از درد غیرت صورتش چرخاند مادر
بستند او را تا به نیزه ماند مادر
مادر دعا کن منتقم دیگر بیاید
چون او گره از اَبروی زهرا گشاید
صحن و سرایی در بقیع بر پا نماید
پایان هر روضه دعا کردیم شاید
ما کاشف الکرب امام خویش گردیم
دار و ندار خویش نذر یار گردیم
#ام_البنین
#ابا_الفضل
#وفات_حضرت_ام_البنین
#مادر_علمدار_کربلا
آسمان سوخت و از پا افتاد
زیر بار جگر داغ شما
و دل سخت زمین برده چهار
گل ماتم زده از باغ شما
کرم و لطف خدا می ریزد
از سر و روی در خانه تان
شمع تان پای علی می سوزد
و ملائک همه پروانه ی تان
روزها می گذرد می آیی
دیده را با غم دل خیس کنی
مادرانه وسط خاک بقیع
روضه ی علقمه تأسیس کنی
خیمه ی اشک زلالت جاری ست
می شود چند دهه یا سالی
جگر گریه ی من درد گرفت
پاشو از پای مزار خالی
موج برداشته چشمان تو از
آینه های ترک خورده ی غم
هیجده داغ دلت را بانو
کرده تصویر شکسته، مبهم
خوب شد چشم شما درک نکرد
تیر را بر سر مشک عباس
دست جا مانده و پلکی مجروح
سرخی حسرت اشک عباس
خوب شد چشم شما درک نکرد
که عمود آمد و وضعیت بد
و امامی که ز لبهاش چکید
بوسه بر قامت یک قطعه جسد
خوب شد چشم شما درک نکرد
سر دریا لب نی زار نشست
پسر فاطمه غارت شد و بعد
سینه ی احمد مختار شکست
خوب شد چشم شما درک نکرد
خواهری روضه ی گودال گرفت
جگر بی کفنش از سر نی
تا درِ عرش خدا بال گرفت
خوب شد چشم شما درک نکرد
خیمه گاهی که اسیری می رفت
دستها طعمه ی زنجیر و یکی
طفل معصوم به پیری می رفت
خوب شد چشم شما… اما باز
غصه ی این همه مهتابت کرد
پیش عباس و برادرهایش
بیشتر داغ حسین آبت کرد
#ام_البنین
#ابا_الفضل
#وفات_حضرت_ام_البنین
#مادر_علمدار_کربلا
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین _س
بند اول:
پر از صبر و یقین بودم عصای دست دین بودم
گذشته دیگه روزایی که من ام البنین بودم
ستون خیمه مو از جا در آوردن
به جای بچه هام چند تا سر آوردن
سرم بالاست
به کام بچه هام مرگو عسل کردم
وفا رو تا ابد ضرب المثل کردم
من اسماعیلهامو روی نی دیدم
که هاجر وعده داد و من عمل کردم
زمین کربلا خونه
عزاست یا عید قربونه
ادا شد نذرهای عید قربانم
تپش های دلم می گه حسین جانم
حسین جانم(۳)
بند دوم:
فرستادم سوی میدون چهار عاشق تر از مجنون
به ارباب اقتدا کردن ،نماز عشق، وضو با خون
نه دیگه پر نمیشه جای خالیشون
حالا من موندم و قبر خیالیشون
پر از دردم
بقیعو قتلگاه کربلا کردم
عزادارای اربابو صدا کردم
ز داغ بچه هام روضه نمی خونم
مدینه یک حسینیه به پا کردم
اسیر روضه ی آبم
خجل از روی اربابم
فقط نه غصه از داغ جوون خوردم
هم از علقمه هم از آسمون خوردم
حسین جانم(۳)
بند سوم:
فقط شکر خدا کردم که دینم رو ادا کردم
سر شیرانمو هدیه به شاه سر جدا کردم
حسینم زنده بود تا بود عباسم
که من عباسو خیلی خوب می شناسم
گل یاسم
به دستش مشک بود اما کمین افتاد
به تیر حرمله از صدر زین افتاد
منم افتادم اون وقتی که فهمیدم
حسینم با اباالفضلم زمین افتاد
بریده ،بی صدا می گفت
اخا ادرک اخا می گفت
نبودم علقمه بالا سرش اما
منو شرمنده کرده حضرت زهرا
حسین جانم(۳)
#مظاهرکثیرینژاد
.
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
سبک زمینه حضرت ام البنین سلام الله علیها
بیتاب و حزینم
من ام البنینم
پُر از داغِ عباس
شده سینم
آرامش ندارم
چشم به راهِ یارم
بَشیر بگو چی شد
علمدارم
دلم خونه از این غربت
دلم خونه دارم حسرت
دلم خونه نَبودم کربلا باشم فدا حضرت..
شدم شرمنده ی زهرا
که مولایم، شده تنها
نَشد دستِ اباالفضلم کمک حالِش تو اون غوغا
شنیدم که حسینِ فاطمه تنها وُ بی کَس شد
زمانی که اباالفضلم فدایی شد، هوا پَس شد
وای وای وای حسینم وای(٤)
سروِ من خمیده
گُلبرگاش بُریده
گلچین یاس منرو
عجب چیده
چارتا گُل رو دادم
در راهِ شَهزادم
حالا واسه مرگم
من آمادم
امان ای دل میرم امشب
امان ای دل جونم بَر لب
امان ای دل هنوز دارم غم و غصه برا زینب
چی شد زینب کمونی شد
نگاهِش آسمونی شد
میگفت دیدم که باغم تو یه نصفِ روز خزونی شد
شنيدم که میگفت زینب علی اکبر شدش پرپر
تَنِش رو تو عبا آوُردْ حسینش با دوچشمِ تَر
وای وای وای حسینم وای(٤)
مُعتکفِ گریَهم
ساکنِ بقیعَم
ذکر یاحسینُ..
میگیرم دَم
گرچه که پُر دردم
یادِ رباب کردم
آخه از این بانو..
چه شرمندم
رباب بس کن پریشونم
نَخون لالا که دلخونم
رباب بس کن که من جای تو لالایی تو میخونم
لالا لالا گُلَم لالا
لالا لالا علیم لالا
لالا لالا شدی پرپر گُلَم تو آغوشِ بابا
شنیدم که اباالفضلم شده شرمندهیِ ارباب
تیرِ سهشعبه زدن به گلویِ شیرخواره رباب
وای وای وای حسینم وای(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها