eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
3.9هزار دنبال‌کننده
403 عکس
82 ویدیو
715 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به شهید سیّد حسن نصرالله ******************** ای ماه ، داغ تو اگرچه سخت و جانسوز است نور تو امّا تا همیشه عالم افروز است حُسنِ ختامت می شود آغازِ " نصرُالله" پرواز تو یعنی که حزبُ الله پیروز است **********************
🏴🏴🏴 شهادت قصه قصه ی عزت و قصه قصه ی غیرت است حرف مرد و مردانگی حرف ایثار و جرأت است تاریخ گواه است / جنگ جنگ اراده هاست امروز همان دیروز است / میدان نبرد کربلاست سبک بالانِ عاشق - سرود عشق می‌خوانند یزیدی ها می‌میرند - حسینی ها می‌مانند لک لبیک اباعبدالله ... گرچه که پر از غصه ایم قطره قطره دریا شویم زیر خیمه ی کربلا در کنار هم "ما" شویم تاریخ گواه است / جنگ جنگ اراده هاست جنگِ حق علیه باطل / هر روز روزِ عاشوراست در این دوران ها در دست - لوای حق می‌گیریم حسینی می مانیم و - اباالفضلی می‌میریم لک لبیک اباعبدالله ... .
🏴🏴🏴 دنیا فانی‌است، ما بقا را داریم ایمان و توکل و رضا را داریم از قلّت یاران نهراسی ای دوست! ما هرچه نداریم، خدا را داریم .
🏴🏴🏴 ما را به سر دوباره هوای است پایان کار غیر شهادت خسارت است «هر گز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق » آری برای شیعه شهادت کرامت است .
باز امروز به لرز آمدم از سردی دی حاج قاسم به نظر می رسدم پی در پی دل دی بود و خبر داغ که می سوزاندم * آتش افتاده در آن باغ که می سوزاندم ناخودآگاه به این شعر رسیدم که در آن گفته بودم کمی از غصه حاج قاسممان دلم امروز شکست و به دل دی رفتم باز ناخواسته سوی قدحی می رفتم دل من گفت که باید به تو گویم پنهان دردل های زیادی که ندارد درمان به تو گویم که شروع خبر از داغ تو بود وسط دی خبر از سوختن باغ تو بود از همان روز که تو شصت و سه سالت شده بود پیش چشمت همه دنیات ملالت شده یود با پیمبر سر سِنت تو تفاهم کردی اقتدا بر علی و پشت به مردم کردی رمز این شصت و سه را باز نمی دانم من در پی ابجد "محبوبه" و حیرانم من چیست بین تو و زهرا که نمی دانم من یادتان هست که این شعر شما بود اصلا ؟ بعد تو این دل ما داغ فراوان دیده داغ گل های تو را در دل کرمان دیده چند ماهی نگذشته که رفیق تو رسید داغ آن یار وفادار و شفیق تو رسید داغ ما تازه شد از داغ رئیسی حاجی چشم ما خسته شد از درد نویسی حاجی بعد شرمنده مهمان شده اند این مردم بر هنیه همه گریان شده اند این مردم حال اما چه بگویم که برادر دادی خوش به حالت که نبودی علی اکبر دادی جای تو ما کمر از داغ شکستیم امروز ما که دلبسته انگشتر و دستیم هنوز آه اما تو ندیدی که برادر افتاد تو ندیدی که دو دست از گل پیکر افتاد جانیان قرعه به ضاحیه زدند و لبنان بعد از اسماعیل و قربان به منای ایران خوش به احوال شما که همگی هم سنید چیست که بر سر این سن همه گل می چینید نسل خونخوار به خوناب دوباره تشنه ست جای بازی به تن نازک طفلان دشنه ست باز میدان شده در کام یزید ملعون شده قانون حقوق بشر آغشته به خون نه چنین نیست که تاریخ شود تکراری حسرت کرب و بلا مانده به خون ها جاری وای اگر حکم ولی آید و آخر آمد بر شهادت طلبان فرصت دیگر آمد ملت آرام نگیرد که ولی تنها نیست کوفه تکرار نگردد که علی تنها نیست زینت کریمی نیا *اولین شعری که در عزای حاج قاسم نوشتم با مطلع خبر آمد خبری داغ که می سوزاند
تقدیم به سید شهیدان مقاومت ، سید حسن نصرالله ------------ تو بگو نَصْرُ مِنَ الله که نصرت باقی ست رفت اگر آینه انوار شهادت باقی ست بنویسید به گلبرگ سحر روشن تر سَیّدی رفت ولی نور سیادت باقی ست راوی نَصْرُ مِنَ الله ، « حسن نصرالله » آن که راهش به تجلّای صداقت باقی ست آن که برخاست علیه ستمِ صهیون ها از مرامش به جهان باز فتوّت باقی ست آن که تفسیر کند آیه ی « بَلْ اَحْیاء » را رزق حق می خورد و سفره رحمت باقی ست دعوت عشق چنین بود ، به خون غلتیدن بهر هر عاشق دلسوخته دعوت باقی ست بوسه بر تربتشان هست گواه سخنم از شهیدان خدا عشق و صلابت باقی ست شهدا بار امانت همه بگذاشته اند روی دوش من و تو بار امانت باقی ست نرسد هیچ به پایان رهِ گلگون شهید بهرِ مردانِ رهِ عشق حکایت باقی ست بر سرِ منتظرانی که به سنگر هستند سایه ی مرحمت حضرت حجَّت باقی ست قامت افراخته در کُلّ جهان حزب الله تا بدانند همه نور ولایت باقی ست پرچم کرب و بلا نقش به خون شهداست زیر این پرچم گلگون شده عزّت باقی ست «یاسر» از راه شهیدان به طلب عزّت و عشق کز شهیدان رهِ عشق حقیقت باقی ست ** محمود تاری «یاسر» ------------ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فیِ سَبیِلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ آل عمران ، ١۶٩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله القاسم الجبارین🇮🇷 ۲ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ نصـــرُ مِــنَ الله و فتـــحٌ قـریب حک شده برموشک فتاح ماست زمزمـــهٔ نام رســــول خــــدا ورد لب لشــــکر الله ماست دشمن بیچارهٔ روبه صفت ! غرش توفندهٔ شیران ببین بارش سجیـــل و ابابیـــل را گوشه ای از قدرت ایران ببین یک شبه دیدید به آتش کشید موشــــک ما قلـــب تلاویو را خوب بدان ، ضربهٔ بعدی ما می زند آن شاخ سـرِ دیو را خوب ببینــید که پیچیده شد یک شبه پرونده و طومارتان خوب ببینید که از هم گسست هیــمنـهٔ لشـــــکر کفــــارتــان رو به زوال است دگر عمرتان لحـــظهٔ پایان دقــایق رسید موشک فتـــاح نشان داد که نوبت آن وعدهٔ صادق رسید ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍ ۱۴۰۳/۷/۱۲
الحق که به چشم دشمنان چون خار است تفسیرِ اَشِدّاءُ عَلَی الکفّار است آمد وسطِ معرکه و ثابت کرد فرزندِ شجاعِ حیدرِ کرار است ********************
تا عصای خویش را موسی به رود نیل زد بر ســـپاه ابرهـــه بارانــی از سجیـــل زد در نمازش اقتـــدار جبــههٔ حق را سرود ضربتی دیگر به قلب نحـس اسرائیل زد ۱۴۰۳/۷/۱۳
🏴سبک زمینه یا شور به بهانه شهادت دبیر کل حزب الله لبنان سید حسن نصرالله ای رهبر حزب الله سید حسن نصرالله ای رهرو ثارالله سید حسن نصرالله کردی جهادو آخر با دست قوم کافر گشتی شهید این راه سید حسن نصرالله جان عزیزت را تو،دادی به راه قرآن راهت ادامه دارد،در غزه و در لبنان عجل فرج یا مهدی صهیون بداند این را ما یار حزب اللهیم تا آخره این پیکار پا کار حزب اللهیم با جانمان در این راه،همچون حسن نصرالله تا روز پیروزی در کنار حزب اللهیم روز رهاییه قدس،نزدیکه انشالله عجل فرج یا مولا،مهدی بقیه الله عجل فرج یا مهدی 🙏التماس دعای فرج ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
🇮🇷🍃 به رسم تشکر از قیام در حمله موشکی علیه رژیم صهیونیستی 🍃🇮🇷 دوباره ماهرانه زد به میدان؛ وعدهٔ صادق غرور آمیز، مردانه، رجزخوان؛ وعدهٔ صادق گشایش کرد ایجاد و به لطفِ ذکرِ "یافتّاح" به فتنه هایِ دشمن داد پایان؛ وعدهٔ صادق اگر آیاتِ "حَتَّىٰ لا تَكُونَ فِتْنَه"* را میخوانْد قراری داشت با تفسیرِ قران؛ وعدهٔ صادق شبانگاهان میانِ بیشه-گاهِ رزم جولان داد جسورانه شبیه شیرِ غرّان؛ وعدهٔ صادق تلاویو از صدایِ سیلیِ محکم تکانها خورد برایش داشت آسیبِ فراوان؛ وعدهٔ صادق اصابت کرد و ویران کرد و حیفا سوخت در آتش رسید اینبار با خشمی دوچندان؛ وعدهٔ صادق قیامش داشت رنگِ انتقامی سخت و کوبنده به حزب الله بسکه داشت ایمان؛ وعدهٔ صادق تلافی شد!..غم ِ قدری تسلا یافت برای زخم ِ لبنان داشت درمان؛ وعدهٔ صادق حماس از این حماسه جان گرفت و با صلابت گفت: چه جانانه گرفت از ظالمان جان؛ وعدهٔ صادق سگِ هاری که خون-آشام شد قلّاده میخواهد مهارش کرد صهیون را در ایران؛ وعدهٔ صادق! * آیه ۳۹سوره انفال (وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ) ﻭ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺠﻨﮕﻴﺪ ﺗﺎ ﻫﻴﭻ ﻧﻮﻉ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﻓﺘﻨﻪ[ﻭ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻱ ﻭﻧﺎﺍﻣﻨﻲ] ﺑﺮ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﻧﺪ، ﻭ ﺩﻳﻦ[ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ جهان] ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍ ﺷﻮﺩ.ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻓﺘﻨﻪ ﺑﺎﺯﺍﻳﺴﺘﻨﺪ[ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺠﻨﮕﻴﺪ] ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم میﺩﻫﻨﺪ آگاه و بیناست.
یکروز تهی میشود از باطل...قدس پُر میشود از صوتِ اذان کامل...قدس همراهِ شهیدان همه إن شاألله با حضرت مهدی(عج)سَنُصَلّي فِی القُدس!
ای که در عَبدِ خدا بودن، "عظیم‌"ات خوانده‌اند در مقامِ لطف، آقایِ "کریم"ات خوانده‌اند از گدایانِ قدیمَم که نگاهم کرده‌ای بوده‌ام سر به هوا که سر به راهم کرده‌ای در هوایت دستِ لطفِ ذوالمَنَن، حس می‌شود وَز نسیمِ کویِ تو، بویِ حَسَن، حس می‌شود آشنایم با تو، ای که آشنایی با دلَم گوشه‌ی صَحن و سَرایَت، بوده عمری منزلم نسل در نسلِ تو دارد نورِ انوارِ علی مدحِ تو بس که ولی‌الله را هستی، ولی خادمانت را ملائک دسته‌دسته خادمند زائرانت در حریمت کربلا را زائرند تو ز نسلِ مجتبایی و حَرم داری، ولی بی‌حَرَم مانده‌ست در شهرِ نبی، جانِ علی...
ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم در شهر ری مقیم و به خلق جهان زعیم صحنت مطاف جان، حرمت جنّة النّعیم عبد عظیم خالق بخشنده ی عظیم فرزند طاو ها گل بستان و حا و میم ای مسجد الحرام دل ما تو را حریم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای طلعت تو طلعت جانانه ی حسن سرو ریاض فاطمه ریحانه ی حسن بحر علوم و گوهر یکدانه ی حسن فرزند برگزیده ی فرزانه ی حسن مهر جهان فروز حرم خانه ی حسن ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای مهرت آفتاب درخشان هر دلی فرزند فاطمه خلف مرتضی علی مرآت جان به نور جمال تو منجلی بین زراری حَسن از جماه افضلی تو کیستی که گفته ولی اللّهت ولی ای رتبه ات به نزد ولیّ خدا عظیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای زمین ری جلواتت بر آسمان نام تو چون ائمّه ی اطهار جاودان ری یافته زتربت پاکت خط امان آورده سر فرود به خاک تو آسمان هر بامداد و شامگهان بر مشام جان بوی بهشت آورد از تربتت نسیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریم و کرامت تبار تو اهل کرم به هر دو سرا ریزه خوار تو دامان سبز ری شده باغ و بهار تو بار علوم ریخته از شاخسار تو باشد بهشت قرب الهی مزار تو با مهر تو زآتش دوزخ مرا چه بیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم بوی حسین می دمد از خاک این مزار یا کربلا به دامن ری گشته آشکار خیل ملک ستاده بر این در امیدوار قبر تو کعبه ی دل خوبانِ روزگار جدّ مطهّر تو قسیم بهشت و نار مهر تو نیز جنّت و قهرت بود جحیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم ای عین نور ای به حَسن نورِ هر دو عین مهر تو دین و دین تو بر کلّ خلق دین مظلوم آل عصمت و محبوب عالمین علم حدیث را زبیان تو زیب و زین زهدت علیّ و حلم حسن غیرتت حسین خطّ تو خطّ نور و صراط تو مستقیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم صحن مطهّرت به زمین عرش دیگر است قبر تو کعبه ی دل آل پیمبر است همسایه ی تو زاده ی موسی بن جعفر است جاری زچشمه های علوم تو کوثر است تا قبّه ی طلات به ری سایه گستر است بر ری سزد که رشک برد جنّةُ النّعیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم تو سیّد الکریمی و ما سائل درت روی نیاز برده به قبر مطهرت محتاج لطف و جود و عطای مکرّرت فرزند کوثر! ای همه سیراب کوثرت ما را ببخش با نفس روح پرورت عقل سلیم و قول سلیم و دل سلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم این جا را به یُمن شما خاندان بنا در شهر ری غریبی و با خلق آشنا از ما همه تضّرع و عجز، از تو اعتنا زیبد امام عصر تو گوید تو را ثنا با جمله ی مبارک انت ولُّنا «میثم» چگونه وصف تو گوید؟! هو العلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم
