت چشمان از حدقه درآمده‌اش را به سوي  او ميگرداند و با غيظ مي گويد: «نميخواد ادای دايه‌ی مهربانتر از مادر رو دربياری ... اصلاً به توچه مربوط !»  ليلا به طرفش نيم خيز شده و مي گويد: - به من چه مربوطه ! برادرام هستن ... داري  اونا رو ميكشي ! @madadazshohada طلعت دست به كمر ميزند، قيافه حق به جانبي  گرفته و ميگويد: - اصلاً مي دوني چيه ؟ پدرت كه اومد.. برو همه چيز رو گزارش بده از سير تاپياز... باز آشوب به پا كن ! خشم و نفرت به چشمان ليلا ميدود، لب به  دندان ميگزد مدتي خيره خيره به طلعت نگاه ميكند. سپس با همان خشم و نفرت با عجله به طرف اتاقش ميرود، سهراب  و سپهر، دامنش را محكم ميگيرند ولي او خودش را به زور از دست آنها ميرهاند. پشت به در اتاقش تكيه ميدهد، زيرلب غرولند ميكند: «عجب رويي داره ! دست پيش ميگيره تا پس  نيفته ، فتنه رو اون به پا كرده ،حالا دو قورت  و نيمش هم باقيه .» @madadazshohada 🍃🇮🇷ادامه دارد... @madadazshohada 🍃نویسنده رمان ؛ مرضیه شهلایی 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ @madadazshohada «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) @madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ♥️با توسل به جمیع شهدا و شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️ 🍀قرار هست چهل روز بصورت ویژه با واسطه قراردادن شهدا، بریم در خانه خدا و اهلبیت و مدد بگیریم ازشون..... 🌸شهدای این چله🌸 ۱🌷شهید نوید صفری ۲🌷شهید علی رضا کریمی ۳🌷شهید مصطفی صدرزاده ۴🌷شهید احمد علی نیری ۵🌷شهید عباس ذوالفقاری روز اول👈🏼 ۲۲ اسفند❇️ روز دوم👈🏼 ۲۳ اسفند❇️ روز سوم👈🏼 ۲۴اسفند❇️ روز چهارم👈🏼 ۲۵ اسفند❇️ روز پنجم👈🏼 ۲۶ اسفند❇️ روز ششم👈🏼 ۲۷ اسفند❇️ روز هفتم👈🏼 ۲۸ اسفند✅ روز هشتم👈🏼 ۲۹ اسفند✅ روز نهم👈🏼 ۱ فروردین✅ روز دهم👈🏼 ۲ فروردین✅ روز یازدهم👈🏼 ۳ فروردین✅ روز دوازدهم👈🏼 ۴ فروردین ✅ روز سیزدهم👈🏼 ۵ فروردین ✅ روز چهاردهم👈🏼 ۶ فروردین✅ روز پانزدهم👈🏼 ۷ فروردین✅ روز شانزدهم👈🏼 ۸ فروردین✅ روز هفدهم👈🏼 ۹ فروردین ✅ روز هجدهم👈🏼 ۱۰ فروردین✅ روز نوزدهم👈🏼 ۱۱ فروردین روز بیستم👈🏼 ۱۲ فروردین روز بیست ویکم👈🏼 ۱۳ فروردین روز بیست دوم👈🏼 ۱۴ فروردین روز بیست وسوم👈🏼 ۱۵ فروردین روز بیست وچهارم👈🏼 ۱۶ فروردین روز بیست وپنجم👈🏼 ۱۷ فروردین روز بیست وششم👈🏼 ۱۸ فروردین روز بیست وهفتم👈🏼 ۱۹ فروردین روز بیست وهشتم👈🏼 ۲۰ فروردین روز بیست ونهم👈🏼 ۲۱ فروردین روز سی ام👈🏼 ۲۲ فروردین روز سی ویکم👈🏼 ۲۳ فروردین روز سی دوم👈🏼 ۲۴ فروردین روز سی سوم👈🏼 ۲۵ فروردین روز سی وچهارم👈🏼 ۲۶ فروردین روز سی وپنجم👈🏼 ۲۷ فروردین روز سی وششم👈🏼 ۲۸ فروردین روز سی وهفتم👈🏼 ۲۹ فروردین روز سی وهشتم👈🏼 ۳۰ فروردین روز سی ونهم👈🏼 ۳۱ فروردین روز چهلم👈🏼 ۱ اریبهشت 🌼روزتون شهدایی🌼 ❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ( یک دور تسبیح برای هر ۵ شهید) 🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼 🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷 ❤️حاجت روا ان شالله❤️ 🌷التماس دعا🌷 @madadazshohada 💫♥️🍃♥️🍃💫
🌺دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان🌺 بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین. خدایا آگاهم نما در آن براى برکات سحرهایش و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش و بکار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان. @madadazshohada
🌙 آمادگی ورود به شبهای قدر 🔸 رهبر انقلاب: در ماه رمضان دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لَیلَةُالقَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ. تَنَزَّلُ المَلائِکَةُ وَ الرّوحُ. فِیها بِإذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أمرٍ» شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند. ١٣۹۰/۱/۲۳ @madadazshohada
