eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
3.9هزار دنبال‌کننده
403 عکس
82 ویدیو
715 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
افطار با طعم... مهمان شدن بر سفره‌ی دلدار می‌چسبد با شوق لبخندش چقدر افطار می‌چسبد بعد از گذشتن از خود و سرگرمی دنیا لب تشنگان را جرعه‌ای دیدار می‌چسبد اسباب بخشش را فراهم می‌کند آسان تا هر گنه‌کاری به استغفار می‌چسبد ما بندگان را پیش درگاه بلند او بر ناتوانی‌های خود اقرار می‌چسبد عطر حضور دست‌های برکت‌افشانش مثل نسیم صبح گندم‌زار می‌چسبد یاری طلب کردن از او و لطف از او دیدن بر ما گدایان وه چه این تکرار می‌چسبد دیگر ندارد پرخوری‌ها لذت صوری هر لقمه‌ای کم می‌شود بسیار می‌چسبد وقتی که ساعت‌ها گرسنه مانده‌ای، حالا درک حدیث «جار ثم الدار» می‌چسبد افطار اگر تنها غذا باشد قضا دارد افطار با طعم نگاه یار می‌چسبد
صلی الله علیک یا جواد الائمه ای یک جهان‌ رهین عطا و سخای تان با من بگو غزل، چه بگویم برای تان وقتی که هر چه شعر و سخن گفته شد،نشد یک ذره از سخاوت بی انتهای تان ما که گدای لطف و سخاییم را کجا؟ وقعی نهند جای دگر جز سرای تان مظلومی ات به جان غزل شعله می زند قلبم شکست در گذر روضه های تان از خانه ات مگو که رسیده ست تا به عرش شب ناله های یا حسن مجتبای تان تا شعر من به روضه ی لب تشنگی رسید پر زد دلم دوباره سوی کربلای تان مانند جدتان لب تان خشک از عطش ای جان عاشقان همه یکسر فدای تان تا زنده ایم بر سر بامت کبوتریم سر در پریم و مویه کنان در عزای تان مشهد که می رویم دل مبتلای ماست در کاظمین، در حرم با صفای تان باب الجواد ،باب ورود مدام ماست هر یا رضای ما به لب است از رضای تان با حرز یا جواد که بر قلب بسته ایم همواره می تپد دلمان در هوای تان
می‌بارد از هر گوشه‌ی عرش خدا نور جاری شده از هر طرف از هر کجا نور از عرش می‌آیند پی در پی ملائک از شوق می‌خوانند با هم ذکرِ یانور قلب رسول‌الله لبریز از سرور است گل می‌کند روی لبش وقت دعا، نور اوج تفاهم شکل می‌گیرد در این خیر جایی که می‌فهمد به خوبی نور را نور داماد این مجلس امیرالمومنین است اوکه وجودش هست مانند خدا نور باشد عروسش حضرت زهرای اطهر نوری که پوشیده‌ست از سر تا به پا نور در قاب نوری نزد هم چون نور واحد حالا یکی هستند با هم این دو تا نور نور علی و نور زهرا، نور حق است باید که بنْویسیم جای نورها، نور از برکت نور علی(ع) و نور زهرا(س) دارد محقق می‌شود نورٌعلی‌نور جانم علیِ حضرت خیرالنسا نور جانم فدایت‌های قلب مرتضی نور در عشق باید کفو هم باشند زوجین یعنی، کبوتر با کبوتر، نور با نور پیوند نور و نور تا دنیاست دنیا دارد برای زندگی ماسِوا نور از حاصل پیوند نور و نور با هم آیند امامانی همه سرتابه‌پا نور از خانه‌ی نورانی آن‌ها به دنیا جاری شود تا هست این عالم به‌پا نور تا وقت گفتن از وجود نور باشد آهسته بنشیند به جان هر هجا نور شعری اگر گفتیم و قابل بوده پیداست داریم می‌گیریم از دست شما، نور
می‌بارد از هر گوشه‌ی عرش خدا نور جاری شده از هر طرف از هر کجا نور از عرش می‌آیند پی در پی ملائک از شوق می‌خوانند با هم ذکرِ یانور قلب رسول‌الله لبریز از سرور است گل می‌کند روی لبش وقت دعا، نور اوج تفاهم شکل می‌گیرد در این خیر جایی که می‌فهمد به خوبی نور را نور داماد این مجلس امیرالمومنین است اوکه وجودش هست مانند خدا نور باشد عروسش حضرت زهرای اطهر نوری که پوشیده‌ست از سر تا به پا نور در قاب نوری نزد هم چون نور واحد حالا یکی هستند با هم این دو تا نور نور علی و نور زهرا، نور حق است باید که بنْویسیم جای نورها، نور از برکت نور علی(ع) و نور زهرا(س) دارد محقق می‌شود نورٌعلی‌نور جانم علیِ حضرت خیرالنسا نور جانم فدایت‌های قلب مرتضی نور در عشق باید کفو هم باشند زوجین یعنی، کبوتر با کبوتر، نور با نور پیوند نور و نور تا دنیاست دنیا دارد برای زندگی ماسِوا نور از حاصل پیوند نور و نور با هم آیند امامانی همه سرتابه‌پا نور از خانه‌ی نورانی آن‌ها به دنیا جاری شود تا هست این عالم به‌پا نور تا وقت گفتن از وجود نور باشد آهسته بنشیند به جان هر هجا نور شعری اگر گفتیم و قابل بوده پیداست داریم می‌گیریم از دست شما، نور
به بستر رفت، بستر نه که اینجا سنگر است اصلا یکی از آنهمه سنگر که رفته، بستر است اصلا در این بستر که خوابیدن نه بیداری‌ست سرتاسر در آن موج خطر سرتابه پا، سرتاسر است اصلا در این بستر که زیر انداز آن شاید کمین باشد و شاید نه که از هر سو نشان خنجر است اصلا چه مشتاقانه با جان آمده در راه جان دادن که عشقش دادن جان در ره پیغمبر است اصلا نه حالا آمده با نیت تقدیم جان خود که او از اول این قصه بر این باور است اصلا نه اینکه با خیال سایبان و کرسی و مسند که حیدر بین یاران بر مرامی دیگر است اصلا چه می گویم خدایا بین یاران مثل او هرگز نه تنها او ز یاران از همه عالم سر است اصلا در این بستر، شهادت، مرگِ در بستر نخواهد بود در این بستر که حتی مرگ از آن مُضطر است اصلا از این مرد است قاسم‌ها یکایک یاد می گیرند شهادت اتفاقی از عسل شیرین تر است اصلا خدایی بوده هر کاری که حیدر پای آن بوده و هر کاری خدایی بوده، کار حیدر است اصلا اگر کفر خدای او نمی شد من یقین دارم از آنچه دیدم از او می شدم حیدرپرست اصلا