شعر من ای آسمانی حال من ای سکوت و شور و قیل و قال من خسته منشین در حریم وصل یار نشئه ای از جام مشتاقی بیار گر سفر نزدیک آید یا که دور می وزد عطر دل انگیز حضور می رباید دل صفای این حریم قدسیان را ذکر یا رب العظیم زائران این جا حسینی مذهب اند کربلا در کربلا تاب و تب اند یک توسّل عشق در این بارگاه می برد دل را به سوی قتله گاه اشک این جا گوهر و آیینه است قیمتی گر هست این گنجینه هست لطف خوبان کرامت دیدنی ست این رواق با صفا بوسیدنی ست اهل ری در خیمه ی حق ایمن اند مؤمنان با دشمن دین دشمن اند تا خراسان و قم و ری جان ماست هفت وادی معرفت ایمان ماست
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی به حق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت می رسد جواب این جا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی بر امام خویش کی می شوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دل های فاطمی این جاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم
دوبیتی ای نائب ولی خدا، سیدالکریم پور کریم آل عبا، سیدالکریم هر آن کسی که زائر قبر شما شده گویا که رفته کرب و بلا ،سیدالکریم
تو که از نسل کریمانی و آقا هستی حسنی گشته ترین سید دنیا هستی آن ضریحی که ندارد به شما بخشیده تو حرم دار حسن، زاده ی زهرا هستی آمدم کاسه ی خالی مرا پر بکنی تو که در جود، چنان وسعت دریا هستی تو که در نزد امامان همه سلمان بودی می‌شود گفت خودت صاحب «منّا» هستی ذوب در بحر پر از نور ولایت بودی مظهر بندگی و خوبی و تقوا هستی زائر کوی تو زوار حسین بن علی است بی سبب نیست اگر قبله‌ی دل‌ها هستی تو مراد دل ما را بده آقای کریم تو که از نسل کریمانی و آقا هستی
تا که پایم به این حرم وا شد غصه از روی سینه ام پا شد درد بی دردی ام مداوا شد طبع خشکیده ام شکوفا شد فصل تنهایی ام دگر طی شد وطن مادریِ من ری شد پیش پای تو سر نمی خواهم جز دلی دربدر نمی خواهم به منی که جگر نمی خواهم میدهی هر قدر نمی خواهم جرأت پر زدن به من دادی بسکه عشق حسن به من دادی حسنی هستی و کرم داری خوش به حالت که تو حرم داری چه قدر عزت و حشم داری نکند از درت برم داری! می روم بی تو رو به حیرانی ملجأ مردمان تهرانی نامت عبدالعظیم آقا جان لقبت هم کریم آقا جان همگی از قدیم آقا جان با تو همسایه ایم آقا جان سایه ات مستدام همسایه شخص عالی مقام همسایه شب جمعه در ازدحام حرم شده ام خم به احترام حرم زندگی ام شده به نام حرم پرچم سبز روی بام حرم آبروی تمام “ایران” است نفس تازه ای به هر جان است داده ام در هوای تو پر را می دهم پای تو تن و سر را می زنم حرف های آخر را ناله های غریب مادر را ما شنیدیم از دل صحنت جان به قربان سفره ی پهنت بانی روضه های مسلمیه گریه های عزای مسلمیه اشک جاری به پای مسلمیه سوز و ساز صدای مسلمیه حرمت پاتوق حسینی هاست حرمت مثل کربلا زیباست حرف کرب و بلاست یا الله روضه هایی به پاست یا الله این سری که جداست یا الله سر ارباب ماست یا الله بر سر نیزه هاست هجده سر قد زینب شده است کوته تر تا که او را نشانه می کردند سنگ ها را روانه می کردند گریه اش را بهانه می کردند قسمتش تازیانه می کردند تازیانه، به روی یک خواهر تازیانه... مدینه... یک مادر