سلام نماز روزه تون قبول حق 💗 ✍من حقیر برای شب های قدر و احیاء پیشنهادی دارم برای شما خوبان منتظرمهدی (عج): روی یک کاغذ تمام حاجات خودتون رو بنویسید بعد با خودتون ببرید در مراسم احیا، موقع قرآن به سر گرفتن و دعا کردن این کاغذ رو باز کنید و نگاه کنید بعد به مهدی فاطمه(ع) بگید فدای سرت امشب حاجاتمو که برآورده شدنشون برام خیلی مهمه میزارم کنار و تو این شب عزیز فقط و فقط آقا جان فرج شما رو تمنا میکنم از خدا، چون یقین دارم تو این شب عزیز دست خالی از در خونه خدا برنمیگردم🥰 وقتی این کار رو کردی یقین بدون مهدی فاطمه برات جبران میکنه😭 آقا جانمون مهربونه کسی رو مدیون خودش نمیکنه 🌹آقا صاحب الزمان میگه این شیعه ی من خودش چقدر مشکلات داشت چقدر حاجات مهم داشت اما بخاطر من مهدی همه ی حاجاتش رو ندید گرفت و فرج من مهدی رو از خدا خواست حالا نوبت من مهدی هست براش جبران کنم🌸 ‼️اینجا یه سوال دارم از شما ! بنظرتون اگر در این شب خودتون برای حاجاتتون دعا کنید زودتر برآورده میشه یا دعای مهدی فاطمه در حق شما زودتر به اجابت میرسه؟؟؟قطعا دعای حضرت دعای مستجاب هست😇 💌این متن رو برای دیگران هم بفرستید تا همگی شب های قدر برای ظهور حضرت دعاکنیم🌸 @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙شب های قدر ذکر زیر رو زیاد تکرارکنیم 👈"اَلّلهُمَّ عافِنا فِی جَمیعِ الاُمُور" خدایا در همه کارها به ما عافیت بده ✍استاد فاطمی نیا :در حدیث داریم از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: در شب قدر از خداوند چه بخواهیم؟ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « عافیت بخواهید» 🔻بیماری ضد عافیت است 🔻داشتن فرزند ناصالح ضد عافیت است 🔻همسایه بد ضد عافیت است 🔻قرض و گرفتاری ضد عافیت است 🔻بی آبرویی ضد عافیت است هر چیز بدی ضد عافیت است، پس در عافیت خواستن همه چیز هست 🌹بهترین دعا برای خود و دیگران در شب‌های قدر طلب عافیت است همه دعاها را به همراه عافیت بخواهید "اَلّلهُمَّ عافِنا فِی جَمیعِ الاُمُور" خدایا در همه کارها به ما عافیت بده🤲 💌انجام بدید و برای بقیه بفرستید، شاید دیگران هم انجام بدن اونوقت شما هم توی برکتش شریک شدید🌱 @madadazshohada
37.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌃 شب قدر، شبِ صدقه است. اگر می‌خواهید وضع مالی‌تان خوب شود صدقه بدهید🌸 چند توصیه خیلی مهم از استاد الهی برای شبهای قدر: 🔻 توسل به امام زمان(ع) داشته باشید.همه چیز به دستان مبارک امام زمان(ع)است، بهترین مقدّرات را از حضرت بخواهید. دعای عهد بخوانید. 🔻جوان‌ها! ، گوشِتان به دهانِ پدرتان باشد! بنده به عنوان کارشناس دینی می‌گویم اگر پدرتان از شما راضی بود چهارده معصوم از شما راضی می‌شوند. 🔻 در شب قدر همه شیعیان امیرالمومنین(ع) را حلال کنید و هیچ کدورتی از آنها در دلتان نداشته باشید و برایشان استغفار کنید. 🔻امشب شب صدقه است. اگر می‌خواهید وضع مالی‌تان خوب شود صدقه بدهید. 🔻 با یقین وارد شب قدر شوید، خودِ خدا دعوت کرده، می خواهد ببخشد پس شک نکنید. 🎙استاد الهی @madadazshohada
❤️‍🔥 اگه نجف و کربلا میخواهی 😍ویژه شب قدر ✍آقای جوادی آملی فرمودن اگر نجف وکربلا میخواید،شب قدر۴۰مرتبه آیه ۳۵سوره ی نور رو بخونید و از امام رضا(ع) امضا بخواید...🌸 💌آیه۳۵ نور: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ🌱 💌انجام بدید و برای بقیه بفرستید، شاید دیگران هم انجام بدن اونوقت شما هم توی برکتش شریک شدید🌸 @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا